آداب و دعا قبل و بعد از زایمان
آداب و دعا قبل و بعد از زایمان
فهرست این نوشتار:
پيش از زايمان
1. از امام صادق علیه السلام روايت شده است كه فرمود: «به زن حامله بِه بخورانيد تا فرزندش خوشبوتر و رنگش صافتر شود».[1]
2. از حضرت رسول اكرم صلی الله علیه و آله روايت شده است كه فرمود: «به زنان حامله كُندُر بخورانيد كه اگر كندر غذاى جنين شود، دلش محكم وعقلش زياد مىشود؛ اگر پسر باشد شجاع مىشود واگر دختر باشد نزد شوهرش عزيز است».[2]
3. از حضرت على علیه السلام روايت شده است كه فرمود: «نام فرزندتان را پيش از ولادت انتخاب كنيد. اگر نمىدانيد پسر است يا دختر از نامى مشترك بين پسر ودختر بگذاريد، زيرا اگر اين كار را نكنيد وفرزند سقط شود، در روز قيامت به شما گويد: چرا بر من نام نگذاشتيد؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله ، محسن فرزند فاطمه سلام الله علیها را هنگامى كه در شكم مادر بود نام نهاد».[3]
هنگام زايمان
1. از امام صادق علیه السلام روايت شده است كه فرمود: «هرگاه بر زن حامله درد زايمان سخت شود، اين آيات را بر روى پوستى نوشته، بر ران راستش ببنديد وپس از زايمان آن را باز كنيد: (بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِيمِ، كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلاَّ سَاعَةً مِنْ نَّهَارٍ[4] كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَهَا لَمْ يَلْبَثُوا إِلاَّ عَشِيَّةً أَوْ ضُحَيهَا[5] إِذْ قَالَتْ اِمْرَأَةُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّى نَذَرْتُ لَکَ مَا فِى بَطْنِى مُحَرَّرًا)».[6]
2. نويسنده كتاب طبّ الائمّه مىگويد: «كسى خدمت امام باقر علیه السلام رسيد وگفت: همسرم بر اثر شدّت درد زايمان نزديك است بميرد. حضرت فرمود: اين آيات را بر او بخوان : (فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ يَا لَيْتَنِى مِتُّ قَبْلَ هَـذَا وَكُنْتُ نَسْيًا مَنْسِيًّا * فَنَادَيهَا مِنْ تَحْتِهَا أَنْ لاَ تَحْزَنِى قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِيًّا * وَهُزِّى إِلَيْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْکِ رُطَبًا جَنِيًّا)[7] سپس با صداى بلند اين آيه را بخوان :
(وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِّنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالاَْبْصَارَ وَالاَْفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ)[8] كَذلِکَ أَيُّهَا الطَّلِقُ أُخْرُجْ بِإِذْنِ اللَّهِ.[9] اگر آنچه را كه گفته شد بخوانى، به يارى خداوند فوراً زن نجات مىيابد».[10]
3. از امام صادق علیه السلام روايت شده است كه فرمود: «هرگاه زن حامله وارد ماه وضع حمل شد اين آيات را در كاغذى بنويسيد و چيزى بر آن بپيچيد (امّا گره نزنيد) وبر كمر آن زن ببنديد. در اين صورت درد زايمان او را نيازارد وپس از وضع حمل آن را باز كنيد وبيش از يك ساعت همراهش نباشد.
