وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

انتقاد از رهبری

0

انتقاد از رهبری

آيا مى توان از ولى فقيه انتقاد كرد؟ اين مسئله با ولايت و لزوم پيروى از او منافات ندارد؟ اگر انسان انتقاد كرد، گوش شنوايى هست؟

 

گفتار ولى فقيه به سه بخش تقسيم مى شود:

1. فتوا،

2. توصيه ها و بيانات ارشادى،

3. احكام حكومتى كه يا مستقيما خود صادر مى كند و يا از مجارى قانونى (مانند مجلس شوراى اسلامى) صادر مى شود.

بخش اول، براى مقلدان او لازم الاجرا است و انتقاد در آن به معناى مناظره علمى و فقهى است كه جايز و مطلوب مى باشد؛ ولى نيازمند قدرت اجتهاد است.

بخش دوم، الزامى نمى آورد و نقش عمده آن آگاهى بخشى، روشنگرى و هدايت است. انتقاد، بحث و تحقيق درباره اين امور جايز است و حتى اگر شخصى، نظرى مخالف با رهبرى داشت، اطاعت از اين گونه توصيه هاى رهبرى ـ تا جايى كه با قانونى مخالفت نكند ـ الزامى نيست. در اين موارد او مى تواند؛ بلكه بنا به اهميت موضوع بايد آراى خود را به رهبر برساند و وظيفه مشاوره را در اين باب انجام دهد. البته آراى خود را در سطح جامعه، نبايد به گونه اى تبليغ كند كه باعث بى حرمتى و تضعيف رهبر و حكومت اسلامى شود.

بخش سوم، اطاعت از دستورات و احكام ولايى يا قوانين مدون جمهورى اسلامى ـ كه به يك اعتبار احكام ولى فقيه اند ـ براى همگان (حتى غير مقلدان او) لازم و واجب است و تخلّف از آن به هيچ وجه جايز نيست (حتى اگر شخصى آن قانون را خلاف مصلحت بداند)؛ زيرا روشن است در هر قانون و كشورى، اگر رعايت قوانين و دستورات الزامى، تابع سليقه هاى متنوع شود، آن كشور  با هرج و مرج مواجه شده و قوانين آن ضمانت اجرايى نخواهد داشت.

البته در همين موارد هم ـ به ويژه قبل از صدور حكم ـ تحقيق و بحث علمى، مى تواند به عنوان مشورت براى حكومت اسلامى ارائه شود. در نهايت مرجع تصميم گيرى، شخص ولى فقيه يا مجارى قانونى منصوب از ناحيه او است.[186]

براساس اعتقادات دينى ما، فقط پيامبران، حضرت زهرا و ائمه اطهار (علیهم السلام)  معصوم اند. ازاين رو هيچ كس ادعا نمى كند كه احتمال اشتباهى در رفتار و نظرات ولى فقيه نيست. احتمال خطا و اشتباه در مورد ولى فقيه وجود دارد و ممكن است ديگران به خطاى او پى ببرند.

ازاين رو مى توان از ولى فقيه انتقاد كرد. در نگرش دينى نه تنها انتقاد از ولى فقيه با شرايط آن جايز است؛ بلكه يكى از حقوق رهبر بر مردم، لزوم دلسوزى و خيرخواهى براى او است. اين حق تحت عنوان «النصيحة لائمة المسلمين» و امر به معروف و نهى از منكر تبيين شده است.

نصيحت به معناى خيرخواهى براى رهبران اسلامى است كه يكى از ساز و كارهاى تحقق آن اندرز دهى است. بنابراين نه تنها انتقاد از ولى فقيه جايز است؛ بلكه در جاى خود واجب شرعى است و منافع و مصالح شخصى يا گروهى نبايد مانع انجام دادن آن شود.

در پايان گفتنى است كه انتقاد كننده، نبايد انتظار داشته باشد كه ولى فقيه يا  ديگر مسئولان، به هر انتقادى، جامه عمل بپوشند. چه بسا مسئولان دلايل محكمى براى افعال خود دارند كه انتقاد كننده از آنها بى خبر است و حتى گاهى ممكن است نظرات و انتقادهاى گوناگون و متناقضى ارائه شود كه امكان عمل به همه آنها براى مسئولان ممكن نباشد. آنچه وظيفه حكومت اسلامى است و از مسئولان انتظار مى رود، گوش دادن به انتقادات و فراهم آوردن بسترى است كه مردم بتوانند ديدگاه هاى خود را از عملكرد مسئولان و … از طريق مجارى و ساز و كارهاى معين ـ بدون هيچ نگرانى و ترس ـ به سمع و نظر آنان برسانند و آنان با انتقادهاى مردم، برخوردى منطقى داشته باشند؛ يعنى، در صورت درست بودن بپذيرند و يا مردم را توجيه كنند.[187]

 

[186]. براى مطالعه بيشتر ر.ك:

الف. اصول كافى، ج 1، ص 403؛

ب. قرائتى، محسن، امر به معروف و نهى از منكر؛

پ. محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، ماده نصح؛

ت. نهج البلاغه، عهدنامه مالك اشتر؛

ث. سروش، محمد، نصيحت ائمه مسلمين، فصلنامه حكومت اسلامى، شماره 1.
[187]. براى آگاهى بيشتر ر.ك:

الف. مصباح يزدى، محمد تقى، پرسش ها و پاسخ ها ولايت فقيه، خبرگان، ج 1، ص 69؛

ب. واعظى، احمد، جامعه دينى، جامعه مدنى، ص 126

منبع: سایت هدانا برگرفته از پرسمان، پرسش ها و پاسخ ها «ولایت فقیه و جمهوری اسلامی ایران .»

حتما بخوانيد

ویژه نامه احکام جامع سایت هدانا 

 

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.