فرق کارهای خارق العاده با معجزه
پرسش:امروزه برخى افراد كارهايى مى كنند كه پيامبران و امامان ما نيز آن كار را بعضا براى اينكه از طرف خدا هستند انجام مى دادند مثلا امروزه خيليها روى آب راه مى روند. كارهاى عجيب وغريب مى كنند. لطفا توضيح دهيد كه اگر اينها كار مهم و بزرگى است پس چرا بعضى آدمها نيز مى كنند. از مرتاضهاى هندى بگير تا افراد ديگر
پاسخ:پرسشگر گرامى از اين كه سوال خود را با ما در ميان گذاشته ايد از شما متشكريم.
در مورد كارهاى اعجاب بر انگيزى كه اشخاصى مانند مرتاض هاى هندى و افرادى كه خود را سردمدار آيين جديدى قلمداد مى كنند توجه به نكاتى كه در اين نوشتار بيان مى شود مى تواند روشن گر باشد.
«معجزه»
قرآن بزرگترين معجزه پيامبر اكرم ج صل الله عليه وآله وسلم- مى باشد. اديان آسمانى اگر چه جوهره ى آنها يك چيز مى باشد، اما دين خاتم در بسيارى از خصوصيات با اديان ديگر تفاوت دارد. يكى از آن خصوصيات، معجزه دين خاتم است البته معجزه اصلى آن. معجزات پيامبران ديگر از نوع يك حادثه طبيعى بوده است مثل زنده كردن مرده يا اژدها شدن عصا و يا شكافته شدن دريا و امثال آنها. اين ها هر كدام حادثه اى موقت است، يعنى حوادثى است كه در يك لحظه و در يك زمان معين صورت مى گيرد و باقى ماندنى نيست.
اگر عصائى اژدها مى گردد يك امرى است كه در يك ساعت معين رخ مى دهد بعد هم به حالت اوليه اش بر مى گردد. ولى براى دين جاودان كه مى خواهد در ميان مردم باقى باشد، چنين معجزه اى كه مدتى كوتاه عمر دارد، كافى نيست. چنين دينى معجزه اى جاودان نياز دارد. بر اين اساس معجزه اصلى خاتم الانبياء از نوع كتاب است. [
[1 از طرفى بشر امروز با بشر ديروز بسيار متفاوت است. با تعاليم انبياء و پيشرفت علم افراد از سطح فهم و درك بالايى برخوردار شده اند، پس تا به كى بايد اعجاز يك پيامبر اژدها باشد؟ آيا اين نوع اعجاز عطش درونى افراد را سيراب مى نمايد؟ اعجاز پيامبر اكرم ج صل الله عليه وآله و سلم- است كه مى تواند، در همه جا حضور داشته باشد و تشنگى بشر امروز را بر طرف نمايد، بنابراين به حق بايد معجزه پيامبر خاتم از سنخ سخن باشد.
«قدرت روح»
انسان داراى نفسى (روحى) است كه اگر تقويت شود، قدرت تصرف در امور و اشياى ديگر را به دست مى آورد. البته اين تصرف بر اساس نظام علت و معلول است. نفس انسان فرمانده بدن است و كليه كارهاى بدن تحت فرمان او انجام مىشود. نفس برخى از افراد به سبب تمرينها و رياضت هاى خاص چنان قوى مى شود كه مىتوانند افزون بر بدن خود، در انسانها و اشياى ديگر نيز اثر بگذارد و آنها را تدبير نمايد. [
[2 انسانى كه اراده خود را قوى كرد، امكان مىيابد بر امور و پديدهها تأثير بگذارد. اين جزئى از نظام علت و معلول جهان مادى و نشانه قدرت نفس انسان است زيرا نفس انسان مظهر خداوند است و در صورتى كه تقويت شود، توان تصرف و انجام كارهاى خلاف عادت را به دست مىآورد.
تقويت نفس با تمرينهايى كه اصطلاحاً رياضت خوانده مىشود، حاصل مىگردد. رياضت دو گونه است: رياضت شرعى و رياضتهاى غير شرعى.
