حالات حضرت زهرا بعد رحلت پیامبر صلوات الله علیه

حالات حضرت زهرا بعد رحلت پیامبر صلوات الله علیه
وَ رُوِیَ أَنَّهَا مَا زَالَتْ بَعْدَ أَبِیهَا مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ نَاحِلَةَ الْجِسْمِ مُنَهَّدَةَ الرُّكنِ بَاكِیَةَ الْعَیْنِ مُحْتَرِقَةَ الْقَلْبِ یُغْشَى عَلَیْهَا سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ وَ تَقُولُ لِوَلَدَیْهَا أَیْنَ أَبُوكُمَا الَّذِی كَانَ یُكْرِمُكُمَا وَ یَحْمِلُكُمَا مَرَّةً بَعْدَ مَرَّةٍ أَیْنَ أَبُوكُمَا الَّذِی كَانَ أَشَدَّ النَّاسِ شَفَقَةً عَلَیْكُمَا فَلَا یَدَعُكُمَا تَمْشِیَانِ عَلَى الْأَرْضِ وَ لَا أَرَاهُ یَفْتَحُ هَذَا الْبَابَ أَبَداً وَ لَا یَحْمِلُكُمَا عَلَى عَاتِقِهِ كَمَا لَمْ یَزَلْ یَفْعَلُ بِكُمَا ثُمَّ مَرِضَتْ وَ مَكَثَتْ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً ثُمَّ دَعَتْ أُمَّ أَیْمَنَ وَ أَسْمَاءَ بِنْتَ عُمَیْسٍ وَ عَلِیّاً (ع) وَ أَوْصَتْ إِلَى عَلِیٍّ بِثَلَاثٍ
1. أَنْ یَتَزَوَّجَ بِابْنَةِ أُخْتِهَا أُمَامَةَ لِحُبِّهَا أَوْلَادَهَا
2. وَ أَنْ یَتَّخِذَ نَعْشاً لِأَنَّهَا كَانَتْ رَأَتِ الْمَلَائِكَةَ تَصَوَّرُوا صُورَتَهُ وَ وَصَفَتْهُ لَهُ
3. وَ أَنْ لَا یَشْهَدَ أَحَدٌ جَنَازَتَهَا مِمَّنْ ظَلَمَهَا وَ أَنْ لَا یَتْرُكَ أَنْ یُصَلِّیَ عَلَیْهَا أَحَدٌ مِنْهُم.
حال حضرت زهرا(س) بعد از وفات پیامبر(ص) و وصیت های حضرت:
روایت شده كه حضرت زهرا(س) بعد از فوت پدر بزرگوارش دائماً سر خود را می بست، جسمش ناتوان بود، قوّت خود را از دست داده بود، چشمانش گریان و قلبى سوخته داشت، ساعت به ساعت غش مىكرد و به حسنین علیهما السّلام مىفرمود:
پدر (یعنى جدّ) شما كه شما را گرامى مىداشت و مرتّب شما را در آغوش مىگرفت كجاست؟ كجاست آن جدّ شما كه از همه مردم بیشتر به شما مهربان بود، نمىگذاشت كه روى زمین راه بروید، افسوس كه هرگز نخواهم دید جدّ شما در خانه مرا باز نماید و شما را به دوش خود بگیرد، در صورتى كه دائما این عمل را انجام مىداد.
سپس حضرت زهرا(س) مریض شد و مدت چهل شب بیمارى او ادامه پیدا كرد.
آنگاه امّ ایمن و اسماء بنت عمیس و على علیه السّلام را خواست و به على(ع) سه وصیّت كرد:
1- با امامه دختر خواهرش ازدواج نماید، زیرا كه او فرزندان حضرت زهرا را دوست مىداشت.
2- از براى حضرت فاطمه تابوت بسازد، زیرا ملائكه صورت تابوت را به او نشان داده بودند و آن بانو اوصاف آن را براى حضرت امیر شرح داد.
3- احدى از آن افرادى كه در حقّ آن بانو ظلم كرده بودند در تشیع جنازهاش حاضر نشوند و بر جنازهاش نماز نخوانند.
مناقب ابن شهر آشوب، ج 3 ص 132 به بعد.