خدمت به مردم در حدیث امام زمان
خدمت به مردم در حدیث امام زمان علیه السلام
امام مهدی(ع) فرمود: ارخص نفسک و اجعل مجلسک فیالدهلیز و اقض حوائج الناس، نحن ننصرک
خودت را در دسترس همگان قرار بده و محل نشستن خود را در در ورودی خانه قرار بده ]تا مردم زودتر بتوانند با تو ملاقات کنند[ و حاجتهای آنها را برآور، ما تو را یاری خواهیم کرد. (فرهنگ سخنان حضرت مهدی(ع) ص 373)
خدمت به مردم از چنان اهمیتی برخوردار است که امام(ع) این وظیفه را کتباً توسط شیخ محمد کوفی شوشتری برعهده مرحوم آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی (وفات 1365 هـ ق) یکی از مراجع تقلید بزرگ شیعه گذاشته است.(همان)
البته این یک وظیفه عمومی است اما برای رهبران و اشخاص توانمند ضروری میباشد. هر یک از ما با لطف خدا توانمندیهایی از قبیل مال، آبرو، قدرت، شهرت، علم و… داریم. مطابق فرمایش امام(ع) باید نعمتهای خدا را در معرض و دسترس مؤمنان قرار دهیم و در واقع راه سیر و قرب ما به خدا همین راه است. به قول مرحوم اسماعیل دولابی «هرکس خود را در راه خدا به مؤمنین ایثار کند، خدا هم خودش را به او میدهد. هر وقت خواستی در راه خدا پیش بروی مقداری از چیزهای سنگینی را که داری بریز تا بارت سبک شود و راحتتر راه بروی. یعنی از مال و قدرت و علم هر چه داری به نیازمندان کمک کن تا سیر تو آسان شود. آبرو را باید ریخت منتها در راه خدا. (مصباح الهدی ص 399)
مرحوم محدث نوری استاد شیخ عباس قمی میگوید: من در روایات در بین مستحبات بعد از زیارت عاشورا چیزی افضل از برآوردن حاجت مؤمنان سراغ ندارم. از عارفی پرسیدند: اگر عمرت یک ساعت باقی مانده باشد چه میکنی؟ گفت: میروم بر در خانه مینشینم، هر کس کاری داشت کارش را راه میاندازم.
حضرت امیر(ع) موقعی که حاکم بود، گاهی در گرمای تابستان میآمد و بیرون دارالاماره مینشست. نگهبان میگفت: آقا چرا اینجا و در این گرما؟ بروید داخل، اگر ارباب رجوع آمد میفرستم داخل. فرمود: نه، من الان داخل دارالاماره کاری ندارم. اینجا آمدم که همین مقدار هم مراجعه کننده معطل نشود و کارش سریعتر راه بیفتد.(سرنوشت انسان ج 2 ص 288-289)
در نامهای که امام رضا(ع) برای فرزندش امام جواد(ع) نگاشت، چنین آمده است: ای اباجعفر (کنیه امام جواد(ع)) مطلع شدهام هر گاه برای بیرون رفتن از منزل سوار میشوی، خادمان تو را از درب کوچک بیرون میبرند تا مبادا از جانب تو کسی بهرهمند شود. به حقی که برتو دارم از درب بزرگ رفت و آمد کن. موقع خروج، طلا و نقره همراه داشته باش. هرکسی چیزی خواست بده و اگر عموهایت درخواستی داشتند به آنان نیکی کن و کمتر از پنجاه دینار نده و به عمهها نیز کمتر از بیست و پنج دینار نده. امیدوارم که خداوند تو را بلند گرداند. انفاق کن و از تنگدستی نترس. (داستانهای روایی ص 162)
فقیرنوازی علامه بحرالعلوم
نقل میکنند: سید جواد عاملی فقیه معروف، مشغول صرف شام بود که علامه سید مهدی بحرالعلوم او را احضار کرد. تا چشم استاد به سید جواد افتاد با خشم گفت: از خدا نمیترسی، از خدا شرم نمیکنی؟ خانواده همسایهات هفت شب و روز است که چیزی برای خوردن ندارند. سید جواد گفت: به خدا قسم اطلاع نداشتم. استاد گفت: همه داد و فریادم برای این است که چرا از احوال آنها خبر نداری؟ اگر با خبر بودی و اقدام نمیکردی که اصلاً مسلمان نبودی. حالا طبق دستور من برای آنها این مقدار غذا و پول و… میبری و از کوتاهی در حق آنان عذرخواهی میکنی. من اینجا شام نخواهم خورد تا برگردی. (داستان راستان ص 254) نقل میکنند: همین عالم بزرگوار علامه بحرالعلوم هر شب در کوچههای شهر نجف گردش میکرد و برای بینوایان غذا میبرد. (هزار و یک حکایت اخلاقی ص 618)
ابوحمزه میگوید: از امام باقر(ع) پرسیدم: چه میگویی درباره مسلمانی که در خانه خود بسر میبرد و مسلمان دیگری به در خانه او میآید و اجازه ورود میطلبد، ولی آن مسلمان اجازه به او نمیدهد و به استقبال او نمیرود؟ فرمود: ای ابوحمزه! چنین مسلمانی مشمول لعنت خداست و این لعنت ادامه دارد تا هنگامی که با آن مسلمان مراجعه کننده ملاقات کند.(داستان دوستان ج 1 ص 119) نقل میکنند: امام مجتبی(ع) برای کمک به شخص نیازمند، در حالی که در مسجد مشغول اعتکاف بودند، به بیرون رفتند. یکی از اصحاب پرسید: مگر فراموش کردهاید که در حال اعتکاف هستید؟ فرمود: فراموش نکردهام، اما رسول خدا فرمودند: کسی که در برآوردن حاجت برادر مسلمان خود بکوشد، مانند شخصی است که نه هزار سال، روز را به روزه و شب را به عبادت مشغول بوده است. (یکصد موضوع، 500 داستان ص 450)
معارف کیهان