چرا رهبری با مفاسد برخورد نمی کند

چرا رهبری با مفاسد برخورد نمی کند
رهبر کلیت جامعه را اداره میکند. نه اینکه شخصاً مسئولیت تکتک عملیات مسئولان و مدیران را برعهده بگیرد./ خود جامعه باید مدیران منتخب خودشان را کنترل و نظارت کنند و آرای خود را برای دفعات بعد اصلاح کنند. مردم وقتی به کسی رأی میدهند باید نتیجه رأی خود را ببینند.
(مجری)یامینپور: سئوال این است میپرسند ایشان(رهبری) با این قدرت و اقتدار و مقبولیت چرا رأساً جلوی بعضی از فسادها، سوءمدیریتها و امثالهم را نمیگیرند؟ خاطرم هست در جمع طلبهها در قم صحبت این موضوع بود، پیرمردی که امام جماعت آن مسجد بود بعد از جلسه گفت اگر حضرت آقا را میبینید از قول ما به ایشان بگویید که ما اگر لازم باشد برای حمایت از شما مردم را به خیابان میآوریم، منتظریم خودتان رأساً با جریان فساد مقابله کنید. این انتظار وجود دارد. پاسخ این سئوال چیست؟
حجت الاسلام استاد پناهیان:
ما اول باید رهبری و ولایت را معنا کنیم و شیوه ولایت را مورد بحث قرار دهیم. اگر ما با شیوه اعمال ولایت در رهبری که اسلام قبول دارد آشنا نباشیم این سئوالها برای ما پیش میآید. در شیوه اداره جامعه توسط ولی، چه اولیاء خدا را در نظر بگیریم و چه حکومت خودمان را درنظر بگیریم که یکی از نائبان عام بهعنوان ولی فقیه مسئولیت بهعهده میگیرند، در این شیوه رهبر کلیت جامعه را اداره میکند. نه اینکه شخصاً مسئولیت تکتک عملیات مسئولان و مدیران را برعهده بگیرد.
وقتی کلیت جامعه را اداره کرد، شبیه داوری که یک بازی را اداره میکند، وقتی داور زمین بازی را درست اداره کرد، این بازیکنان هستند که بازی را رقم میزنند و همه از رهبری انتظار دارند در درجه اول کنترل و مدیریت کلان بازی را برعهده بگیرد. اتفاقاً این تشبیه را یکبار مقام معظم رهبری در باره رهبریت بهکار بردند که بسیار از اوقات رهبری در قامت یک داور است.
رهبری چهوقت در جزئیات دخالت میکند؟ وقتی موضوع فوقالعاده حساس شود. شیوه دخالت، مرحلهبندی شده است. ابتدا تذکر میدهد، بعد در مقام توبیخ عمومی قرار میدهد، بعد دستور مشخص میدهد و دخالت میکند. رهبری هرچقدر بتواند با دستور مشخص و جزئی کمتری جامعه را اداره کند، موجب رشد جامعه خواهد شد. خود جامعه باید مدیران منتخب خودشان را کنترل و نظارت کنند و آرای خود را برای دفعات بعد اصلاح کنند. مردم وقتی به کسی رأی میدهند باید نتیجه رأی خود را ببینند.
یامینپور: یعنی رهبری نباید بار تشخیص بقیه مردم را بهدوش بکشد؟.
حجت الاسلام استاد پناهیان:دقیقاً، کمک میکند برای اینکه تشخیص مردم بالا رود و در این راه سخنرانی میکند. یکی از شئون ولایت، سخنوری است. امیرالمؤمنین(ع) هم زیاد سخنرانی میکرد، بهحدی که امام حسین(ع) در کربلا تا آمدند سخنرانی کنند، مخالفین ایشان گفتند این هم مثل پدرش زیاد حرف میزند، جلوی سخنرانی یعنی روشنگری او را گرفتند. پس این یک شیوه برای اداره جامعه است.
