احكام وطن مطابق با نظر آيت الله خامنه اي+نظر جدید معظم له
وطن از یک نظر بر دو قسم است:
الف) وطن اصلی: جایی که انسان در آن متولد شده و مدتی در آن بوده و رشد و نمو پیدا کرده است.
ب) وطن اتخاذی (وطن جدید، وطن دوم). در ادامه به صورت کامل بخوانید

احكام وطن مطابق با نظر آيت الله خامنه اي
احکام جامع سفر را می توانید از اینجا کلیک کنید و بخوانید.
2- شرایط لازم برای شکسته شدن نماز مسافر را از اینجا کلیک کنید و بخوانید
3- نظر مراجع عظام تقلید در باره وطن شرعی را از اینجا کلیک کنید و مطالعه نمایید.
مطابق نظر آيت الله خامنه اي
📚 وطن جدید
💠 کسی که قصد دارد برای همیشه یا سالیان متمادی سالی سه چهار ماه (مانند تابستان و ایام تعطیل) در مکانی زندگی کند، چنانچه وسائل زندگی مانند خانه و امثال آن را فراهم کند، آنجا از نظر عرف وطن دوم او محسوب میشود؛ اما اگر صرفا برای ییلاق و مانند آن، بدون قصد توطن و بدون فراهم آوردن لوازم زندگی آنجا برود، تحقق وطن بعید است.
✅ منبع: رساله نماز و روزه مسأله ٥٤٣
ترک وطن
💠 خانمی که به تبع شوهر در مکانی غیر از وطن اصلی خودش زندگی میکند و قصد اعراض از وطنش نکرده است، چنانچه علم یا اطمینان ندارد که تا آخر عمر به وطن برنمیگردد بلکه احتمال میدهد؛ هر چند بر اثر حادثهای مانند متارکه یا مرگ همسر به آنجا برگردد، نمازش در آنجا تمام است، اما اگر تصمیم دارد یا می داند که حتی با از دنیا رفتن شوهر و یا متارکه هم به وطن برنمی گردد، در این صورت اعراض محقق شده و آنجا وطن او محسوب نمی شود.
✅ منبع: رساله نماز و روزه مسأله ٥٥٧
نماز و روزه در محل سکونت موقت
💠 سؤال: به دلیل عمل قلب و شرایط خاص تنفسی بعد از آن، به مدت یک سال به شهری خوش آب و هوا، انتقالی موقت گرفتم و در صورت بهبود شرایط قصد دارم که به وطن برگردم، آیا در حال حاضر، نماز من و همسرم در محل #سکونت_موقت کامل است یا شکسته؟
✅ جواب: هر چند آنجا حکم #وطن را ندارد اما اگر حداقل یک سال، قصد سکونت داشته باشید، مسافر محسوب نمی شوید و ـ حتی بدون قصد اقامت ده روزه نیزـ نماز، تمام بوده و روزه صحیح است.
وطن اتخاذی
سؤال: قصد دارم تا یکی دو ماه آینده برای زندگی به شهر دیگری منتقل شوم و آنجا را به عنوان #وطن انتخاب کنم؛ آیا از اکنون ـ که هنوز در آن شهر مستقر نشده ام ـ در سفرهای کمتر از 10 روز، می توانم در آنجا نماز را کامل بخوانم؟
جواب:تا زمانی که به عنوان زندگی در آنجا مستقر نشده اید، #نماز شکسته است.
نماز در محل تحصیل
💠 سؤال: آیا #محل_تحصیل دانشجویی که در #خوابگاه می باشد، به صورتی که پنج روز در هفته در محل تحصیل زندگی میکند، حکم #وطن را دارد؟
✅ جواب: محل تحصیل یا زندگی موقت، وطن نیست، البته اگر بنا دارد حداقل یک سال به طوری #اقامت داشته باشد که عرفا #مسافر محسوب نشود، بدون نیاز به قصد اقامت ده روزه، #نماز تمام است.
استفتاء جدید و اختصاصی سایت هدانا از دفتر مقام معظم رهبری
تاریخ:۳۰ خرداد ۱۳۹۷
شماره استفتاء: h0Zn2LqbSM
سوال:
1-کسى که مىخواهد ساليانى در مکانى بماند، تا چه مدتى بناى ماندن آنجا را داشته باشد، حکم وطن را دارد، و آيا بين ماندن در آنجا به قصد زندگى يا براى کار يا هر دو، تفاوتى وجود دارد؟
2-آیا درست است که نظر رهبری که قبلا هفت الی 8 سال بوده الان تغییر کرده است؟
پاسخ:
1) اگر کسی در مکانی به قصد زندگی همیشگی یا طولانی مدت (40-50 سال) و حداقل حدود چهار ماه از سال – هر چند به صورت پراکنده و هرچند برای کار – تصمیم داشته باشد در آنجا زندگی کند، در این صورت از همان زمان سکونت آنجا وطن او خواهد بود و تا زمانی که از آن اعراض نکرده است نمازش در آنجا کامل و روزه صحیح است.
2) کسی که قصد زندگی همیشگی یا طولانی مدت در محلی را ندارد، اگر به قصد زندگی یکی دو ساله ولو برای کار در آنجا ساکن شود با اینکه آنجا وطنش نخواهد بود اما چون مسافر محسوب نمی شود از ابتدای زمان سکونت تا زمانیکه در آنجا ساکن است بدون قصد ده روز نمازش کامل است و روزه اش صحیح است.
منبع: استفتاء سایت هدانا از دفتر استفتائات حضرت آیت الله خامنه ای.
س 684: کسی که میخواهد سالیانی در مکانی بماند، تا چه مدتی بنای ماندن آنجا را داشته باشد، حکم وطن را دارد، و آیا بین ماندن در آنجا صرفاً به قصد زندگی یا برای کار یا هر دو، تفاوتی وجود دارد؟
ج: اگر بنای زندگی در جایی را به مدّت حداقل یکی دو سال داشته باشد نمازش در آنجا تمام و روزهاش صحیح است.
بخش اول:
رساله آموزشي
چیزهایی که سفر را قطع میکند
قواطع سفر:
۱. رسیدن به وطن.
۲. قصد اقامت ده روز.
۳. توقف یکماه بدون قصد.
توجه:
به چیزهایی که سفر را قطع میکند «قواطع سفر» میگویند.
اگر مسافر بعد از خروج از وطن، از راهی عبور کند که صدای اذان وطن خود را بشنود و یا دیوار خانههای آن را ببیند، تا از وطن خود عبور نکرده ضرری به مسافت شرعی نمیرساند و مسافرتش قطع نمیشود، ولی تا در داخل محدودهی بین وطن و حد ترخص آن هست، حکم مسافر بر او جاری نمیگردد.
وطن
۱. اقسام وطن: وطن از یک نظر بر دو قسم است:
الف) وطن اصلی: جایی که انسان در آن متولد شده و مدتی در آن بوده و رشد و نمو پیدا کرده است.
ب) وطن اتخاذی (وطن جدید، وطن دوم): جایی که مکلف آن را برای سکونت و زندگی لااقل (قصد زندگی یکی دو ساله)، برگزیده است.
توجه:
صرف تولد در شهری باعث نمیشود که آنجا وطن اصلی او شود، بلکه لازم است مدتی در آنجا بوده رشد و نمو پیدا کرده باشد، مثلاً کسی که در تهران به دنیا آمده و بعد از تولد، در آنجا رشد و نمو نکرده، تهران وطن اصلی او محسوب نمیشود، بلکه وطن وی همان وطن پدر و مادر است که بعد از تولد به آنجا برده شده و با آنها زندگی میکند. بلی اگر زایشگاه (محل تولد) در وطن پدر و مادر که در آن زندگی میکنند قرار داشته باشد باشد همانجا وطن اصلی کودک هم خواهد بود.
