جایگاه ورزش در اسلام
جایگاه ورزش در اسلام
آيا امامهاى ما ورزش هم مىكردند ؟
در زمينه ورزش، احاديثى از پيامبراسلام (ص) نقل گرديده كه مىفرمايند
سوارى بكنيد و تيراندازى بكنيد و تيراندازى كردن را از سوارى كردن بيشتر دوست دارم كه در اين حديث، سفارش حضرت به ورزش سواركارى و ورزش تيراندازى را مىبينيم كه از ورزشهاى مفرح و نشاط آور و روحيه شجاعت و مردانگى و غيرت در رويارويى با دشمن را در انسان مسلمان تقويت مىكند.
در روايتى:
شبى حضرت رسول مكرم (ص) به خانه فاطمه (س) آمد و حضرت امام حسن و امام حسين (ع) با آنحضرت بودند پس حضرت رسول اكرم (ص) به آن دو نور ديده خود فرمودند كه بلند شويد و با هم كشتى بگيريد پس هر دو مشغول كشتى گرفتن شدند و حضرت زهرا (س) براى انجام كارى از منزل خارج شدند و چون برگشتند شنيدند كه حضرت رسول اكرم (ص) مىفرمايد كه اى حسن (ع) بگير حسين را و بر زمين انداز حضرت فاطمه (س) فرمود كه اى پدر چه عجب شما بزرگتر را تشويق مىكنيد كه كوچكتر را به زمين زند.
پيامبر (ص) فرمودند: اى دختر اينك جبرائيل امين مىگويد: اى حسين، حسن را به زمين بينداز و در برابر سخن او، اينچنين مىگويم. (1)
ترغيب و تشويق پيامبر به ورزش كشتى به دو امام معصوم (حسن و حسين) و حضور جبرائيل امين در اين صحنه ورزشى و تشويق كردن آنان، به ما مىآموزد كه اسلام فقط دين عبادت و كار و تلاش نيست بلكه در كنار آن به تفريحات سالم و ورزش كردن اهميت داده و در ايام شاد، بايد شاد بود و تفريح كرد تا زندگى يكنواخت و خسته كننده نشود و دين را متهم به غم و افسردگى و يكنواخت در نزد ديگران نكنيم. كه در تأييد مطالب بالا، حديثى از پيامبر اسلام (ص) در اين موضوع بيان فرموده است كه:
«الهو و العبوا فانى اكره ان يرى فى دينكم غلظه»
ورزش و بازى كنيد و تفريح داشته باشيد، همانا من ناراحتم كه در دين شما خستگى و بىنشاطى ديده شود.» (2)
جسم و جان ارتباطى مستقيم با هم داشته و داراى تأثير در هم ديگر خواهد بود.
از آنجا كه روان آدمى قوى و توانمند باشد، اندوه و ناراحتى جسم را زدوده، آن را توسنى باد پا مىسازد و هر گاه نشاط جسمى وجود داشته باشد، در اثر تلاش و تكاپو راههاى خمودى و افسردگى روح محو مىشود از اين رو گفتهاند: «عقل سالم در بدن سالم است.»
] كتاب نگاهى نو در آينه معارف به خنده، شوخى، شادمانى تأليف احمد لقمانى را براى مطالعه شما پيشنهاد مىكنيم. [التماس دعا
1 حليه المتقين، علامه مجلسى، ص 320.
2 من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 493. به نقل از اداره پاسخگويى آستان قدس رضوى