ارتباط قبل از ازدواج با نبود شرایط ازدواج
ارتباط با نامحرم كه با هم قصد ازدواج داريم و فعلا شرايط ازدواج رو نداريم به چه صورت بايد باشد؟
ارتباط قبل از ازدواج با نبود شرایط ازدواج
ارتباط با نامحرم كه با هم قصد ازدواج داريم و فعلا شرايط ازدواج رو نداريم به چه صورت بايد باشد؟
از چندين منظر فقهى و اخلاقى و روانشناسى[ Psychologycal ] و جامعه شناسى[ Sociologycal ] مىتوان به اين امر پرداخت.
به طور كلى روابط باز و آزاد دوجنس مخالف پيش از ازدواج، داراى آفتها و آسيبهاى روانى و اجتماعى جبران ناپذيرى است. در ذيل به چند نمونه از اين آسيبها اشاره مىشود:
1 فقدان شناخت درست و واقع بينانه: معمولا ادّعا مىشود اين گونه روابط و دوستىها به انگيزه ازدواج شكل مىگيرد، ولى با كمى دقّت فهميده مىشود، روح حاكم بر اين گونه دوستىها، عشق ورزى كور است نه خردورزى. پاى خرد و عقل در ميدان عاشقى لنگ است. امام على عليه السلام مىفرمايند: «حبّ الشّىء يعمى و يصمّ»، دوست داشتن چيزى انسان را كور و كر مى كند.
در حالى كه تصميمگيرى درست در مورد ازدواج با فرد خاص، تنها با تكيه بر عقلانيّت و خردورزى ممكن است. دوستىهاى قبل از گزينش همسر، راه عقل را مسدود و چشم واقع بين انسان را كور مىسازد و اجازه نمىدهد تا يك تصميم صحيح و پيراسته از اشتباه گرفته شود. اين نوع انتخابها كه در فضايى آكنده از احساسات و عواطف انجام مىگيرد. به دليل نبود شناخت عميق و واقعبينانه، زندگى مشترك را تلخ و آينده را تيره و تار مىسازد.
2 ايجاد جو بدبينى: اين گونه دوستى ها نه تنها مشكلى را براى دختران و پسران حل نمىكند بلكه بر مشكلات آنان مىافزايد.
3- خود مى دانيد كه ازدواج ارتباط دو خانواده است اين نوع ارتباطها معمولا بدون آگاهى خانوادهها انجام مى گيرد و اگر در آينده يكى از دو خانواده با اين ازدواج مخالفت كنند اين دوستى و ارتباط را چگونه مى توان پاك نمود؟ اين شكست روحى را چگونه مى توان ترميم نمود.؟
اين گونه دوستىها و روابط اگر به ازدواج بى انجامد پس از مدتى از شكلگيرى زندگى جو بدبينى و سوءظن را به دنبال خواهد داشت.
پسر به خود مىگويد اين دختر وقتى به راحتى با من پيوند و رابطه نامشروع برقرار نمود، پس از اعتقاد و ايمان قوى برخوردار نيست. بنابر اين از كجا معلوم پيش از ارتباط با من، با فرد ديگرى طرح دوستى نريخته است. از كجا معلوم كه در آينده با اين كه همسر من است با ديگرى ارتباط برقرار نكند؟
دختر نيز همين تصور را نسبت به پسر دارد.
بر اين اساس اين گونه ازدواجها داراى پايه واساسى سست و متزلزل است و تجربه نشان داده كه سريع منجر به طلاق و جدايى مىگردد.
بر اساس يك يافته پژوهشى در آمريكا، زوجهايى كه پيش از ازدواج با يكديگر زندگى مىكنند زندگى زناشويى آنها با مشكلات عديدهاى رو به رو است و منجر به طلاق مىشود. به گزارش ايسنا، دكتر «كاترين كوهان»، استاد دانشگاه ايالت پنسيلوانيا گفت: طبق آخرين تحقيقات، افرادى كه پيش از ازدواج با يكديگر رابطه داشتهاند بعد از ازدواج در حلّ مشكلات خود عاجزند، چرا كه نسبت به يكديگر بسيار بدبين هستند. كوهان گفت: طبيعت ارتباطات آزاد اين است كه زوجين چندان انگيزهاى براى حل درگيرىها و حمايت از مهارتهاى خود ندارند. وى افزود: به نظر مىرسد ارتباطات اين افراد زودتر از افرادى كه با يكديگر دوست نبودهاند، سرد و منجرّ به طلاق مىشود. وى در پايان گفت: مىتوانم بگويم رابطه قبل از ازدواج به هيچ وجه سبب دوام زندگى زناشويى نمىشود.(1)
3 افت تحصيلى يا ركود علمى: اين گونه روابط باعث مىشود كه دو طرف تمام فكر و توجه و تمركز خود را صرف ديدارها و ملاقاتهاى حضورى و تلفنى خود بكنند و اين بزرگترين مانع براى رشد و ترقى علمى است زيرا تحصيل دانش نيازمند تمركز نيروهاى فكرى وروحى است.
