وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

احکام اجاره و سر قفلی

2

احکام اجاره و سر قفلی

احکام اجاره و سر قفلی

مطابق نظر آيت الله خامنه اي

مطابق نظر آيت الله خامنه اي

اجاره‏

اجوبه الاستفتائات
س 1638: اگر کاری که انسان برای مردم انجام می‏دهد از کارهایی باشد که فعالیت بدنی و فکری زیادی نخواهد و هزینه مادی هم نیاز نداشته باشد در صورتی که از طرف نهادهای مربوطه قیمت مشخصی تعیین نشده باشد و میانگین زمان صرف شده برای انجام آنها هم معیار عامی برای قیمت گذاری آنها نباشد، ملاک تعیین دستمزد کارهای مزبور به‌طوری که منجر به اجحاف به مشتری نشود، چیست؟
ج: اجرت اين قبيل امور موکول به نظر عرف است و توافق دو طرف معامله بر مقدار معيّنی که مورد رضايت آنان است اشکال ندارد.

س 1639: اینجانب خانه‏ای را اجاره کردم و سپس متوجه شدم که مقداری از پول خرید آن، از مال ربا بوده است، وظیفه من چیست؟
ج: تا زمانی که نمی‏دانيد موجر خانه را با عين مال ربا خريده است، تصرّف در آن اشکال ندارد.

س 1640: مؤسسه دولتی که در آن مشغول به کار هستم مرا برای یک مأموریت دو ماهه به خارج از کشور فرستاد و مبلغی ارز به عنوان اجرت این مأموریت به من داد که آن را از بانک مرکزی به قیمت بسیار ارزان تهیه نمودم، ولی به علل مشخصی مأموریت من بیشتر از یک ماه طول نکشید، بعد از مراجعت نصف ارز باقی‌مانده را به قیمتی بسیار بیشتر از قیمت خرید فروختم و الآن می‏خواهم با پرداخت آنچه بر عهده‏ام است به خزانه دولت، خود را برئ‏الذمّه نمایم، آیا مبلغی که برای خرید ارز پرداخته‏ام بر عهده من است یا مبلغی که با فروش آن بدست آورده‏ام؟
ج: اگر آن اجرت برای روزه ای مأموريت به شما داده شده باشد، ضامن مبلغی که نسبت به روزهای باقی‏مانده زياد آمده، می‏باشيد و بايد عين آن و يا معادل قيمت کنونی آن را به دولت برگردانيد.

س 1641: شخصی بین صاحب کار و کارگران واسطه است، به این صورت که صاحب کار پولی را به عنوان دستمزد آنان به او می‏دهد و او هم مبلغی کمتر از آن را به کارگران می‏پردازد، این عمل او چه حکمی دارد؟
ج: واسطه اگر از جانب صاحب کار وکيل باشد واجب است، مقدار اضافه بر آن مبلغ را به مالک بپردازد و جايز نيست در آن تصرّف کند مگر آنکه علم به رضايت مالک داشته باشد.

س 1642: شخصی قطعه زمین موقوفه ‏ای را از متولّی شرعی و قانونی آن به مدّت ده سال اجاره کرده است و اجاره نامه رسمی هم در مورد آن تنظیم شده است، ولی بعد از فوت موجر، جانشین او ادعا می‏کند که متولّی سفیه بوده و اجاره او باطل است، این مسأله چه حکمی دارد؟
ج: تا زمانی که که بطلان تصرّفات موجر در زمين موقوفه ثابت نشده، اجاره دادن زمين توسط او محکوم به صحّت‏ است.

س 1643: شخصی مغازه‏ای از موقوفات مسجد جامع را به مدّت معلومی اجاره کرده است، ولی بعد از انقضاء مدّت اجاره، علاوه بر اینکه چند سال است اجاره مغازه را نپرداخته، از تخلیه آن هم خودداری می‏کند و در برابر تخلیه آن چند میلیون مطالبه می‏کند، آیا جایز است این مبلغ از اموال موقوفه مسجد به او پرداخت شود؟
ج: مستأجر بعد از پايان مدّت اجاره در عين مستأجره حقّی ندارد، بلکه بر او واجب است مغازه را تخليه نموده و به متولّی آن تحويل دهد ولی اگر از نظر قانونی، حقّی برای او منظور شده می‏تواند مطالبه کند و پرداخت آن از موقوفات مسجد مانعی ندارد.

س 1644: شخصی منزلی را به مبلغ معیّنی و برای مدّت مشخصی اجاره کرده، سپس مبلغی را به عنوان اجاره آن خانه برای مدّت مشخص دیگری بعد از پایان مهلت مقرّر، پیشاپیش به موجر پرداخت نموده که بیشتر از مقدار اجاره قبلی است، به این شرط که مالک تا مدّت معیّنی از او تقاضای تخلیه خانه را نکند و الا باید اجاره مدّت دوم راهم هنگام تخلیه مانند اجاره مدّت اول حساب کند و مبلغ مازاد را به او برگرداند ولی مالک قبل از پایان مدّت مزبور از او تقاضای تخلیه خانه را نمود و از بازگرداندن مبلغ اضافی هم خودداری کرد، حکم این مسأله چیست؟ و آیا جایز است مالک، مبلغی را از مستأجر در برابر هزینه رنگ کاری خانه بگیرد، با آنکه هیچ قراردادی در این زمینه بین آنان وجود ندارد؟
ج: در صورتی که در ضمن عقد اجاره شرط کرده باشند که اگر موجر قبل از موعد مقرّر تقاضای تخليه خانه را بنمايد، مستأجر بعد از پايان مدّت اجاره فقط موظّف به پرداخت همان اجاره زمان اول برای مدّت اجاره دوم است، موجر حق ندارد بر خلاف شرط خود مبلغ بيشتری را مطالبه کند و اگر مبلغی اضافی دريافت کرده بايد به مستأجر برگرداند و آنچه را هم صِرف رنگ‌کاری و تعمير خانه نموده، بر عهده مستأجر نيست.