یامینپور: این را مشخصاً از امام و رهبر معظم انقلاب میبینیم. رهبری گویا مسائل جدی نظام را با عموم مردم در جریان میگذارد. در سخنرانیهای عمومی نسبت به مسائل کلان جامعه با مردم سخن میگویند…
حجت الاسلام استاد پناهیان: و با کمک نظارت عمومی مسئولان را اداره میکنند.
یامینپور: یعنی آن را به مطالبه عمومی تبدیل میکنند.
حجت الاسلام استاد پناهیان: بله، از آنطرف خودشان هم بارها فرمودند که ما این مواضع را بارها در جلسات مختلف به مسئولان گفتهایم. پس شیوه ولایت و رهبری اگر در یک جامعه دینی مورد بررسی قرار بگیرد، تفاوت آن اینجا با دیکتاتوری مشخص میشود.
یامینپور: ناظر به تربیت و رشد عمومی است.
شیوه رهبری ورود مستقیم در همه امور نیست، بلکه تربیت و رشد جامعه است
حجت الاسلام استاد پناهیان: چون مردم باید مسئولیت آرای خود را بپذیرند. پس نتیجه آرای خود را نیز باید ببینند. منتهی اگر این مسیر تا جایی رفت که خطر خیلی بالا شد، رهبری در جزئیات دخالت میکنند.
نکته بعد اینکه اساساً مقدار مماشات رهبری با مسئولینی که خبط و خطا دارند و خط و ربط درستی ندارند چقدر است؟ مثالهایی از کسانی بزنم که پیامبر اعظم(ص) برای بعضی پستها منصوب میکردند و ناموفق هم بودند. بعضی از اینها خطاهای فاحشی هم انجام میدادند. بعضی شخصیتهای تاریخی را نمیشود نام برد. چرا پیامبر اعظم(ص) به اینها پست میدادند؟ چون نخبگان طبیعی آن جامعه بودند. آنموقع دموکراسی بهشیوه فعلی نبود که مردم رأی دهند، ولی میدیدند این فرد در جامعه جایگاه دارد، حتی به او انتسابی پست میدادند.
یامینپور: هرچند هزینه درست کند؟
حجت الاسلام استاد پناهیان: بله. اصل رشد مردم است. اینجاست که حکومت ولایی، مردمیترین حکومت میشود. حتی مردمیتر از آنجایی که از مردم رأی میگیرند. یا مثلاً یکی از مسئولان حکومتم امیرالمؤمنین(ع) را مثال بزنم. زیاد، یکی از مسئولین حکومت امیرالمؤمنین(ع) بود. در کار مالی آدم واردی بود. آدمی بود که از نظر فکری خط و ربط درستی نداشت. از قبل هم مدیریت پیدا کرده بود. حضرت علی(ع) کشور را با یک نوع ثبات اداره میکرد و سعی میکرد ایشان را هم رشد بدهد. در میان مردم فرد دیگری را نداشت که جای او بگذارد.
یکی از فرماندهان سپاه امیرالمؤمنین(ع) اشعث بود. اشعث که با مصلحتاندیشی خود مذاکره را بر امیرالمؤمنین(ع) تحمیل کرد. اشعث که پسرش امام حسین(ع) را به شهادت رساند و دخترش امام حسن(ع) را به شهادت رساند و خودش هم شمشیر زهردار را به ابنملجم داد و باعث قتل امیرالمؤمنین(ع) شد. خوارج حتی اعتراض میکردند این اشعث در حکومت شما چه میکند! مصلحتهایی که امیرالمؤمنین(ع) میدیدند، آنها نگاه نمیکردند. پس ما در حکومت اولیای خدا هر دو موضوع را میبینیم؛ تحمل عناصر بد در مدیران و سیاستمداران جامعه و صبر و تلاش برای رشد مردم.
این دو را وقتی کنار هم میگذاریم خیلی از مشکلات مستقیم توسط ولی جامعه دینی برطرف نمیشد. امیرالمؤمنین(ع) یکبار صریحاً به مالک اشتر فرمودند من آدم ندارم. بعضی اوقات ممکن بود آدمهایی باشند، ولی آدمهای موجود بهخاطر ذینفوذ بودنشان بود.
