وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

کفاره قتل عمد چیست

0

کفاره قتل عمد چیست
مطابق نظر آيت الله سيستاني

فهرست این نوشتار:

مطابق نظر آيت الله سيستاني

۲پرسش: آیا می توان در کفاره جمع به جای ۶۰ روز روزه به ۶۰ فقیر طعام داد؟

پاسخ:

در افطار به حرام کفاره جمع به نظر آقای سیستانی (حفظه الله) واجب نیست و همان اطعام (۶۰) فقیر کافی است فقط در کفاره قتل عمدی کفاره جمع هست و در این صورت باید شصت روز روزه بگیرد و ۶۰ فقیر را اطعام کند یعنی به هر یک مد (۴/۳ کیلو) طعام بدهد (۷۵۰ گرم) ولی نمی تواند به جای روزه فقط آنها را اطعام کند.

۹پرسش: کفاره در صورتیکه قتل عمدی باشد یا سهوی فرق می کند یا نه ؟

پاسخ:

بله در قتل عمد کفاره جمع است و در غیر عمد کفاره مُرَتَّبِه است.

منبع: سایت هدانا برگرفته از استفتائات آیت الله العظمی سیستانی.


حضرت آيت الله بهجت

حضرت آيت الله بهجت (رضوان الله تعالی علیه)

كفّاره انواع قتل

در قتل عمدى، كفاره جمع بين خصال ثلاث واجب است. و در قتل خطايى و شبيه عمد، كفاره مرتّبه لازم است در صورت مباشرت قتل نه تسبيب به آن؛ و در صورتى كه تسبيب عمدى باشد و صدق كند قتل عمدى، در وجوب كفاره و آن كه كفاره جمع است يا مرتّبه تأمل است.

اختصاص كفاره به قتل مسلم

و فرقى در وجوب كفاره به قتل مسلم نيست بين مرد و زن، و حرّ و عبد، و صبىّ و صبيّه (بلكه جنين بعد از ولوج روح در او)، و مجنون و مجنونه. و در مملوك قاتل عمد خلاف است به حسب نصّ و فتوى، و احوط جمع است بين خصال ثلاثه. و در قتل كافر، چه ذمّى يا مُعاهَد يا غير اينها باشد و قتل عمدى يا خطايى باشد، كفاره لازم نيست.

كشتن مسلمى در دارالحرب عمدا يا خطاءً

اگر مسلمانى را در دار الحرب عمدا به قتل رسانيد با علم به اسلام او، بر او است قصاص و كفاره جمع؛ و در خطأ، ديه و كفاره مرتّبه لازم است، در صورت عدم ضرورت در قتل مثل صورت تترّس كفار به مسلم، بدون فرق بين هجرت بعد از اسلام در آن و عدم آن و عود براى حاجتى يا بدون آن. و اگر اعتقاد پيدا كرد كه كافر حربى است به واسطه بودن در دار الحرب و نحو آن پس كشت او را، قصاص نيست، و احوط ثبوت ديه است اگر چه اظهر عدم ثبوت ديه است، چنان چه اكثر نافى هستند، و كفاره ثابت است.

توزيع كفاره

اگر جماعتى اشتراك در قتل يكى كردند، محتمل است توزيع كفاره، واحوط تعدد است.

دو مورد عدم سقوط كفاره

اگر امر كرد مقتول را به قتل نفس، كفاره ساقط نمى شود بنا بر ثبوت آن در تسبيب.

حكم كفّاره بعد از قصاص

كفاره در عمد، به سبب قبول ديه (به صلح و نحو آن) ساقط نمى شود.

اگر قصاص شد، در وجوب كفاره در متروكات خلاف است، احوط اخراج است با اذن ورثه، و اظهر وجوب است كه متمحض در ماليت كه فعليت پيدا كند در زمان حيات.

اگر قاتل مسلم صبى يا مجنون باشد

و در قتل صبى و مجنون، مسلمان را، احوط ثبوت كفاره و اخراج عتق و اطعام از مال آنها است و تأخير صيام تا زمان كمال يا اخراج اجرت از مال آنها است با اذن ورثه؛ و كفاره اينها خطايى است نه عمدى.

سقوط كفّاره از كافر به واسطه اسلام آوردن

بر ذمّى و حربى واجب است كفاره مثل ساير عبادات ماليّه و بدنيه، و به اسلام ساقط مى شود. و اظهر عدم وجوب بر قاتل نفس است.

