وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

راه نزدیک شدن به خدا

سالك در راهى حركت مى كند كه تمام ساختار و اهداف اش معرفتى است و معتقد است كه انسان با معرفت و شناخت نظرى و عملى توحيدى خداوند شكوفا مى شود و مظهر جامع حيات، قدرت، اراده و ساير كمالات حق تعالى مى گردد.

0

راه نزدیک شدن به خدا چیست ؟

عرفان اسلامى كه بيان گر روش تقرب انسان به خداوند است، آميزه اى از معرفت و عبادت توحيدى خداوند است و اهل عرفان و توحيد در تمام زندگى خود كارى جز خداشناسى توحيدى و پرستش توحيدى مبدا و معشوق هستى ندارند. آيه عجيبى در قرآن كريم است كه بسيار زيبا به اين حالت اهل ايمان اشاره كرده و فرموده: و ما امروا الا ليعبدوا الها واحدا لا اله الا هو سبحانه عما يشركون. يعنى ما در زندگى اين جهانى خود هيچ كارى جز پرستش توحيدى و خالصانه خداوند نداريم. كسى كه معبودى جز او نيست. پاك و منزه است از شرك مشركان. (توبه، 31)

در آيه ديگرى از قرآن كريم خداى متعال به هدف خلقت اشاره كرده و فرموده: و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون.

در تفسير آيه نيز آمده: اى ليعرفون. يعنى خلق نكردم جن و انس را مگر براى عبادت، عبادتى كه خود نوعى معرفت خداوند است. (ذاريات، 56)

پيامبر گرامى اسلام دعوت خود را با شعار توحيد قولوا لا اله الا الله تفلحوا شروع كرد و فرمود: مايه رستگارى شما توحيد است و تا آخر در پى تحقق همين شعار بود و ساير انبياى الهى نيز دعوت خود را بر محور توحيد و پرستش توحيدى خداوند استوار ساخته و مردم را از شرك و كفر برحذر مى داشتند. لقد بعثنا فى كل امه رسولا ان اعبدوا الله. و هر آينه در ميان هر امتى پيامبرى را فرستاديم كه ماموريت اش دعوت به توحيد بوده است. (نحل، 36)

عرفان از سنخ معرفت است. با شناخت و تفكر شروع مى شود، با عبادت كه عمل عرفانى است ادامه مى يابد و در نهايت به معرفت شهودى خداوند منتهى مى گردد، به همين خاطر به آن راه عرفان مى گويند. عرفان يعنى نوع سلوكى كه باعث شكوفايى اقتدار ولايى انسان در دو حيطه علم و اراده خواهد شد.

سالك در راهى حركت مى كند كه تمام ساختار و اهداف اش معرفتى است و معتقد است كه انسان با معرفت و شناخت نظرى و عملى توحيدى خداوند شكوفا مى شود و مظهر جامع حيات، قدرت، اراده و ساير كمالات حق تعالى مى گردد.

نهايى ترين هدف آفرينش و زندگى انسان و دين و بعثت انبياى الهى و چيزى كه به زندگى او معنا مى دهد، يعنى قرب به خداوند، و يا به تعبير عرفانى مظهريت كامل نسبت به اسماء و صفات حق تعالى، جز از طريق شناخت و پرستش توحيدى خداوند بدست نمى آيد.

تمام كارهايى كه ما در اين دنيا انجام مى دهيم، اگر خارج از اين سيستم باشد خطا است و عمر انسان را تلف مى كند.

حتى كشف قوانين طبيعت كه در علوم تجربى پى گيرى مى شود نيز بايد به معرفت خداوند بيانجامد. يك دانشمند تجربى بايد ابتدا به عظمت فعل الهى و پيچيدگى كار خداوند بنگرد و او را در پس آينه هاى طبيعت ببيند و ايمان خود را جلا بدهد و بعد از دانش خود در جهت رفاه و پيشرفت زندگى دنيوى سود جويد، آن هم به گونه اى كه باز در راستاى زندگى توحيدى خداوند توجيه شود.

