وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

 من می‌رم تا راه کربلا را برایت باز کنم؛ شهید علیرضا کریمی

 ۱۶ سالش بود و تازه ریش‌هایش داشت در می‌آمد. یک روز همانطور که صدای دو رگه‌اش را در گلو انداخته بود، با ژستی مردانه بند پوتینش را محکم بست و گفت: ما مسافر کربلاییم. من می‌روم تا راه کربلا را برایت باز کنم. تا راه باز نشود هم برنمی‌گردم.

0

 من می‌رم تا راه کربلا را برایت باز کنم؛ شهید علیرضا کریمی

۱۶ سالش بود و تازه ریش‌هایش داشت در می‌آمد. یک روز همانطور که صدای دو رگه‌اش را در گلو انداخته بود، با ژستی مردانه بند پوتینش را محکم بست و گفت: ما مسافر کربلاییم. من می‌روم تا راه کربلا را برایت باز کنم. تا راه باز نشود هم برنمی‌گردم.

مادر آهی می‌کشد و می‌گوید: بچه‌ام ۲۲ فروردین سال ۶۲ شهید شد و پیکرش آنقدر نیامد تا راه کربلا باز شد، اما حیف! حسرت زیارت بر دل خودش ماند! پیکر بی‌جان علیرضا کریمی ۱۵ سال بعد درست روز تاسوعا وقتی برگشت که اولین کاروان رسمی از ایران عازم عراق شده بود.

🌹یاد کنیم امام و شهدا را با ذکر یک صلوات بر محمد و آل محمد

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.