حدیث لولاک لما خلقت الافلاک به چه معناست
حدیث لولاک لما خلقت الافلاک به چه معناست
آيا حديث «لولاك لما خلقت الافلاك» «اى پيامبر اگر تو نبودى جهان را نمى آفريديم» داراى سند معتبر است؟ چگونه اين حديث قابل قبول است؟ يعنى ديگران ارزش ندارند؟
حديث «لولاك لما خلقت الافلاك» از احاديث قدسى است. در اين زمينه توجه به مطالب زير بايسته است:/
يكم. مراد از اينكه «اگر تو نبودى اين جهان را نمىآفريدم»، ممكن است يكى از معانى زير باشد:
. 1 هدف از آفرينش جهان، چيزى است كه جز با وجود پيامبر (صلى الله عليه وآله) تحقق نمىيابد. از ديدگاه قرآن، همه جهان براى انسان آفريده شده است: «خَلَقَ لَكُمْ ما فِى الْأَرْضِ جَمِيعاً» 1 انسان نيز براى بندگى آفريده شده است: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ».
2 حقيقيت عبادت خداوند در ميان انسانها محقق نمىشود جز با هدايت پيامبران و نبىاكرم كه خاتم انبيا و پيام آور دين كامل الهى است. پس صحيح است كه گفته شود، عبادت خداوند، جز با وجود پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) در ميان بندگان محقق نمىشود./.
2 پيامبر (صلى الله عليه وآله) مىتواند تمام هدف از آفرينش جهان را در خود جلوه گر كند و آن هدف را به صورت كامل در خود محقق سازد. هدف آفرينش جهان، بندگى انسان است و پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) به دليل اينكه كاملترين انسانها است، كاملترين بنده نيز مىباشد. از اين رو، آن حضرت، هدف از خلقت جهان را به معناى تمام و كمال در وجود خود محقق ساخته است و ديگر انسانها هر يك به اندازه مرتبه كمالشان، آن هدف را محقّق كردهاند./ به عبارت ديگر پيامبر (صلى الله عليه وآله) غرض اصلى خدا از آفرينش جهان بوده است و ديگران را از طفيلى پيامبر (صلى الله عليه وآله) خلق كرده است./ دوم. بنا بر برخى نسخه ها در ادامه روايت آمده است: «… و لولا على لما خلقتك و لولا فاطمه لما خلقتكما» 3 و نيز: «فلولاكم ما خلقت الدنيا و الأخره و لا الجنه و النار» 4 و نيز «و لولاكما لما خلقت الافلاك» 5 در اين باره چند معنا احتمال دارد/. 1 بندگى انسانها جز با پيروى از دين ممكن نيست و پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله)، اين دين را آورده است.
گفتنى است كه امامان حافظ دين هستند و اگر پس از وفات پيامبر (صلى الله عليه وآله)، امامت نبود، دين آن حضرت به انحراف كشيده مىشد. به عبارت ديگر خداوند، دين خاتم را از طريق «امامت» حفظ مىكند، لذا نخست از امام على (عليه السلام) ياد شده است و سپس از حضرت فاطمه (عليها السلام) ياد شده است، زيرا امامان به جز حضرت على (عليه السلام)، همگى از فرزندان حضرت فاطمه (عليها السلام) هستند. پس صحيح است كه گفته شود: «اگر فاطمه نبود، امامت ادامه نمىيافت و دين باقى نمىماند و در نهايت هدف از آفرينش انسان (بندگى) نيز محقق نمىشد»..
2 پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله)، فاطمه زهرا (عليها السلام)، و امامان معصوم (عليه السلام) همه يك نوراند و كمال آنان هيچ تفاوتى با هم ندارد. پس اين چهارده تن، همه با هم هستند و دوگانگى از حيث كمال بين آنان نيست و همان گونه كه پيامبر (صلى الله عليه وآله) تحققبخش هدف آفرينش جهان است، فاطمه (عليها السلام) و امامان (عليه السلام) نيز، همان گونهاند و فرقى از اين جهت ميان آنان نيست.
1 بقره (2)، آيه/. 29 2 ذاريات (51)، آيه/. 56 3 شيخ على نمازى، مستدرك سفينه البحار، ج 3، ص 168 و/. 169 4 همان،/. 167 5 بحارالانوار، ج 74، ص. 611 . پرسمان