آیا مخاطب قرآن عوام هست یا خواص
آیا مخاطب قرآن عوام هست یا خواص
آيا خداوند آيات خود را براى فهم و استفاده مردم(عوام) نازل كرده يا (خواص) و يا براى همه مردم به اندازه درك آنها؟
براى روشن شدن موضوع و رسيدن به جواب به دو مورد اشاره مىشود: 1- قرآن مجيد به منظور هدايت همگان نازل شده است، همه انسانهايى كه در روى زمين در گستره زمان به سر مىبرند از نور رهنمود آن برخوردار خواهند شد و در فهم قرآن نه فرهنگ خاصى معتبر است كه بدون آن نيل به اسرار قرآن ميسور نباشد و نه تمدن مخصوصى مانع است كه با وجود آن بهرهمندى از الطاف قرآن ميسور نگردد.
قرآن نذير و بشير عالميان و هادى همه انسانها است ازاينرو زبان آن نيز آشناى فطرت همگان است و قرآن كه كتابى جهانشمول است بايد به گونهاى با جهانيان سخن بگويد كه همگان از فهم آن نصيبى داشته باشند تنها زبانى كه جهان گسترده بشريت را- در ديروز و امروز و آينده هماهنگ مىكند زبان فطرت است كه زبان مشترك انسانها است و از طرفى قرآن كه مدعى است من براى بشريت آمدهام بايد به گونهاى باشد كه همگان آن را بفهمند و براى همگان سودمند باشد به طورى كه هيچ بشرى بىنياز از آن نباشد و اين زبان و فرهنگ قرآن- فطرت- آسانترين و بهترين و نزديكترين راه براى انس با خداست. و لقد يسّرنا القرآن للذكر فهل من مدكّر اين كتاب- قرآن- رابراى ياد حق آسان قرار داديم آيا كسى هست كه بدان متذكر شود. 2- فهم قرآن تكاملپذير است و همچنين افهام در فهم قرآن و حتى سنت معصومين (ع) مختلف است. الف) انبياى الهى آمدهاند گنجينههاى فكر و عقل بشر را بشورانند تا انسانها با فطرتى شكوفا، اصول و معارف ثابت دين را دريابند و آيات قرآن كريم با دست اعجاز الهى به گونهاى تنظيم شده است كه تا پايان جهان مىتوان از معارف بلند آن استفاده كرد و در هر زمان فهم از قرآن چه از نظر كيفى و چه از نظر كمى در تكامل و تزايد است. هر چه فطرت انسانها شكوفاتر مىشود عقل و علم آنان نيز از انسان و جهان افزونتر مىگردد.
با ملاحظه آراى مفسرين در طول تاريخ اين مسأله آشكار مىگردد كه فهمها رو به تزايد و تكامل است. مثلاً: درباره نزول سوره مباركه توحيد و آيات اوليه سوره حديد هو الاول والاخر والظاهر والباطن… و هو عليم بذات الصدور مرحوم كلينى و شيخ صدوق روايتى را از امام سجاد (ع) نقل مىكند كه آن حضرت فرمودند: ان الله عزوجل علم انه يكون فى آخر الزمان اقوام متعقون فانزل الله تعالى «قل هو الله احد» والايات من سوره الحديد، الى قوله «عليم بذات الصدور» فمن رام وراء ذلك فقد هلك خداوند متعال مىدانست كه در آخر زمان اقوامى مىآيند كه در مسائل تعمق و دقت مىكنند، لذا سوره قل هو الله احد و آيات آغاز سوره حديد تا عليم بذات الصدور را نازل فرمود پس هر كس ماوراى آن را طالب باشد هلاك مىشود. ب) فهم قرآن به نسبت تفاوت ظرفيتها متفاوت است.