۲. شرایط وطن اتخاذی: برای این که جایی، وطن دوم محسوب شود سه شرط لازم است:
الف) باید قصد قطعی بر توطن در آن جا داشته باشد، بنابراین تا وقتی که قصد قطعی بر توطن در جایی نداشته باشد، و به عبارت دیگر تا زمانی که جایی را برای ماندن همیشگی انتخاب نکرده، وطن او محسوب نمیشود مگر این که بدون قصد آن قدر بماند که عرفاً وطن او محسوب شود، و احراز نظر عرف به عهدهی مکلف است، بنابراین کسانی که مدت غیر معینی مسافرت میکنند، مانند طلاب علوم دینی که برای درس خواندن به حوزهی علمیه میروند و یا کارمندان دولت که برای کار به مدت غیر معینی به شهری اعزام میشوند، بر محل تحصیل یا کار، حکم وطن مترتب نیست، مگر آن که آن قدر آنجا بمانند که عرفاً وطن آنها محسوب شود. (مدت مثلا ۸ سال برای صداق وطن کافی است). همچنین کسی که سالهای زیادی در سرزمینی که وطن او نیست زندگی میکند و در حال حاضر ممنوع الورود به وطن خود است، ولی یقین دارد که روزی به آن باز خواهد گشت حکم سایر مسافرین را دارد.
ب) باید قصد توطن در آبادی و شهر خاص و معین داشته باشد، بنابراین نمیتوان یک کشور، مثلاً ایران را وطن قرار داد.
ج) باید سکونت در محل به مدتی که عرفاً اهل آنجا به حساباید داشته باشد. بلی لازم نیست شش ماه به طور مستمر در آنجا بماند، بلکه بعد از این که آنجا را به عنوان وطن جدید انتخاب نمود و با این قصد، مدتی (اگر چه فقط شبها) آنجا سکونت نمود، وطن او محسوب میشود.
توجه:
در وطن جدید، تملک خانه و غیر آن شرط نیست.
تعدد وطن
ممکن است انسان دارای دو وطن و حتی سه وطن باشد، بنابراین قبیلههایی که قصد نقل و انتقال همیشگی از ییلاق به قشلاق و بر عکس را دارند تا روزهایی از سال را در یکی و روزهایی را در دیگری بگذرانند و هر دو مکان را برای زندگی خود انتخاب کرده باشند، هر یک از آن دو مکان، وطن آنان محسوب میشود و بر آنان در آن دو مکان حکم وطن جاری میگردد، و اگر فاصلهی بین آن دو به مقدار مسافت شرعی باشد، در راه سفر از یکی به دیگری، حکم سایر مسافرین را دارند، و یا کسی که چند سال از عمر خود را در روستای محل تولد و چند سال را در شهری گذرانده و در حال حاضر به شهر دیگر آمده در صورتی که از روستای محل تولد اعراض نکرده برای او حکم وطن را دارد و شهری هم که چند سال در آن ساکن بوده اگر آن را به عنوان وطن برگزید، تا از آن اعراض نکرده حکم وطن را برای او دارد و شهر فعلی هم اگر در آن قصد توطن کند و به مدتی که عرفاً آنجا وطن محسوب شود بماند وطن او خواهد بود.
اعراض از وطن
۱. مراد از اعراض، خروج از وطن با تصمیم بر عدم بازگشت به آن برای سکونت است.
۲. تا زمانی که انسان از وطن خود اعراض نکرده است آنجا برای او حکم وطن را دارد و نماز وی در آنجا تمام است، اما بعد از آن که از وطن خود اعراض کرد دیگر حکم وطن در آنجا بر او جاری نمیشود مگر آن که دوباره برای زندگی به آنجا برگشته و با قصد زندگی دایم مدتی در آنجا اقامت کند، بنابراین شخصی از اهالی روستا که محل کار و سکونت فعلی وی در تهران است و پدر و مادر او در روستا زندگی میکنند و در آن ملک و آب دارند و هر از چند گاهی برای دیدار و کمک به آنجا میرود و تمایلی به بازگشت به آنجا برای سکونت ندارد اگر قصد مراجعت به آن روستا برای سکونت و زندگی ندارد، بلکه تصمیم به عدم مراجعت دارد، حکم وطن بر او در آنجا جاری نمیشود.
تبعیت زن و فرزند در وطن و اعراض از آن
۱. صرف زوجیت، موجب تبعیت قهری نمیشود و زن میتواند در انتخاب وطن و اعراض از آن تابع شوهر خود نباشد، بنابراین صرف این که مکانی وطن شوهر است باعث نمیگردد که وطن زن هم باشد و بر زن در آنجا احکام وطن جاری شود، بدین ترتیب اگر شخصی، وطنی داشته باشد که در حال حاضر در آن سکونت نمیکند ولی گاهی با همسرش به آنجا میرود، همسر او باید در آنجا نمازش را شکسته بخواند، و همچنین صرف ازدواج زن و رفتن وی به خانهی شوهر در شهر دیگر مستلزم اعراض از وطن اصلیاش نیست، بنابراین جوانی که با زنی از شهری دیگر ازدواج کرده است، هنگامی که این زن به خانهی پدرش میرود، تا زمانی که از آنجا (وطن اصلی خود) اعراض نکرده، نمازش در آنجا تمام است. بلی اگر زن در انتخاب وطن و اعراض از آن تابع ارادهی همسرش باشد، قصد شوهرش برای او کافی است و شهری که همسرش با او برای زندگی دایم و به قصد توطن به آنجا رفته است، وطن وی هم محسوب میشود، و همچنین اعراض شوهر او از وطن مشترکشان با خروج از آن و رفتن به جای دیگر، اعراض او از وطن هم محسوب میگردد.
۲. فرزندان اگر در تصمیمگیری و زندگی، مستقل نباشند یعنی بر حسب طبیعت و ارتکازشان تابع ارادهی پدر باشند، در اعراض از وطن سابق و اتخاذ وطن جدید که پدر با آنها برای زندگی دایمی به آنجا رفته است تابع وی هستند و در غیر این صورت تابع نخواهند بود، بنابراین کسی که قبل از بلوغ از محل تولد خود به تبعیت از پدرش به شهر دیگری مهاجرت کند و پدر وی قصد عدم بازگشت به آنجا را برای زندگی داشته باشد آن مکان، دیگر برای او حکم وطن را ندارد بلکه وطن جدید پدر، وطن اوست.
منبع: رساله آموزشي مطابق با نظر مقام معظم رهبري
بخش دوم: پاسخ هاي حجتالاسلام والمسلمین فلاحزاده
حجتالاسلام والمسلمین فلاحزاده، کارشناس مسائل فقهی به پرتکرارترین سوالات، مطابق با فتاوای حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای پاسخ دادهاند که در ادامه متن و پاسخ ایشان به این سوالات ارائه میشود:
تبیین احکام وطن جدید و نماز و روزه دانشجویان
وقتی که جایی را وطن قرار میدهیم، آیا از همان ابتدا باید نماز را کامل بخوانیم یا اینکه باید مدت زمانی بگذرد؟ شنیدهایم که حداقل باید شش ماه در آن مکان جدید ساکن باشیم و بعد شش ماه نماز کامل است.
جایی که انسان به عنوان وطن قرار میدهد، یعنی محل زندگی که قبلا وطن نبوده و اخیراً وطن قرار داده است، از همان روز اولی که میآید نماز کامل نیست مگر اینکه ده روز را بخواهد بماند. اما اگر ده روز نمیخواهد بماند، نمازش کامل نیست.
پس اینگونه نیست که از همان روز اول نماز کامل باشد. بعضی از فقها نظرشان این است که باید شش ماه اول، نماز را شکسته بخواند، مگر با قصد ده روز (یعنی در آن شش ماه هرگاه رفت و برگشت به آنجا و نمیخواهد ده روز بماند نمازش کامل نیست). اما نظر حضرت آقا شش ماه شرط نیست، یعنی لازم نیست شش ماه بگذرد. ایشان میفرماید یک مدت زمانی بگذرد که عرفا بگویند ” ایشان اینجا مسکن گزیده است و در حال تردد نیست، مستقر شده”. مثلا دو یا سه ماهی بگذرد، بعد از آن نمازش کامل است. در این دو سه ماه نیز هر وقت قصد دارد که ده روز بماند نماز کامل است، اما اگر هنوز در رفت و آمد است و گاهی میرود و میآید، وقتی هم که به مکان جدید میآید ده روز نمیماند، در این دو سه ماه اول نماز را شکسته بخواند. این مدت که گذشت و مستقر شد و سکنی گزید، بعد از آن نمازش کامل است.
