وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

آیا ازدواج باعث حفظ دین می شود

0

آیا ازدواج باعث حفظ دین می شود

اگر ازدواج باعث حفظ دين شخص مى شود من افرادى را مى شناسم كه با ازدواج دينشان را از دست داده اند. لطفا در اين باره توضيح دهيد.

ازدواج البته براى كسانى كه در مسير رشد و تعالى باشند، يكى از موانع بزرگ مسير كمال را بر مى دارد. غريزه جنسى- مانند ديگر غرايز مثل گرسنگى، تشنگى، و… كه پاسخ داده مى شوند- با ازدواج پاسخ داده مى شود.

طبق اين ديدگاه، سخن پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم كه فرموده: هر گاه كسى ازدواج كند، نصف دين را كامل كرده است و براى (حفظ) نصف ديگر بايد تقواى خدا پيشه كند. (منتخب ميزان الحكمه 2776 و كنز العمال 44403) بدين معنا نيست كه ازدواج تكويناً مساوى نصف دين است. بلكه با ازدواج، اسباب بدست آوردن نيمى از دين كه توسط اين نياز زيستى تهديد مى شد، فراهم شده است.

اگراين نياز به مسير اصلى خود هدايت شود، حقيقتاً شرايط براى بسيارى گناهان فراهم نمى شود و شخص با برآورده شدن اين نياز به آرامش روانى مى رسد

لازم به ذكر است كه قوى ترين نيازهاى پايه انسان، نيازهاى فيزيولوژيك است و يكى از قوى ترين اين نيازها، نياز جنسى است. اين نياز، بيشترين عامل سوق دادن انسان به طرف گناه است و به عنوان يك فاكتور بسيار مهم در درون انسان عمل مى كند كه نمى توان از آن به سادگى گذشت.

اگر برنامه ريزى مخرب معاندان اسلام را مطالعه نماييم مى بينيم كه از دير باز براى جلب توجه و انحراف مسلمانان از اين عامل استفاده مى كردند. زمانى كه مسلمانان، اندلس را فتح كردند، در مدت زمان كوتاهى با استفاده از زنان و دختران خود توانستند به راحتى بر مسلمانان غلبه كنند. اكنون هم بيشترين هجمه با برافروختن اين نياز در غير مسير اصلى خود، صورت مى گيرد. امروزه هزينه هاى هنگفتى در اين شبيخون فرهنگى توسط دشمنان انجام مى شود و عاملى كه نوك پيكان آنان به سوى آن نشانه رفته همين نياز فيزيولوژيك جنسى است.

با ارضاى اين غريزه، برخى موانع عاطفى و روانى در مسير انسان برداشته شده و طى مسير هموار مى گردد و صد البته كه همه از اين شرايطِ مهيا، استفاده نبرند و در يك نقطه، درجا زده و يا پسرفت داشته باشند.

ديدگاه ديگر اين است كه ازدواج به خودى خود، نوعى كمال محسوب مى شود مانند نماز كه به خودى خود مقرّب انسان به خداست. طبق اين ديدگاه با ازدواج نيمى از دين بدست آورده مى شود. انسان در مسير كمال به لوازمى نياز دارد كه يكى از اثر گذارترين آنها «ازدواج» است.

هر كدام از ديدگاه ها را كه بپذيريم نمى توان تغييراتِ فردى را كه پس از ازدواج سير نزولى داشته و از درجه ديندارى اش كم شده، را به ازدواج نسبت داد. البته عوامل بسيارى ممكن است باعث اين عقب گرد باشد مانند تأثير دوستان جديد يا انتخاب همسر نامناسب و فاسد، نداشتن برنامه دينى خاصى در شرايط جديد، تأثير محيط، خصوصاً محيط هاى جديد مانند بستگان همسر، بيش از حد دنبال ماديات رفتن در اثر چشم و هم چشمى يا به علل ديگر، غرق شدن در سختى ها و فرصت فكر براى خود باقى نگذاشتن و….

