عاقبت بسیار بد رباخواری در دنیا و آخرت از منظر قرآن
امام صادق(علیه السلام) فرمود: «آکِلُ الرِّبا لایَخْرُجُ مِنَ الدُّنْیا حَتّى یَتَخَبَّطَهُ الشَّیْطانُ»؛ رباخوار از دنیا بیرون نمى رود مگر این که به نوعى از جنون مبتلا خواهد شد
عاقبت بسیار بد رباخواری در دنیا و آخرت از منظر قرآن
پرسش : قرآن کریم حال ربا خواران در دنیا و آخرت را چگونه تشبیه کرده است؟
پاسخ اجمالی
در آیه 275 سوره «بقره» شخص رباخوار، به آدم مصروع یا دیوانه بیمار گونه اى تشبیه شده که به هنگام راه رفتن قادر نیست تعادل خود را حفظ کند؛ زیرا در دنیا اعمالشان غیر عاقلانه و آمیخته با «ثروت اندوزى جنون آمیز» است، و در جهان دیگر نیز بسان دیوانگان محشور مى شوند.
پاسخ تفصیلی
پاسخ این سوال در آیه275 سوره«بقره» بیان شده است. خداى متعال در این آیه تشبیه گویا و رسائى از حال ربا خواران مجسم کرده، مى فرماید: (کسانى که ربا مى خورند،[در قیامت از جاى] بر نمى خیزند مگر مانند کسى که بر اثر تماس شیطان با او، دیوانه شده)؛ نمى تواند تعادل خود را حفظ کند، گاه به زمین مى خورد و گاه بر مى خیزد «الَّذینَ یَاْکُلُونَ الرِّبا لایَقُومُونَ اِلاّ کَما یَقُومُ الَّذی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطانُ مِنَ الْمَسِّ» . (1)
در این جمله شخص رباخوار، تشبیه به آدم مصروع یا دیوانه بیمار گونه اى شده که به هنگام راه رفتن قادر نیست تعادل خود را حفظ کند و به طور صحیح گام بر دارد.
آیا منظور ترسیم حال آنان در قیامت و به هنگام ورود در صحنه رستاخیز است؟ یعنى آنها به هنگام ورود در عرصه محشر به شکل دیوانگان و مصروعان محشور مى شوند؟
اکثر مفسران این احتمال را پذیرفته اند.
ولى بعضى مى گویند: منظور تجسم حال آنها در زندگى این دنیا است؛ زیرا عمل آنها همچون دیوانگان است، آنها فاقد تفکر صحیح اجتماعى هستند و حتى نمى توانند منافع خود را در نظر بگیرند و مسائلى مانند تعاون، همدردى، عواطف انسانى، نوع دوستى براى آنها، مفهومى ندارد و پرستش ثروت آن چنان چشم عقل آنها را کور کرده که نمى فهمند استثمار طبقات زیر دست، و غارت کردن دسترنج آنان بذر دشمنى را در دل هاى آنها مى پاشد و به انقلاب ها و انفجارهاى اجتماعى که اساس مالکیت را به خطر مى افکند، منتهى مى شود و در این صورت، امنیت و آرامش در چنین اجتماعى وجود نخواهد داشت، بنابراین او هم نمى تواند راحت زندگى کند، پس مشى او مشى دیوانگان است.
اما از آنجا که وضع انسان در جهان دیگر، تجسمى از اعمال او در این جهان است، ممکن است آیه اشاره به هر دو معنى باشد، آرى، رباخواران که قیامشان در دنیا بى رویه، غیر عاقلانه و آمیخته با «ثروت اندوزى جنون آمیز» است، در جهان دیگر نیز بسان دیوانگان محشور مى شوند.
جالب این که در روایات معصومین(علیهم السلام) به هر دو قسمت اشاره شده است در روایتى در تفسیر آیه مى خوانیم: امام صادق(علیه السلام) فرمود: «آکِلُ الرِّبا لایَخْرُجُ مِنَ الدُّنْیا حَتّى یَتَخَبَّطَهُ الشَّیْطانُ»؛ (رباخوار از دنیا بیرون نمى رود مگر این که به نوعى از جنون مبتلا خواهد شد). (2)
و در روایت دیگر براى مجسم ساختن حال رباخوارانِ شکم باره که تنها به فکر منافع خویش اند و ثروتشان وبال آنها خواهد شد، از پیامبر(صلى الله علیه وآله) چنین نقل شده: «هنگامى که به معراجرفتم دسته اى را دیدم به حدى شکم آنان بزرگ بود که هر چه جدیت مى کردند برخیزند و راه روند، براى آنان ممکن نبود و پى در پى به زمین مى خوردند، از جبرئیل سوال کردم اینها چه افرادى هستند و جرمشان چیست؟
جواب داد: اینها رباخواران هستند». (3)
حدیث اول، حالت آشفتگى انسان را در این جهان منعکس مى سازد و حدیثدوم، حالات رباخواران در صحنه قیامترا بیان مى کند و هر دو مربوط به یک حقیقت است همان طور که افراد پرخور، فربهىِ زننده و بى رویه اى پیدا مى کنند، ثروتمندانى که از راه رباخوارى فربه مى شوند، نیز زندگى اقتصادى نا سالمى دارند که وبال آنها است. (4)
پی نوشت:
(1). «يَتَخَبَّطُهُ» از ماده«خَبْط» به معنى عدم حفظ تعادل بدن به هنگام راه رفتن يا برخاستن است.
(2). تفسير«عياشى»، جلد 1، صفحه 152، حديث 503( چاپخانه علميه، 1380 ه ق)؛ «بحار الانوار»، جلد 97، صفحه 120، دار الكتب الاسلامية (جلد 100، صفحه 120، مؤسسة الوفاء بيروت)؛ تفسير«صافى»، جلد 1، صفحه 301 (مكتبة الصدر، تهران، طبع دوم، 1416 ه ق)؛ تفسير«كنز الدقائق»، جلد 1، صفحه 664 (انتشارات جامعه مدرسين، طبع اول، 1407 ه ق)؛ «وسائل الشيعه»، جلد 18، صفحه 124، با تفاوت (چاپ آل البيت).
(3). «نور الثقلين»، جلد 1، صفحه 291، حديث 1157 (مؤسسه اسماعيليان، طبع چهارم، 1412 ه ق)،«جواهر الكلام»، جلد 23، صفحه 333 (دار الكتب الاسلامية، طبع هشتم، 1365 ه ش)؛ «وسائل الشيعه»، جلد 18، صفحه 123( چاپ آل البيت)؛ «بحار الانوار»، جلد 100، صفحه 116؛ تفسير«قمى»، جلد 1، صفحه 93، و جلد 2، صفحه 7 (مؤسسه دار الكتاب، طبع سوم، 1404 ه ق).
(4). گرد آوري از کتاب: تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهل و هفتم، ج 2، ص 425.