وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

حقیقت گناه چیست

0

حقیقت گناه چیست

 

افشاء حقیقت گناه و ارتکاب معاصی

كسي آمد حضور مبارك پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) عرض كرد كه ما نمي‌دانيم بِرّ چيست اثم چيست؟ چه چيزي گناه است و چه چيزي نيكي است؟ وجود مبارك پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) فرمود: «البرّ ما اطمأنّت به الصدر و الإثم ما تردّد في الصدر و جال في القلب و إن افتاك الناس و افتوك» ببين قلبت چه مي‌گويد؟ اگر قلبت ناآرام بود و اين را نپذيرفت بدان اين اثم و گناه است.

به نظر قشر جوان حوزوی و دانشگاهی، سلسه جلسات قرآنی و اخلاقیِ حکیمانه و عالمانه فقیه متأله حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در رشد و تکامل معنوی انسان سالک بسیار اثر بخش بوده و رشد و سعادت دنیوی و اُخروی را برای مشتاقان به معارف دینی به ارمغان آورده است.

یکی از موضوعات مبتلا به و بسیار مهمی که در بیان و بنان این استاد برجسته به چشم می خورد، توجه و پرده برداری از حقیقت گناه و ارتکاب معصیت می باشد که با سطحی نگری غالب انسان ها، آسیب های جدی  از ناحیه دشمن قسم خوردۀ خود متحمل وی می گردد. در نوشتار ذیل علاوه بر تبیین حقیقت گناه در آثار معظم له، به راهکارهای عدم ارتکاب آن نیز پرداخته و بهره مند خواهیم شد.

 

معظم له با اشاره به روایتی از نبیّ مکرم اسلام(ص) بیان داشتند: كسي آمد حضور مبارك پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) عرض كرد كه ما نمي‌دانيم بِرّ چيست اثم چيست؟ چه چيزي گناه است و چه چيزي نيكي است؟ وجود مبارك پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) فرمود: «البرّ ما اطمأنّت به الصدر و الإثم ما تردّد في الصدر و جال في القلب و إن افتاك الناس و افتوك» ببين قلبت چه مي‌گويد؟ اگر قلبت ناآرام بود اين را نپذيرفت بدان اين اثم و گناه است.

 

اين مقام براي انسان هست اين براي كسي است كه يا مهمان خدا باشد يا ميزبان او؛ اگر مهمان خدا بود يا ميزبان خدا در حرم دلِ او اين اوهام و خيالات راه ندارد و وقتي اوهام و خيالات راه نداشت قلبش آرام مي‌گيرد مي‌‌شود ثابت نه ساكن، وقتي ثابت شد، آرام شد صاحب نفس مطمئنّه مي‌شود لذا وجود مبارك حضرت امير فرمود هر روزي كه انسان گناه نكند براي او عيد است چون «عاد إلي مبدئه» رجوع كرده، اگر گناهي در آن روز نباشد انسان آرام است.

 

ایشان واقعیت ارتکاب گناه را اعلام جنگ با خدا معرفی کرده و در شرح نامه مولای متقیان (ع) به مالک اشتر بیان داشتند:

حضرت امیر(سلام الله علیه) به مالک مرقوم داشتند:«وَ لاَ تَنْصِبَنَّ نَفْسَكَ لِحَرْبِ اللَّهِ» مبادا به جنگ خدا بروي! اگر كسي خواست گناه كند [در واقع مي‌خواهد به جنگ با خدا برود]  بخش‌هاي پاياني سوره مباركه بقره از ربا به عنوان جنگ با خدا ياد شده است و رباخوار را در حال جنگ با خدا معرفی کردند ﴿فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللّهِ﴾ و يا آن‌کسی كه امنيت يك نظام را به هم مي‌زند و آسايش مردم را با اسلحه‌ كشيدن از بين مي‌برد اين مي‌شود محارب ﴿إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ﴾.

 

مفسر بزرگ قرآن ،در پاسخ به طرح این سؤال که چرا ما مي‌گوييم ابليس مشرك و كافر است اذعان داشتند:

براي اينكه او در برابر خدا ايستاد گفت: شما نظرتان اين است ولي من نظرم چيز ديگر است؛ گفت ﴿أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ﴾ من از آدم بهترم و شما نظرتان اين است كه من بايد آدم را سجده كنم ولي من نظرم اين است كه من بهترم لذا ارتکاب گناه،اعلام جنگ با خداست.

استاد برجسته اخلاق حوزه های علمیه نتیجه ارتکاب گناه را بسته شدن دست و پای اراده‌ انسان دانسته و بیان می دارند:

تمام تلاش دشمن بيرون يعني شيطان و دشمن درون يعني هوس، اين است كه دست و پاي عقل عملي آدمی را زنجير كنند «كَمْ مِنْ عَقْلٍ أَسِيرٍتَحْتَ هَوي أَمِيرٍ» مرحوم ابن بابويه قمي(رضوان الله عليه) اين حديث نورانی را از وجود مبارك حضرت امير(سلام الله عليه) نقل كرده و آورده است:

فردی به عرض حضرت رساند که من علاقه‌مند به نماز شب هستم ولي هر چه مي‌كنم موفق نمي‌شوم! حضرت در پاسخ فرمودند: «قد قيّدتك ذنوبك» گناه دست و پاي اراده‌ات را بسته است و نمي‌تواني شب برخيزي. گناه، غُل و زنجيري است كه به گردن عقل عملي آويخته مي‌شود و او را به بند مي‌كشد.