س 1645: شخصی دو اتاق را از مالک آنها به مبلغ معیّنی برای هر ماه اجاره کرده و موجر هم کلیدها را در اختیار او گذاشته و در نتیجه مستأجر مبادرت به حمل اثاثیه و لوازم منزل به آن دو اتاق نموده است. پس از آن به قصد آوردن خانواده اش رفته ولی برنگشته است، موجر نیز هیچ‌گونه اطلاعی در مورد او و علت برنگشتن وی ندارد، آیا موجر حق تصرّف در اتاقها را دارد؟ همچنین نسبت به اثاث و لوازم خانگی مستأجر چه تکلیفی دارد؟
ج: اگر اجاره بر وجه صحيح شرعی محقق نشده باشد مانند اينکه مدّت را تعيين ننموده ‏اند مستأجر حقّی در متعلّق اجاره ندارد بلکه اختيار آن در دست مالک است و می‏تواند هر گونه که بخواهد در آن تصرّف کند، ولی اثاث مستأجر در نزد او امانت است و بايد آن را حفظ نمايد و هنگام بازگشت او می‏تواند اجرت‌المثل اتاق را در مدّتی که با بستن درب آن و گذاشتن لوازم در آن تصرّف کرده، از مستأجر مطالبه کند، ولی در صورتی که اجاره به نحو صحيح شرعی محقق شده باشد، مالک بايد منتظر پايان مدّت اجاره بماند و حق مطالبه اجاره تمام آن مدّت را از مستأجر دارد و بعد از پايان مدّت، مستأجر ديگر حقی در آن خانه نداشته و مانند حالتی است که اجاره از اصل باطل باشد.

س 1646: ما جمعی از کارکنان یک شرکت هستیم که در ساختمانی که شرکت آن را از مالکش اجاره کرده زندگی میکنیم، در حال حاضر وکیل مالک ادّعا می‏کند که بین شرکت و مالک، راجع به مبلغ اجاره اختلاف وجود دارد و او تا صدور حکم دادگاه راضی به اقامه نماز و تصرّفات دیگر در آن نمی باشد، آیا اعاده نمازهای گذشته واجب است یا اینکه عدم اطلاع از موضوع، رافع تکلیف است؟
ج: بعد از تحقّق صحيح اجاره، تا مدّت آن پايان نيافته است، تصرّفات کارمندان شرکت در آن ساختمان احتياج به اجازه و موافقت جديد مالک ندارد و نماز خواندن در آن صحيح است، همچنين بر فرض بطلان اجاره يا انقضاء مدّت آن، اگر کارکنان بر اثر بی‏اطلاعی در آن نماز خوانده باشند، نمازهای آنان صحيح است و اعاده آن واجب نيست.

س 1647: کارمندی در محل کارش خانه‌ای دارد که آن را اجاره داده و خودش در یکی از خانه‌های مسکونی مؤسسه‌ای که در آن کار می کند ساکن شده است، در حالی که این کار او خلاف قانونی است که تصریح می کند به اینکه اگر کسی مالک خانه‌ای باشد، حق استفاده از خانه‏های سازمانی وابسته به مؤسسه را ندارد، در صورتی که مستأجر بداند که کارمند بر خلاف قانون مؤسسه عمل کرده است، چه تکلیفی دارد؟
ج: استفاده از خانه‌های مسکونی وابسته به مؤسسه توسط افرادی که واجد شرايط نيستند، جايز نيست. ولی اين که کارمند ملک شخصی خود را به ديگری اجاره دهد و يا فرد ديگری آن را از او اجاره کند و همچنين تصرّفات مستأجر در آن ملک اشکال ندارد.

س 1648: مالک با مستأجر شرط کرده که در صورت عدم تخلیه خانه پس از پایان مدّت اجاره، باید برای هر روز مبلغی بیشتر از اجرت المثل آن زمان را بپردازد، آیا مستأجر که در ضمن عقد اجاره متعهد به پرداخت این مبلغ گردیده، باید آن را بپردازد؟
ج: وفا و عمل به شرطی که در ضمن عقد لازم، ذکر شده واجب است.

س 1649: شخصی مکانی را به دو نفر به نحو مشاع اجاره داده است، مشروط به اینکه آن دو مستأجر آن را بدون اجازه موجر به دیگری اجاره ندهند، ولی یکی از آن دو بدون اجازه موجر سهم خود را به شریک خود واگذار کرده است، آیا انتقال به غیر بر این مورد صدق می کند؟
ج: انتقال به غير بر آن صدق می‏کند مگر آنکه قرينه‏ ای وجود داشته باشد که موجب انصراف شرط از مورد انتقال به شريک ديگر شود.

