آداب ختنه كردن پسران
آداب ختنه كردن پسران
فهرست این نوشتار:
زمان ختنه كردن
1. در حديثى صحيح ومعتبر آمده است كه امام كاظم علیه السلام فرمود: «مستحبّ است پسران را در روز هفتم ولادتشان ختنه كنند واگر قبل از آن باشد نيز اشكال ندارد».[1]
2. در روايتى حضرت على علیه السلام فرمود: «كسى كه مسلمان شود ختنهاش مىكنند، هر چند هشتاد سال داشته باشد».[2]
فلسفه ختنه كردن
1. در روايتى معتبر آمده است كه امام صادق علیه السلام فرمود: «فرزندانتان را در روز هفتم ختنه كنيد كه باعث پاكيزگى بيشتر بدن ورويش بهتر گوشت آنها مىشود. وزمين از ادرار كسى كه ختنه نشده باشد ناراحت مىشود».[3]
در حديثى مىخوانيم كه حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود: «زمين از ادرار كسى كه ختنه نكرده، تا چهل روز نجس مىشود».[4]
ودر حديثى ديگر فرمود: «زمين از ادرار كسى كه ختنه نكرده، به خدا شكايت مىكند».[5]
دعاى ختنه كردن، تكرار ختنه واحكام ترك ختنه
1. از امام صادق علیه السلام روايت شده است كه فرمود: «به هنگام ختنه كردن پسر اين دعا را بخوانيد واگر آن زمان خوانده نشد، تا زمان بلوغ هر زمان امكان داشت بخوانيد كه حرارت وصدمات ناشى از آهن، مانند كشته شدن وجز آن را از وى دور مىكند وآن دعا اين است: اَللّهُمَّ هـذِهِ سُنَّتُکَ وَسُنَّةُ نَبِيِّکَ صَلَواتُکَ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَاتِّباعٌ مِنّا لَکَ وَلِنَبِيِّکَ، بِمَشِيَّتِکَ وَبِإرادَتِکَ وَقَضائِکَ لاِمْرٍ اَرَدْتَهُ وَقَضاءٍ حَتَمْتَهُ وَاَمْرٍ اَنْفَذْتَهُ وَاَذَقْتَهُ حَرَّ الْحَديدِ في خِتانِهِ وَحِجامَتِهِ، بِاَمْرٍ اَنْتَ اَعْرَفُ بِهِ مِنِّى. اَللّهُمَّ فَطَهِّرْهُ مِنَ الذُّنُوبِ وَزِدْ في عُمْرِهِ وَادْفَعِ الاْفاتَ عَنْ بَدَنِهِ وَالاَْوْجاعَ عَنْ جِسْمِهِ وَزِدْهُ مِنَ الْغِنى وَادْفَعْ عَنْهُ الْفَقْرَ، فَاِنَّکَ تَعْلَمُ وَلا نَعْلَمُ».[6]
2. از حضرت امام زمان علیه السلام روايت شده است كه فرمود: «اگر پسرى را ختنه كنند و دوباره قسمت بريده شده برويد به طورى كه سر حشفه پنهان شود، بايد دوباره ختنه كنند زيرا زمين از ادرار كسى كه ختنه (كامل) نكرده باشد تا چهل روز ناله مىكند».[7]
3. از امام صادق علیه السلام روايت شده است كه فرمود: «كسى كه ختنه نكرده امام جماعت نشود، شهادتش قبول نيست وهر زمان مرد بر او نماز نخوانيد، زيرا بزرگترين سنّتهاى پيامبر را ترك كرده است، مگر اينكه به خاطر (عذرى مثلاً ترس از) مرگ آن را ترك كرده باشد».[8]
[1] . كافى، ج 6، ص 36، ح 7؛ تهذيب، ج 7، ص 513، ح 736.
[2] . كافى، ج 6، ص 37، ح 10؛ تهذيب، ج 7، ص 513، ح 737.
[3] . كافى، ج 6، ص 34، باب التطهير، ح 1؛ تهذيب، ج 7، ص 512، ح 733.
[4] . كافى، ج 6، ص 35، ح 2؛ مكارم الأخلاق، ص 230.
[5] . كافى، ج 6، ص 35، ح 3؛ مكارم الأخلاق، ص 229.
[6] . ترجمه: «بار خدايا، اين سنّت تو وسنّت پيامبر تو است كه درود تو بر او وبر آل او باد، (واين مراسم) پيروىما از تو واز پيامبرت به خواست واراده وقضاى تو براى امرى كه اراده كردى وقضايى كه واجب كردى وامرىكه انفاذ نمودى ودر ختنه كردن وحجامت او سوزش آهن را به او چشانيدى، به خاطر مصالحى كه تو از من بهآن عارفترى. بار خدايا، او را از گناهان پاك گردان وبر عمرش بيفزا، آسيب را از بدنش ودردها را از جسمشبازدار وبر توانگريش بيفزا وتنگدستى را از او بازدار، زيرا تو مىدانى وما نمىدانيم». كتاب من لا يحضرهالفقيه، ج 3، ص 315، ح 1530؛ مكارم الأخلاق، ص 229.
[7] . كمال الدّين، ج 2، ص 520؛ احتجاج، ج 2، ص 559.
[8] . كتاب من لا يحضره الفقيه ج 1، ص 248، ح 1107 از اميرالمؤمنين 7.