قتل مباح القتل بدون اذن امام و نائب

و در قتل مباح القتل (مثل زانى محصن و قاطع طريق و مفسد) بدون اذن امام و نائب، احوط لزوم كفاره است با اثم كه مفروض است.

تصادم دو حامل

و اگر با تصادم دو حامل، هر دو با جنين آنها (بعد از ولوج روح) وفات كردند، بر هر كدام كفاره قتل سه نفر است بناء بر عدم كفاره در قتل نفس و بناء بر استقلال مشترك در قتل، به كفاره؛ و اگر ولوج روح نشده در جنين، اظهر عدم وجوب كفاره [است] بنا بر آنچه گذشت.

منبع: سایت هدانا برگرفته از استفتائات آیت الله العظمی حضرت آيت الله بهجت.


طبق نظر آيت الله مكارم شيرازي

حضرت آیت الله مکارم شیرازی

 

پرسش : کفاره قتل عمد چیست؟

پاسخ:

 از آنجا که آدم کشى یکى از بزرگ ترین جنایات و گناهان خطرناک است و اگر با آن مبارزه نشود، امنیت که یکى از مهم ترین شرایط یک اجتماع سالم است به کلى از بین مى رود، قرآندر آیات مختلف آن را با اهمیت فوق العاده اى ذکر کرده است، تا آنجا که قتل بى دلیل یک انسان را همانند کشتن تمام مردم روى زمین معرفى مى کند؛ در آیه93 سوره «نساء» مى فرماید: «مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْس اَوْ فَساد فِى الاَرْضِ فَکَاَنَّما قَتَلَ النّاسَ جَمِیْعاً»؛ (آن کس که انسانى را بدون این که قاتل باشد و یا در زمین فساد کند بکشد، گویا همه مردم را کشته است).(1)

به همین دلیل در آیه مورد بحث نیز براى کسانى که فرد با ایمانى را عمداً به قتل برسانند چهار مجازات و کیفر شدید اخروى (علاوه بر مساله قصاص که مجازات دنیوى است) ذکر شده است:

1 ـ خلود (یعنى جاودانه در آتش دوزخ)؛ مى فرماید: (کسى که مومنى را از روى عمد بکشد مجازات او دوزخ است که در آن جاودانه مى ماند)؛ «وَ مَنْ یَـقْتُلْ مُوْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاوُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فیه».

2 ـ خشم و غضب الهى؛ مى فرماید: (و خداوند بر او خشم مى گیرد)؛ «وَ غَضِبَ اللّهُ عَلَیْهِ».

3 ـ دورى از رحمت خدا؛ مى فرماید: علاوه بر آن (خداوند او را از رحمتش دور مى سازد)؛ «وَ لَعَنَهُ».

4 ـ مهیّا ساختن عذاب عظیمى براى او؛ مى فرماید: (و عذاب عظیمى براى او فراهم ساخته است)؛ «وَ اَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظیم».
و به این ترتیب، از نظر مجازات اخروى حداکثر تشدید در مورد قتل عمدى شده است، به طورى که در هیچ مورد از قرآناین چنین مجازات شدیدى بیان نگردیده.

اما کیفر دنیوى قتل عمد همان قصاص است که شرح آن در آیه 178 سوره«بقره» آمده است، خداى متعال در این آیه نخست از مساله حفظ احترام خون ها که مساله فوق العاده مهمى در روابط اجتماعى است آغاز مى کند، و خط بطلانى بر آداب و سنن جاهلى مى کشد، مومنان را مخاطب قرار داده چنین مى گوید: (اى کسانى که ایمان آورده اید حکم قصاص در مورد کشتگان بر شما نوشته شده است)؛ «یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصاصُ فِی الْقَتْلى». قرآن گاهى از دستورات لازم الاجرا با جمله «کُتِبَ عَلَیْکُم»؛ (بر شما نوشته شده) تعبیر مى کند، از جمله در آیه فوق و همچنین آیات آینده که در مورد وصیت و روزهسخن مى گوید همین تعبیر دیده مى شود. این تعبیر اهمیت و تاکید مطلب را روشن مى کند؛ زیرا همیشه مسایلى را مى نویسند که از هر نظر قطعیت پیدا کرده و جدى است.

«قصاص» از ماده «قَصّ» (بر وزن سدّ) به معنى جستجو و پى گیرى از آثار چیزى است، و هر امرى که پشت سر هم آید، عرب آن را «قصه» مى گوید و از آنجا که «قصاص» قتلى است که پشت سر قتل دیگرى قرار مى گیرد این واژه در مورد آن به کار رفته است. این آیات در مقام تعدیل زیاده روى هایى است که در جاهلیتدر مورد قتل نفس انجام مى گرفت، و با انتخاب واژه قصاص نشان مى دهد که اولیاء مقتول حق دارند نسبت به قاتل همان را انجام دهند که او مرتکب شده.