وظیفه کسانی که از فتوای جدید حضرت آقا نسبت به قصد توطن اطلاع نداشته اند و با توجه به اینکه سالها جایی زندگی کرده اند و قصد ماندن همیشگی را نداشتند، هر وقت به آنجا میآمدند نماز را شکسته میخواندند و روزه نمیگرفتند چیست؟ آیا نمازهای گذشته شان قضا دارد؟
اگر از فتوای جدید حضرت آقا اطلاع نداشته و بر اساس فتوای سابق، تصورش این بوده که اگر بخواهد جایی را وطن قرار دهد، باید قصد ماندن همیشگی را داشته باشد و اتفاقاً سالها هم ماند، چون قصد نداشته یا مردد بوده است که بماند، هر گاه که به مکان جدید آمده و کمتر از ده روز مانده و نمازش را شکسته خوانده است، نمازهایش اعاده ندارد. یعنی لازم نیست که آنها را قضا کند و درست بوده. اما در مورد روزه، سوال این است که ده روز میمانده یا نمیمانده؟ اگر میمانده، روزههایش صحیح است؛ اگر نمیمانده که روزه برایش صحیح نبوده.
به هر حال نسبت به نماز و روزههای قبلی اگر مواردی را ده روز میمانده، نمازش کامل و روزه صحیح است. اگر ده روز نمیمانده وظیفهاش این بوده نماز را شکسته بخواند و شکسته خوانده و صحیح است. اگر روزه نگرفته، فقط قضا دارد؛ مگر اینکه روزه از سالهای قبل باشد که کفاره تاخیر را هم باید بپردازد. اگر روزه گرفته که به هر حال مطابق وظیفه انجام نداده است و باید قضا کند، بله احتمال این هست که بگوییم چون به نظر حضرت آقا هفت سال کافی است، اگر از اول هم تصمیمش این بوده که هفت سال بماند فعلا نسبت به قضای روزه به فتوای جدید حضرت آقا که مراجعه میکند که حضرت آقا می فرمایند؛ درست بوده و این روزهها قضا ندارند.
منبع:سایت رسمی معظم له.
بخش سوم: اجوبه الاستفتائات
احکام وطن
اجوبه الاستفتائات
س ۶۸۲: من متولد شهر تهران هستم و پدر و مادرم در اصل از اهالی شهر «مهدی شهر» هستند، لذا چندین بار در طول سال به آنجا سفر میکنند و من هم همراه آنان میروم، با توجه به اینکه من قصد بازگشت به «مهدی شهر» را برای سکونت ندارم، بلکه قصد دارم در تهران بمانم، نماز و روزهام چه حکمی دارند؟
ج: در فرض مذکور، نماز و روزه شما در وطن اصلى پدر و مادرتان، حکم نماز و روزه ساير مسافرين را دارد.
س ۶۸۳: من شش ماه از سال را در شهری و شش ماه را در شهر دیگری که محل تولدم و محل سکونت من و خانوادهام است، زندگی میکنم، ولی در شهر اول بهطور متوالی و مستمر ساکن نیستم، مثلاً دو هفته یا ده روز و یا کمتر در آن میمانم و سپس به محل تولد و سکونت خانوادهام بر میگردم، سؤال من این است که اگر قصد ماندن کمتر از ده روز را در شهر اول داشته باشم، آیا حکم مسافر را دارم یا خیر؟
ج: اگر آن شهر وطن اصلى شما نباشد و قصد توطن در آنجا را هم نداشته باشيد، در صورتى که قصد اقامت کمتر از ده روز را داشته باشيد، حکم ساير مسافرين را داريد، مگر آنکه آنجا محل کار شما باشد و حداقل هر ده روز يکبار جهت کار به آنجا رفت و آمد داشته باشيد که در اين صورت نماز شما تمام و روزهتان صحيح است.
س ۶۸۵: وطن شخصی تهران است و در حال حاضر قصد دارد در یکی از شهرهای نزدیک تهران ساکن شده و آن را وطن خود قرار دهد، ولی چون محل کسب و کار روزانهاش در تهران است، نمیتواند ده روز در آنجا بماند، چه رسد به شش ماه، بلکه هر روز به محل کارش میرود و شب به آنجا برمیگردد، نماز و روزه او در آن شهر چه حکمی دارد؟
ج: شرط تحقق عنوان وطن جديد اين نيست که انسان بعد از قصد توطن و سکونت در شهرى، شش ماه بهطور مستمر در آنجا بماند، بلکه بعد از اينکه آنجا را به عنوان وطن جديد انتخاب نمود و با اين قصد، مدتى (اگر چه فقط شبها) آنجا سکونت نمود، وطن او محسوب مىشود.
س ۶۸۶: محل تولد من و همسرم شهر کاشمر است، ولی بعد از استخدام در یکی از ادارات دولتی، به نیشابور منتقل شدم، پدر و مادر ما هنوز در زادگاهمان زندگی میکنند، در ابتدای رفتن به نیشابور، از وطن اصلی خود اعراض کردیم، ولی اکنون بعد از پانزده سال از این امر منصرف شدهایم، خواهشمندم به سؤالات زیر پاسخ فرمایید: ۱ ـ هنگامی که به خانه پدر و مادرمان میرویم و چند روز نزد آنها میمانیم، وظیفه من و همسرم راجع به نماز چیست؟ ۲ ـ فرزندان ما که در محل سکونت فعلی ما (نیشابور) متولد شده و در حال حاضر به سن بلوغ رسیدهاند، هنگامی که به شهر پدری مان (کاشمر) رفته و چند روز نزد آنها میمانیم، چه وظیفهای دارند؟
ج: بعد از آنکه از وطن اصلىتان(کاشمر) اعراض کرديد، ديگر حکم وطن در آنجا بر شما جارى نمىشود، مگر آنکه دوباره براى زندگى به آنجا برگشته وبا قصد زندگى دائم مدتى در آنجا اقامت کنيد و اين شهر نسبت به فرزندان شما هم حکم وطن را ندارد و همه شما در آنجا حکم مسافر را داريد.
س ۶۸۷: شخصی دارای دو وطن است، در نتیجه نماز خود را در هر دو مکان تمام میخواند و روزه هم میگیرد، آیا واجب است که همسر و فرزندان تحت تکفل وی در این مسأله از سرپرست خود تبعیت نمایند یا اینکه میتوانند مستقل از او عمل کنند؟
ج: زن مىتواند وطن جديد شوهرش را وطن خود قرار ندهد، ولى فرزندان اگر صغير باشند و در تصميم گيرى و کسب درآمد مستقل نباشند و يا در اين مسأله تابع اراده پدر باشند، وطن جديد پدر، وطن آنها هم محسوب مىشود.
س ۶۸۸: اگر زایشگاه خارج از وطن پدر باشد و مادر ناچار باشد که چند روزی برای وضع حمل به زایشگاه منتقل شود و بعد از تولد فرزند برگردد، وطن این طفل کجاست؟
ج: اگر زايشگاه در وطن پدر و مادر که در آن زندگى مىکنند قرار داشته باشد، همانجا وطن اصلى کودک هم خواهد بود، در غير اين صورت مجرد تولد در شهرى باعث نمىشود که آنجا وطن او شود، بلکه وطن وى همان وطن پدر و مادر است که بعد از تولد به آنجا برده شده و با آنها زندگى مى کند.
س ۶۸۹: چند سال است که شخصی در شهر اهواز سکونت دارد ولی آنجا را به عنوان وطن دوم خود قرار نداده است، اگر از آن شهر به مقدار بیشتر یا کمتر از مسافت شرعی خارج شود، هنگام بازگشت مجدد به آنجا، نماز و روزه او چه حکمی دارد؟
ج: بعد از آنکه قصد اقامت در اهواز کرد و حکم تمام خواندن نماز با بجا آوردن حداقل يک نماز چهار رکعتى بر او مستقر شد، تا از آنجا به مقدار مسافت شرعى و يا بيشتر خارج نشده، نمازش تمام و روزه او صحيح است. ولى اگر به آن مقدار از آنجا خارج شود، حکم ساير مسافرين را خواهد داشت.
