تأیید امام، انسان را از هر تشویق و تنبیهی بینیاز میکند/ کسی که خود را مورد تأیید امامش ببیند، از سرزنش نمیترسد
تأیید امام، انسان را از هر تشویق و تنبیهی بینیاز میکند/ کسی که خود را مورد تأیید امامش ببیند، از سرزنش نمیترسد
· در زمان آخرين امامان ما فردي به نام «يونس بن عبدالرحمن» هست. امام رضا(ع) میفرماید: «يونس براي ائمه زمان خودش مانند سلمان براي پيامبر(ص) بود؛ يُونُسُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ فِي زَمَانِهِ كَسَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ فِي زَمَانِهِ»(رجال کشی/488)، سي جلد كتاب دارد. امام جواد(ع) یکی از کتابهایش را از ابتدا تا انتها ورق میزدند، و برای هر صفحه، برای او طلب رحمت میکردند(…فَجَعَلَ يَتَصَفَّحُهُ وَرَقَةً وَرَقَةً، حَتَّى أَتَى عَلَيْهِ مِنْ أَوَّلِهِ إِلَى آخِرِهِ، وَ جَعَلَ يَقُولُ: رَحِمَ اللَّهُ يُونُسَ، رَحِمَ اللَّهُ يُونُسَ، رَحِمَ اللَّهُ يُونُس؛ رجال کشی/484). اما از برخی روایات اینطور معلوم میشود که غريب بود و مردم او را دوست نداشتند.(رک: رجال کشی، «یونس بن عبدالرحمن»)
در روایت آمده است که: «روزي یونس ميهمان امام رضا(ع) بود. عدهاي از اهل بصره نزد حضرت آمدند و اجازۀ ورود خواستند. امام رضا(ع) از يونس خواستند كه در اتاق مجاور بماند، آن عده بعد از احوالپرسي شروع به بدگويي از يونس كردند و امام رضا(ع) سرشان را به زير انداخته بودند و چيزي نميفرمودند. چراکه حتي اين مقدار ظرفيت نداشتند كه امام در نزد آنان از يونس دفاع كنند. بعد كه آن افراد رفتند، حضرت، يونس را صدا زدند. يونس گريه ميكرد و ميگفت: آقا ميبينيد اینها که از شیعیان هستند، با من چه ميكنند؟ امام رضا(ع) فرمودند: چه اشكالي دارد؟ وقتي كه امام تو از تو راضي است. بگذار هر چه ميخواهند، بگويند. بعد حضرت به یونس فرمودند: اگر در دست راست تو مرواریدی باشد، و مردم بگویند: پشگل است، یا پشگلی در دست تو باشد، و مردم بگویند مروارید است، آیا تو را سودی میرساند؟ یونس گفت: خیر. حضرت فرمودند: وضع تو هم اینگونه است. وقتی تو بر راه صحیح هستی، و امامت از تو راضی است، سخن مردم ضرری به تو نمیزند.»(1)
————
(1) عن جَعْفَرِ بْنِ عِيسَى، قَالَ، كُنَّا عِنْدَ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا (ع) وَ عِنْدَهُ يُونُسُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، إِذَا اسْتَأْذَنَ عَلَيْهِ قَوْمٌ مِنْ أَهْلِ الْبَصْرَةِ، فَأَوْمَى أَبُو الْحَسَنِ (ع) إِلَى يُونُسَ: ادْخُلِ الْبَيْتَ! فَإِذَا بَيْتٌ مُسْبَلٌ عَلَيْهِ سِتْرٌ، وَ إِيَّاكَ أَنْ تَتَحَرَّكَ حَتَّى تُؤْذَنَ لَكَ! فَدَخَلَ الْبَصْرِيُّونَ وَ أَكْثَرُوا مِنَ الْوَقِيعَةِ وَ الْقَوْلِ فِي يُونُسَ، وَ أَبُو الْحَسَنِ (ع) مُطْرِقٌ، حَتَّى لَمَّا أَكْثَرُوا وَ قَامُوا فَوَدَّعُوا وَ خَرَجُوا: فَأَذِنَ لِيُونُسَ بِالْخُرُوجِ، فَخَرَجَ بَاكِياً فَقَالَ: جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ إِنِّي أُحَامِي عَنْ هَذِهِ الْمَقَالَةِ وَ هَذِهِ حَالِي عِنْدَ أَصْحَابِي! فَقَالَ لَهُ أَبُو الْحَسَنِ (ع): يَا يُونُسُ وَ مَا عَلَيْكَ مِمَّا يَقُولُونَ إِذَا كَانَ إِمَامُكَ عَنْكَ رَاضِياً! يَا يُونُسُ حَدِّثِ النَّاسَ بِمَا يَعْرِفُونَ، وَ اتْرُكْهُمْ مِمَّا لَا يَعْرِفُونَ، كَأَنَّكَ تُرِيدُ أَنْ تُكَذَّبَ عَلَى اللَّهِ فِي عَرْشِهِ، يَا يُونُسُ وَ مَا عَلَيْكَ أَنْ لَوْ كَانَ فِي يَدِكَ الْيُمْنَى دُرَّةٌ ثُمَّ قَالَ النَّاسُ بَعْرَةٌ، أَوْ بَعْرَةٌ فَقَالَ النَّاسُ دُرَّةٌ، هَلْ يَنْفَعُكَ ذَلِكَ شَيْئاً فَقُلْتُ لَا، فَقَالَ: هَكَذَا أَنْتَ يَا يُونُسُ، إِذْ كُنْتَ عَلَى الصَّوَابِ وَ كَانَ إِمَامُكَ عَنْكَ رَاضِياً لَمْ يَضُرَّكَ مَا قَالَ النَّاسُ.(رجال کشی/487)