دلمشغولى و اضطرابى كه در اثر اين گونه پيوندها پديد مىآيد بزرگترين سد راه تعالى علمى و تحصيلى است لذا متصديان امور علمى مدارس و دانشگاهها توصيه مىكنند. حتى ايام عقد و نامزدى جوانان نبايد در بحبوحه تحصيلات نباشد تا آنان بتوانند با تمركز بيشتر فكر، در ادامه دروس و امتحانات موفق شوند.
4 عدم اسقبال از تشكيل كانون خانواده: اين گونه روابط و دوستىها معمولا به انگيزه تفنّن و سرگرمى شكل مىگيرد و در خلال آن از خود باورى و زودباورى دختران سوء استفاده مى شود. متاسفانه در بسيارى موارد بين عشق و هوس تمييز داده نمىشود. عشق حقيقى و پاك با هوسهاى آلوده و زودگذر، تفاوت جوهرى دارد. برخى از اين روابط كه مبتنى بر هوسرانى و سرگرمى است، پس از مدتى رو به سردى و افول مىنهد. جاذبه و دل ربايىها مربوط به روزها و ماههاى اول دوستى است. ولى ديرى نمىپايد كه اين روابط عادى شده و به جدايى مى كشد. حس تنوع طلبى انسان از يك طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف ديگر باعث مىشود برخى سراغ ازدواج و تشكيل خانواده نروند جامعهاى كه از تشكيل كانون خانواده استقبال نكند هيچگونه ضمانتى براى رشد و شكوفايى فضايل انسانى در آن وجود ندارد. عمده خوبىها و كمالات والاى انسانى در پرتو تشكيل خانوادهاى سالم، به فعليت مىرسد.
5 اضطراب، تشويش و احساس نگرانى: در دوستىهاى موجود بين دختران و پسران، از آنجا كه مقاومتى بسيار قوى از طرف پدر يا مادر يا جامعه براى ممانعت از برقرارى اين دوستىها وجود دارد، اين گونه دوستىها با مخاطرات روانى گوناگونى از جمله اضطراب و تشويش همراه است.
وجود افكار ديگرى چون احساس گناه، نگرانى از تهديداتى كه توسط پسر براى فاش كردن روابطش با دختر صورت مىگيرد، يك تعارض درونى و اضطراب مستمر را به دنبال خود دارد.
بنابر اين وجود چنين دلهرهها و اضطرابهايى كه گاهى لطمههاى جبران ناپذيرى بر جسم و روان انسان دارد، از جمله آسيبهاى اين گونه روابط است.
6 محروميت از ازدواج پاك: هر انسانى در سرشت و نهاد خويش به دنبال پاكىها و نجابت است. دخترانى كه در پى اين روابط آلوده هستند در حقيقت پشت پا به سرنوشت خود زدهاند و اين امر باعث مىشود كه آنها به جرم آلودگى به اين روابط شرايط ازدواج پاك را از دست بدهند. البته اين گونه روابط ناسالم حتى در ازدواج پسران نيز تاخير ايجاد شود و دختران بيش از پسران در معرض اين آسيب قرار دارند. در پايان به چند پرسش اساسى اشاره مىشود:
1 به نظر شما يك رابطه و پيوند مطلوب چه ويژگىهايى دارد؟
2 آيا روابطى كه بر پايه هوسرانىها و سرگرمىهاى زودگذر است، مىتواند روابطى پايا و پويا باشد؟
3 آيا هر انسانى با هر صفت و ويژگى شايسته ارتباط و دوستى است؟
4 آيا پسنديده نيست كه انسان سرمايه عشق و محبت خود را براى زندگى آينده خويش پس انداز كند.