تمام كارهايى كه ما در زندگى خود انجام مى دهيم، بايد داراى چنين توجيهى باشد وگرنه قابل توجيه نخواهد بود. قل ان صلاتى و نسكى و محياى و مماتى لله رب العالمين. به درستى كه نماز و روزه و زندگى و مرگ من همه براى وصول به خداوندگارى است كه ربوبيت جهانيان را به عهده دارد. (انعام، 162)

مهمترين مشكل انسان در طى اين مسير تامين نيازهاى او است. نيازهايى كه اگر به درستى تامين شود، وصول به هدف نهايى و قرب الهى و مقامات عرفانى حتمى خواهد بود.

با اين مقدمه روشن مى شود كه انسان در زندگى خود بايد دو كار انجام دهد تا زندگى اش معناى صحيح خود را پيدا كند و حقيقى باشد. دو كارى كه در حقيقت يك كار بيشتر نيست و آن توحيد است منتهى چون توحيد گاهى از مقوله شناخت است و گاهى از مقوله عمل، سير و سلوك انسان در راه خدا نيز به دو سير نظرى و عملى تقسيم مى شود.

قرب معرفتى به خداوند: سلوك نظرى

مهمترين و اولين نياز انسان در اين مسير، شناخت خداوند به معناى وسيع كلمه و ايمان به او است. حوزه شناخت انسان در مسير خداشناسى خاص يك رشته خاصى از علوم نيست. اين مرحله از سلوك و خودسازى از طريق مطالعه و انديشه تحصيل مى شود. حوزه هاى مطالعه و انديشه شامل تمامى حوزه هاى معرفت دينى، عقلى، عرفانى و تجربى مى شود و ما در عرصه كسب دانش هر كتابى كه مى خوانيم و هر دانشى كه فرا مى گيريم به نحوى با شناخت خداوند در ارتباط است.

البته درك اين سخن ممكن است كمى دشوار به نظر برسد، ولى حقيقتى است كه توحيد به ما مى آموزد. ما در تمام زندگى علمى خود بايد فقط به خدا فكر كنيم، فقط خدا را ياد بگيريم، احكام و اوامر او را بآموزيم، با صفات و شئون او آشنا شويم، روش عبادت و نزديك شدن به او را فرا گيريم و فقط با او سروكار داشته باشيم. اين مهمترين آموزه عرفانى و توحيدى دين اسلام و قرآن مجيد است.

به اين كتاب مقدس بنگريد و ببينيد كه چه مقدار صفات خداوند و به خصوص صفت الله در آن به كار رفته است. بيشترين واژه هايى كه در قرآن كريم استعمال شده مربوط به صفات الهى به خصوص صفت الله است، چرا؟ زيرا بيشترين نياز انسان به شناخت خداوند و قرب صفاتى و عملى به او است.

دين شناسى، پيامبر شناسى و امام شناسى و معاد شناسى همه به خداشناسى و خداپرستى برمى گردد. ما همه اين آموزه ها را براى خداشناسى و خداپرستى مى آموزيم يا بايد بياموزيم و غير از اين هدف چيزى نيست كه بتوانيم زندگى خود را با آن توجيه كنيم. بيان هر هدفى براى زندگى انسان بدون توجه به اين هدف نمى تواند ارزش واقعى زندگى انسان را توجيه كند.

از نظر معرفت شناسى، انسان حداقل داراى سه گونه ابزار شناختى است كه عبارتند از حس، عقل و دل. خداى متعال به ما اين ابزارهاى شناختى را داده است تا فقط و فقط او را ببينيم و بشناسيم و درك كنيم و شهود كنيم، چون از نظر هستى شناسى عرفانى و قرآنى جز او كسى و چيزى نيست كه قابل شناختن باشد. هو الاول والاخر و الظاهر والباطن. اول و آخر و ظاهر و باطن هستى او است. (حديد، 3)

اگر خوب دقت كنيم خواهيم ديد كه ما در تمام عمرخود جز خدا را نديده ايم و با غير از خدا سروكار نداشته ايم. امير العارفين على (ع) در روايتى به اين موضوع اشاره كرده و فرموده است: من قبل و بعد و با هر چيزى، خداى را مى بينم و غير از خدا تا به حال هيچ كسى و چيزى را نديده ام.