یامینپور: مثلاً در ماجرای انتصاب ابن عباس این اعتراض به امیرالمؤمنین(ع) شد. من میخواهم روی این نکته تأکید کنم، لو اینکه انتخاب مردم و یا مصلحتسنجی ولی و رهبر جامعه باعث ضربهخوردن کشور و منافع آن شود، یعنی کشور برای مدتی از پیشرفتش بازبماند یا وضع فرهنگی بههم بریزد، ولی رهبری تا جایی برای رشد مردم براساس مصلحت تحمل میکنند، تا جاییکه کار به جاهای حساس بکشد. من یک جمله از رهبر معظم انقلاب در خاطرم هست که فرمودند: «آنجاییکه اصل انقلاب در خطر باشد، من شخصاً ورود میکنم.»
حجت الاسلام استاد پناهیان: و اصل نظام. در قصه سال 88، رهبری معطل نماندند که بخواهند بهخاطر افکار عمومی، پیچ مسئله انتخابات را در جامعه شل کنند. الان همه تحسین میکنند که چه خوب شد ایشان ایستادند و نگذاشتند بهخاطر هجوم بخشی از افکارعمومی خلاف قانونی اتفاق بیفتد. ایشان محکم ایستادند و گفتند بروید افکار عمومی را همراه کنید، نمیشود از قانون تخطی کرد. پس یکجاهایی مستقیم دخالت میکنند که اصل ساختار نظام و تداوم انقلاب در خطر باشد.
یامینپور: پس الان که رهبر معظم انقلاب مستقیماً در باره فساد و مثلاً حقوقهای نجومی رأساً ورود نکردند، بنا را بر این میگذارید که منتظرند از طرف قوه قضائیه رفتار مناسب صورت بگیرد و مردم به یک بلوغی برسند که واکنش عمومی آنها باعث شود بخشی از حاکمیت که وظیفه خود را درست انجام نمیده، رفتار خود را اصلاح کند و این اتفاق امروز افتاد. بهنظر میرسد این اتفاق تجربه موفقیتآمیزی بود که رهبری مستقیماً ورود نکردند، ولی با تأکیدی که روی اصل مسئله داشتند، مردم آنچنان نسبت به مصوبه مجلس واکنش نشان دادند که مجلس امروز علیالظاهر مصوبه خود را پس گرفت، یعنی بحث رشد عمومی که واکنش را در حوزه امر به معروف و نهی از منکر باید نشان دهد به یک مرحلهای رسید که آن بخش از حاکمیت که درست کار نمیکرد، پا پس کشید و سعی میکند که رفتار خود را اصلاح کند.
حجت الاسلام استاد پناهیان:
کسانیکه بهشدت از رهبری جامعه انتظار دارند که او بهتنهایی بدون بصیرت و دخالت و مشارکت مردم مملکت را اداره کند، معنای دقیق ولایت را نفهمیدهاند و ولایت را با دیکتاتوری اشتباه گرفتهاند.
کسانیکه بهشدت از رهبری جامعه انتظار دارند که او بهتنهایی بدون بصیرت و دخالت و مشارکت مردم مملکت را اداره کند، معنای دقیق ولایت را نفهمیدهاند و ولایت را با دیکتاتوری اشتباه گرفتهاند. امام زمان(عج) هم اینگونه عمل نخواهند کرد و او هم با مردم چنین عمل خواهد کرد.
مردم وقتی بصیرت و مشارکت جدی پیدا کنند و حساس شوند، آن حکومت، حکومت درستی است. و الا حکومت جمع کوچک هرچند انسانهای صالح بر مردم خلاف فلسفه هدایت و دین است. دین نیامده مسئولیت زندگی آحاد مردم را به دست گروهی بدهد و بقیه سراغ زندگیشان بروند. امام زمان(عج) هم که با 313 نفر میآیند، اینها برآمده از جوامع بصیری هستند که تحت حکومت حضرت زندگی کردند، و الا اگر مردم بصیرت نداشته باشند، همان 313 نفر مثل 72 نفر کربلا با یک ترفند سیاسی محاصره و قطعهقطعه خواهند شد.