س 1650: سهمی از آب و زمین را برای مدّت چهار سال اجاره کردم، به این شرط که موجر در ابتدای سال دوم حق فسخ داشته باشد، ولی موجر تا پایان سال دوم اقدام به فسخ نکرد و بلکه اجرت سال سوم را هم دریافت نموده و بابت آن رسید داد، آیا موجر یا کسی که مدّعی خرید آن ملک است، حق دارد قبل از انقضاء مدّت اجاره در عین مستأجره تصرّف و دخالت کند؟
ج: اگر موجر در زمانی که حق فسخ داشته عقد اجاره را فسخ نکند. بعد از آن جايز نيست آن را فسخ نمايد و اگر ملک را بعد از پايان مهلت خيار به شخص ديگری بفروشد، موجب بطلان عقد اجاره نمی‏شود، بلکه مالک جديد بايد منتظر بماند تا مدّت اجاره به پايان برسد.

س 1651: شخصی دو مغاره را اجاره کرده است به این شرط که از آنها برای فروش مواد غذایی استفاده کند، این شرط در قرارداد هم ذکر شده ولی مستأجر به آن عمل نکرده است، آیا این کار او در آن مغازه‌ها حلال است؟ و آیا موجر بر اثر تخلف شرط، حق فسخ اجاره را دارد؟
ج: بر مستأجر واجب است طبق شرط مالک، عمل کند و در صورتی که تخلّف نمايد مالک بر اثر تخلّف شرط حق فسخ دارد.

س 1652: من در یکی از مؤسسات کار می‏کنم، مسئول مؤسسه متعهد شده که علاوه بر حقوق ماهیانه، آنچه را که امروزه متعارف است مثل تأمین مسکن، تعطیلات متعارف و بیمه اجتماعی، برایم تأمین نماید، ولی او بعد از گذشت چند سال به تعهدات خود عمل نکرد و چون قرارداد کتبی هم در این رابطه در اختیار ندارم قادر به استیفای حق خود نیستم. آیا شرعاً مجاز هستم که حقوق خود را از راههای قانونی مطالبه کنم؟
ج: استيفای حق از طريق مراجع قانونی، منعی ندارد.

س 1653: شخصی زمین زراعی موقوفه‏ای را که با آب باران آبیاری می‏شده به مبلغ معیّنی اجاره کرده است ولی با توجه به اینکه بر اثر اتکاء به آب باران محصول کمی داشته، مبادرت به تبدیل آن به زمین آبی نموده و برای این کار مبالغ زیادی خرج کرده است، آیا با این وضعیت، او باید اجاره زمین آبی را بپردازد یا اجاره زمین دیمی را که با آب باران آبیاری می‏شود؟ و اگر این کار با کمک بخش دولتی انجام گرفته باشد چه حکمی دارد؟ و اگر واقف در وقف آن کیفیت مصرف اجاره را مشخص کرده باشد، به این صورت که مال الاجاره سالانه برای برپایی مجلس عزاداری حضرت سیدالشهداء(علیه‌السلام) به مدّت ده روز مصرف شود، آیا باید مال الاجاره در خصوص موردی که واقف معیّن کرده مصرف شود؟ و در صورتی که متولّی موقوفه از گرفتن اجاره زمین از مستأجر خودداری کند، آیا جایز است آن را به اداره اوقاف بپردازد؟
ج: حفر چاه يا قنات و امثال آن برای آبياری زراعت بجای استفاده از آب باران، اگر بعد از تحقّق اجاره به‌طور صحيح باشد، موجب زيادی يا کمی اجرتی که تعيين شده است، نمی‏شود اعم از اينکه اين کار با نفقه متولّی وقف صورت گرفته باشد و يا بخش دولتی و يا با هزينه خود مستأجر. ولی اگر قبل از عقد اجاره و يا بعد از پايان مدّت اجاره سابق و قبل از تجديد مدّت آن صورت گرفته باشد واجب است متولی زمين موقوفه با ملاحظه همه امکاناتی که برای زمين فراهم کرده، اجاره آن را به قيمت عادلانه روز مشخص کند و مال‏الاجاره بايد در همان موردی که واقف، تعيين کرده صرف شود و مقدار اجاره وقف موکول به نظر متولّی شرعی است که بايد با ملاحظه نفع و مصلحت وقف در هنگام اجاره دادن صورت بگيرد و تصرّف در وقف هم بدون اجاره کردن از متولی شرعی وقف و بدون تحصيل اجازه و اذن او جايز نيست و غصب محسوب می‏شود و مجرّد پرداخت مبلغ اجاره به اداره اوقاف يا هر صندوق ديگری برای جواز تصرّف در وقف کافی نيست ولی اگر متولّی وقف در طول مدّت اجاره از دريافت مبلغ اجاره خودداری کند، استمرار بهره‏برداری مستأجر از آن اشکال ندارد و در اين صورت مال الاجاره با هماهنگی اداره اوقاف بايد صرف جهت وقف گردد.

س 1654: اگر مستأجر از موجر بخواهد که اصلاحات وتغییراتی در عین مستأجره ایجاد کند، مخارج آن بر عهده چه کسی است؟
ج: اگر عين مستأجره به همان صورتی که در زمان انعقاد عقد اجاره بوده باقی باشد، پذيرش درخواست مستأجر مبنی بر ايجاد بعضی از اصلاحات و تغييرات درآن بر موجر واجب نيست، ولی در صورتی که تقاضای او را بپذيرد، همه هزينه‏های اصلاح و تعمير و ايجاد بعضی از تغييرات در آن بر عهده خود اوست و درخواست مستأجر از مالک برای انجام آن امور موجب نمی‏شود که ضامن آن هزينه‏ ها باشد.