تمام زندگى ما پر از خدا است. تمام چشم و گوش ما را خدا پركرده و تمام دل هاى ما را او اشغال نموده است. هيچ مكانى نيست كه خدا در آن نباشد، هيچ زمانى نيست كه خدا در آن حضور نداشته باشد و هيچ كسى و چيزى نيست كه آينه او نباشد. تمام هستى آينه داران وجود و اسماء و صفات اويند.

ما با چشم هاى خود تنها مظاهر او را مى بينيم، با گوش خود تنها صداى او را مى شنويم، با تمام حواس خود كارهاى او را نظاره مى كنيم، با عقل به درك وجود و صفات او مى پردازيم و با چشم دل، ذات و كمالات او را مشاهده مى كنيم. اگر كسى به حقيقت اهل معرفت و بيدارى باشد، مشاهده خواهد نمود كه تمام شناخت انسان منحصر به خداوند است و جز او چيزى وجود ندارد تا قابل شناختن باشد. تمامى مخلوقات نيز مظاهر او هستند و شناخت مظهر خداوند از شناخت خود خداوند جدا نيست.

قرب عملى به خداوند: عبوديت و سلوك عملى:

از نظر عملى نيز تمام اعمال و رفتار و روابط ما به رابطه با خداوند منتهى مى شود. حتى وقتى به جامعه يا خودمان فكر مى كنيم و يا سياست و حكومت مى كنيم، انتخاب مى كنيم، ورزش مى كنيم، به مردم خدمت مى كنيم، تجارت مى كنيم، انقلاب مى كنيم، مبارزه مى كنيم و كشور را مى سازيم و يا هر كار ديگرى كه انجام مى دهيم، رفتار ما به خداوند مربوط مى شود و نتيجه آن به نزديك شدن و يا دور شدن از خدا مى انجامد.

معناى زندگى ما خدا است و حاصل تمام تلاش نظرى و عملى ما، شناخت و پرستش او است. با ارزش ترين كارى كه مى توانيم انجام دهيم، صعود از مدارج و پله كان ايمان و حركت به سوى او است.

انسان با عبوديت كه شامل اخلاق و عبادت است به خدا نزديك مى شود و موفقيت عرفانى او در گرو گذر از مراحل عبوديت است.

مراحل تحقق عبوديت و سير عملى انسان به سوى خداوند:

1- رفع موانع قرب و تحصيل آزادى معنوى: در اين راه اولين قدمى كه بايد برداريم برداشتن موانع از سر راه است. بايد خود را از بندهايى كه بر دست و پاى خود بسته ايم و نمى گذارند بالا رويم و حركت كنيم باز كنيم. با دست و پاى بسته به زنجير هوا و هوس و شيطان نمى شود در راه خدا حركت كرد. انسانيت انسان در گرو آزادى است. تا انسان آزاد نشود و خود را رها نكند قدرت نمى گيرد، اراده رفتن ندارد، شايد بخواهد ولى عملا نمى تواند. براى رسيدن به اوج معنويت و عبوديت كه قرب نوافل و به قول عرفا مرحله عشق است، ابتدا بايد خود را از موانع راه خدا و سنگلاخ هاى جاده عشق الهى آزاد و رها نمود. اگر سوال شود كه چرا خيلى ها در مسير سلوك و دين دارى موفق نيستند، پاسخ آن اين است كه آزاد نيستند. نتوانسته اند بندهاى بندگى غير خدا را از پاى خود باز كنند. به زمين چسبيده اند و به لذت هاى زمينى دلخوش كرده اند و در بند بندگى دنيا اسير اند. اگر موانع برطرف شود، حركت و وصول بسيار آسان و نزديك خواهد بود. برخى از موانع اين راه عادت هاى بد و دلبستگى ها و وابستگى هاى مضر و مانند آن هستند كه در جاى خود بدان ها پرداخته خواهد شد.

2- قرب صفاتى: اصلاح شخصيت اخلاقى و پرورش عواطف در عرصه اخلاق اجتماعى:

بعد از مانع زدايى و كسب آزادى اراده، بايد صفات و ملكات درونى خود را اصلاح كرد. صفات درونى انسان دو كاركرد مهم دارد كه بسيار سرنوشت ساز است.

1- زمينه سازى براى پرستش توحيدى خداوند و طى طريق سلوك و قرب الهى.