یامینپور: خاص موضوع حقوقهای کلان، نظر کارشناسی شما چیست؟ آیا صرفاً حساسیت از باب این است که اینها بیشتر از بیتالمال برمیدارند یا اینکه چند برابر کارگرها برمیدارند؟ همه اینها حساسیت ایجاد کرده و ناراحتی مردم را باعث شده است. آیا علاوه بر اینها، مخالفت شما دلیل دیگری هم دارد؟
اگر مدیران دولتی افراد مستعدی هستند چرا حقوق نجومی بگیرند؟ در بازار آزاد فعالیت کنند/ کسی که میخواهد به مردم خدمت کند اگر روحیه از خودگذشتگی نداشته باشد گرفتار رانت میشود
حجت الاسلام استاد پناهیان: اگر ما مدیران دولتی را آدمهای بسیار شایستهای میدانیم، اینها در بازار آزاد کارآفرینی کنند و درآمدهای کلان داشته باشند، چرا پستهای مدیریتی را برعهده میگیرند؟ ما نباید شایستگی را فقط با حقوق بسنجیم. اگر یک نفر میتواند یک کارخانهای بزند که واقعاً برای مردم کار تولید و صادرات کند، مردم هم راضی هستند. میگویند شما حقوق 1000 کارگر را میدهی، کارآفرین شدی و اقتصاد کشور را رشد میدهی، پس شما آدم باعرضهای هستی، خب برو بخش خصوصی کار کن! ما نباید بگوییم باعرضهترینها در بخش دولتی کار کنند، این اقتصاد ما را خراب میکند و اصلاً باید حقوق دولتی را کم کنیم تا اگر کسی باعرضه است به بخش خصوصی برود و آنجا را تقویت کند. واقعاً اگر آدم باعرضهای هستند بروند در بخش خصوصی فعالیت کنند. ماشین گرانقیمت هم سوار شوند، او میداند و مردم و کسانی که وقتی او را نگاه میکنند دلشان میشکند یا نمیشکند، بالاخره مال خودش است و متعلق به بیتالمال نیست، ولی اگر ما نظام اداری و اقتصادی کشور را طوری تعریف کنیم که باعرضهترینها کارهای شخصی خود را کنار بگذارند و پستهای دولتی بگیرند، این خلاف خصوصیشدن اقتصاد است که اصل 44 قانون اساسی بهدنبال آن است.
بعضی ممکن است بگویند اگر یک مدیر دولتی خیلی خوب کار میکند، چرا بیشتر نگیرد؟! خیلی خوب کار کردن برای آدمی که از خلوص و صفای باطن و از خودگذشتگی برخوردار نیست، امکان ندارد. کسیکه میخواهد در این مملکت برای این مردم خدمت کند، روحیه از خودگذشتگی نداشته باشد، بیشتر دچار رانت و آسیب و فساد خواهد شد تا کار راهانداختن مردم. اگر دو کار را راه بیندازد، سه کار برای خود برمیدارد. اصلاً این حقوق او را بر بار میآورد. ما نباید خدمت به این مردم را صرفاً با پول ارزشگذاری کنیم. اگر یک آدم باعرضهای است و میخواهد درآمد خوبی داشته باشد برود بخش خصوصی. شما میتوانید آدم باعرضهای پیدا کنید که نتواند در بخش خصوصی موفق باشد؟ آدم باعرضهای که در بخش خصوصی موفق نیست و فقط میخواهد در مدیریت دولتی موفق باشد، این آدم مشکوک است و میخواهد از زدوبند استفاده کند.
منبع: هدانا برگرفته از سی و پنجمین قسمت برنامه تلویزیونی «جهانآرا» با موضوع تاثیر رفتار مسئولان بر فرهنگ و رفتار مردم و با حضور حجت الاسلام پناهیان، رجا نیوز.
سخنان حاج احمد خمینی درباره رهبر
کلید: چرا رهبری با مفاسد برخورد نمی کند پناهیان چرا رهبری مشکلات را حل نمی کند؟ چرا رهبر سکوت کرده است چرا رهبری کاری نمی کند