دعا و به همراه داشتن تربت امام حسین در سفر برای دفع خطر
دعا و به همراه داشتن تربت امام حسین در سفر برای دفع خطر
فهرست این نوشتار:
از حضرت رسول صلى الله عليه و آله روايت شده است كه فرمود:
«هر كس سفر كند واين آيات را بخواند، خداوند متعال او را از دزد وحيوان درنده وزهردار تا زمانى كه به سوى خانوادهاش بازگردد حفظ مىكند. وتا زمانى كه بازگردد فرشتگان بسيارى همراهش باشند وبرايش استغفار كنند: (وَلَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَاءَ مَدْيَنَ قَالَ عَسَى رَبِّى أَنْ يَهْدِيَنِى سَوَاءَ السَّبِيلِ * وَلَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِّنَ النَّاسِ يَسْقُونَ وَوَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأتَيْنِ تَذُودَانِ قَالَ مَا خَطْبُكُمَا قَالَتَا لاَ نَسْقِى حَتَّى يُصْدِرَ الرِّعَاءُ وَأَبُونَا شَيْخٌ كَبِيرٌ * فَسَقَى لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّى إِلَى الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّى لِمَا أَنزَلْتَ إِلَىَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ * فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِى عَلَى اسْتِحْيَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِى يَدْعُوکَ لِيَجْزِيَکَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا فَلَمَّا جَاءَهُ وَقَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ قَالَ لاَ تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ * قَالَتْ إِحْدَاهُمَا يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنْ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِىُّ الاَْمِينُ * قَالَ إِنِّى أُرِيدُ أَنْ أُنكِحَکَ إِحْدَى ابْنَتَىَّ هَاتَيْنِ عَلَى أَنْ تَأْجُرَنِى ثَمَانِىَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرآ فَمِنْ عِنْدِکَ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْکَ سَتَجِدُنِى إِنْ شَاءَ اللهُ مِنَ الصَّالِحِينَ * قَالَ ذلِکَ بَيْنِى وَبَيْنَکَ أَيَّمَا الاَْجَلَيْنِ قَضَيْتُ فَلاَ عُدْوَانَ عَلَىَّ وَاللهُ عَلَى مَا نَقُولُ وَكِيلٌ)».[1]
همراه داشتن تسبيح تربت امام حسين عليه السلام در سفر
1. از چيزهايى كه بايد در سفر به همراه خود داشت، تسبيح تربت امامحسين عليه السلام است. هنگامى كه امام صادق عليه السلام به عراق آمد مردم نزد آن حضرت جمع شدند وپرسيدند: مىدانيم تربت امام حسين عليه السلام شفاى هر دردى است، امّا آيا باعثايمنى از بيم وخوف هم مىشود؟ حضرت فرمود: «هرگاه كسى بخواهد از هر بيم در امان باشد، تسبيحى از تربت آن حضرت در دست بگيرد وسه مرتبه اين دعا را بخواند:
اَصْبَحْتُ اللّهُمَّ مُعْتَصِمآ بِذِمامِکَ وَجِوارِکَ الْمَنيعِ الَّذي لا يُطاوَلُ وَلا يُحاوَلْ مِنْ شَرِّ كُلِّ غاشِمٍ وَطارِقٍ، مِنْ سائِرِ مَنْ خَلَقْتَ وَما خَلَقْتَ مِنْ خَلْقِکَ الصّامِتِ وَالنّاطِقِ فى جُنَّةٍ مِنْ كُلِّ مَخوفٍ بِلِباسٍ سابِغَةٍ وِلاءِ اَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّکَ، مُحْتَجِبآ مِنْ كُلِّ قاصِدٍ لى اِلى اَذِيَّةٍ، بِجِدارٍ حَصينٍ الاِْخْلاصِ فِى الاِْعْتِرافِ بِحَقِّهِمْ وَالتَّمَسُّک بِحَبْلِهِمْ مُوقِنآ اَنَّ الْحَقَّ لَهُمْ وَمَعَهُمْ وَفيهِمْ وَبِهِمْ، اُوالي مَنْ والَوا وَاُجانِبُ مَنْ جانَبُوا، فَاَعِذْنى اَللّهُمَّ بِهِمْ مِنْ شَرِّ كُلِّ ما اَتَّقيهِ، يا عَظيمُ حَجَزْتَ الاَْعادي عَنِّى بِبَديعِالسَّماواتِ وَالاَْرْضِ[2] اِنّا (جَعَلْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ يُبْصِرُونَ)[3]
سپس تسبيح را ببوسد وبر روى هر دو چشم بگذارد وبگويد :
اَللّهُمَّ اِنِّى اَسْئَلُکَ بِحَقِّ هـذِهِ التُّرْبَةِ الْمُبارَكَةِ وَبِحَقِّ جَدِّهِ وَبِحَقِّ أَبِيهِ وَبِحَقِّ أُمِّهِ وَبِحَقِّ أَخِيهِ وَبِحَقِّ وُلْدِهِ الطَّاهِرينَ، اِجْعَلْها شِفاءً مِنْ كُلَّ دآءٍ وَاَمانآ مِنْ كُلِّ خَوْفٍ وَحِفْظآ مِنْ كُلِّ سُوءٍ[4]
اگر صبح اين عمل را به جا آورد تا شب در امان باشد واگر شب به اين دستور عمل كند تا صبح در امان باشد».[5]
2. در روايتى ديگر آمده است: هر كس از سلطان يا شخص ديگرى بترسد وهنگام خارج شدن از خانه به سفارش بالا عمل كند، از شرّ او در امان باشد.[6]
انگشتر به دست كردن در سفر
در فصل دوم همين كتاب، انگشترهاى مناسب سفر بيان شد.