الف ج رياضت شرعى: پويندگان راه شريعت به مدارج قرب الاهى و ولايت تكوينى به گونه اى نائل مىآيند كه مى توانند به عنوان يكى انسان كامل و خليفه خدا در زمين، جوامع انسانى و دل هاى مومنان را به سوى خدا هدايت كنند و مانند امام خمينى (ره) تأثيرات عظيمى در تاريخ انسان بگذارند. البته پيامبر اكرم و امامان هدى جصلوات الله عليهم اجمعين- از ناحيه ى خداوند داراى تصرف بر هستى بودند، بدون رياضت هاى كه ديگران بايد انجام مى دادند. اگر چه زهد و عبادت حضرت على- عليه اسلام- زبان زد عام و خاص بود.
ب- رياضت غير شرعى: آنان كه از روشهاى غير شرعى بهره مىبرند، تنها توان تصرف در برخى امور را به دست مىآورند، ولى هرگز به مقام رهبرى جامعه نمى رسند و قادر به دگرگون نمودن دلهاى انسان ها به سوى خير و نيكى نيستند، زيرا نفس آنها به جاى اين كه به قرب الهى بار يابد، به سمت شيطان رو آورده است.
آن كه به مقام قرب وارد شد و از خود فانى گرديد، در صدد بروز كرامت و كارهاى خارق العاده نيست، و آن چه از وى عيان مىشود، امورى است كه از وسعت وجودىاش ريزش مىكند. [[3
«تفاوتها»
بين كارهاى مرتاض ها و اولياء دين تفاوتهاى زيادى وجود دارد، برخى از آنها عبارتند از:
1 هدف بزرگان دين بروز كرامت نيست. هدف آنها بندگى خدا و دعوت مردم به توحيد و بندگى خداوند متعال است و كرامات شان در جهت دعوت مردم به ماوراى طبيعت و حقايق معنوى يا كمك به رفع مشكلات مردم تحقق مىيابد.
در حقيقت مَثَل آنها مَثَل ظرف لبريز از آب است كه گاه آب از آن سرازير مىشود اما هدف مرتاضان رسيدن به شهرت يا تقويت نفس است.
2 اولياء دين داراى قدرت تصرف و كارهاى خارق العاده متنوع و گسترده اند زيرا قدرت آنها از ناحيه يى خداى نامحدود است. در حالى كه مرتاضان از قدرت محدود و كارهايى با تنوع اندك بهره مىبرند و دايره ى عمل كرد آنها كم است مثلاً آنها نمىتوانند مرده زنده كنند، ولى حضرت عيسى ج عليه اسلام- با اذن الاهى مرده زنده مىكند. برخى از معجزات پيامبر اكرم- صل الله عليه واله وسلم- از قبيل
الف. در انشقاق (شكافتن) ماه، برگشت خورشيد و سايه افكندن ابرها و ظاهر شدن شهاب ها و نزول مائده هاى آسمانى.
شاید این مطالب را هم بپسندید:
ب. معجزات آن حضرت در اطاعت زمينى ها (جمادات، نباتات) از ايشان و تكلم آن حضرت باآنها.
ج. معجزات آن حضرت در انواع حيوانات و خبر دادن حيوانات به، برحق بودن پيامبر اكرم (ص) و كلام گوسفند مسموم.
د. معجزات آن حضرت در استجابت دعاى ايشان، در زنده شدن مردگان و تكلم با آن ها و شفا دادن مريض ها.
و. معجزات آن حضرت در بركت اعضاء شريف آن حضرت و زياد شدن طعام و نوشيدنى ها.. 3
[4 تمام كارهاى اولياء دين با توجه به اجازه و رضايت الاهى و براساس شرع و فضائل اخلاقى است بدون اجازه الاهى به هيچ كارى دست نمىزنند و در همه حال بنده اويند. مقام آنها مقام فناى فى الله و بقاى بالله است برخلاف مرتاضان كه براساس خواهش نفس كار مىكنند و هدف شان قدرت نمايى است و چه بسا كارهاى خلاف اخلاق نيز انجام مىدهند.