(أَوَ لَمْ يَرَى الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَـوَاتِ وَالاَْرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَىْءٍ حَىٍّ أَفَلاَ يُؤْمِنُونَ).[11] (وَآيَةٌ لَّهُمُ الَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُمْ مُّظْلِمُونَ *
وَالشَّمْسُ تَجْرِى لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذلِکَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ * وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ * لاَ الشَّمْسُ يَنْبَغِى لَهَا أَنْ تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَلاَ الَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِى فَلَکٍ يَسْبَحُونَ * وَآيَةٌ لَّهُمْ أَنَّا حَمَلْنَا ذُرِّيَّتَهُمْ فِى الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ * وَخَلَقْنَا لَهُمْ مِّنْ مِّثْلِهِ مَا يَرْكَبُونَ * وَإِنْ نَّشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلاَ صَرِيخَ لَهُمْ وَلاَ هُمْ يُنقَذُونَ * إِلاَّ رَحْمَةً مِّنَّا وَمَتَاعًا إِلَى حِينٍ).[12] (وَنُفِخَ فِى الصُّورِ فَإِذَا هُمْ مِّنَ الاَْجْدَاثِ إِلَى رَبِّهِمْ يَنسِلُونَ).[13]
ودر پشت كاغذ اين آيات زير را بنويسيد: (كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلاَّ سَاعَةً مِنْ نَّهَارٍ بَلاَغٌ فَهَلْ يُهْلَکُ إِلاَّ الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ).[14] (كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَهَا لَمْ يَلْبَثُوا إِلاَّ عَشِيَّةً أَوْ ضُحَاهَا)».[15]
پس از وضع حمل
غذاى مادر
1. در روايتى معتبر آمده است كه حضرت رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: «اوّل چيزى كه زن پس از وضع حمل بايد بخورد رطب است، همانگونه كه خداوند متعال به حضرت مريم سلام الله علیها پس از وضع حمل دستور داد رطب بخورد. واگر فصل رطب نباشد (يا رطب در دسترس نباشد) نُه عدد از خرماهاى مدينه بخورد. واگر آن هم موجود نبود، نُه عدد از خرماهاى ديگر كه در اختيار دارد بخورد، زيرا خداوند متعال مىفرمايد: به عزّت وجلالم سوگند، اگر هر زنى كه تازه زاييده رطب بخورد فرزندش را بردبار مىگردانم».[16]
2. در حديثى معتبر آمده است كه حضرت اميرالمؤمنين علیه السلام فرمود: «بهترين ميوههاى شما خرماى برنى است؛ پس به زنانتان بعد از وضع حمل، خرماى برنى بخورانيد تا فرزندش زيرك وبردبار شود».[17]
3. در روايتى آمده است كه هرگاه به حضرت سجّاد علیه السلام بشارت ولادت فرزند مىدادند نمىپرسيد پسر است يا دختر، بلكه از سلامتى مولود سؤال مىكرد وهنگامى كه خبر سلامتىاش را مىدادند، مىفرمود: «اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذي لَمْ يَخْلُقْ مِنّي شَيْئآ مُشَوَّهآ».[18]
تبريك ولادت ورنگ لباس نوزاد
1. در حديثى مىخوانيم امام صادق علیه السلام به كسى كه خداوند به وى پسر داده بود چنين تبريك گفت: «رَزَقَکَ اللهُ شُكْرَ الْواهِبِ وَبارَکَ لَکَ فِى الْمَوْهُوبِ وَبَلَغَ بِهِ اَشُدَّهُ وَرَزَقَکَ بِرَّهُ».[19]
2. از حديثهايى كه در مورد ولادت امام حسن وامام حسين علیهم السلام وارد شده است استفاده مىشود كه پيچيدن نوزاد در پارچه زرد، كراهت دارد ودر پارچه سفيد مستحبّ است.[20]
برداشتن كام طفل
1. از امام صادق علیه السلام روايت شده است كه فرمود: «كام طفل خود را با تربت امام حسين علیه السلام برداريد كه اين كار، نوزاد را در برابر دردها و بلاها بيمه مىكند».[21]
2. از امام باقر علیه السلام روايت شده است كه فرمود: «كام طفل را با آب فرات برداريد و در گوشش اقامه بگوييد».[22]
3. در روايتى ديگر از آن حضرت مىخوانيم كه فرمود: «كام نوزاد را با آب فرات و تربت امام حسين علیه السلام برداريد واگر آب فرات نباشد با آب باران».[23]
4. از حضرت على علیه السلام روايت شده است كه فرمود: «كام فرزندان خود را با خرما برداريد، زيرا حضرت رسول صلی الله علیه و آله با امام حسن وحسين علیهم السلام چنين كرد».[24]
قطره ريختن در بينى، اذان واقامه گفتن در گوش وغسل دادن نوزاد
1. از امام صادق علیه السلام روايت شده است كه فرمود: «هرگاه نوزاد به دنيا آمد به مقدار يك عدس از جاوشير[25] در آب حل كنيد، سپس دو قطره از آن را در بينى راست ويك قطره را در بينى چپ نوزاد بريزيد».[26]
2. از امام جعفر صادق علیه السلام روايت شده است كه فرمود: «پيش از آنكه ناف نوزاد را قطع كنيد، در گوش راستش اذان ودر گوش چپش اقامه بگوييد، در اين صورت ترسى بر آن فرزند نيست وامّالصّبيان (نوعى بيمارى كودكان) به او ضرر نمىزند».[27]
3. از حضرت رسول صلی الله علیه و آله روايت شده است كه فرمود: «هر كس فرزندى از او متولّد شود بايد در گوش راستش اذان ودر گوش چپش اقامه بگويد كه او را از شرّ شيطان حفظ مىكند».[28]
4. از جمله اعمال مستحب در وقت ولادت، غسل دادن نوزاد است[29] ، حتّى برخى علما آن را واجب مىدانند.[30] واحتياط آن است كه چنين نيّت كند: غسل
مىدهم اين طفل را براى رضاى خدا، سپس سرش را بشويد وبعد سمت راست ودر آخر سمت چپ بدنش را بشويد.