س 1655: شخصی از فردی تقاضا نموده که در مجلس عزاداری مقداری قرآن قرائت کند و مبلغی را هم به عنوان اجرت به او داده است، ولی این فرد فراموش کرده که هنگام قرائت قرآن کسی را که به او پول داده نیت کند، لذا بعد از فراغت از آن می خواهد کسی را که وصیت به قرائت قرآن نموده نیت کند، آیا این کار او صحیح است؟ و آیا استحقاق اجرت را دارد یا خیر؟
ج: در صورتی که در اثناء قرائت، نيّت او آن فرد نباشد، احتساب آن بعد از قرائت برای کسی که وصيت به خواندن قرآن نموده، صحيح نيست و استحقاق اجرت ندارد.

س 1656: همراه دلاّلی برای دیدن منزلی رفتیم که پس از بازدید، از خرید آن منصرف شدیم، سپس با شخص دیگری به دیدن همان منزل رفتیم و بدون اینکه دلاّل توسط فروشنده یا خریدار مطلع شود خانه را معامله کردیم، آیا دلاّل در این رابطه حقّی دارد یا خیر؟
ج: دلاّل حق دارد در برابر راهنمايی و همراهی کردن مشتری برای نشان دادن منزلی که در معرض فروش گذاشته شده، مطالبه اجرت کند، ولی در صورتی که واسطه در انجام معامله نباشد و در اين ارتباط نقشی نداشته باشد، حق مطالبه اجرت در برابر تحقّق معامله بين فروشنده و خريدار را ندارد و اگر در اين زمينه قانون ومقرّراتی وجود داشته باشد بايد مراعات گردد.

س 1657: شخصی برای فروش منزل خود به بنگاه معاملات ملکی مراجعه نموده و با کمک بنگاه موفق به یافتن مشتری و تعیین قیمت خانه شده است، ولی مشتری برای فرار از پرداخت حق دلاّلی، معامله را بدون واسطه با خود فروشنده انجام داده است، آیا پرداخت اجرت دلاّل بر عهده مشتری و فروشنده است؟
ج: مجرّد مراجعه به دلاّل موجب استحقاق او برای گرفتن اجرت معامله نمی‏شود، ولی اگر اقدام به انجام عملی برای هر يک از دو طرف معامله نموده باشد، مستحق گرفتن اجرةالمثل آن عمل از کسی که کار را برای او انجام داده می‏باشد.

س 1658: شخصی مغازه‌ای را برای مدّت معیّن و به مبلغ مشخصی اجاره کرده است ولی بعد از گذشت مدّتی آن را فسخ نموده. آیا فسخ اجاره، توسط او صحیح است؟ و بر فرض صحّت‏ فسخ، آیا موجر مستحق دریافت اجاره‌ی روزهای قبل از فسخ هست یا خیر؟
ج: تا زمانی که مستأجر شرعاً حق فسخ نداشته باشد فسخ اجاره توسط او صحيح نيست و بر فرض ثبوت خيار برای او، اگر معامله را فسخ کند بايد اجاره روزهای قبل از فسخ را بپردازد.

س 1659: شخصی زمینی را برای زراعت اجاره نموده با این شرط که همه کارها و هزینه‏های حفر چاه عمیق و استخراج آب برای آبیاری زمین بر عهده او باشد، در نتیجه مستأجر بعد از طی مراحل قانونی و گرفتن اجازه برای حفر چاه به نام خودش، مبادرت به حفر چاه و استفاده از آن نموده، ولی مالک بعد از گذشت یک سال عقد اجاره را به‌طور یک‌جانبه لغو کرده است، چاه و لوازم و مخارج آن چه حکمی دارد؟ آیا در ملک مستأجر باقی است یا اینکه در ملکیت تابع زمین است؟
ج: تا زمانی که مدّت اجاره به پايان نرسيده، هيچ‌يک از دو طرف حق فسخ آن را ندارند، و به هر حال چاه تابع زمين و ملک صاحب آن است، مگر شرطی برخلاف آن شده باشد ولی ابزار و آلاتی که روی چاه نصب شده‏اند و همچنين چيزهايی که مستأجر با مال خودش خريداری کرده، ملک او هستند و در صورتی که در عقد اجاره توافق کرده باشند که او حق انتفاع از چاه را داشته باشد، حق او ثابت است.

س 1660: اگر صاحبان مؤسسات و شرکتهای خصوصی از پرداخت بعضی از امتیازات مالی و مزایای کارگران مشمول قانون کار که توسط مجلس شورای اسلامی تصویب و شورای نگهبان آن را تأیید کرده است، خودداری کنند، تکلیف چیست؟
ج: واجب است کارفرمايان به همه تعهدات مربوط به حقوقی که کارگران و کارمندان طبق مقرّرات و ضوابط قانونی از آن برخوردارند، عمل نمايند و کارگران حق دارند، حقوق قانونی خود را مطالبه کنند.

