دعا بعد از بیدار شدن

دعا بعد از بیدار شدن
ذكر از يك پهلو به پهلوى ديگر شدن
1. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «هر كس به هنگام خواب از يك پهلو به پهلوى ديگر بگردد «اَلْحَمْدُ للهِِ وَاللهُ اَكْبَر» بگويد».[5]
2. از حضرت هادى عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «هنگامى كه در وسط
شب بيدار مىشوى، تا از يك پهلو به پهلوى ديگر گردى، اين دعا را بخوان :
لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ الْحَىُّ الْقَيُّومُ وَهُوَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ قَديرٌ. سُبْحانَ اللهِ رَبِّ الْعالَمينَ وَاِلـهَ الْمُرْسَلين وَسُبْحانَ اللهِ رَبِّ السَّماواتِ السَّبْعِ وَما فيهِنَّ وَربِّ الاَْرَضينَ السَّبْعِ وَما فيهِنَّ وَرَبِّ الْعَرْشِ الْعَظيمِ وَسَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلينَ وَالْحَمْدُ للهِِ رَبِّ الْعالَمينَ».[6]
آداب پس از بيدار شدن
1. در حديث است كه هرگاه حضرت رسول صلى الله عليه و آله به رختخواب مىرفت مىفرمود: «بِاسْمِکَ اللّهُمَّ اَحْيا وَبِاسْمِکَ اَمُوتُ»[7] وزمانى كه بيدار مىشد
مىفرمود: «اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذي اَحْياني بَعْدَ ما اَماتَني وَاِلَيْهِ النُّشُورُ».[8]
2. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «هرگاه انسان پس از برخاستن از خواب بگويد: سُبْحانَ اللهِ رَبِّ النَّبِيّينَ وَآلِهِ الْمُرْسَلينَ وَرَبِّ الْمُسْتَضْعَفِينَ وَالْحَمْدُ للهِِ الَّذي يُحْيِى الْمَوْتى وَهُوَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ قَديرٌ[9] ، خداوند
مىفرمايد: بندهام راست گفت وشكر مرا به جا آورد».[10]
3. در حديثى ديگر آمده است كه هرگاه امام صادق عليه السلام در آخر شب از خواب
برمىخاست با صداى بلند مىفرمود: «اَللّهُمَّ اَعِنِّي عَلى هَوْلِ الْمَطْلَعِ وَوَسِّعْ عَلَىَّ الْمَضْجَعَ وَارْزُقْنِي خَيْرَ ما قَبْلَ الْمَوْتِ وَارْزُقْنِي خَيْرَ ما بَعْدَ الْمَوْتِ».[11]
4. ودر روايتى ديگر مىخوانيم: «هرگاه از خواب بيدار شود بگويد: سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ، رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَالرُّوحِ، سَبَقَتْ رَحْمَتُکَ غَضَبَکَ، لا اِلـهَ اِلّا اَنْتَ، ظَلَمْتُ نَفْسي، فَاغْفِرْ لي وَارْحَمْني، اِنَّکَ اَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحيمُ الْغَفُورُ».[12]
5. نيز در روايتى آمده است كه چون از خواب برخيزد بگويد: «اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذي رَدَّ عَلَىَّ رُوحي لاِحْمَدَهُ وَاَعْبُدَهُ».[13]
توجّه: دعاى نگاه كردن به عقيق در آداب انگشتر به دست كردن گذشت. وساير دعاهاى اين باب، چون از مقدّمات نماز شب است، إن شاء الله به همراه ساير دعاهاى وقت خواب در كتاب عبادات بيان خواهد شد، زيرا اين كتاب بيش از اين گنجايش ندارد.
[1] . ترجمه: «منزّه است خدا وحمد وستايش ويژه اوست وهيچ معبودى جز الله نيست وخداوند بزرگتر از آناست كه توصيف شود وهيچ توان ونيرويى جز براى خداوند نيست».
[2] . فلاح السائل، ص 285.
[3] . ترجمه: «بار خدايا، اى كسى كه لطفش پنهان ونعمتهايش گسترده است، از تو مىخواهم، به لطف خاصّپنهانت كه هر بندهاى را كفايت مىكند، مولايم اميرالمؤمنين علىّ بن ابى طالب 7 را در خواب به منبنمايى». فلاح السائل، ص 286.
[4] . ترجمه: «بار خدايا، تو آن زندهاى هستى كه به وصف درنيايد وايمان از آن شناخته مىشود، هر چيزى از توبه وجود آمده وبه سوى تو بازمىگردد، هر آنچه به سوى تو روى آورد تو پناهگاه ونجاتدهنده او هستى وهرچه رويگردان شود، پناهگاه ونجاتدهندهاى جز تو ندارد، پس از تو مىخواهم به حقّ «لا إله إلّا الله» وبه حقّ«بسم الله الرّحمن الرّحيم» وبه حقّ محمّد 9 حبيب تو سيّد پيامبران وبه حقّ على7 بهترين جانشينانوبه حقّ فاطمه سرور زنان در دو جهان وبه حقّ امام حسن وامام حسين8 سرور جوانان بهشت، برمحمّد وآل محمّد صلوات ودرود بفرستى وفلان فرد فوتشده مرا در همان حالى كه به سر مىبرد به مننشان بدهى». فلاح السائل، ص 286.
[5] . فلاح السائل، ص 288.
[6] . ترجمه: «معبودى نيست جز الله كه زنده ونگهدارنده است واو توانا بر هر چيزى است. منزّه است خداوندىكه پروردگار جهانيان وخداى پيامبران است ومنزّه است خداوندى كه پروردگار آسمانهاى هفتگانه وآنچهدر آنهاست وپروردگار زمينهاى هفتگانه وآنچه در آنهاست وپروردگار عرش بزرگ است ودرود برپيامبران، وحمد وسپاس مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانيان است». مصباح المتهجّد،ص127؛ بحارالأنوار، ج 87، ص 178.
[7] . ترجمه: «خدايا، به نام تو وبه نام تو مىميرم».
[8] . ترجمه: «حمد وسپاس مخصوص خداوندى است كه مرا زنده كرد پس از آنكه ميراند وبه سوى او بازمىگردم». كتاب من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 304، ح 1391.
[9] . ترجمه: «منزّه است خداوندى كه پروردگار پيامبران مرسل وخاندان آنان وپروردگار مستضعفين است.وحمد وسپاس مخصوص خداوندى است كه مرده را زنده مىكند وتوانا بر هر كارى است».
[10] . كتاب من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 304، ح 1391.
[11] . ترجمه: «بار خدايا، بر ترس از قيامت يارىام كن وقبر مرا گشاده گردان وخير ونيكى قبل از مردن وبعد ازآن را روزىام فرما». كافى، ج 2، ص 538، ح 13؛ كتاب من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 304، ح 1392.
[12] . ترجمه: «بسيار منزّه وپاك است پروردگار فرشتگان وروح، رحمت تو بر خشمات پيشى گرفته است،معبودى جز تو نيست، بر خود ستم كردم؛ پس مرا بيامرز وبر من رحم كن، زيرا تو توبهپذير مهربانبخشايندهاى». تفسير عيّاشى، ج 1، ص 41، ح 26.
[13] . ترجمه: «حمد وسپاس مخصوص خداوندى است كه روح مرا بازگرداند، تا او را سپاس گويم وپرستشكنم». كافى، ج 3، ص 455، ح 12.