ولى به این مقدار قناعت نکرده در دنباله آیه، مساله مساوات را با صراحت بیشتر مطرح مى کند، مى گوید: (آزاد در برابر آزاد، برده در برابر برده، و زن در برابر زن)؛ «الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الاُنْثى بِالاُنْثى». آنگاه براى این که روشن شود قصاص حقى براى اولیاى مقتول است و هرگز یک حکم الزامى نیست، و اگر مایل باشند مى توانند قاتل را ببخشند و خون بها بگیرند، یا اصلاً خون بها هم نگیرند، اضافه مى کند:

(اگر کسى از ناحیه برادر دینى خود مورد عفو قرار گیرد (و حکم قصاص با رضایت طرفین تبدیل به خون بها گردد) باید از روش پسندیده اى پیروى کند (و براى پرداخت دیه، طرف را در فشار نگذارد) و او هم در پرداختن دیه کوتاهى نکند)؛ «فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ اَخیهِ شَیْءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَداءٌ اِلَیْهِ بِاِحْسان».

به این ترتیب، از یکسو به اولیاى مقتول توصیه مى کند: اگر از قصاص صرف نظر کرده اید در گرفتن خون بها زیاده روى نکنید و به طرز شایسته با توجه به مبلغ عادلانه اى که اسلام قرار داده و در اقساطى که طرف، قدرت پرداخت آن را دارد از او بگیرید. و از سوى دیگر، با جمله «وَ اَداءٌ اِلَیْهِ بِاِحْسان» به قاتل نیز توصیه مى کند که: در پرداخت خون بها روش صحیحى در پیش گیرد و بدهى خود را بدون مسامحه به طور کامل و به موقع اداء نماید. و به این صورت، وظیفه و برنامه هر یک از دو طرف را مشخص کرده است.
در پایان آیه، براى تاکید و توجه دادن به این امر که تجاوز از حدّ از ناحیه هر کس بوده باشد، مجازات شدید دارد، مى گوید: (این تخفیف و رحمتى است از ناحیه پروردگارتان، و کسى که بعد از آن از حد خود تجاوز کند عذاب دردناکى در انتظار او است)؛ «ذلِکَ تَخْفیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ رَحْمَهٌ فَمَنِ اعْتَدى بَعْدَ ذلِکَ فَلَهُ عَذابٌ اَلیمٌ».
این دستور عادلانه «قصاص» و «عفو»، که یک مجموعه کاملاً انسانى و منطقى را تشکیل مى دهد، از یکسو روشِ فاسدِ عصرِ جاهلیترا که هیچ گونه برابرى در قصاص قایل نبودند و همچون دژخیمان عصر فضا گاه در برابر یک نفر صدها نفر را به خاک و خون مى کشیدند، محکوم مى کند، و از سوى دیگر راه عفو را به روى مردم نمى بندد، در عین حال احترام خون را نیز کاهش نمى دهد و قاتلان را جسور نمى سازد، و از سوى سوم مى گوید: بعد از برنامه عفو و گرفتن خون بها هیچ یک از طرفین حق تعدى ندارند، بر خلاف اقوام جاهلى که اولیاى مقتول گاهى بعد از عفو و حتى گرفتن خون بها قاتل را مى کشتند!.(2)

  • پی نوشت:
    (1). سوره مائده، آیه 32.
    (2). گردآوري از کتاب: تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، دارالکتب الإسلامیه، ج 4، ص 95 (چاپ سی و ششم )؛ ج 1، ص 681 (چاپ پنجاه و پنجم).

نحوه انجام کفاره قتل عمد در ماه حرام

پرسش : کسى که در ماه هاى حرام مرتکب قتل عمد شده، علاوه بر پرداخت دیه باید کفّاره جمع هم انجام دهد. آیا لازم است روزه هاى واجب کفّاره در ماه حرام انجام شود، یا مى توان در ماههاى دیگر هم انجام داد؟

پاسخ : لازم نیست در ماه حرام انجام داد.

منبع: سایت هدانا برگرفته از استفتائات آیت الله العظمی مکارم شیرازی

حتما بخوانيد

ویژه نامه حقوق و حق الناس و ضمان

ویژه نامه احکام جامع سایت هدانا 

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.