2- زندگى سالم در سايه تعامل اخلاقى و سازنده با ساير انسان ها و ساختن شخصيت درونى و شاكله حقيقى خود در عرصه جامعه. همان كه در قيامت به صورت انسان يا حيوان، خوب يا بد، ظهور خواهد كرد و سعادت و يا شقاوت آدمى را رقم خواهد زد.

بسيارى از رفتار هاى اخلاقى انسان در عرصه جامعه، ناشى از صفات و عواطف درونى هستند، اگر كسى از نظر صفات درونى و عواطف انسانى خود را مهذب نساخته و در روابط اجتماعى خود را متخلق به اخلاق حسنه نكرده باشد، اولا در رابطه با خلق خدا دچار مشكل خواهد شد و از كسب كمالات اخلاقى و صفات شخصيتى نيك باز خواهد ماند.

و ثانيا زمينه آماده اى براى طى كردن راه عملى قرب فرايض و نوافل و اصلاح و تعالى رابطه با خداوند نخواهد داشت و از ادامه سير الى الله باز خواهد ماند.

بنابراين كسب كمالات درونى و شخصيتى و همچنين سلوك عملى به سوى خداى متعال تا حدود زيادى بستگى به اصلاح صفات و ملكات اخلاقى و اخلاق اجتماعى دارد و اين مقطع از مقاطع حساس سلوك و قرب الى الله است.

خودخواهى، تكبر، عجب، غرور، حسادت، بخل و مانند آن، از موانع درونى راه خدا و تخريب كننده شخصيت انسانى انسان هستند كه در اين مرحله بايد به ضد آنها، يعنى انسان دوستى، تواضع، انصاف، آگاهى، خير خواهى و بخشندگى و مانند آن تبديل شوند، تا بتواند در جامعه با بندگان خداى تعامل و زندگى آرامى داشته باشد و راه كمال به روى انسان گشوده گردد.

درباره ارتباط صفت و عمل گفتنى است: وجود صفات و ملكات نيك درونى زمينه رفتار نيك بيرونى را در انسان پديد مى آورد و وجود صفات زشت به عكس صفات نيك، زمينه ساز رفتار زشت خواهد بود. به طور مثال كسى كه داراى صفت بخل است، توانايى پرداخت واجبات مالى خود را ندارد، در نتيجه هم رابطه بندگى اش با خداوند آسيب مى بيند و هم از انجام وظايف اجتماعى خود نسبت به بندگان خداى باز مى ماند، ولى كسى كه بخشندگى را تمرين كرده و آن را ملكه جان خود ساخته است، به راحتى قادر خواهد بود تا به تكاليف دينى و اجتماعى خود عمل نمايد.

انسان با تزكيه نفس از صفات بشرى و حيوانى كه از موانع مهم راه خدا هستند و همچنين، آراسته شدن به اخلاق انسانى و الهى قدم بزرگى براى نزديك شدن به خداى تعالى برمى دارد و در صفات و ملكات درونى و شخصيتى به خداوند نزديك و صاحب مقام قرب صفاتى و به عبارتى فناى صفاتى خواهد شد.

3- مرحله اول قرب فرايض: گناه زدايى و ترك محرمات:

از مهمترين موانع كمال انسان و قرب به خداوند گناه است. گناه فراوان نيست و ما نيز ممكن است خيلى كم دستمان به گناه آلوده شود، ولى همان مقدار كم، مانند قطره اى زهر كه مى تواند ظرف بزرگى را مسموم و مايه هلاكت بسيارى از مردم شود، اعمال بسيارى را از انسان تباه مى كند و عبادات فراوانى را بى اثر خواهد ساخت.

كسى كه گناه كار است و توبه نكرده، در اين مسير موفقيتى نخواهد داشت. توفيق سلوك و راه عرفان بسته به توبه و گناه زدايى است. البته اگر انسان توبه كند، خداوند توبه پذير و مهربان است و خطاى بندگان را به راحتى خواهد بخشيد و راه سعادت را به روى او خواهد گشود. قل يا عبادى الذين اسرفوا على انفسهم لا تقنطوا من رحمه الله ان الله يغفر الذنوب جميعا انه هو الغفور الرحيم. اين كسانى كه بر خويش اسراف نموديد، از رحمت خداوند نااميد نشويد، بدرستيكه خداوند تمام گناهان را مى آمرزد. (زمر، 53) و ان الله يحب التوابين و يحب المتطهرين. و بدرستى كه خداوند توبه كنندگان و تطهير كنندگان را دوست دارد. (بقره، 222).