س ۶۹۰: من فردی عراقی هستم که قصد اعراض از وطنم عراق را دارم، آیا همه ایران را وطن خود قرار دهم یا منطقهای را که در آن ساکن هستم و یابرای انتخاب وطن حتماً باید خانهای بخرم؟
ج: در وطن جديد، قصد توطن در شهر خاص و معيّن و سکونت در آن به مدتى که انسان عرفاً اهل آنجا محسوب شود، شرط است، ولى تملک خانه يا غير آن شرط نيست.
س ۶۹۱: کسی که قبل از بلوغ از محل تولد خود به شهر دیگری مهاجرت نماید و به مسأله اعراض از وطن آگاه نباشد، الآن که به سن تکلیف رسیده، نسبت به نماز و روزهاش در آنجا چه وظیفهای دارد؟
ج: اگر از محل تولد به تبعیت از پدرش مهاجرت کند و پدر وی قصد عدم بازگشت به آنجا را برای زندگی داشته باشد، آن مکان برای او هم حکم وطن را ندارد.
س ۶۹۲: اگر شخصی وطنی داشته باشد که در حال حاضر در آن سکونت نمیکند، ولی گاهی با همسرش به آنجا می رود، آیا همسر او در آنجا باید مانند وی نمازش را تمام بخواند یا خیر؟ و اگر همسرش تنها به آنجا برود نمازش چه حکمی دارد؟
ج: مجرد اينکه آن مکان وطن شوهر اوست باعث نمىشود که وطن وى هم باشد و بر او در آنجا احکام وطن جارى شود.
س ۶۹۳: آیا محل کار حکم وطن را دارد؟
ج: اشتغال به کارى در مکانى موجب نمىشود که آن مکان وطن گردد، ولى اگر از محل سکونت تا محل کار که به مقدار مسافت شرعى با هم فاصله دارند، در هر ده روز حداقل يک مرتبه رفت و آمد نمايد، نماز وى در آنجا تمام و روزهاش صحيح است.
س ۶۹۴: مراد از اعراض از وطن چیست؟ آیا مجرد ازدواج زن و رفتن وی همراه شوهر به هر جایی که او میخواهد، اعراض محسوب میشود یا خیر؟
ج: مراد از اعراض، خروج از وطن با تصميم بر عدم بازگشت به آن براى سکونت است. و مجرد رفتن زن به خانه شوهر در شهر ديگر، مستلزم اعراض از وطن اصلىاش نيست.
س ۶۹۶: پدر و مادر من از اهالی شهر ساوه هستند و هر دو در کودکی به تهران آمده و در آن سکونت کرده اند. بعد از ازدواج به شهر چالوس رفته و در آن ساکن شده اند، زیرا محل کار پدرم آنجا بوده است. بنا بر این من در تهران به دنیا آمده، ولی هرگز در آن اقامت نکرده ام، در تهران و ساوه چگونه نماز بخوانم؟
ج: اگر بعد از تولد در تهران، در آنجا رشد و نمو نکرده باشيد، تهران وطن اصلى شما محسوب نمى شود، بنا بر اين اگر تهران و ساوه را به عنوان وطن اتخاذ نکرده باشيد، در آنجا حکم وطن بر شما جارى نمى شود.
س ۶۹۷: شخصی از وطنش اعراض نکرده است و در حال حاضر حدود شش سال است که در شهر دیگری اقامت دارد، در صورتی که به وطن خود برگردد، با توجه به اینکه بر تقلید امام راحل(قدّس سرّه) باقی مانده، آیا نماز خود را باید تمام بخواند یا شکسته؟
ج: تا از وطن سابق خود اعراض نکرده، حکم وطن نسبت به او باقى است و نماز وى در آنجا تمام و روزه اش صحيح است.
س ۶۹۸: دانشجویی خانه ای را در شهر تبریز برای تحصیل در دانشگاه آن به مدت چهار سال اجاره کرده است، همچنین وی در صورت امکان، قصد ماندن دائمی در تبریز را دارد، در حال حاضر در ایام ماه مبارک رمضان گاهی به وطن اصلیاش رفت و آمد میکند، آیا آن دو مکان، برای او دو وطن محسوب میشوند؟
ج: اگر در حال حاضر قصد قطعى بر توطّن در محل تحصيل نداشته باشد، آنجا حکم وطن را براى او نخواهد داشت. ولى حکم وطن بودن وطن اصلى او تا زمانى که از آن اعراض نکرده، نسبت به وى باقى است.
س ۶۹۹: من در شهر کرمانشاه به دنیا آمدهام و شش سال است که در تهران ساکن هستم و بدون اینکه از وطن اصلی خود اعراض کرده باشم، قصد توطن در تهران کردهام. اگر در هر یک یا دو سال از منطقهای به منطقه دیگری از مناطق تهران منتقل شوم، نماز و روزهام در آنجا چه حکمی دارد؟ و چون بیشتر از شش ماه است که در منطقه جدیدی از تهران ساکن هستیم، آیا آنجا برای ما حکم وطن را دارد یا خیر؟ هنگامی که در طول روز به مناطق مختلف تهران رفت و آمد میکنیم، نماز و روزه ما چه حکمی دارد؟
ج: اگر در تهران فعلى و يا محلهاى از آن قصد توطن نموده ايد، سراسر آنجا وطن شما محسوب مىشود، و در تمامى محله هاى تهران حکم وطن بر شما جارى است و نمازتان تمام و روزه شما صحيح است و تردد شما در تهران فعلى حکم سفر را ندارد.
س ۷۰۰: محل کار و سکونت فعلی شخصی از اهالی روستا در تهران است و پدر و مادر او در روستا زندگی میکنند و در آن ملک و آب دارند، این شخص برای دیدار و کمک به آنجا میرود، ولی تمایلی به بازگشت به آنجا برای سکونت ندارد، با توجه به اینکه آنجا زادگاه وی است، نماز و روزهاش در آنجا چه حکمی دارد؟
ج: اگر قصد مراجعت به آن روستا براى سکونت و زندگى ندارد، بلکه تصميم به عدم مراجعت دارد، حکم وطن بر او در آنجا جارى نمى شود.
س ۷۰۱: آیا محل تولد شخص هرچند در آنجا ساکن نباشد، وطن محسوب میشود؟
ج: اگر در آنجا مدتى مانده و رشد و نمو کرده باشد، تا از آن اعراض نکرده است، حکم وطن را دارد و در غير اين صورت حکم وطن ندارد.
س ۷۰۲: نماز و روزه کسی که سالهای زیادی (نه سال) در سرزمینی که وطن او نیست، زندگی میکند، و در حال حاضر ممنوع الورود به وطن خود است، ولی یقین دارد که روزی به آن باز خواهد گشت، چه حکمی دارد؟
ج: نماز و روزه او در کشورى که فعلاً در آن ساکن است، حکم نماز و روزه ساير مسافرين را دارد.
س ۷۰۷: نظر جنابعالى درباره شهرهاى بزرگ از جهت قصد توطن يا اقامت ده روز در آنها چيست؟
ج: در احکام مسافر و قصد توطن و قصد اقامت ده روز فرقى بين شهرهاى بزرگ و معمولى نيست و حتى با قصد توطن در يک شهر بزرگ و مدتى در آنجا ماندن، بدون معيّن کردن محله خاصى از آن، تمام آن شهر حکم وطن را درباره او پيدا خواهد کرد. همچنين اگر قصد اقامت ده روز در مانند اين شهر نمايد، بدون اينکه محله خاصى از آن را قصد نمايد، حکم تمام بودن نماز و صحّت روزه در مورد او در تمام محلههاى آن شهر جارى خواهد بود.
س ۷۰۸: شخصى از فتواى امام(قدّسسرّه) در مورد اينکه تهران از بلاد کبيره است، مطلع نبوده و پس از پيروزى انقلاب اسلامى به فتواى امام(قدّسسرّه) علم پيدا کرده است، نماز و روزهاى را که به نحو متعارف به جا آورده، چه حکمى دارد؟
ج: اگر در حال حاضر بر تقليد امام(قدّس سرّه) در آن مسأله باقى باشد، واجب است که اعمال گذشتهاش را که با فتواى امام(قدّس سرّه) منطبق نيست، تدارک نمايد، به اين معنى که نمازهايى را که به جاى شکسته، تمام خوانده بهصورت شکسته قضا کند و روزههايى را که در حال مسافرت گرفته است، قضا نمايد.