خواندن سوره عبس در سفر
از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «هر كس سوره عبس را در كاغذى سفيد بنويسد وبه هر كجا سفر كند آن را همراه خود ببرد، در آن سفر به جز نيكى نبيند واز خطرهاى آن راه محفوظ بماند».[7]
به همراه بردن تعويذ در سفر
از جمله تعويذهايى كه مناسب سفر است تعويذى است كه در روايتى در قبضه شمشير حضرت رسول صلى الله عليه و آله جاسازى شده بود كه به اين شرح است :
«بِسْمِ اللهِ الرَّحْمـنِ الرَّحيمِ، يا اللهُ يا اللهُ يا اللهُ، اَسْاَلُکَ يا مَلِکَ الْمُلُوکِ، الأوَّلِ، اَلْقَديمِ الاَبَدِىِّ، الَّذي لا يَزُولُ وَلا يَحُولُ، اَنْتَ اللهُ الْعَظيمُ، الْكافي لِكُلِّ شَيءٍ، اَلْمُحيطُ بِكُلِّ شَىْءٍ. اَللّهُمَّ اكْفِني بِاسْمِکَ الاَْعْظَمِ الاَْجَلِّ، الْواحِدِ الاَْحَدِ، الصَّمَدِ الَّذِىلَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوآ اَحَدٌ. وَاحْجُبْ شُرُورَهُمْ وَشُرُورَ الاَْعْداءِ كُلِّهِمْ وَسُيُوفِهِمْ وَبَأْسِهِمْ وَاللهُ مِنْ وَرائِهِمْ مُحيطٌ. اَللّهُمَّ احْجُبْ عَنِّى شَرَّ مَنْ اَرادَني بِحِجابِکَ الَّذِى اِحْتَجَبْتَ بِهِ فَلَمْ يَنْظُرْ اِلَيْهِ اَحَدٌ مِنْ شَرِّ فَسَقَةِ الْجِنِّ وَالاِْنسِ وَمِنْ شَرِّ سِلاحِهِمْ وَمِنَ الْحَديدِ وَمِنْ كُلِّ ما يُتَخَوَّفُ وَيُحْذَرُ وَمِنْ شَرِّ كُلِّ شِدَّةٍ وَبَلِيَّةٍ وَمِنْ شَرِّ ما اَنْتَ اَعْلَمُ وَعَلَيْهِ اَقْدَرُ، اِنَّکَ عَلى كُلِّ شَيءٍ قَديرٌ وَصَلَّى اللهُ عَلى نَبِيِّهِ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَسَلَّمَ تَسْليمآ».[8]
وسايل سفر پيامبر صلى الله عليه و آله وسفارشات لقمان
1. در حديث است كه هرگاه حضرت رسول صلى الله عليه و آله به سفر مىرفت شيشه روغن (براى چرب كردن بدن)، سرمهدان، قيچى، آيينه، مسواك، شانه، سوزن، طناب، چيزى كه با آن كفش را وصله مىكنند ونعل حيوان را به همراه مىبرد.[9]
2. در حديثى معتبر مىخوانيم كه حضرت لقمان به پسرش گفت: فرزندم، هنگامى كه قصد سفر دارى شمشير، كمان، اسب، كفش، عِمامه، طنابهاى لازم، ظرف آب، سوزن خيّاطى وداروهاى مورد نياز خود وهمراهانت را همراه داشته باش.[10]
[1] . ترجمه: «وهنگامى كه به سوى مدين حركت كرد گفت: اميد است پروردگارم مرا به راه راست هدايت كند». ـوهنگامى كه به (چاه) آب مدين رسيد، گروهى از مردم را در آنجا ديد كه چهارپايان خود را آب مىدهند؛ودر كنار آنان دو زن را ديد كه از گوسفندان خويش مراقبت مىكنند (وبه چاه نزديك نمىشوند؛ موسى) بهآن دو گفت: «منظور شما (از اين كار) چيست؟» گفتند: «ما آنها را آب نمىدهيم تا چوپانان همگى خارجشوند؛ وپدر ما پيرمرد كهنسالى است (قادر بر اين كارها نيست)». ـ موسى براى (گوسفندان) آن دو آبكشيد؛ سپس رو به سايه آورد وعرض كرد: «پروردگارا، به هر خير ونيكى كه تو بر من فرو فرستى نيازمندم». ـناگهان يكى از آن دو (زن) به سراغ او آمد در حالى كه با نهايت حيا گام برمىداشت، گفت: «پدرم از تو دعوتمىكند تا مزد آب دادن (گوسفندان) را كه براى ما انجام دادى به تو بپردازد». هنگامى كه موسى نزد او]=شعيب [آمد وسرگذشت خود را براى او شرح داد، گفت: «نترس،از قوم ستمكار نجات يافتى». ـ يكى از آندو (دختر) گفت: «اى پدر، او را استخدام كن، زيرا بهترين كسى را كه مىتوانى استخدام كنى آن كس است كهنيرومند ودرستكار باشد (واو همين مرد است)». ـ (شعيب) گفت: «من مىخواهم يكى از اين دو دخترم را بههمسرى تو درآورم به اين شرط كه هشت سال براى من كار كنى ؛ واگر آن را تا ده سال افزايش دهى،(محبّتى) از ناحيه تو است ؛ من نمىخواهم كار سنگينى بر دوش تو بگذارم ؛ واگر خدا بخواهد مرا از صالحانخواهى يافت». ـ (موسى) گفت: «(مانعى ندارد،) اين قراردادى ميان من وتو باشد؛ البتّه هر كدام از اين دومدّت را انجام دهم ستمى بر من نخواهد بود (ومن در انتخاب آن آزادم)؛ وخدا بر آنچه ما مىگوييم گواهاست». (سوره قصص، آيات 22 ـ 28) كتاب من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 176، ح 876.