قرآن كتابى عميق و داراى بطون است و هر كس به حد ظرفيت وجودى خود مىتواند از آن بهرهمند شود و ائمه (ع) نيز آيات كريمه قرآن را براى همه افراد يكسان معنى نمىكردند، براى برخى ظاهر قرآن و براى برخى ديگر باطن قرآن را معنى مىفرمودند واين بستگى به تحمل افراد داشت و دلهاى انسانها همانند ظرفهاى گوناگون است كه هر كس به اندازه ظرفيت خود بهره مىبرد و شايد آيندگان بتوانند معارف الهى را چه در قرآن و چه در روايات اهلبيت (ع) به نحو دقيقتر و عميقتر از گذشتگان خود بفهمند. بنابراين فهم قرآن در بين گذشتگان و آيندگان متفاوت است. مسلما فهم آيندگان دقيقتر علمىتر و كاملتر است بعضى از مسائل در زمانهاى گذشته جزء مسائل علمى به شمار مىرفت ولى همان مسائل امروز از بديهيات است علت اين به پيشرفت علوم و تكامل فهمها برمىگردد البته علوم و فهم گذشتگان در فهم مطالب و ادراك آيندگان بىتأثير نيست.
براى همگان بهرهمندى از معارف قرآن تا حدودى ممكن است امّا براى فهم آن- به عنوان منبع اساسى معرفت دينى نيازمنديم كه ابزارهاى خاص آن را بيابيم و حدود استفاده از هر يك از آنها و ميزان تأثير و اعتبار آنها را بدانيم. مهمترين ابزارها براى فهم قرآن، عبارت است از: يك. ادبيات و قواعد زبانشناختى
براى درك سخن هر گوينده و نقطه آغاز تفاهم، آگاهى از قواعد اوليه مربوط به زبان و لغت او ضرورى است. از اين رو داشتن اطلاعات كافى و عميق از ادبيات اين زبان، داراى اهميت است. در ادبيات نيز فهم معناشناسى واژهها، آشنايى به علم صرف و علم نحو- كه جايگاه تركيبى كلمات را در ساختار جملات مشخص مىسازد و اطلاع از علم معانى و بيان و بديع بايسته است. دو. آشنا بودن به مضمون و سياق خود قرآن
قرآن، قراينى دارد كه بعضى پيوسته و برخى ناپيوسته است و براى فهم مقصود هر گوينده، مناسبترين شيوه آن است كه سخنان گوناگون خود او را در كنار هم و مرتبط با هم بنگريم.
اين شيوه در ارزيابى و نتيجهگيرى پرفايده است. سه. سنت معصومعليه السلام
از جمله شئون پيامبرصلى الله عليه وآله و ائمهعليهم السلام، تبيين مقاصد كتاب الهى است: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ»(1). علامه طباطبايى مىنويسد: «آيه مباركه دليل بر حجّت بودن سخن پيامبراكرمصلى الله عليه وآله در شرح آيات قرآن كريم است»(2). سنّت و سخن معصومعليه السلام در تفسير قرآن و تعليم شيوه تفسير به مردم و تعليم راهيابى به بطون قرآن، نقش اساسى دارد. چهار. عقل و تفكر خلاق
مفسّر و بهره گيرنده از قرآن، بايد عقل فعّال و تفكّر خلاّق داشته باشد تا بتواند از اين ابزار، به طور صحيح و دقيق، معارف دينى را از آيات آن استفاده كند. براى مثال در معارف عقلى قرآن، درك بديهيات و مسلمات عقلى و به كار بستن آنها لازم و بايسته است و…. پنج. جامع نگرى
دين مجموعه عقايد و آموزههايى را ارائه داده كه اينها، بايد با هم سازگار باشد.
از اين رو در برداشت از قرآن، بايد هر مفهوم قرآنى، در مجموعههاى آموزههاى دينى- كه از منابع اصلى به دست آمده نگريسته شود. فهم عميق معانى قرآن، نياز به تلاش علمى بسيار دارد لذا مفسرانى موفق بودهاند كه كولهبارى از سابقه علمى و تحقيقى بر دوش آنان بوده است.(3)
(1) نحل (16)، آيه. 44
000 (2) الميزان، ج 12، ص. 261
000 (3) براى آگاهى بيشتر در اين زمينه به كتابهاى علوم قرآنى مراجعه شود از جمله: الف. كمال، دزفولى، شناخت قرآن ب. محمدحسين، بهشتى، روش برداشت از قرآن پ. محمدباقر، سعيدى روشن، علوم قرآنى. پرسمان