بخش چهارم: استفتائات مقام معظم رهبري
احکام وطن و قصد توطّن
وطن اصلى و جديد
س۴۸٫ آيا محل تولد شخص هرچند در آنجا ساکن نباشد، وطن او محسوب مىشود؟
ج) اگر در آنجا مدتى مانده و رشد و نمو کرده باشد، تا از آن اعراض نکرده است، حکم وطن را دارد و در غير اين صورت حکم وطن ندارد.
س۴۹٫ دانشجويى خانهاى را در شهر تبريز براى تحصيل در دانشگاه آن به مدت چهار سال اجاره کرده است، همچنين وى در صورت امکان، قصد ماندن دائمى در تبريز را دارد، در حال حاضر در ايام ماه مبارک رمضان گاهى به وطن اصلىاش رفت و آمد مىکند، آيا آن دو مکان، براى او دو وطن محسوب مىشوند؟
ج) اگر در حال حاضر قصد قطعى بر توطّن در محل تحصيل نداشته باشد، آنجا حکم وطن را براى او نخواهد داشت. ولى حکم وطن بودن وطن اصلى او تا زمانى که از آن اعراض نکرده، نسبت به وى باقى است.
س۵۰٫ خانوادههايى که از وطن اصلى هجرت کردهاند حکم نماز و روزه فرزندان آنها با توجه به فرضيات زير چگونه است؟
الف: وطن اصلى پدر و مادر يزد است ولى از آن اعراض نکردهاند، ولى براى مدتى زياد (۲۰ سال) در قم سکنى گزيدهاند برخى از فرزندان متولد يزد و برخى متولد قم هستند ولى همه در قم بزرگ شدهاند و سالى يک ماه گاهى ۳ ماه به همراه پدر و مادر به يزد رفتهاند و بقيهى سال را قم بودهاند، آيا نماز و روزهى فرزندان در قم و يزد هنگامى که قصد عشره ندارند شکسته است يا کامل؟
ب: در صورتى که پدر و مادر در قم قصد توطن نکرده باشند و به قدرى نمانده باشند که عرفاً اهل قم محسوب شوند حکم فرزندان آنها که بزرگ شدهى قم هستند چگونه است؟ و پدر و مادر چند سال که بمانند وطنشان محسوب مىشود؟
ج) اگر فرزند طبق نظر پدر ـ که مقلّد مرجع ديگرى است ـ عمل کرده و نمازش را در يزد تمام خوانده و روزه گرفته است ولى خود فرزند مقلد مقام معظم رهبرى (دام ظله) بوده است آيا بايد نمازهايى را که در يزد خوانده و روزههايى که گرفته را قضا کند يا خير؟
د: براى اينکه مکانى وطن (اتخاذى) کسى محسوب شود چه شرايطى لازم است؟
جواب: الف: وطن اصلى پدر و مادر، وطن فرزند او حساب نمىشود، مگر آن که خود فرزند در آنجا متولد و نشو و نما نموده باشد، و يا بعد از بلوغ آنجا را وطن براى خود اتخاذ کرده باشد.
ب: فرزندان اگر در قم متولد و در آنجا نشو و نما نمودهاند آنجا وطن اصلى ايشان محسوب است و پدر و مادر اگر قصد زندگى در قم ندارند، آنجا وطنشان محسوب نيست، مگر آنکه مدت زيادى بمانند که در نظر عرف اهل آنجا محسوب شوند.
ج: اگر نماز را در آنجا به جهت جهل به خصوصيات سفر تمام خوانده بنابر احتياط قضا و اعاده دارد.
د: در وطن اتخاذى، بايد يا در ابتدا قصد زندگى دائم يا زندگى معتنابه (قصد زندگی یکی دو ساله) در آنجا داشته باشد، و يا مدت زيادى در آنجا بماند که عرفاً آنجا وطن او محسوب شود.
س۵۱٫ آيا حومه شهر، جزو شهر محسوب مىشود؟ در شهرى به دنيا آمده و در آنجا بزرگ شدم؛ سپس در هفت سالگى به حومه شهر منتقل شده و قبل از اين که به شهر ديگرى سفر کنم در آنجا ده سال زندگى کردم، و آنجا را وطن خودم به حساب مىآورم و از آن اعراض هم نکردهام. آيا همچنان آنجا وطنم محسوب مىشود؟
ج) اگر آنجا عرفاً از توابع شهر يا از باغات و مزارع شهر بهحساب آيد، پس جزئى از شهر است؛ و مادامى که از آنجا اعراض نکرده باشيد، احکام وطن بر آن مترتّب است.
س۵۲٫ جايى كه به دنيا آمدهام و در همان جا رشد كردهام، محل سكونت پدر و مادرم بوده است (وطن آنها نبوده)، آيا آنجا ـ مادامى كه از آنجا اعراض نكردهام ـ وطن من مىباشد ؟
ج) آنجا وطن شما محسوب مىشود.
س۵۳٫ من در شهر کرمانشاه به دنيا آمدهام و شش سال است که در تهران ساکن هستم و بدون اينکه از وطن اصلى خود اعراض کرده باشم، قصد توطن در تهران کردهام. اگر در هر يک يا دو سال از منطقهاى به منطقه ديگرى از مناطق تهران منتقل شوم، نماز و روزهام در آنجا چه حکمى دارد؟ و چون بيشتر از شش ماه است که در منطقه جديدى از تهران ساکن هستيم، آيا آنجا براى ما حکم وطن را دارد يا خير؟ هنگامى که در طول روز به مناطق مختلف تهران رفت و آمد مىکنيم، نماز و روزه ما چه حکمى دارد؟
ج) اگر در تهران فعلى و يا محلهاى از آن قصد توطن نمودهايد، سراسر آنجا وطن شما محسوب مىشود، و در تمامى محلههاى تهران حکم وطن بر شما جارى است و نمازتان تمام و روزه شما صحيح است و تردد شما در تهران فعلى حکم سفر را ندارد.
ملاک تحقّق وطن اصلى
س۵۴٫ اگر جايى محل تولد و وطن پدرش باشد، و شخص هم نيت كرده که در آينده در آن مکان دفن شود، ولى بهطور منظم به آنجا نمىرود. آيا آن محل وطن او بهحساب مىآيد؟
ج) صِرف وطنِ پدر بودن، مستلزم آن نيست که وطن فرزند هم بهحساب آيد.
س۵۶٫ اگر زايشگاه خارج از وطن پدر باشد و مادر ناچار باشد که چند روزى براى وضع حمل به زايشگاه منتقل شود و بعد از تولد فرزند برگردد، وطن اين طفل کجاست؟
ج) اگر زايشگاه در وطن پدر و مادر که در آن زندگى مىکنند قرار داشته باشد، همانجا وطن اصلى کودك هم خواهد بود، مشروط به اين که در آنجا رشد و نمو هم داشته باشد؛ در غير اين صورت مجرد تولد در شهرى باعث نمىشود که آنجا وطن او شود، بلکه وطن وى همان وطن پدر و مادر است که بعد از تولد به آنجا برده شده و با آنها زندگى مىکند.
ملاک تحقق وطن جديد
س۵۹٫ کسى که جايى را به عنوان وطن انتخاب کرده، چه مدّت زمانى در آنجا بماند، حکم وطن بر آن مترتّب است؟
ج) به مقدارى که عرفاً صدق کند آنجا را وطن اتخاذ نموده، مثلاً دو سه ماه يا حتى کمتر به نحوى که عرفاً اهل آنجا محسوب باشد.
س۶۰٫ آيا محل کار حکم وطن را دارد؟
ج) اشتغال به کارى در مکانى موجب نمىشود که آن مکان وطن گردد.