[2] . ترجمه: «بار خدايا، در حالى شب را به صبح رساندم كه به جوار منيع تو كه دست هيچكس به آن نمىرسدومورد تجاوز واقع نمىگردد پناه آوردهام. از شرّ هر ستمگر وهر راهزنى، از تمام كسانى كه آفريدهاىوچيزهاى ديگرى كه خلق كردهاى، چه (آنها كه) خموش(اند) وچه گويا، (خود را) در سپرى از هر چيزترسناكى (نهادم) با لباسى بافته شده از دوستى خاندان پيامبرت وخود را مىپوشانم از هر كس كه قصدآزارم كند به سنگر محكم اخلاص، با اعتراف به حقّ آن بزرگواران وتمسّک به رشته دوستى ايشان، در حالىكه يقين دارم حق مخصوص آنها ونزد آنها وپيش آنها وبه وسيله آنهاست. دوست دارم هر كسى را كه آنهادوست دارند ودورى مىجويم از هر كس كه آنها از او دورى جويند. پس خدايا به حقّ آنان مرا از شرّ هر آنچهاز آن مىترسم پناه ده! اى خداى بزرگ، من دشمنان را به وسيله خداى پديدآورنده آسمانها وزمين از خوددور ساختم».
[3] . ترجمه: «(بىشك ما) در پيش روى آنان سدّى قرار داديم ودر پشت سرشان سدّى وچشمانشان راپوشاندهايم، لذا نمىبينند». سوره يس، آيه 9.
[4] . ترجمه: «بار خدايا، از تو مىخواهم به حقّ اين تربت مبارك وبه حقّ جدّ وپدر ومادر وبرادر وفرزندانپاكش كه آن را براى هر دردى شفا وبراى هر ترسى امان وبراى هر بدى وسيله محافظت قرار دهى».
[5] . الأمان من اخطار الأسفار والأزمان، ص 33 و34. در مورد دعاى اوّل فقط اشاره شده كه چنين دعايى هست.
[6] . همان، ص 34.
[7] . همان، ص 76.
[8] . ترجمه: «به نام خداوند بخشنده مهربان. يا الله يا الله يا الله، از تو درخواست مىكنم اى پادشاه پادشاهان، كهنخست وقديم وهميشگى هستى ونابود نمىشوى وتغيير نمىپذيرى. تو آن خدايى هستى كه بزرگىوبراى هر چيز كافى وبر هر چيز احاطه دارى. بار خدايا، به نام بزرگ ويگانه ويكتا وبىنيازت كه نه كسى از اومتولّد شده و نه او از كسى وبراى او مانندى نيست، مرا كفايت كن. خدايا، شرّ آنان وشرّ تمام دشمنانوشمشيرها وهرگونه سلاح آهنين (از ناحيه) آنان را از ما باز دار. خداوند بر همه آنها احاطه دارد. بار خدايا،شرّ كسانى را كه قصد بدى به من دارند به حجاب خود كه با آن نگاه مىدارى واحدى نسبت به آن نگاه بدنمىكند از من بازدار؛ شرّ فاسقان جنّ واِنس وشرّ سلاحهايشان، به ويژه سلاحهاى آنان واز هر چيز خوف ناكومورد حذر وشرّ هر سختى وبلا وشرّ هر چيزى كه تو به آن داناترى وبر (دفع) آن تواناتر، زيرا تو بر هرچيزى توانايى ودرود وسلام خداوند بر پيامبرش محمّد واهل بيتش». الأمان من اخطار الأسفار والأزمان، ص76.
[9] . مكارم الأخلاق، ص 35.
[10] . كافى، ج 8، ص 252، ح 466؛ كتاب من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 185، ح 834.