نامگذارى
1. در فقه الرّضا آمده است كه: «نام نوزاد را در روز هفتم تعيين كنيد».[31]
2. از امام موسى بن جعفر علیه السلام روايت شده است كه فرمود: «نخستين نيكى پدر به فرزند، انتخاب نام نيك است».[32]
نامهاى نيك
1. از امام محمّد باقر علیه السلام روايت شده است كه فرمود: «راستترين نامها نامى است كه دلالت بر بندگى خدا كند، مانند عبدالله وبهترين نامها نام پيامبران است».[33]
2. از حضرت رسول صلی الله علیه و آله روايت شده است كه فرمود: «هر كس چهار فرزند نصيبش شود وهيچيك را به نام من ننهد، بر من جفا كرده است».[34]
3. از امام كاظم علیه السلام روايت شده است كه فرمود: «خانهاى كه در آن نام محمّد يا احمد يا على يا حسن يا حسين يا جعفر يا طالب يا عبدالله يا فاطمه بوده باشد، فقر وبينوايى وارد آن خانه نمىشود».[35]
4. از حضرت رسول صلی الله علیه و آله روايت شده است كه فرمود: «هرگاه گروهى براى مشورت جمع شوند ودر ميان آنها كسى باشد كه نامش محمّد يا حامد يا محمود يا احمد باشد، رأى آنها بر آنچه خير است قرار مىگيرد».[36]
5. ودر حديثى ديگر فرمود: «فرزندى كه نام محمّد را براى او انتخاب كردهايد، گرامى بداريد ودر مجلس برايش جا باز كنيد وبر او رو ترش نكنيد».[37]
6. ودر روايتى ديگر فرمود: «هر خانوادهاى كه نام پيامبرى در ميان آنها باشد، خداوند متعال هر صبح و شام فرشتهاى مىفرستد كه برايشان به قداست وپاكى دعا كند».[38]
7. در روايتى مىخوانيم كه كسى به حضرت صادق علیه السلام عرض كرد: خداوند به من پسرى داده است. امام فرمود: «مبارك باشد چه نامى برايش انتخاب كردهاى؟» عرض كرد: محمّد. امام سر را به پايين خم كرد، نام محمّد را تكرار مىكرد به حدّى كه صورت ايشان به زمين نزديك شد. سپس فرمود: «جان خود وفرزندان وهمسران وپدر ومادر وتمام ساكنان زمين فداى حضرت رسول صلی الله علیه و آله باد! اكنون كه چنين نام مباركى برايش انتخاب كردهاى به او دشنام نده واو را كتك نزن ودر حقّش بدى نكن وتوجّه داشته باش كه هيچ خانهاى نيست كه در آن نام محمّد باشد مگر آنكه هر روز آن خانه را تطهير وتقديس مىكنند».[39]
8. در حديث است كه جابر مىگويد همراه امام باقر علیه السلام به منزل يكى از شيعيان براى عيادت از وى رفتم. كودكى بيرون آمد. حضرت پرسيد: «نام تو چيست؟» گفت: محمّد. فرمود: «كنيهات چيست؟» عرض كرد: ابوعلى. فرمود : «خود را در برابر شيطان در قلعه محكمى قرار دادهاى؛ هرگاه شيطان بشنود كسى اين كودك را به نام محمّد يا على صدا مىزند دور مىشود واگر نام كسى همنام دشمنان ما باشد و او را با آن نام صدا زنند شيطان شاد مىشود».[40]
9. در روايتى معتبر آمده است كه كسى خدمت پيامبر صلی الله علیه و آله رسيد وعرض كرد :
خداوند پسرى به من داده است چه نامى بر او بگذارم؟ حضرت فرمود: «بهترين نامها نزد من حمزه است، اين نام را برايش انتخاب كن».[41]
نامهاى نامناسب
1. در چندين حديث آمده است كه حضرت رسول صلی الله علیه و آله از انتخاب نامهاى حكم، حكيم، خالد، مالك نهى كرد وفرمود: «دشمنترين نامها نزد خدا، حارث ومالك وخالد است».[42] ونيز از كنيههاى ابوعيسى، ابوالحكم، ابومالك وهمچنين ابوالقاسم براى كسى كه نامش محمّد است نهى كرد، تا نام وكنيه يك شخص هر دو همسان نام وكنيه حضرت محمّد صلی الله علیه و آله نباشد.[43]
2. در حديثى ديگر مىخوانيم: نام «ياسين» را براى فرزندانتان انتخاب نكنيد كه مخصوص حضرت محمّد صلی الله علیه و آله است.[44]
[1] . كافى، ج 6، ص 22، ح 1؛ تهذيب، ج 7، ص 506، ح 711.