س۶۱٫ آيا قبيلههايى که يک يا دو ماه از قشلاق به ييلاق يا بر عکس منتقل مىشوند، ولى بقيه سال را در ييلاق يا قشلاق بهسر مىبرند، داراى دو وطن هستند؟ مسافرتهايى که در ايام اقامت خود در يکى از اين دو مکان به مکان ديگر انجام مىدهند، از جهت قصر يا تمام بودن نماز چه حکمى دارد؟
ج) اگر قصد نقل و انتقال هميشگى از ييلاق به قشلاق و بر عکس را دارند تا روزهايى از سال را در يکى و روزهايى را در ديگرى بگذرانند و هر دو مکان را براى زندگى دائمى خود انتخاب کرده باشند، هر يک از آن دو مکان وطن آنان محسوب مىشود و بر آنان در آن دو مکان حکم وطن جارى مىگردد، و اگر فاصله بين آن دو به مقدار مسافت شرعى باشد، در راه سفر از يکى به ديگرى، حکم ساير مسافرين را دارند.
س۶۲٫ وطن شخصى تهران است و در حال حاضر قصد دارد در يکى از شهرهاى نزديک تهران ساکن شده و آن را وطن خود قرار دهد، ولى چون محل کسب و کار روزانهاش در تهران است، نمىتواند ده روز در آنجا بماند، چه رسد به شش ماه، بلکه هر روز به محل کارش مىرود و شب به آنجا برمىگردد، نماز و روزه او در آن شهر چه حکمى دارد؟
ج) شرط تحقّق عنوان وطن جديد اين نيست که انسان بعد از قصد توطّن و سکونت در شهرى، شش ماه بهطور مستمرّ در آنجا بماند، بلکه بعد از اينکه آنجا را به عنوان وطن جديد انتخاب نمود و با اين قصد، مدتى (اگرچه فقط شبها) آنجا سکونت نمود، وطن او محسوب مىشود.
س۶۳٫ من فردى عراقى هستم که قصد اعراض از وطنم عراق را دارم، آيا همه ايران را وطن خود قرار دهم يا منطقهاى را که در آن ساکن هستم و يا براى انتخاب وطن حتماً بايد خانهاى بخرم؟
ج) در وطن جديد، قصد توطّن در شهر خاص و معيّن و سکونت در آن به مدتى که انسان عرفاً اهل آنجا محسوب شود، شرط است، ولى تملّک خانه يا غير آن شرط نيست.
س۶۴٫ به غير از وطن اصلى چند محل را مىتوان به عنوان وطن انتخاب كرد؟
ج) داشتن دو وطن اتخاذى (جديد) اشكال ندارد ولى اگر خواست سه وطن اتخاذ كند كه در هر يك در طول سال چهار ماه زندگى كند منوط به صدق عرفى وطن است وگرنه وطن سوم اشكال دارد.
س۶۵٫ آيا وطن زن، تابع شوهر است؟
ج) اگر مستقل در تصميمگيرى در زندگى باشد، تابع نيست.
س۶۶٫ من شش ماه از سال را در شهرى و شش ماه را در شهر ديگرى که محل تولدم و محل سکونت من و خانوادهام است، زندگى مىکنم، ولى در شهر اول بهطور متوالى و مستمر ساکن نيستم، مثلاً دو هفته يا ده روز و يا کمتر در آن مىمانم و سپس به محل تولد و سکونت خانوادهام بر مىگردم، سؤال من اين است که اگر قصد ماندن کمتر از ده روز را در شهر اول داشته باشم، آيا حکم مسافر را دارم يا خير؟
ج) اگر آن شهر وطن اصلى شما نباشد و قصد توطن در آنجا را هم نداشته باشيد، در صورتى که قصد اقامت کمتر از ده روز را داشته باشيد، حکم ساير مسافرين را داريد، مگر آنکه آنجا محل کار شما باشد و حداقل هر ده روز يکبار جهت کار به آنجا رفت و آمد داشته باشيد که در اين صورت نماز شما تمام و روزهتان صحيح است.
اعراض از وطن
س۶۷٫ مراد از اِعراض از وطن چيست؟ آيا مجرد ازدواج زن و رفتن وى همراه شوهر به هر جايى که او مىخواهد، اعراض محسوب مىشود يا خير؟
ج) مراد از اِعراض، خروج از وطن با تصميم بر عدم بازگشت به آن براى سکونت است. و مجرد رفتن زن به خانه شوهر در شهر ديگر، مستلزم اعراض از وطن اصلىاش نيست.
س۶۸٫ کسى که قبل از بلوغ از محل تولد خود به شهر ديگرى مهاجرت نمايد و به مسأله اعراض از وطن آگاه نباشد، الآن که به سن تکليف رسيده، نسبت به نماز و روزهاش در آنجا چه وظيفهاى دارد؟
ج) اگر از محل تولد به تبعيت از پدرش مهاجرت کند و پدر وى قصد عدم بازگشت به آنجا را براى زندگى داشته باشد، آن مکان براى او حکم وطن را ندارد.
س۶۹٫ محل کار و سکونت فعلى شخصى از اهالى روستا در تهران است و پدر و مادر او در روستا زندگى مىکنند و در آن ملک و آب دارند، اين شخص براى ديدار و کمک به آنجا مىرود، ولى تمايلى به بازگشت به آنجا براى سکونت ندارد، با توجه به اينکه آنجا زادگاه وى است، نماز و روزهاش در آنجا چه حکمى دارد؟
ج) اگر قصد مراجعت به آن روستا براى سکونت و زندگى ندارد، بلکه تصميم به عدم مراجعت دارد، حکم وطن بر او در آنجا جارى نمىشود.
س۷۰٫ محل تولد من و همسرم شهر کاشمر است، ولى بعد از استخدام در يکى از ادارات دولتى، به نيشابور منتقل شدم، پدر و مادر ما هنوز در زادگاهمان زندگى مىکنند، در ابتداى رفتن به نيشابور، از وطن اصلى خود اعراض کرديم، ولى اکنون بعد از پانزده سال از اين امر منصرف شدهايم، خواهشمندم به سؤالات زير پاسخ فرماييد:
۱٫ هنگامى که به خانه پدر و مادرمان مىرويم و چند روز نزد آنها مىمانيم، وظيفه من و همسرم راجع به نماز چيست؟
۲٫ فرزندان ما که در محل سکونت فعلى ما (نيشابور) متولد شده و در حال حاضر به سن بلوغ رسيدهاند، هنگامى که به شهر پدرىمان (کاشمر) رفته و چند روز نزد آنها مىمانيم، چه وظيفهاى دارند؟
ج) بعد از آنکه از وطن اصلىتان (کاشمر) اعراض کرديد، ديگر حکم وطن در آنجا بر شما جارى نمىشود، مگر آنکه دوباره براى زندگى به آنجا برگشته و با قصد زندگى (قصد زندگی یکی دو ساله) مدتى در آنجا اقامت کنيد و اين شهر نسبت به فرزندان شما هم حکم وطن را ندارد و همه شما در آنجا حکم مسافر را داريد.
س۷۱٫ شخصى از وطنش اعراض نکرده است و در حال حاضر حدود شش سال است که در شهر ديگرى اقامت دارد، در صورتى که به وطن خود برگردد، با توجه به اينکه بر تقليد امام راحل (ره) باقى مانده، آيا نماز خود را بايد تمام بخواند يا شکسته؟
ج) تا از وطن سابق خود اعراض نکرده، حکم وطن نسبت به او باقى است و نماز وى در آنجا تمام و روزهاش صحيح است.
منبع: استفتائات مقام معظم رهبري
لينك كوتاه مطلب: https://hadana.ir/?p=13000
به جهت شغل همسرم 4ماهی میشود که به شهر دیگری سفرکرده ام و چند سالی را درآنجا سکونت خواهم کرد.ولی سکونت من به گونه ای هست که نمیتوانم ده روز را به طور متوالی آنجا بمانم. تکلیف نماز و روزه ما چطور است؟
سلام علیکم
اگر یک یا دو سال آنجا ساکن هستید، آنجا وطن شماست. نماز و روزه هم کامل است.