معظم له در ادامه نامه امير سخن(سلام الله عليه) که حضرت ضمن تاکید بر کسب تقوای الهی ودوری از  گناه که بسان تیری از سوی شیطان  است فرمودند :

ای مالک مهم‌ترين كاري كه تو را هدايت مي‌كند تقواي خداست. تقوا از وقايه است و وقايه يعني سپر داشتن و كسي كه سپر در دستش است او ازاصابت تير مصون است لذا هر جا تيري بخواهد بيايد وی سپر را مي‌گيرد و محفوظ مي‌شود.

مفسر بزرگ قرآن اذعان داشتند: گناه تير است و اين را ما بايد باور كنيم چرا که اين یک تشبيه نيست بلکه در روايات دارد «النظرة سهمٌ مِن سِهام ابليس». نگاه به نامحرم تير مسموم شيطان است، مال حرام ﴿أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ﴾ همين است. در قرآن كريم نفرمود رشوه نگيريد بلکه فرمود چيزي كه پوستتان را مي‌كَند نگيريد لذا اين رشوه، سُحت است و پوست زندگي شما و آبروي شما را مي‌كَند. اگر كسي روميزي یا زيرميزي بگيرد بالأخره پوستش كنده مي‌شود چرا که اين نظام، نظام حق است.

ایشان در ضمن این مبحث، وسوسهٴ شيطان در انحراف انسان جویای حق را نعمت و رحمت  می دانند وعلت آن را در کتاب حکمت عبادات خود چنین مرقوم داشته اند:

وسوسهٴ شيطان نعمت و رحمت است؛ چون هر كسي به جايي رسيد، در اثر مبارزهٴ با وسوسه، در ميدان جهاد اكبر بود كه پيروز شد. اگر وسوسه نباشد و راه براي گناه باز نباشد، راه اطاعت يك طرفه است و اطاعت ضروري مي‏شود و اگر اطاعت ضروري شد ديگر جا براي ضرورت وحي و رسالت و تكليف و دين نخواهد بود. عالَمي كه در آن گناه نباشد، عالَم دين و تكليف و امر و نهي و مانند آن نيست.شيطان در حدّ وسوسه مأموريت دارد كه پارس كند، آنكه آشناست به اين پارس اعتنا نمي‏كند، راه را طي كرده و به مقصد مي‏رسد. اما بيگانه بيراهه مي‏رود و به دام شيطان مي‏افتد.

حضرت علامه جوادی آملی راهکار رهایی از گناهان را نیز پناه بردن به خدا و توکل بر قادر توانا معرفی نموده و در بخشی از کتاب گرانسنگ مفاتیح الحیات خود آورده اند:

 

هرگاه فکرگناه برکسی هجوم برد، نبايد آن را انجام دهد، بلکه با پناه بردن به خدا و توکل بر او از دام شيطان رهايی يابد. امام صادق(ع) فرمود: کسی‌که به فکر گناه افتاد، انجام ندهد؛ زيرا چه بسا بنده‌ای درحضور خدا مرتکب گناهی می‌شود و خدای بزرگ می‌فرمايد: به عزت و جلالم قسم، از اين پس تو را نمی‌آمرزم..

 

امام صادق (ع) می‌فرمايد: شيطان توان وسوسه کردن بنده‌ای را ندارد، جز آنکه او از ياد خدا اعراض کند و فرمانش را سبک شمرد و به نافرمانيش روی آورد و آگاهي خدا از اسرارش را فراموش کند، و نيز فرمود: هرگاه شيطان وسوسه‌ات مي‌کند تا از راه حق گمراهت کند و خدا را از يادت ببرد، پس از او به خدا پناه ببر [و بر خدا توکل کن]، که او به کمک حق بر باطل آيد و مظلوم را ياری رساند؛ چرا که خود فرمود: شيطان بر مؤمنان و بر کسانی که بر خدا توکل کنند سلطه‌ای ندارد.

 

این حکیم فرزانه توجه و دقت در پیش گرفتن راه احتیاط را در مسیر بندگی خداوند را به همگان خصوصا قشر جوان گوشزد نموده و در جلسه درس اخلاق خود بیان داشتند:

 

اینکه در روایت داریم«أخوك دينك فاحتط لدينك» يعني انسان فقط در زندگي يك برادر دارد و آن دين انسان است لذا  اينكه مي‌گويند فلان شخص [در مسائل ديني] محتاط است به این معناست که دور دينش را حائط و ديوار كشيده است.

 

 احتیاط كه ريشه‌اش از حائط و احاطه است به اين معناست كه انسان دور اين دينش را ديوار بكشد و اگر كسي باغي درست كرد تا بخواهد از محصولش بهره ببرد كه عصاره زحمات اوست اطراف باغش را ديوار مي‌كشد و گرنه بيگانه حريم اين باغ را شکسته و وارد مي‌شود و ميوه‌اش را هدر مي‌دهد. لذا در اين روايت حضرت به انسان‌ها مي‌فهماند ای انسان! تو يك برادر داري و آن دين توست پس دور دينت را ديوار بكش كه هر كسی طمع نكند و طرزي زندگي كنيد كه دوستان شما به شما پيشنهاد گناه ندهند و حريم بگيرند.

امید است در پرتو عمل به فرمایشات بزرگان دین، به مقصد حقیقی نائل گردیم.

———————————————

منابع: کتاب مفاتیح الحیات، حكمت عبادات، جلسات درس اخلاق سال 91و92

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.