ازدواج چيزى جز در كنار هم قرار گرفتن يك زوج در جهت كمال نيست و امكان ندارد انسان را تنزل دهد. اگر تحقيق مختصرى انجام دهيد يقيناً به اين نتيجه مى رسيد كه اشكال كم شدن دين در اين افراد به مسائل ديگر برمى گردد نه ازدواج.

كسانى كه با ازدواج در پيشرفت معنوى آنان تغييرى حاصل نمى شود، عيب متوجه خود آنان است نه ازدواج. اين افراد مانند شخصى هستند كه تمامى امكانات ورزشى براى او فراهم است اما ورزش نمى كند. ايراد به خود او برمى گردد. در مورد ازدواج هم اسباب و مقتضيات براى كامل كردن نيمى از دين آماده شده است.

بنا بر ديدگاه دوم نيز «ازدواج» وظيفه خود را انجام داده و درجه اى از كمال را در فرد ايجاد مى كند. اما آن فرد ممكن است با انجام بسيارى كارهاى ديگر، نه تنها در نصف ديگر دين خود نكوشيده بلكه در صدد تخريب نيمه اى از دين كه دارد نيز بر آمده باشد.

اگر افرادى با ازدواج، به جاى پيشرفت، پسرفت داشته اند به خاطر اين است كه هدف درستى نداشته اند. ازدواج، دستور خداوند و گامى در جهت اوست. برخى گمان مى كنند وقتى ازدواج كردند ديگر در مسائل جنسى آزاد هستند و به راحتى مى توانند از فيلم هاى مبتذل و… استفاده كنند با اين تصور كه ما ديگر ازدواج كرده ايم.

بار ديگر تأكيد مى شود كه اگر اشكالى هست متوجه ازدواج نيست بلكه متوجه افرادى است كه از ازدواج، بهره درستى نگرفته و از آن در جهت صعود معنوى استفاده نمى كنند.

اسلام به ذات خود ندارد عيبى- هر عيب كه هست از مسلمانى ماست

متأسفانه ازدواج از يك امر مقدس، ساده و سالم، تبديل به وسيله اى ديرياب، داراى حواشى غير مشروع و متعدد در آمده. برگزارى جشن هايى كه همراه با اسراف، گناه و… است با هزينه هايى كه معمولاً با قرض و وام هاى سنگين و… برگزار مى شود، نه تنها موجبات آرامش را فراهم نمى آورد بلكه فشار روانى نيز ايجاد مى كنند.

اگر انتخاب همسر و ساير برنامه ها با موازين اسلامى و با اعتدال صورت گيرد نه تنها موجب كمال و نصف دين است بلكه زمينه را براى بدست آوردن نيم ديگر دين نيز آماده تر مى كند. با ازدواج مى توان محيط معنوى مناسبى براى سير به سوى معبود حقيقى فراهم آورد.

ازدواج، همراه با خوبى ها ومشكلاتش، تلخى ها و شيرينى هايش، موضعى براى امتحان الهى نيز هست. و انسان را آبديده و فهميده مى كند با اين شرط كه انسان وارد قرقگاه هاى الهى نشود.

يك نكته بسيار مهم:

كامپيوتر در فواصل زمانى خاصى براى بهتر عمل كردن و تازه شدن، نياز به نصب ويندوز دارد، انسان نيز گاه و بيگاه احتياج به يك تجديد نظر در تفكر، اعتقادات، زندگى و اهداف دارد. افرادى كه پس از ازدواج دچار كمرنگ شدن دين مى شوند، يقيناً از اين مسئله غفلت كرده اند.

براى دچار نشدن به مشكل كمرنگ شدن دين بايد:

1- هدف درستى از ازدواج داشته باشيم

2- در انتخاب خود بسيار دقت نماييم.

3- مراقب محيط اطراف و دوستان باشيم.

4- نگذاريم زندگى فرصت فكر كردن و به خود انديشيدن را از ما بگيرد.

5- هميشه اعتدال را سرلوحه زندگى قرار دهيم.

6- در همه حال به خدا توكل كرده و در صدد ارتباط قوى تر با او باشيم.

7- گاهى اوقات در زندگى وقتى براى تجديد نظر در اهدافمان قرار دهيم.

پرسمان

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.