4 كارهاى مرتاضان بر آموزش و تمرين استوار است و انجام هر كارى با آموزش و تمرين و پشتكار فرد ميسر مىشود اما معلم پيامبران و امامان ج صلوات الله عليهم اجمعين- خداست و در اين جهت از كسى آموزش نديده اند.
5 نوع اعجاز پيامبران در برخى مواقع بدست مردم بوده است به طور مثال قوم حضرت صالح- عليه السلام- در خواست نمودند كه شترى را از دل كوه به عنوان معجزه حضرت بيرون بياورند و ايشان اين كار را بدون درنگ انجام دادند. اما اين افراد كه ادعاهاى خداى نيز گاهى دارند، فقط از عهده ى يك يا چند كار كه بروى آنها تمرين كرده اند، بر مى آيند.
6 گاهى مرتاض ها براى اين كه كارى را انجام دهند، لازم است مقدماتى را فراهم كنند مثلاً تمركز كنند، بعد كارى را انجام بدهند. زيرا قدرت خود را از نفس خود دريافت مى كنند، بنابراين لازم است كه با تأنى و توجه شان به نفس كار خود را انجام دهند، كه اين كار به وقت نياز دارد.
اما پيامبران و امامان- صلوات الله عليهم اجمعين- بدون هيچ تأملى اعجاز و كرامت خود را به مرحله ى ظهور مى رساندند، زيرا قدرت خود را از خدا دريافت مى كردند و مانند خداوند به هر چيز امر كند باش آن امر بلافاصله تحقق مى يابد: «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ» كار او (خدا) وقتى چيزى را اراده كند فقط همين است كه بدو بگويد: باش پس وجود يابد. [. 7
[5 كار مهم اين است كه آدمى بر خلاف تمايلات نفس خويش عمل كند، اما مرتاضها و ديگران به پيروى از خواهش هاى نفس دست به رياضت و كارهاى دشوار مى زنند، تا بتواند كارى را به نمايش بگذارند و نفس شان از آن خوشش بيايد.
«كار بزرگ»
وقتى كه عده اى نزد با يزيد بسطامى بر خى از كرامت او را در نزد خود او بازگو كردند، با يزيد سخن حكيمانه اى بيان كرد: «گفتند: بر سر آب مى روى؟ گفت: چوب پاره ى بر آب برود. گفتند: در هوا مى پرى؟ گفت: پرندگان در هوا مى پرند. گفتند: به شبى به كعبه مى روى؟ گفت: جادوى در شبى از هند به دماوند مى رود. گفتند: پس كار مردان چيست؟ گفت: آن كه دل در كس نبندد جز خداى». [
[6 كار مهم و معجزه اى كه فقط دراسلام يافت مى شود و در هيچ جاى ديگرى نمونه يى ندارد و تك است، داستان كربلا است. امام حسين ج عليه السلام- در دشت كربلا براى همگان تا روز قيامت كارى را به نمايش گذاشت، كه دليلى روشن بر حقانيت اعتقاد ايشان است. اين كه از مال، نه از جان خود و فرزندان خود به خاطر دين خدا بگذرى كار مهمى است، نه توليد خاكستر و گذر كردن از روى آب.
–
[[1. آشنايى با قرآن، شهيد مطهرى، ج 1 و 2، ص
236 [[2. ر/ ك الميزان فى تفسير القرآن، سيد محمد حسين طباطبائى، ترجمه ج 1، ص 353 الى
368 [[3. مرحوم ملاصدرا مىفرمايد: و ليس عندنا من شرط الولايه ظهور الكرامه و خوارق العاده. (مفاتيح الغيب، ص 488).
[[4. به نقل ازwww.hawzah.net
[[5. يس/
82 [[6. در آمدى بر عرفان حقيقى و عرفان كاذب/ ص 379 الى. 381
پرسمان