وفقکم الله لکل الخیر
سلام خسته نباشید.من وهمسرم چهارسالی هست ساکن شهرتبریز هستیم.وگاه گاهی به قصد دیدن پدرومادر که دروطن اصلی هردوماکه درمراغه هستند(فاصله شهرهادوساعت)میرویم.وبه خاطرکارمان نمیتوانیم تااذان ظهرازتبریز خارج شویم.حکم روزه ماچیست.خواهش میکنم جواب بدید.ممنون.
سلام علیکم
اگر تبریز وطن شماست و بعد از ظهر خارج می شوید، نماز شما کامل است.
وفقکم الله لکل الخیر
سلام علیکم.
من مبلغ هستم.
یک ماهی هست که به قصد زندگی و تبلیغ به مکانی اسباب کشی کرده ام.
قصد تبلیغ 6 ماهه یا بیشتر (یک یا چندساله) در مکانی را دارم.
حکم نماز و روزه ام؟
سلام علیکم
اگر به قصد زندگی یکی دو ساله را دارید با اینکه آنجا وطن شما نخواهد بود اما چون مسافر محسوب نمی شود از ابتدای زمان سکونت تا زمانیکه در آنجا ساکن است بدون قصد ده روز نمازش کامل است و روزه اش صحیح است.
وفقکم الله لکل الخیر
سلام وقت بخیر
پدر و مادرم متولد شاهرود هستن و منم همونجا بدنیا اومدم ولی بعد تولد به شهر دیگه ای رفتیم و ساکن شدیم.میخوام بدونم نماز من تو شاهرود کامله؟با اینکه درآینده هم قصد سکونت در اونجا رو ندارم
سلام علیکم
اگر اعراض کردید و ساکن نیستید، نماز شما شکسته است.
وفقکم الله لکل الخیر
باسلام
من در روستا به دنیا آمده ام 15 سال با پدر و مادرم در آنجا زندگی کردم. بعد برای تحصیل و کار به تهران آمدم و خیلی دوست دارم آنجا زندگی کنم ولی بعد بازنشستگی خانواده ام حاضر نشدند آنجا زندگی کنند و تهران هستم. پدر ومادرم هنوز همانجا هستند و من بیش از سی ساله برای دیدن آنها به روستا میرم همیشه به اونجا به چشم وطن نگاه کردم و شاید هیچ وقت نتونم در اونجا زندگی کنم ولی تا این مدت نمازهام را کامل خوندم میخواستم بدونم از نظر آیت الله خامنه ای اونجا حکم وطن داره یا خیر؟
سلام علکم
شما اعراض عملی کردید، طبیعتا نماز شما در آنجا شکسته است.
وفقکم الله لکل الخیر
سلام من متولد تبریز هستم تا 10 سالگی هم در تبریز بزرگ شدم ولی نزدیک به 10 سال هست که به موطن آباء خود یعنی مرند بازگشته ام آیا در صورتی هنگامی به تبریز می روم نماز و روزه من کامل است یا نه؟
سلام علیکم
اگر اعراض کرده اید و قصد زندگی ندارید، نماز شما در آنجا شکسته است.
وفقکم الله لکل الخیر
سلام. وقت شما بخیر. ببخشید من قصد مسافرت به شهری رو دارم که قبلا حدود سه سال برای تحصیل اونجا ساکن بودم و قصد اقامت در اون شهر رو هم دارم ولی زمانش مشخص نیست شاید چند سال دیگه. ایا اونجا وطن من حساب میشه؟ یعنی برای مسافرت اگر پیش از ظهر برسم میتونم روزه ام رو تمام کنم؟
سلام علیکم
اگر وطن شما بوده است تا زمانی که اعراض نکرده اید همچنان وطن شماست و اگر قبل از ظهر برسید و چیزی نخورده باشید واجب است روزه بگیرید. در غیر این شرایط با دفتر مرجعتان تماس بگیرید.
وفقکم الله لکل الخیر
سلام . من ۲۱ ساله هستم .من و پدرم متولد اهواز هستیم . خانواده ما قبل از یک سالگی من به قم آمده و الان ۲۰ سال است که قم زندگی میکنیم .من شاید در تمام زندگی ام کلا ۳۰ روز در اهواز بوده ام که همه اش هم مهمان بوده ایم و فکر کنم همیشه کمتر از ۱۰ روز بوده و من تمام نماز هایم را شکسته میخواندم
الان متوجه احکام شدم و پدرم میگوید با اینکه ۲۰ سال است قم زندگی میکند چون اهواز را دوست دارد اعراض نکرده و هنوز نماز کامل میخواند
حکم نماز های من چیست ؟ من تا الان اهواز را به چشم محل سکونت ندیده ام .و از یک سالگی قم بوده ام . حکم نماز های من چیست؟
سلام علیکم
اگر اعراض نکرده اند حکم وطن را دارد، شما اگر قصد بازگشت به آنجا را ندارید و برگشت شما تابع پدر نیست نمازهای شما در سفر کمتر از 10 روز شکسته است.
وفقکم الله لکل الخیر
با سلام و دعای خیر و آرزوی قبولی طاعات و عبادات
احتراماً، با عنایت به اینکه من در سن ۸ سالگی روستای خود را به برای سکنی به همراه خانواده به شهر دیگری رفتیم که در ۴۶ کیلومتری آنجا قراردارد و تمامی ملک و املاک در همان روستا باقی است و حال پدرم هفته چند باری به آن شهر می رود و بنده شاید در هفته یک بار یا دوهفته یک بار علی الخصوص در بهار و تابستان به آنجا برای تفریح و کار در مزرعه می روم. استدعا دارم بفرمایید نمازه روزه من بصورت کامل هست یا نه؟ شایان ذکر است که من ملک شخصی ندارم اگه داشته باشم چطور؟
سلام علیکم
ملک شخصی ملاک نیست، اگر از این محل اعراض نکرده اید، وطن اول شما بوده و هست و شهر دومی که زندگی می کنید وطن دوم شماست و نماز در هر دو محل کامل است.
وفقکم الله لکل خیر
با ارض سلام
بنده دانشجوی دانشگاه مرودشت هستم و خانه دانشجویی در شیراز دارم و در هفته ۳ روز به مرودشت می آیم وطن اصلی من بوشهر است و من در شیراز به اندازه یک ترم چهار ماهه می مانم و تابستان به وطن خود باز میگردم
حکم نماز و روزه بنده در شیراز چگونه است؟
حکم نماز و روزه من در مرودشت چگونه است؟
سلام علیکم
برای توضیحات بیشتر با تلفن زیر تماس حاصل فرمایید.
واحد سوالات شرعی قم : ۰۲۵۳۷۷۴۶۶۶۶
وفقکم الله لکل الخیر
با سلام و احترام
بنده با دختری از شهر دیگر ازدواج کردم و هفته ای یکبار در دوران عقد با خانه ایشان می روم و یا ایشان را به خانه خودمان می آوردم، فاصله دو شهر بیش از ۸ فرسخ است، میخواستم بدونم که حکم نماز و روزه بنده در شهر خانمم و همینطور نماز و روزه خانم بنده در شهر من چگونه خواهد بود؟ ممنون.
سلام علیکم
اگر قصد ندارید شهر همسرتان وطن شما باشد و فقط مسافرت هست حتی اگر هر هفته باشد نماز شما شکسته است. همینطور همسر شما در شهر شما.
وفقکم الله لکل الخیر
با سلام
حکم زیر در سایتهای رسمی مقام معظم رهبری نیامده است
تاریخ:۳۰ خرداد ۱۳۹۷
شماره استفتاء: h0Zn2LqbSM
سوال:
۱-کسى که مىخواهد ساليانى در مکانى بماند، تا چه مدتى بناى ماندن آنجا را داشته باشد، حکم وطن را دارد، و آيا بين ماندن در آنجا به قصد زندگى يا براى کار يا هر دو، تفاوتى وجود دارد؟
۲-آیا درست است که نظر رهبری که قبلا هفت الی ۸ سال بوده الان تغییر کرده است؟
پاسخ:
۱) اگر کسی در مکانی به قصد زندگی همیشگی یا طولانی مدت (۴۰-۵۰ سال) و حداقل حدود چهار ماه از سال – هر چند به صورت پراکنده و هرچند برای کار – تصمیم داشته باشد در آنجا زندگی کند، در این صورت از همان زمان سکونت آنجا وطن او خواهد بود و تا زمانی که از آن اعراض نکرده است نمازش در آنجا کامل و روزه صحیح است.