س 1661: آیا جایز است دو اداره دولتی با یکدیگر به این صورت قرارداد ببندند که قسمتی از ساختمان مربوط به یکی از آنها تا مدّت معیّنی در اختیار اداره دیگر قرار بگیرد مشروط بر اینکه آن اداره مقداری از بودجه خود را تا زمان تخلیه ساختمان بعد از انقضاء مهلت اجاره به حساب اداره اول واریز کند؟
ج: اگر اينکار با عقد صحيح اجاره و با موافقت مسئول قانونی آن ساختمان انجام پذيرد اشکالی ندارد و شرط ضمن عقد اجاره اگر خلاف شرع نباشد نافذ است.

س 1662: آنچه امروزه در بین مردم متعارف شده که هنگام اجاره دادن خانه مبلغی را جلوتر می گیرند، از نظر شرعی چه وجهی دارد؟
ج: در صورتی که مالک، خانه خود را به مدّت معيّن و اجرت مشخصی اجاره بدهد به اين شرط که مستأجر مبلغی را به عنوان قرض به او بپردازد، اشکال ندارد هرچند مالک با توجه به آن مبلغ اجاره خانه را از اجرت ‏المثل آن کمتر قرار دهد، ولی اگر از مستأجر قرض بگيرد به اين شرط که خانه خود را مجانی در اختيار او قرار دهد و يا خانه‏ اش را به اجرت المثل يا کمتر و يا بيشتر از آن به او اجاره بدهد، به‌طوری که آنچه در ابتدا بين آن دو محقق می‏شود قرض دادن و قرض گرفتن باشد و اجاره‏دادن خانه به مستأجر و يا قراردادن آن در اختيار او به عنوان شرط در قرض باشد، همه اين موارد حرام و باطل هستند.

س 1663: آیا مؤسسه حمل و نقلی که با دریافت اجرت معیّنی اقدام به حمل و رساندن کالا به مشتری می‏کند در صورتی که کالا در راه بر اثر سرقت یا آتش سوزی تلف شود و یا خسارت ببیند، ضامن کالاست؟
ج: اگر مؤسسه‏ ای که برای حمل و رساندن کالا به مقصد اجير شده، مبادرت به حفظ آن کالا به‌طوری که در حمل و نقل آن متعارف است، نموده باشد و در اين زمينه مرتکب هيچ‌گونه تعدّی و تفريطی نشده باشد، تا زمانی که شرط ضمان نشده ضامن نيست و الا ضامن است.

س 1664: اگر بعد از آنکه چوپان گله گوسفندان را در آغل قرار داد و درب آن را بست و به خانه‏ اش که در سه فرسخی آغل قرار دارد رفت، گرگ در شب وارد آن شود و گوسفندان را بدرد، آیا چوپان ضامن آنهاست؟ بر اساس قرارداد باید هفت رأس از آن گوسفندان به عنوان اجرت به چوپان پرداخت شود، آیا در این حالت کسی که چوپان را برای چراندن گوسفندان اجیر کرده، باید اجرت او را بپردازد؟
ج: اگر چوپان مسئول حراست از آغل گوسفندان در شب نبوده و در ارتباط با وظيفه خود در حفظ گوسفندان مرتکب هيچ‌گونه تعدی و تفريطی هم نشده، ضامن نيست و مستحق مطالبه همه اجرت خود برای چراندن آنها می‏باشد.

س 1665: شخصی خانه ‏ای دارد که همسایه اش به‌طور مجانی و بدون اجاره یا بیع و یا رهن در آن به مدّت طولانی سکونت دارد، بعد از فوت مالک، ورثه او خانه را از آن فرد مطالبه می‏کنند ولی او از تحویل آن به آنها خودداری نموده و ادّعا می‏کند که خانه برای خود اوست و از طرفی دلیلی هم برای اثبات ادعای خود ندارد، این مسأله چه حکمی دارد؟
ج: اگر ورثه از طريق شرعی ثابت کنند که خانه، ملک مورّث آنان بوده و يا کسی که در حال حاضر، خانه در تصرّف اوست به آن اعتراف نمايد ولی ادّعا کند که خانه به سببی از مالک آن به او انتقال پيدا کرده، تا وقتی که ادّعای خود را از طريق شرعی ثابت نکرده است، بايد خانه را به ورثه مالک برگرداند.

س 1666: شخصی ساعت خود را برای تعمیر به ساعت سازی داده و بعد از مدّتی ساعت از مغازه به سرقت رفته است، آیا صاحب مغازه ساعت‏سازی ضامن آن است؟
ج: اگر صاحب مغازه در نگهداری ساعت کوتاهی نکرده باشد، ضامن نيست.

س 1667: در اینجا یک شرکت خصوصی وجود دارد که مبادرت به وکالت از شرکتهای خارجی برای فروش کالاهای آنها می‏کند و در برابر آن درصدی از پول کالاها را برای خود بر می دارد، آیا شرعاً گرفتن این درصد جایز است؟و اگر یکی از کارمندان دولت با آن شرکت همکاری داشته باشد،جایز است مقداری از آن درصد را بگیرد؟
ج: اگر اين مقدار به عنوان اجرت وکالت در فروش کالای شرکتهای خارجی يا داخلی دولتی يا غير دولتی گرفته شود،گرفتن آن برای وکيل فی‌نفسه اشکال ندارد، ولی کارمند دولتی حق دريافت اجرت ديگر و يا هديه در برابر ارائه خدمات دولتی که در برابر آن حقوق می‏گيرد را ندارد.

