وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

چرا همه پیامبران در خاورمیانه بودند

0

چرا همه پیامبران در خاورمیانه بودند

پيامبران خاورميانه

چرا در قرآن نام تعداد كمى از پيامبران آمده است؟ و بيشتر پيامبرانى كه در قرآن نام برده شده از منطقه خاورميانه هستند؟

نخست بايد دانست يكى از مهمترين وظايف پيامبران به ويژه پيامبران اولى العزم، هدايت و داورى ميان مردمى است كه به دليل شكل گيرى نظام اجتماعى و تزاحم منافع با همديگر اختلاف پيدا كرده بودند زيرا انسان ها در ابتدا به صورت گروه هاى كوچك و به طور اشتراكى زندگى مى كردند. اما رفته رفته با پيدايش آتش و فلز و گسترش امكانات، برخى بر برخى سلطه پيدا كردند و بسيارى از هدايت الهى دور شدند و آن يكپارچگى اوليه را از دست دادند.

 

اين بحران ها بيشتر در سرزمين هاى با تمدن كهن كه به طور عموم در منطقه خاورميانه بودند شكل گرفت. از اين رو بيشتر پيامبران و به ويژه پيامبران اولى العزم در اين مناطق مبعوث شدند. چنان كه در قرآن مجيد نيز مى خوانيم:
«كانَ النّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّناتُ بَغْياً بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللّهُ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ»78؛ «مردم، امتى يگانه بودند؛ پس خداوند پيامبران را نويد آور و بيم دهنده برانگيخت و با آنان، كتاب [خود ]را به حق فرو فرستاد تا ميان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند داورى كند. و جز كسانى كه [كتاب ]به آنان داده شد – پس از آن كه دلايل روشن براى آنان آمد – به خاطر ستم [و حسدى ]كه ميانشان بود [هيچ كس ]در آن اختلاف نكرد. پس خداوند آنان را كه ايمان آورده بودند، به توفيق خويش، به حقيقت آنچه كه در آن اختلاف داشتند هدايت كرد و خدا هر كه را بخواهد به راه راست هدايت مى كند».

 

 

براى توضيح بيشتر نظر شما را به مطالب زير جلب مى كنيم:
يكى از لوازم نبوت عامه اين است كه هيچ مردمى بدون راهنما نيستند و ممكن نيست خداوند ملتى را بدون راهنما، رها كند زيرا خدا مربى و مدبر انسان است و انسان مسافرى است كه عوالمى را پشت سر گذاشته و عوالمى پيش روى دارد انسان بدون راهنمايى وحى نمى داند از چه عوالمى آمده است و به كدام عوالم مى رود قرآن كريم در اين مورد مى فرمايد هيچ امتى بدون بيم دهنده نخواهد بود «إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلاّ خَلا فِيها نَذِيرٌ»79.

 

 

انفكاك بشريت و نبوت ممكن نيست يا خود پيغمبر در يك جامعه معين به سر مى برد و يا نماينده و جانشين او و يا كتاب و تعاليمش.
درباره اين كه آيا در غرب پيامبرى ظهور كرده است يا نه؟ بايد گفت ممكن است در آن مناطق، جمعيتى نبوده و يا اگر بوده ما دليلى نداريم كه خداوند براى آنها انبيايى نفرستاده است چون انبيايى كه آمار و نامشان در قرآن و جوامع روايى هست معدود هستند و نام همگى را در دسترس نداريم. خداى سبحان مى فرمايد:
«مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنا عَلَيْكَ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَيْكَ»80؛ «ما پيش از تو رسولانى فرستاديم سرگذشت گروهى از آنان را براى تو باز گفته و گروهى را براى تو بازگو نكرده ايم».

 

لذا شايد در غرب نيز انبيايى بوده اند كه در قرآن قصه آنان نيامده است و علت عدم ذكر نام و قصه به جهت بيان سرگذشت پيامبران بزرگ و تمدن ساز بوده، به طورى كه نيازى به طرح داستان ديگر پيامبران نبوده است. آنان در قرآن چه بسا، عدم حضور احتمالى پيامبران و با جانشينان آنان در برخى مناطق بيشتر در اثر موانعى بوده كه دشمنان و زورمداران، در راه گسترش دعوت انبياء بوجود آورده بودند. لذا گناه محروميت بسيارى از مردم از هدايت انبياء بگردن كسانى است كه جلو گسترش دعوت ايشان را گرفته اند.81

 

البته در اين صورت به طور قطع مى توان گفت؛ خداوند متعال در دنيا هيچ گروه و امتى را عذاب نخواهد كرد مگر اينكه پيام وحى براى آنان قابل دسترسى باشد. چنان كه در قرآن مجيد مى خوانيم:
«وَ ما كانَ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرى حَتّى يَبْعَثَ فِي أُمِّها رَسُولاً يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِنا وَ ما كُنّا مُهْلِكِي الْقُرى إِلاّ وَ أَهْلُها ظالِمُونَ»82؛ «و پروردگار تو [هرگز ]ويرانگر شهرها نبوده است تا [پيشتر] در مركز آنها پيامبرى برانگيزد كه آيات ما را بر ايشان بخواند، و ما شهرها را – تا مردمشان ستمگر نباشند – ويران كننده نبوده ايم».