تقوا كه مهمترين عامل موفقيت انسان در راه خدا است، آميزه اى از ترك محرمات و انجام واجبات است. گناه زدايى مرحله ترك محرمات را محقق مى نمايد و در مرحله بعد با انجام واجبات، به تدريج انسان به ملكه تقوا دست خواهد يافت.

4- مرحله دوم قرب فرايض: اطاعت خداوند و انجام واجبات:

تا كنون سخن برسر برطرف كردن موانع راه خدا بود. اكنون سخن بر سر حركت رو به جلو و سلوك عملى به سوى او است. فريضه، يعنى واجب و منظور از قرب فرايض، نزديكى اى است كه انسان از طريق انجام واجبات دينى بدست مى آورد. موتور اصلى رساندن انسان به مقام ولايت و قرب، انجام واجبات است و قرب نوافل و مستحبات به آن سرعت مى بخشد و جبران كننده آن است. تا انسان از مرحله قرب فرايض عبور نكند و واجبات دينى خود را انجام ندهد، نوافل و مستحبات او بى اثر خواهد بود.

على (ع) در نهج البلاغه فرموده: لا عباده كالداء الفرائض. «عبادتى همانند انجام فرائض نيست». (نهج‏البلاغه،) 488 به همين دليل اگر اعمال مستحبى به واجبات زيان برساند، ارزشى ندارد: «لا قربه بالنوافل اذا اضرت بالفرائض» «اگر مستحبات به واجبات لطمه بزند، سايه تقرب به خداوند نيست». (همان، 475)

و نيز امام صادق (ع) فرمود: قال الله تبارك و تعالى: ما تحبب الى عبدى بأحب مما افترضته عليه (جلد دوم اصول كافى، كتاب الايمان و الكفر، باب أداء الفرائض). يعنى خداى متعال فرموده: بنده من با چيزى محبوب‏تر از آنچه بر او واجب نموده‏ام محبت مرا بخود جلب نمى‏كند».

از برخى روايات استفاده مى شود كه انسان اگر با قرب فرايض به كمال خود برسد، چشم و گوش حق مى شود، و در قرب نوافل اگر كامل گردد، خداى متعال چشم و گوش انسان است، و بين اين دو، فرق بسيارى هست كه ارباب معرفت از آن آگاه و به دقايق آن واقف اند.

محيى الدين ابن عربى در كتاب «الوصايا» به تحليل عميقى در حقيقت فريضه و فرق آن با نافله و مستحب پرداخته و مى‏گويد: «ففى الفرض عبوديه الاضطرار و هى الاصليه و فى الفرع- و هو النفل- عبوديه الاختيار» يعنى «پس در عبادت فرض، عبوديت اضطرار هست و آن، عبوديت اصلى است، و در فرع، يعنى مستحب، عبوديت اختيار هست».

سپس بعد از ذكر مطالبى مى‏گويد: «ففى أداء الفرض أنت له و فى النفل انت لك، و حبه اياك من حيثما أنت له أعظم و أشد من حبه اياك من حيث ما أنت لك» يعنى «پس در اداى فريضه تو براى خدايى و در اداى مستحب تو براى خودت هستى، و محبت خدا نسبت به تو از آن جهت كه تو براى او هستى، بسيار بزرگتر و شديدتر از محبت او است نسبت به تو از آن جهت كه تو براى خود هستى».

شايد به لحاظ همين نكته باشد كه مى‏بينيم در روايات با صراحت كامل اشاره شده است كه اگر كسى نماز قضا داشته باشد، نبايد به نافله بپردازد و خواندن نافله در چنين صورتى چندان مطلوب نبوده و كراهت دارد، و همچنين در باب روزه با داشتن قضاى واجب، نمى‏شود و يا مكروه است انسان به روزه مستحبى بپردازد. و همينطور در ساير ابواب واجبات اين موضوع كم و بيش به چشم ميخورد. در مجموع مى توان گفت: در مسير سلوك الى الله، انجام واجبات و قرب فرايض حساب و ارزش به خصوصى وجود دارد كه در قرب نوافل و انجام مستحبات اين حساب نيست.