مطابق نظر آيت الله خامنه اي

مطابق نظر آيت الله خامنه اي

احکام سرقفلی‏

اجوبه الاستفتائات
س 1668: آیا مستأجری كه مغازه‏ای را برای تجارت در آن و یا كار دیگری به مدّت معیّنی اجاره كرده، جایز است بعد از پایان مهلت اجاره در صورتی كه مالك آن را تجدید نكند، از تخلیه مغازه خودداری نموده و حق سرقفلی را مطالبه نماید؟ و آیا با توجه به اینكه حق واگذاری عین مستاجره را به كس دیگری ندارد، جایز است نسبت به آن، ادّعای حق شغل و حرفه كند؟
ج: مستأجر حق ندارد بعد از انقضاء مدّت اجاره، عين مستأجره رادر تصرف خود نگهدارد و از تسليم آن به مالك خودداری كند، ولی اگر نسبت به آن حق سرقفلی داشته باشد كه از مالك به او منتقل شده و يا مغازه از مكانهايی باشد كه از نظر قانونی برای مستأجر در آن حقی ايجاد می‏شود، در اين صورت می‏تواند عوض حق خود را از مالك مطالبه كند.

س 1669: اینجانب یك مكان تجاری را اجاره كردم و مبلغی را برای دستیابی به حق سرقفلی به مالك آن پرداخت كردم و مبلغ زیادی را هم برای برق كشی و سنگ‏فرش‏كردن زمین آن و امور دیگر خرج كردم و مقداری هم برای گرفتن پروانه كار پرداختم، بعد از گذشت ده سال ورثه مالك خواهان استرداد آن مكان شده اند، آیا بر من واجب است كه با تخلیه مغازه خواسته آنان را اجابت كنم؟ و بر فرض وجوب تخلیه، آیا جایز است اموالی را كه برای آن مكان هزینه كرده‏ام از آنان مطالبه كنم؟ و آیا حق مطالبه عوض سرقفلی به قیمت روز را دارم؟
ج: وجوب تجديد اجاره بر مالك يا جواز مطالبه تخليه و لزوم انجام آن و همچنين ضمان اموالی كه برای مكان استيجاری خرج شده، تابع قوانين جاری كشور و يا شرايط مذكور در ضمن عقد اجاره بين موجر و مستأجر است و امّا سرقفلی آن مكان در صورتی كه از مالك بر وجه شرعی به مستأجر منتقل شده باشد و يا به مقتضای قانون برای او ثابت باشد، حق مطالبه آن به قيمت روز را دارد.

س 1670: مالك یكی از شركتها ساختمانی را اجاره داده بدون آنكه از مستأجر چیزی در برابر سرقفلی آن بگیرد، آیا هنگام تخلیه ساختمان توسط مستأجر باید مبلغی را به عنوان سرقفلی به او بپردازد؟ و اگر موجر آن را به مستأجر بفروشد، آیا باید مبلغی را به عنوان حق سرقفلی از قیمت آن كم نماید؟
ج: تا زمانی كه سرقفلی آن به وجه مشروعی مانند خريد يا صلح يا شرط ضمن عقد لازم و يا طبق قانونی كه تصريح به آن كند، ملك مستأجر نشده باشد، حق ندارد در برابر آن از مالك چيزی را مطالبه كند و همچنين اگر آن ساختمان را از مالك بخرد نمی‏تواند مبلغی را به عنوان عوض سرقفلی از قيمت آن كم نمايد.

س 1671: پدرم چند مغازه تجاری را برای سه تن از فرزندانش خریده و اسناد آنها را در همان زمان به نام آنان كرده است، در نتیجه آن مغازه ها در حال حاضر شرعا و قانونا متعلّق به آنان است. این مغازه‏ها قبل از وفات پدرم تحت تصرف او بودند و در آنها مشغول كسب و تجارت بود، آیا سرقفلی این مغازه ها فقط برای مالكین آنهاست یا اینكه سرقفلی آنها مستقل از ملك است و تعلّق به همه ورثه است؟
ج: سرقفلی مغازه ‏ها تابع ملك آن است و تا زمانی كه از طريق شرعی به شخص ديگری منتقل نشده اختصاص به مالك آن دارد.

س 1672: اگر مستأجر هنگام اجاره مغازه مبلغی را به عنوان سرقفلی به مالك بپردازد، آیا در صورتی كه مستأجر به هر علتی بخواهد آنجا را تخلیه كند، مالك فقط باید همان مقدار را به مستأجر بپردازد یا آنكه واجب است قیمت سرقفلی را به قیمت روز تخلیه به او بدهد؟
ج: اگر حق سرقفلی مغازه شرعا برای مستأجر باشد، می‏تواند قيمت فعلی آن را طبق قيمت عادلانه روز، مطالبه كند و بر مالك هم واجب است قيمت فعلی آن را به او بپردازد، ولی اگر مبلغی را نزد مالك به وديعه گذاشته تا هنگام تخليه آن مكان به او برگرداند در اين صورت فقط حق مطالبه معادل مبلغی را دارد كه هنگام اجاره آن مكان به مالك پرداخته است و نسبت به تفاوت ارزش پول احتياط در مصالحه است.