۲) کسی که قصد زندگی همیشگی یا طولانی مدت در محلی را ندارد، اگر به قصد زندگی یکی دو ساله ولو برای کار در آنجا ساکن شود با اینکه آنجا وطنش نخواهد بود اما چون مسافر محسوب نمی شود از ابتدای زمان سکونت تا زمانیکه در آنجا ساکن است بدون قصد ده روز نمازش کامل است و روزه اش صحیح است.
منبع: استفتاء سایت هدانا از دفتر استفتائات حضرت آیت الله خامنه ای.
لطفا کپی اصل استفتا را برای ما ارسال فرمایید.
سلام علیکم
اصل استفتاء در آرشیو سایت هدانا ثبت شده است، شما با دفتر مقام معظم رهبری با شماره زیر تماس حاصل کنید:
واحد سوالات شرعی قم : ۰۲۵۳۷۷۴۶۶۶۶
وفقکم الله لکل الخیر
سلام
خداقوت
بنده در شهری چندین ماه است که مشغول تحصیلم و محل تولدم هم هست.
پدرم بخاطر نظامی بودن اخیرا کوچ کرده اند به تهران. میخواستم ببینم من اگه بخوام ایام تعطیل برم خونه، نمازم کامله یا خیر؟
سلام علیکم
اگر قصد زندگی در شهر جدید پدر را ندارید و مستقل زندگی می کنید، آنجا حکم وطن شما را ندارد.
وفقکم الله لکل الخیر
سلام علیکم
اگر قصد زندگی در شهر جدید پدر را ندارید و مستقل زندگی می کنید، آنجا حکم وطن شما را ندارد.
واحد سوالات شرعی قم : ۰۲۵۳۷۷۴۶۶۶۶
وفقکم الله لکل الخیر
روستای محل تولد وطن انسان محسوب می شود یا نزدیکترین شهری که به آن روستا قرار دارد وطن او محسوب می شود؟
سلام علیکم
روستا ملاک است.
وفقکم الله لکل الخیر
باسلام خدمت حجت الاسلام طاها عزیز. ظاهرا نظر حضرت آقا در مورد قصد سکونت هفت هشت سال تغییر پیدا کرده است.
سلام علیکم برادر عزیز
سوال شما از دفتر رهبری استفتاء شد، می توانید پاسخ را در ابتدای نوشتار حاضر مشاهده فرمایید.
وفقکم الله لکل الخیر
سلام من دختری ۱۷ ساله هستم و ازدواج هم نکردم ما قبلا در تهران سکونت داشتیم اما حالا در شهر اندیشه ساکنیم وبرای دیدن فامیل گاهی اوقات به تهران میایم می خواهم بدونم ایا نماز و روزه ی من در تهران کامل است؟
سلام علیکم
اگر قبلا تهران وطن شما بوده و الان از آن اعراض کرده اید و قصد بازگشت ندارید، نماز شما در تهران شکسته است.
وفقکم الله لکل الخیر
سلام آیا کسی که در ۲۰۰ کیلومتری وطن خودش ملکی را خریده و در آن درخت بکارد آنجا وطنش محسوب شده و حکم نماز وروزه اش چیست
سلام علیکم
صرف خرید ملک یا باغ در جایی دلیل وطن شدن نیست. لذا اگر شرایط وطن را مطابق نوشتار بالا ندارید نماز در آنجا شکسته است.
وفقکم الله لکل الخیر
باسلام همسرم بعدازازدواج به دلیل عدم اگاهی به مسله اعراض به تبعیت ازبنده ازمحل زندگی خوداعراض کرده حالاکه مسله رامتوجه شده ایامیتواندازاعراض خودبرگردد
سلام علیکم
اعراض امری قهری است، اگر واقعا قصد برگشت و زندگی کردن را ندارید، نیت بازگشتن معنی نمی دهد و ایشان عملا اعراض کرده اند و آنجا شرعا وطن نیست. اما اگر واقعا شما و ایشان قصد بازگشت و زندگی کردن را دارید مسئله فرق می کند و باید بر اساس نظر مرجعات پاسخ لازم را دریافت کنید.
وفقکم الله لکل الخیر
سلام اگه یه نفر ۱۰ پشت ان در یه جا ۴۰۰ سال پیش امده و زندگی کرده اند ایا اصالت اصالت مال همون جا است؟؟یا جایی که ۴۰۰ سال پیش به این منطقه زندگی امده اند
سلام علیکم
سوال شما فقهی نیست!
وفقکم الله لکل الخیر
باسلام وخسته نباشید.
شغل من نظامی است و تازه به شهری بغیر از وطن اصلی خود آمده ام وفعلا بنا بر این است که ۱۰سالی اینجا میمانم وفعلا خانه قطعی برای سکنا برنگزیده ام
آیا سفر اول من که کمتر از ۱۰ روز است کامل است یا خیر ؟
من مقلد آقای مکارم میباشم
ممنون میشم راهنماییم کنین
سلام علیکم
آن شهر حکم وطن شما را دارد؛ چنانچه کمتر از ده روز آنجا می مانید، احتیاط آن است که سه چهار روز اول جمع کنید(یعنی نماز را هم کامل و هم شکسته بخوانید) و در سفرهای بعدی در هر صورت نماز شما آنجا کامل است.
وفقکم الله لکل الخیر
من دو سال است که ازدواج کرده ام و همسرم در شهر زندگی میکند ومن در روستا و من به انجا رفت وامد میکنم ایا می توانم در انجا روزه ام را بگیرم؟
سلام علیکم
اگر ۱۰ روز می روید و می مانید، باید روزه را بگیرید و اما اگر فقط مسافرت کوتاه است و بر می گردید، در این صورت تا زمانی که وطن شما نشده باشدف شما حکم مسافر را دارید و روزه در سفر باطل است، البته اگر بعد از ظهر (بعد اذان ظهر) به سمت شهر بروید باید روزه آن روز را بگیرید.
وفقکم الله لکل الخیر
سلام.من متولد شهر طبس هستم ولی الان مدت شیش سال است که در شهر بافق مشغول به کار هستم وفعلا هم حداقل تا چندسال آیندده قصد برگشت به طبس را ندارم آیا با این شرایط بافق میتواند حکم وطن من را داشته باشد یا خیر
سلام علیکم
اگر اعراض کرده اید از وطن و قصد بازگشت هم ندارید،حکم وطن را ندارد و نماز در آنجا یعنی طبس شکسته است.
در باره بافق هم باید توجه داشته باشید
اگر کسی در مکانی به قصد زندگی همیشگی یا طولانی مدت (۴۰-۵۰ سال) و حداقل حدود چهار ماه از سال – هر چند به صورت پراکنده و هرچند برای کار – تصمیم داشته باشد در آنجا زندگی کند، در این صورت از همان زمان سکونت آنجا وطن او خواهد بود و تا زمانی که از آن اعراض نکرده است نمازش در آنجا کامل و روزه صحیح است.
وفقکم الله لکل الخیر
من در یکی از استان ها بزرگ شدم و تا اینکه دانشگاه نرفته بودم در انجا مشغول زندگی بودم بعد از دوران دانشجویی هم معلوم نبود که برمی گردم به شهر خود یا نه تا انکه در شهر دیگر ی ازدواج کرده و نزدیک ۱۰ سال است که در انجا مشغول کار هستم ایا برای وطن مادری خود که به صورت روزانه مسافرت می کنم باید روزه و نماز را شکسته بخوانم یا نه با توجه به اینکه فعلا هیچ قصدی برای برگشت و زندگی به شهر مادری خود ندارم
سلام علیکم
اگر قصد بازگشت به وطن خود را دیگر ندارید و اعراض کرده اید، آنجا دیگر در حکم وطن شما نیست.
و اگر به عنوان شاغل هر کمتر از ۱۰ روز یکبار به آن شهر سفر می کنید، شما کثیر السفر شغلی هستید و لازم است نماز را در غیر سفر اول آنجا کامل بخوانید.
وفقکم الله لکل الخیر