 

 

و همچنين اگر به جهت سلطه سران شرك و كفر از وحى الهى محروم باشند از مستضعفان به شمار خواهند آمد و در قيامت، مشمول رحمت الهى قرار خواهند گرفت. چنان كه در قرآن مجيد مى خوانيم:
«إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَ لا يَهْتَدُونَ سَبِيلاً»83؛ «مگر آن مردان و زنان و كودكان فرودستى كه چاره جويى نتوانند و راهى نيابند».

 

اهميت استراتژيك خاورميانه:

علت اينكه بيشتر پيامبرانى كه در قرآن نام آنها آمده از منطقه خاورميانه مى باشد اين است كه خاورميانه محل تلاقى سه قاره بزرگ آسيا، اروپا و آفريقا و مشتمل بر قلمروها و آبراه هايى است كه در زمره پراهميت ترين مناطق ژئواستراتژيك جهان مى باشد. اهميت استراتژيك و نظامى خاورميانه به لحاظ مجاورت با دو اقيانوس اطلس و هند و وجود درياهايى مانند درياى مديترانه، درياى احمر، درياى خزر، درياى سياه و همچنين خليج فارس، از ديرباز مورد توجه كانون هاى قدرت جهانى بوده است.

 

علاوه بر اين كه وجود كانال ها و تنگه هاى استراتژيكى چون كانال سوئز (محل اتصال درياهاى مديترانه و سرخ در مصر)، تنگه هرمز (محل اتصال خليج فارس و درياى عمان)، تنگه هاى بسفر و داردانل (در شمال غرب تركيه)، تنگه باب المندب (درياى سرخ به خليج عدن در جنوب غربى عربستان)، تنگه جبل الطارق (اتصال درياى مديترانه با اقيانوس اطلس)، نقش برجسته خاورميانه را دو چندان كرده است. به همين جهت خاورميانه از نخستين خاستگاه هاى تمدن جهان بوده است. بسيارى از باورها و آيين هاى جهان از اينجا برخواسته اند و زادگاه اديان مهمى چون يهوديت، مسيحيت و اسلام شده است و اماكن متبركه اين سه دين نيز در اين منطقه قرار دارد.

 

نام پيامبران:
تعداد پيامبران الهى بنا بر قول مشهور، يكصد و بيست و چهارهزار نفر است ولى نام هاى تعداد كمى از آنان در قرآن آمده است. زيرا بيشتر پيامبران، صاحب شريعت مستقل نبوده اند؛ بلكه دعوت كننده به شريعت پيامبر اولى العزم ديگر بوده اند و بسيارى از پيامبران، بر يك شهر يا روستا و يا حتى برخى بر يك خانواده مبعوث بوده اند و برخى از آنها مبعوث بر كسى نبوده اند و مأمور به تبليغ نبوت خود به كسى نبوده اند84 گرچه مورد اخير را برخى نپذيرفته اند.

 

اسامى پيامبرانى كه در قرآن آمده است عبارتند از: آدم، نوح، ادريس، هود، صالح، ابراهيم، لوط، اسماعيل، اليسع، ذوالكفل، الياس، يونس، اسحاق، يعقوب، يوسف، شعيب، موسى، هارون، داوود، سليمان، ايوب، زكريا، يحيى، اسماعيل صادق الوعد، عيسى و محمد صلى الله عليه و آله.

 

برخى هم پيامبريشان محل بحث است كه عبارتند از: ذى القرنين، عمران پدر مريم و عُزير.
برخى آيات هم اوصاف پيامبرانى را ذكر كرده و اسم آن پيامبر نيامده مثل آيه 243 و 246 بقره كه به ترتيب در مورد حزقيل و اشموئيل است و يا آيه 259 بقره كه در مورد ارميا يا عُزير مى باشد. همچنين آيه 65 كه در مورد خضر مى باشد اگر چه پيامبرى جناب خضر محل بحث است.85

 

در روايات نيز نام برخى انبياء آمده است همچون شعيا؛ حيقوق يا حبقوق، دانيال، جرجيس و حنظله و خالد.86

78. بقره 2، آيه 213.
79. فاطر 35، آيه 24.
80. غافر 40، آيه 78.
81. مصباح يزدى، آموزش عقايد، ج 2.
82. قصص 28، آيه 59.
83. نساء 4، آيه 98.
84. كافى، ج 1، ص 245.
85. الميزان، ج 2، ص 140.
86. ر.ك: بحارالانوار، ج 12 و 14 ؛ مفاتيح الجنان، دعاى عمل ام داود.

منبع: سایت هدانا برگرفته از پرسمان،  پرسش ها و پاسخ ها «قرآن شناسی».

حتما بخوانيد

 

ویژه نامه قرآن پژوهی

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.