س 1673: اینجانب مغازه‏ای را از مالك آن اجاره كردم بدون آنكه مبلغی را در برابر سرقفلی آن بپردازم زیرا در آن زمان پرداخت سرقفلی در شهر ما متعارف نبود و الآن كه موجر فوت كرده و مغازه، ملك یكی از فرزندانش شده، درخواست تخلیه آن را دارد و از طرفی در خلال مدّت اجاره اقدام به انجام بعضی از كارها از قبیل كشیدن برق ، تلفن و تعویض درب و نگهداری آن نموده ام و مردم بر اثر معامله با من در این مكان به من بدهكار هستند، آیا بر من واجب است خواسته مالك فعلی را اجابت نموده و آن مكان را بدون آنكه استحقاق چیزی را داشته باشم تخلیه نموده و به او تحویل بدهم؟ و در صورتی كه حقّی داشته باشم مقدار آن چقدر است؟
ج: شما بعد از انقضاء مدّت اجاره قبلی حق نداريد بدون تجديد اجاره توسط مالك فعلی در آن تصرّف نماييد و از تسليم آن به او خودداری كنيد ولی لزوم پاسخ مثبت مالك فعلی به درخواست تجديد اجاره و يا جواز مطالبه تخليه محل و لزوم اجابت آن، تابع قوانين جاری يا شروط ضمن عقد است و امّا اينكه هنگام تخليه در برابر سرقفلی چيزی را مطالبه كنيد، با اين فرض كه در زمان انعقاد اجاره قبلی ثبوت حق سرقفلی برای مستأجر در آن منطقه متعارف نبوده و حق سرقفلی آن مكان هم از مالك به شما انتقال پيدا نكرده، بنابر اين در مقابل تخليه محل و تسليم آن به مالك فعلی آن، حق نداريد نسبت به سرقفلی آن چيزی از مالك مطالبه كنيد مگر آنكه قانون به شما اين اجازه را بدهد و امّا نسبت به كشيدن برق و تلفن و امور ديگری كه با هزينه خود انجام داده‏ايد همه آنها ملك شما هستند مگر آنچه را كه عرف يا قانون جاری بطور مجانی و يا در صورت پرداخت هزينه‏ های آن توسط مالك ، تابع ملك بداند.

س 1674: 1 – مكانی به مدّت بیست سال بطور مستمر به عنوان محل كار اجاره داده شده است آیا مستأجر در خلال مدّت اجاره یا بعد از انقضاء آن حق دارد حق سرقفلی مكان مزبور را با پرداخت مالیاتهای سرقفلی و رعایت همه امور قانونی به مستأجر دیگری واگذار كند؟ 2 – اگر سرقفلی آن مكان را به شكل رسمی و با رعایت همه ضوابط قانونی به مستأجر دیگری انتقال بدهد، آیا مالك حق دارد به سبب عدم قبول آن از مستأجر دوم بخواهد مكان مزبور را تخلیه كند؟
ج: اگر سرقفلی آن مكان از سوی مالك و يا طبق قانون به او منتقل نشده باشد حق فروش و واگذاری آنرا به غير، ندارد و اگر چنين كاری كند فضولی و متوقّف بر اجازه مالك است.

س 1675: مورّث من همه سهم خود از هتل و لوازم آن اعم از اعیان و حقوق را با من مصالحه كرده است، آیا این مصالحه شامل حق سرقفلی آن هتل هم می‏شود؟
ج: اگر حق سرقفلی هتل متعلّق به او باشد و مصالحه بر همه مايملك او در هتل اعم از اعيان و حقوق بدون استثناء چيزی صورت گرفته باشد، حق سرقفلی آن نيز داخل در اين مصالحه است.

س 1676: فردی مكانی را اجاره كرده است به این شرط كه هنگام مطالبه مالك، آن را تخلیه كند، بعد از انقضاء مدّت اجاره و درخواست مالك مبنی بر تخلیه آن، مستأجر حق سرقفلی آنرا مطالبه می كند، آیا پرداخت آن به او بر مالك واجب است؟
ج: در فرض مسأله كه شرط تخليه مكان توسط مستأجر هنگام مطالبه مالك شده است و ظاهرا حق سرقفلی از مالك به مستأجر منتقل نشده، حق مطالبه چيزی را نخواهد داشت مگر طبق قوانين نظام اسلامی.

س 1677: سر قفلی مكانی را كه اجاره داده ام به مبلغ معیّنی به مستأجر آن فروختم و او هم در برابر آن یك فقره چك به من داد كه به علت عدم وجود پول در حساب بانكی او موفق به نقد كردن آن نشدم، و مكان مزبور هنوز هم در اختیار مستأجر است و با آنكه من تاكنون پول سرقفلی را از او نگرفته ‏ام ادعای مالكیّت آن را می‏كند، آیا سرقفلی آن مكان متعلّق به اوست یا آنكه معامله سرقفلی بر اثر عدم دستیابی من به پول آن باطل است؟
ج: بعد از تحقّق معامله سرقفلی بر وجه صحيح ، مجرّد عدم موجودی در حساب صاحب چك كه آن را در برابر سرقفلی داده،موجب بطلان معامله آن نمی‏ شود بلكه حق سرقفلی متعلّق به مشتری است و فروشنده كه همان موجر است حق دارد مبلغ چك را از او مطالبه كند.