اگر انسان به وظايف واجب عبودى خود خوب عمل كند، آنگاه مستحبات و نوافل تاثير به سزايى در وصول خواهد داشت، ولى در صورتى كه اين مسير ناقص بماند، نافله نمى تواند فريضه را جبران كند.

5- قرب نوافل: عبادت خداوند و انجام مستحبات:

نوافل و مستحبات از يك نظر مكمل و متمم فرايض است و از نظر ديگر متمم و مكمل انسان در مسير الى الله است. به اين حقيقت در خصوص نوافل يوميه با صراحت در برخى روايات اشاره شده است. اين بدان معنى است كه اصل در عبادت، فرايض و حقيقت عبوديت در انجام واجبات است و نوافل و مستحبات براى تكميل نواقصى است كه در مقام عمل به فرايض از ناحيه قصور انسان پيش مى‏آيد، آن هم براى هر كسى متناسب با منزلت عبودى و مرتبت توحيدى وى. از نظر ديگر عبادت‏هاى مستحب نقش مهمى در سرعت و اوج بخشيدن به تكامل انسان دارند.

زيرا اولا: بعضى از نوافل، نقصان پاره‏اى فرائض كه به صورت ناقص و فاقد شرط «مقبوليت» (و نه به صورت باطل) انجام شده است را جبران مى‏كند (مثل اينكه نماز به صورت صحيح خوانده شود، اما همراه با حضور قلب نباشد) و ثانيا: برخى كمالات نيز به‏گونه‏اى است كه تنها از طريق انجام مستحبات مى‏توان بدان دست يافت. در حديثى كه با سندهاى معتبر در منابع حديثى شيعه و اهل سنت روايت شده، آمده: عن ابى عبد الله (ع) قال: قال رسول الله (ص) قال الله: ما تحبب الى عبدى بشى‏ء احب الى مما افترضه عليه و انه ليتحبب الى بالنافله حتى احبه، فاذا احببته كنت سمعه الذى يسمع به و بصره الذى يبصر به و لسانه الذى ينطق به، و يده التى يبطش بها و رجله التى يمشى بها اذا دعانى اجبته و اذا سألنى اعطيته. امام صادق (ع) از پيامبر (ص) روايت كرده كه خداوند فرمود: اظهار دوستى نكرد بنده من به چيزى دوست داشتنى تر از آنچه واجب كردم بر او، و او با نوافل به سوى محبت من مى آيد تا اينكه من نيز او را دوست بدارم.

پس هنگامى كه او را دوست بدارم شنوايى او مى باشم آن گاه كه مى شنود و بينايى او مى باشم آن گاه كه مى بيند و زبان او مى باشم آن گاه كه سخن مى گويد و دست او مى باشم آن گاه كه ضربه مى زند و پاى او مى باشم آن گاه كه راه مى رود، هنگامى كه به درگاه من دعا كند اجابت مى كنم و اگر از من درخواست كند به او مى دهم. محاسن برقى، ج 1، ص 291 و اصول كافى، كلينى، ج 2، ص 352)

از اين روايت معلوم مى شود چشم دل كه در اثر عادت و انس به طبيعت و عالم ملكى كم سو شده و توان ديدن حقايق را ندارد، در اثر انجام واجبات و مستحبات ديد خود را باز خواهد يافت و تنها راه چاره روشن نمودن آن از طريق اطاعت خداوند (انجام واجبات و ترك محرمات) مى‏باشد كه آنهم بمرور زمان و بتدريج به دست مى‏آيد.

در پايان لازم است به اين نكته توجه شود كه وادى قرب فرايض و نوافل كه وادى بندگى خداوند است، در حقيقت همان وادى عشق و راه محبت خداوند است كه در ادبيات عرفانى، همچون ديوان حافظ و مانند آن بسيار از آن سخن رفته است. البته ناگفته نماند كه در مرحله قرب نوافل و انجام مستحبات، بحث محبت و عشق خداوند اوج بيشترى خواهد داشت.

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.