البته خوب است بگوييم كه قبل از تمام اين آسيبها از نظر شرعى و اخلاقى معمولا اين نوع ارتباطها نا مشروع و حرام است مگر اينكه فقط به گفتگو اكتفا شود تا هنگامى كه به اين صورت تنها حرف هاى معمولى مى زنيد، نمى توانيم بگوييم كه اين رابطه حرام است و يا گناه دارد، يعنى مشكل شرعى ندارد، ولى مى تواند آسيب هاى تربيتى و روانى مهمى در پى داشته باشد. وقتى دو نفر مدت زيادى با هم صحبت مى كنند و رابطه دارند، كم كم به هم علاقه مند مى شوند و اين علاقه به صورت دلبستگى و وابستگى در مى آيد، بعد از اينكه اين حالت به وجود آمد، ديگر قضاوت هايى كه در مورد هم دارند تحت تاثير علاقه قرار مى گيرد و نمى توانند كاملا آزاد و فارق از محبت در مورد هم فكر كنند و يكديگر را به صورت عقلانى و منطقى مورد ارزيابى قرار دهند و چه بسا عيب هاى هم را نمى بيننند و وارد راهى مى شوند كه به احتمال قوى پايان خوبى ندارد.
در خصوص ارتباط با جنس مخالف جهت ازدواج چند نكته را يادآور مى شود: بايد طرفين قبل از ازدواج از يكديگر شناخت داشته باشند، اما اين شناخت بايد از راه مناسب و قابل اعتماد بدست آيد. بى ترديد صحبت مستقيم و تنهايى طرفين راه صحيح و مناسب براى تحصيل شناخت نيست.
از اين گذشته ممكن است خانواده با اين ازدواج موافق نباشند، و آنها نتوانند ازدواج خود را سامان بدهند، در نتيجه مجبور باشند از هم جدا شوند و بدين وسيله دچار آسيب شديد عاطفى و روانى گردند.
تجربه نشان داده است كه اين روش، معلومات و اطلاعات صحيح، كامل و بجايى را به دست نمى دهد، لذا اين شيوه كمتر راه گشا بوده و در برخى از موارد به واسطه تحت تأثير قرار گرفتن حقيقت و غلبه احساسات و عواطف بر واقعيت طلبى، موجب زيان هايى شده است. از اين روى در حالى كه شناخت طرفين را قبل از ازدواج لازم و ضرورى مى دانيم چند نكته را در اين مورد متذكر مى گردد: شناخت قابل اعتماد و صحيح آنگاه به دست مى آيد كه:
الف- از راه صحيح و به دور از انگيزه هاى ديگر، همانند انگيزه هاى عاطفى و احساسى باشد.
ب- منابعى كه جهت كسب آگاهى به آنها مراجعه مى شود بايد صداقت آنها قبلا تأييد شده باشد. حداقل اين است كه آنها ذى نفع نباشند.
ج- نوع شناخت و اطلاعات لازم و ضرورى كه مورد نظر است و زندگى بر پايه آنها بنا مى شود بايد قبلا زمينه يابى گردد. بايد از امورى كسب آگاهى نمود كه در آينده براى زندگى شما ضرورى است و جهل و ناآگاهى از آنها موجب سردرگمى و يا شكست زندگى مى شود. ولى شناخت هاى غيرضرورى به كار نمى آيند.
د- بايد تدبيرى انديشيد كه اطلاعات بدست آمده را محك زند و آنها را از افكار رؤياگونه، دروغ پردازى هاى ناخود هشيارانه- و حتى آگاهانه- مبرا سازد، لذا بايد از افراد صاحب تجربه و قابل وثوق كمك گرفت و نسبت به برخى امور آن ها را به جمع آورى اطلاعات ضرورى يارى طلبيد. پى بردن به خصوصيات فرد از راه هاى مختلفى ميسر است:
1- مطالعه بر روى دوستان او.
2- مطالعه رفتار افراد خانواده او.
3- تحقيق از دوستان و فاميل او.
4- استفاده از تست هاى روان شناسى كه در اين باره مى توان از واحد مشاوره ازدواج استفاده كرد.