[2] . كافى، ج 6، ص 23، ح 6.
[3] . همان، ص 18، ح 2.
[4] . ترجمه: «هنگامى كه وعدهاى را كه به آنها داده مىشود ببينند، احساس مىكنند كه گويى فقط ساعتى ازيك روز (در دنيا) توقّف داشتند». سوره احقاف، آيه 35.
[5] . ترجمه: «آنها در آن روز كه قيام قيامت را مىبينند چنين احساس مىكنند كه گويى توقّفشان (در دنياوبرزخ) جز شامگاهى يا صبح آن بيشتر نبوده است». سوره نازعات، آيه 46.
[6] . ترجمه: «(به ياد آريد) آنگاه كه همسر عِمران گفت: خداوندا، آنچه را در رحم دارم، براى تو نذر كردم، كهمحرّر (وآزاد، براى خدمت خانه تو) باشد». (سوره آل عمران، آيه 35) السرائر، ج 3، ص 598.
[7] . ترجمه: «درد زايمان او را به كنار تنه درخت خرمايى كشاند؛ (آنقدر ناراحت شد كه) گفت: «اى كاش پيشاز اين مرده بودم وبهكلّى فراموش مىشدم». ناگهان از طرف پايين پايش او را صدا زد كه: «غمگين مباش!پروردگارت زير پاى تو چشمه آبى (گوارا) قرار داده است. واين تنه نخل را به طرف خود تكان ده، رطبتازهاى بر تو فرو مىريزد». سوره مريم، آيات 23 ـ 25.
[8] . ترجمه: «وخداوند شما را از شكم مادرانتان خارج كرد در حالى كه هيچ چيز نمىدانستيد؛ و براى شماگوش و چشم و عقل قرار داد، تا شكر نعمت او را به جا آوريد». سوره نحل، آيه 78.
[9] . ترجمه: «اى درد، به اذن خداوند اين چنين خارج شو».
[10] . طبّ الأئمّه، ص 69.
[11] . ترجمه: «آيا كافران نديدند كه آسمانها وزمين به هم پيوسته بودند وما آنها را از يكديگر باز كرديم وهرچيز زندهاى را از آب قرار داديم، آيا ايمان نمىآورند؟!» سوره انبياء، آيه 30.
[12] . ترجمه: «شب (نيز) براى آنها نشانهاى است (از عظمت خدا)؛ ما روز را از آن برمىگيريم، ناگهان تاريكىآنان را فرا مىگيرد. وخورشيد (نيز براى آنها آيتى است) كه پيوسته به سوى قرارگاهش در حركت است ؛ اينتقدير خداوند توانا وداناست. وبراى ماه منزلگاههايى قرار داديم، (وهنگامى كه اين منازل را طى كرد)سرانجام به صورت «شاخه كهنه قوسى شكل وزردرنگ خرما» درمىآيد. نه خورشيد را سزاست كه به ماهبرسد ونه شب بر روز پيشى مىگيرد؛ وهر كدام در مسير خود شناورند. نشانه(اى ديگر از عظمت پروردگار)براى آنان اين است كه ما فرزندانشان را در كشتىهايى پر (از وسايل وبارها) حمل كرديم. وبراى آنهامركبهاى ديگرى همانند آن آفريديم. واگر بخواهيم غرقشان مىكنيم به طورى كه نه فريادرسى داشتهباشند ونه نجات داده شوند. مگر اينكه رحمت ما (شامل آنان شود)، وتا زمانى معيّن از اين زندگى بهرهگيرند». سوره يس، آيات 37 ـ 44.