س 1678: اگر مستأجر هنگام تخلیه مغازه حق مطالبه عوض سرقفلی را داشته باشد، ولی مالك بر خلاف آنچه كه عرفا و قانونا متداول است از پرداخت آن خودداری كند، باقی ماندن مستأجر در آن ملك بدون رضایت مالك تا زمانی كه عوض سرقفلی را دریافت كند چه حكمی دارد؟ و بر فرض كه ماندن مستأجر در آن مكان جایز نباشد و غصب باشد، آیا در آمدی كه از آنجا بدست می آید شرعا حلال است؟
ج: تا زمانی كه تخليه مغازه را مشروط به پرداخت عوض سرقفلی به مستأجر نكرده باشند، مجرّد استحقاق مطالبه عوض سرقفلی هنگام تخليه مغازه، برای جواز استمرار تصرف در آن مكان بعد از پايان مدّت اجاره كافی نيست و به هر حال درآمد حاصل از كسب و كار در آن مغازه شرعا حلال است.

س 1679: شخصی مغازه‏ای را به مبلغ معیّنی اجاره نموده و مبلغ دیگری را هم به عنوان سرقفلی پرداخته است، سپس مالك شروع به زیاد كردن اجاره آن نموده تا اینكه به دو برابر اجاره اولیه رسیده است و در حال حاضر مستأجر قصد دارد مغازه را با سرقفلی بیشتری در اختیار مستأجر دیگری قرار دهد ولی مالك پانزده درصد سرقفلی را مطالبه می‏كند و قصد افزایش اجاره ماهانه را تا ده برابر دارد در حالی كه اجاره‌ی مغازه‏های مجاور كمتر ازآن مقدار است، آیا مالك شرعاً و قانوناً حق مطالبه درصد مذكور و اضافه كردن اجاره تا آن مقدار را دارد؟
ج: اگر سرقفلی مغازه متعلّق به مستأجر باشد و مجاز باشد آن را به هر كسی كه می‏خواهد منتقل كند، مالك حق ندارد چيزی از آنچه را كه مستأجر به عنوان عوض سرقفلی می‏گيرد از او مطالبه كند. ولی نسبت به مال الاجاره، تعيين مقدار آن بستگی به توافق مالك و مستأجر هنگام تجديد عقد اجاره دارد.

س 1680: اگر شخصی مغازه‏ای را اجاره كند و علاوه بر اجاره ماهانه مبلغی را به عنوان سرقفلی بپردازد و شرط نماید كه موجر هنگام تخلیه محل مبلغ سرقفلی را به قیمت فعلی آن بپردازد والاّ مستأجر حق خواهد داشت كه سر قفلی آن مكان را به شخص دیگری بفروشد و آنجا را برای او تخلیه نماید، آیا این شرط صحیح است؟ و آیا واجب است موجر با پرداخت قیمت كنونی آن به مستأجر و یا با رضایت به واگذاری آن مكان به دیگری، به آن شرط وفا كند؟
ج: اشتراط چنين شرطی در ضمن عقد اجاره اشكال ندارد و بر موجر واجب است كه به آن عمل كند و در صورتی كه راضی به خريد سرقفلی از مستأجر نشود، حق اعتراض به فروش آن به شخص ديگر و واگذاری مكان مزبور را به او ندارد.

س 1681: خانه‏ای را خریده‏ایم كه مغازه تجاری آن در اجاره شخص دیگری است و مالك، سرقفلی آن را به مستأجر فروخته و مستأجر مزبور هم حق خود را به شخص دیگری فروخته است، آیا درصورتی كه بعد از انقضاء مدّت اجاره از مستأجر اخیر تقاضای تخلیه مغازه را بكنیم باید عوض سرقفلی را ما به او بپردازیم یا مالك سابق و یا مستأجر قبلی كه پول سرقفلی را گرفته‏اند باید آن را به او بپردازند؟
ج: بعد از آنكه مستأجر اخير به نحو شرعی مالك سرقفلی مغازه شد، كسی كه در حال حاضر می خواهد آن را از او بخرد بايد قيمت سرقفلی را به او بپردازد.

اجوبه الاستفتائات.

لینک کوتاه مطلب: https://goo.gl/27uLkX

حتما بخوانيد



کلید: احکام اجاره و سر قفلی احکام اجاره و سر قفلی احکام اجاره و سر قفلی احکام اجاره و سر قفلی احکام اجاره و سر قفلی احکام اجاره و سر قفلی احکام اجاره و سر قفلی احکام اجاره و سر قفلی احکام اجاره و سر قفلی احکام اجاره و سر قفلی احکام اجاره و سر قفلی احکام اجاره و سر قفلی احکام اجاره و سر قفلی احکام اجاره و سر قفلی احکام اجاره و سر قفلی احکام اجاره و سر قفلی احکام اجاره و سر قفلی احکام اجاره و سر قفلی احکام اجاره و سر قفلی احکام اجاره و سر قفلی احکام اجاره و سر قفلی احکام اجاره و سر قفلی احکام اجاره و سر قفلی

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.

2 نظرات
  1. علی منصوریان می گوید

    باسلام من مستاجریکی از مغازه های مسجد هستم .آیا میتوان سرقفلی مغازه مسجد را خرید؟ ازچه ارگان یا سازمانی باید این اقدام را انجام دهیم؟

    1. حجت الاسلام دکتر مهدی طاها می گوید

      سلام علیکم
      تابع قرار دادی است که با متولی مسجد می بندید. با روحانی مسجد صحبت کنید و طبق قراردادی که دارید عمل کنید. و اگر مغازه ها وقفی است بر اساس وقف به سازمان اوقاف رجوع کنید.
      وفقکم الله لکل الخیر