پرستو، زنبور عسل، كركس، قورباغه در روایات

پرستو، زنبور عسل، كركس، قورباغه در روایات
1. در حديثى معتبر آمده است كه: روزى حضرت صادق عليه السلام در جايى نشسته بود. شخصى از آنجا عبور كرد در حالى كه پرستوى كشتهاى در دست داشت. حضرت برخاست وآن حيوان را از دست او گرفت و بر زمين زد وفرمود:
«آيا عالم شما دستور ذبح اين حيوان را داده، يا فقيه شما چنين سفارشى كرده است؟
پدرم از جدّش رسول خدا صلى الله عليه و آله خبر داد كه از كشتن شش حيوان نهى كرد: زنبورعسل، مورچه، قورباغه، هدهد، صرد، پرستو.
امّا زنبور عسل، ازآنرو كه پاكيزه مىخورد وپاكيزه دفع مىكند واين چيزى است كه خداوند به او وحى كرده كه نه از جنّ است ونه از اِنس، آنجا كه فرمايد: (وَأَوْحَى رَبُّکَ إِلَى النَّحْلِ)[4] وامّا مورچه، زيرا در زمان حضرت سليمان عليه السلام قحطى شد، آن حضرت همراه يارانش براى طلب باران به خارج شهر رفتند. ناگاه آن حضرت مورچهاى را ديد كه بر روى پاهاى خود ايستاده ودستانش را به سمت آسمان بلند كرده ومىگويد : «پروردگارا، ما از جمله مخلوقات تو هستيم واز روزى تو بىنياز نيستيم، پس به ما روزى بده وما را به گناهان بىخردان از فرزندان آدم مجازات نكن!» حضرت سليمان عليه السلام با مشاهده اين صحنه به اصحابش گفت: بازگرديد كه خداوند به سبب دعاى ديگران (مورچه) باران مىفرستد. وامّا قورباغه، هنگامى كه نَمرود براى سوزاندن حضرت ابراهيم عليه السلام آتش افروخت، حيوانات زمين از خداوند اجازه خواستند كه آب بر آتش بريزند. خداوند متعال به هيچيك از آنان جز يكسومشان چنين رخصتى نداد كه در نتيجه دوسوم از آنها بر اثر آتش سوخته ويكسومشان باقى ماند. وامّا هدهد، ازآنرو كه دليل وراهنماى حضرت سليمان عليه السلام به سوى بلقيس بود. وامّا صرد (مرغى كه سرى بزرگ دارد وگنجشك شكار مىكند) ازآنرو كه راهنماى حضرت آدم عليه السلام از بلاد «سرانديب» تا «جدّه» بود. وامّا پرستو، زيرا… وذكر تسبيحش سوره حمد است… ».[5]
2. از حضرت رسول صلى الله عليه و آله روايت شده است كه فرمود: «حرمت پرستو رنگاه داريد كه بيش از ديگر پرندگان با انسان اُنس مىگيرد وذكرش سورهحمد است».[6]
[4] . ترجمه: «وپروردگار تو به زنبور عسل وحى (والهام غريزى) كرد». سوره نحل،آيه 68.
[5] . خصال، ج 1، ص 290، ح 16؛ بحارالأنوار، ج 64، ص 265، ح 20.
[6] . كافى، ج 6، ص 223، ح 2.