[13] . ترجمه: «(بار ديگر) در صور دميده مىشود، ناگهان آنها از قبرها، شتابان به سوى (دادگاه) پروردگارشانمىروند». سوره يس، آيه 51.
[14] . ترجمه: «هرگاه وعدهاى را كه به آنها داده مىشود ببينند، احساس مىكنند كه گويى فقط ساعتى از يك روز(در دنيا) توقّف داشتند». سوره احقاف، آيه 35.
[15] . ترجمه: «آنها در آن روز كه قيام قيامت را مىبينند چنين احساس مىكنند كه گويى توقّفشان (در دنياوبرزخ) جز شامگاهى يا صبح آن بيشتر نبوده است». (سوره نازعات، آيه 46) طبّ الأئمّه، ص 95.
[16] . كافى، ج 6، ص 22، ح 4.
[17] . محاسن، ص 534، ح 800؛ كافى، ج 6، ص 22، ح 3.
[18] . ترجمه: «حمد وسپاس مخصوص خداوندى است كه از من، فرزند معيوب وزشتى نيافريد». كافى، ج 6،ص21، ح 1؛ تهذيب، ج 7، ص 506، ح 710.
[19] . ترجمه: «خداوند توفيق شكر كسى كه اين فرزند را به تو بخشيده عنايت فرمايد ودر آن فرزند به تو بركتدهد واو را به كمال قوّت برساند وخوبىهاى او را روزى تو كند». كافى، ج 6، ص 17، باب التهية بالولد، ح 1؛تهذيب، ج 7، ص 503، ح 699.
[20] . صحيفة الرّضا 7، ص 73، ح 145.
[21] . كامل الزّيارات، ص 278، ح 2؛ تهذيب، ج 6، ص 84، ح 142 و143.
[22] . كافى، ج 6، ص 24، ح 3؛ تهذيب، ج 7، ص 502، ح 696.
[23] . كافى، ج 6، ص 24، ح 4؛ مكارم الأخلاق، ص 229.
[24] . كافى، ج 6، ص 24، ح 5؛ تهذيب، ج 7، ص 503، ح 697.
[25] . «جاوشير» صمغى است بدبو به رنگ سرخ تيره كه از بيخ وساقه گياهى گرفته مىشود. گياه آن داراى ساقهبلند وپرزدار وبرگهايش شبيه برگ انجير وگلهاى آن زرد وخوشبو است. گاوشير وجواشير وكوشير همگفته شده است (فرهنگ عميد).
[26] . كافى، ج 6، ص 23، ح 1؛ تهذيب، ج 7، ص 502، ح 695.
[27] . كافى، ج 6، ص 23، ح 1؛ تهذيب، ج 7، ص 502، ح 695.
[28] . كافى، ج 6، ص 24، ح 6؛ تهذيب، ج 7، ص 503، ح 698.
[29] . وسائل الشيعه، ج 2، ص 937، ح 3.
[30] . جواهر الكلام، ج 31، ص 251.
[31] . فقه الرّضا 7، ص 239.
[32] . كافى، ج 6، ص 18، ح 3؛ تهذيب، ج 7، ص 503، ح 701.
[33] . كافى، ج 6، ص 18، ح 1؛ تهذيب، ج 7، ص 504، ح 703.
[34] . كافى، ج 6، ص 19، ح 6؛ عدّة الدّاعى، ص 77.
[35] . كافى، ج 6، ص 19، ح 8؛ تهذيب، ج 7، ص 504، ح 704.
[36] . عيون اخبار الرّضا 7، ج 2، ص 29، ح 30؛ مكارم الأخلاق، ص 220.
[37] . عيون اخبار الرّضا 7، ج 2، ص 29، ح 29.
[38] . امالى طوسى، ج 2، ص 69.
[39] . كافى، ج 6، ص 39، ح 2.
[40] . كافى، ج 6، ص 20، ح 12.
[41] . كافى، ج 6، ص 19، ح 9؛ تهذيب، ج 7، ص 504، ح 705.
[42] . علّت عدم انتخاب اين نامها ظاهرآ اين است كه موجب غفلت انسان از موقعيّت خويش وگاه از خدا مىشود.كافى، ج 6، ص 20، ح 14؛ تهذيب، ج 7، ص 505، ح 702.
[43] . كافى، ج 6، ص 21، ح 15؛ تهذيب، ج 7، ص 505، ح 708.
[44] . كافى، ج 6، ص 20، ح 13.