وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

ظهور تنهایی مدرن

نیک لهر (Nick Lehr)

وال استریت ژورنال مطلبی منتشر کرد با عنوان «تنهاترین نسل». به نوشته این مقاله «نسل پس از جنگ دوم جهانی بیش‌تر از هر نسل دیگری درتاریخ آمریکا در تنهایی در حال سالخورده شدن است و تنهایی ناشی از این وضعیت یک تهدید سلامت عمومی در حال ظهور به شمار می‌رود».

0

ظهور تنهایی مدرن

دراوایل دسامبر وال استریت جورنال مطلبی منتشر کرد با عنوان «تنهاترین نسل». به نوشته این مقاله «نسل پس از جنگ جهانی دوم بیشتر از هر نسل دیگری درتاریخ آمریکا در تنهایی درحال سالخورده شدن است و تنهایی ناشی از این وضعیت یک تهدید سلامت عمومی در حال ظهور به شمار می رود.»
کنایه آمیز آنکه – در بحبوحه این بحران تنهایی- ما بیشتر از هر زمان دیگری به یکدیگر نزدیک تر و مرتبط  هستیم. آمریکاییان در شمار بی سابقه ای درحال مهاجرت به شهرها هستند و همزمان استفاده از اینترنت و مالکیت تلفن های همراه همچنان رو به افزایش دارد.
چه خبر است؟ آیا این مدها و گرایش هایی که مردم را به شدت به هم مرتبط و نزدیک می کند، تنهایی را اگر نگوییم کاملا از میان بردارد نباید تخفیف دهد؟
تغییر معنای تنهایی – از تنهایی فیزیکی به انزوای روانی- می تواند سرنخ هایی برای پاسخ به این سئوال را به دست دهد.

1. دور افتادن از همسایگان
پرفسور آملیا ورسلی استاد انگلیسی کالج امهرست هنگام تحقیق پیرامون اشعار رومانتیک، کشف کرد که مفهوم تنهایی تا اواخر قرن شانزدهم اصولا ظهور نیافته بود. در این دوره بود که برای اولین بار توصیفی از خطرات دور افتادن بیش از حد از جامعه – وانهادن امنیتی که شهر و روستا فراهم می کرد و ورود به عالم گمنامی- مورد استفاده قرار گرفته است.
بر اساس یک لغتنامه قرن هفدهمی تنها بودن به «دور بودن از همسایگان» معنا شده بود.

2. تنهایی دنیای جدید
وقتی که اولین کاوشگران اروپایی همسایگانشان را ترک کردند و راهی ماجراجویی در آن سوی اقیانوس اطلس شدند، نمی دانستند با چه چیزهایی مواجه خواهند شد.  به نوشته پیتر مانکال مورخ دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، چیزی که در دنیای جدید در انتظارشان بود به تخیل واگذار شده بود: جانورانی با سرهایی روی سینه، حیواناتی با یک پای گنده و غول های یک چشم.
اولین مهاجران دنیای جدید با هیچ یک از این هیولاها رو به رو نشدند. اما به نوشته ویلیام بردفورد اولین فرماندار مستعمره نشین پلیموت آنها مجبو بودند با «یک طبیعت وحشی مهیب و ترسناک و پر از وحوش و انسان های وحشی» کنار بیایند.
اگرچه آنها خدا و یکدیگر را داشتند، اما چیز زیاد دیگری در آنجا وجود نداشت. یک حمله آمریکاییان بومی می توانست کل مستعمره نشین را محو کند یا شیوع یک بیماری می توانست تمام آن گروه را از میان بردارد. آنها به اولیه ترین معنای کلمه، دچار یک تنهایی تحمل ناپذیر بودند.

3. طبیعت وحشی شبکه
مهاجران اولیه به لطف آمیزه ای از بخت و اقبال و مهارت هایشان جان سالم به در بردند. خیلی زود دیگران هم به آنها پیوستند. زمین ها پاکسازی شد، خیابان ها ساخته شد و یک کشور شکل گرفت.
در طول قرن ها همچنان که مردم نزدیک تر و مرتبط تر می شدند، تعریف قدیمی از تنهایی نیز رنگ باخت. ورسلی می نویسد: «تنهایی مدرن تنها به معنای دور شدن فیزیکی از دیگر انسان ها نیست. بلکه یک حالت عاطفی از احساس جدا افتادگی از دیگران است، بی آنکه ضرورتا چنین باشد.»
به نظر می آید بخش عمده ای از این شکل جدید از تنهایی به دنیای دیگری – فضای مجازی- مرتبط باشد که در اواخر قرن بیستم ظاهر شد.
همچون جنگل های پهناور و بکر، در دنیای جدید اینترنت می تواند با صلابت، سختگیر و بی قانون باشد. در حالی که امکان وجود هیولاهای واقعی در آنجا وجود ندارد، اما ترول ها در آن می لولند، هکرها پرسه می زنند، دولت ها جاسوسی می کنند و شرکت ها اطلاعات را از پیام ها، جستجوها و خریدهایتان می ربایند. به چه و که می توان اعتماد کرد؟

4. یک دریا اطلاعات
بله، تمام دانش بشری در سرانگشتان شما جای دارد. اما این مشکل دیگری را به وجود آورده که خاص عصر اینترنت است: بیش انباشتی اطلاعات.
سایمون گاتزچالک جامعه شناس از دانشگاه نوادا در لاس وگاس یک دهه را صرف مطالعه اثرات اجتماعی و روانی فناوری های جدید اطلاعاتی و ارتباطاتی کرده است. او می نویسد: «وسایل ارتباطی ما مدام ما را در معرض سیلی از پیام های متضاد و پرهیاهو قرار می دهند.» جریان  بی پایان زنگ های هشدار و اعلان ها «نحوه رویکرد ما به فعالیت های رومزه مان را دشوار تر می کند، نحوه ارتباط ما با یکدیگر را از شکل می اندازند و داشتن حسی با ثبات از نفس خود را در ما دچار فرسایش می کند. این دنیا از یک سر به از پا افتادن در زنجیره ای پیوسته و از سر دیگر به افسردگی منتهی می شود.»
دریای فراگیرنده اطلاعات نوعی حس بی لنگر بودن در انسان به وجود می آورد و در نتیجه با موجی از توئیت ها و تبلیغات به یک سو و با موجی دیگر از زنگ های اعلان تازه ترین خبرها و اعلان رسیدن ایمیل های جدید به سوی دیگر کج می شویم.
با وجود قرار داشتن در معرض این نیروها، بی پناه در برابر بهره برداری دیگران از ما، نامطمئن از اینکه به چه کسی می توان اعتماد کرد، بسیار دشوار است که احساس حقارت نکرد، احساس بی پناهی نکرد، احساس تنهایی نکرد.
نویسنده:  نیک لهر (Nick Lehr) سردبیر بخش فرهنگ و هنر سایت
منبع: yon.ir/untIR

فارس

انتهای پیام.

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.