ناگفته نمايند گفتگو در محيطهاى گردشگاهى معمولا بستر مناسبى براى غلبه عواطف و احساسات است و در صورتى كه به ازدواج نينجامد، ضربه روحى شديدى- به ويژه نسبت به دختران- به وجود مى آورد. علاوه بر اين كه گفتگو در اين حد از نظر شرعى گناه محسوب مى شود. بنابراين توصيه مى شود از راه هاى تحقيق فوق الذكر استفاده شود تا در پرتو آن به شناختى عميق تر دست يابيد.
بىترديد اگر دختر و پسر قبل از آگاهى از اصالت خانوادگى، ميزان اعتقاد فردى و خانوادگى و شناخت خصايص جسمى و روانى (سابقههاى بيمارى خانوادگى و…)، به سراغ شناخت خصايص شخصيتى و فردى يكديگر بروند و در محيطى كه محبت و احساس الفت موج مىزند، به گفت وگو بپردازند، به احتمال زياد به ازدواج نسنجيده منتهى مىشوند چرا كه ريسمان مودّت و عشق را نمىتوان بعد از اين ارتباط و گفتوگو گسست. عشقى كه با تعقّل و تفكّر بيگانه است و ثمرى جز سردرگمى ندارد: بنابراين بايد ويژگىهاى گفتوگوى شناختى را به خوبى بازشناخته، بر اساس آن اقدام كنند.
گفت وگوى شناختى، صحبتى است كه به منظور شناخت دختر و پسر از يكديگر صورت مىگيرد، تا بر اساس شناخت و آگاهى به دست آمده، در مورد بنا كردن يا بنا نكردن زندگى مشترك، تصميم گرفته شود. اين صحبتها با رعايت شرايط زير مىتواند به هدف خود دست يابد وگرنه در صورت تخلّف، نه تنها هدف خود را تأمين نمى كند بلكه رهزن دختر و پسر نيز خواهد شد.
به منظور دستيابى به اهداف اين نوع گفت و گوها رعايت نكات زير بايسته است:
1 سعى شود در اين گفت وگو جز پيام شناختى، پيام ديگرى (همانند پيامهاى احساسى و عاطفى) مبادله نشود.
2 محور گفت وگوها با طرح سؤالات از پيش تدارك شده، تعيين گردد تا موجب انحراف صحبتها از موضوع مورد نظر نشود. لذا بايد تلاش شود تا گفت وگوها از محورهاى تعيين شده تخطّى نمىكند.
3 موضوع و منظورتان از گفت وگو را به صورت كلى قبل از جلسه، به اطلاع طرف مقابل برسانيد تا با آمادگى قبلى در جلسه حاضر شود و با حالتى غيرمنتظره مواجه نشود.
4 مدت گفت و گوها كوتاه باشد.
5 برخى گفتهها يادداشت شده و محور تفكّر بعدى و تصميم گيرى قرار گيرد.
6 لازم است اين گفت وگو با حضور فرد يا افراد ديگرى- كه نقش ناظر بر محتوا را داشته و نكات مبهم و مجهول را گوشزد مىكند- يا حداقل تحت اشراف و اطلاع آنان انجام گيرد (ترجيحاً يك تن از طرف دختر و يك تن از طرف پسر).
7 محور شناخت از يكديگر، همانا شناخت از امور اساسى و مؤثر در تصميمگيرى باشد همانند: آگاهى از ميزان سواد و سطح اطلاعات يكديگر، اطلاع از نو ع نگرش همديگر، شناخت از ميزان پايبندى به ارزشهاى پذيرفته شده و نوع ارزشهاى مورد قبول يكديگر….
8 از تعريف و تمجيد مكرر يكديگر- كه روحيه پرسشگرى و دقت نظر را از بين مىبرد- اجتناب شود.
9 لازم است از پاسخهاى كلى و شناختهاى اجمالى و ابهام آلود پرهيز گردد تا هر چه شفافتر، مجهولات به آگاهى و شناخت تبديل شود.
– كتاب هاى معرفى شده را نيز مطالعه فرماييد:
1 جوانان و انتخاب همسر، على اكبر مظاهرى، انتشارات پارسايان
2 انتخاب همسر، آيت الله ابراهيم امينى، سازمان تبليغات اسلامى
(1) (روزنامه جمهورى اسلامى ج ش 6571- 1380/ 11/ 29 ج ص 5)
پرسمان