وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

با وجود عقل چرا بشر به دین نیاز دارد

0

با وجود عقل چرا بشر به دین نیاز دارد

عقل و دين

 

 

با وجود عقل چه نيازى به دين است و گستره اين نياز تا كجاست؟

 

در پاسخ توجه به چند مطلب، بايسته است:

امام صادق (علیه السلام)  خطاب به هشام فرمود: 

«يا هشام! ان للّه على الناس حجتين: حجة ظاهرة و حجة باطنة: فامّا الظاهرة فالرّسل والانبياء و الائمّة (علیهم السلام)  و اما الباطنة فالعقول»؛

«اى هشام! همانا كه خداوند بر مردم دو گونه حجت دارد: حجتى آشكار و حجتى پنهان؛ حجت آشكار او، رسولان، پيامبران و امامان هستند و حجّت پنهان عقول ايشان است»[33].

همچنين از آن حضرت خطاب به هشام آمده است: 

«يا هشام!انّ اللّه تبارك و تعالى اكمل للنّاس الحجج بالعقول و نصر النبيين بالبيان»؛

«اى هشام! همانا خداى متعال حجت ها را براى مردم، به وسيله عقل هايشان كامل كرد و انبيا را به وسيله بيان يارى نمود».

 

نکته:

با توجه به روايات ياد شده و ديگر دلايل مربوط به فلسفه دين و ديندارى درمى يابيم كه نياز انسان به دين گستره فراخ و فراگيرى دارد. دين نه تنها راهبر به سوى تأمين سعادت جاودان اخروى است؛ كه در زيست اين جهانى نيز به گونه هاى مختلف و در عرصه هاى گوناگون حيات فردى و اجتماعى و حوزه هاى روابط چهارگانه انسان يعنى: رابطه با خدا، رابطه با خود، رابطه با همنوعان و رابطه با طبيعت تأثيرات منحصر به فرد و بديل ناپذيرى دارد.

 

در يك تقسيم بندى مى توان خدمات و كاركردهاى دين را در چند حوزه اساسى تقسيم بندى كرد:

1. حوزه هدايت، معرفت و دانايى،

2. عرصه روان شناختى،

3. عرصه اخلاق،

4. حوزه تمدن و اجتماع.

 

بررسى هر يك از عرصه هاى ياد شده مجالى فراخ مى طلبد. آن چه اكنون اشاره مى شود كلياتى در باب وجه حاجت به دين در كنار عقل و خرد بشرى است:

 

1. آموزه هاى فراعقلى؛

پاره اى از معارف و حقايق تنها از طريق وحى آسمانى در اختيار بشر قرار مى گيرد و شاهباز خرد و دانش بشرى به تنهايى توان پرواز در آن ساحت را ندارد. پاره اى از آموزه هاى مربوط به اوصاف و افعال الهى، عوالم هستى، سنن و قوانين فراطبيعى حاكم بر هستى و… از اين قبيل اند.

 

2. بهنگام سازى تجربه هاى ديرياب؛

پاره اى ازحقايق زمانى در تور تجربه بشرى مى افتد كه كار از كار گذشته و هيچ فرصتى براى استفاده و بهره بردارى از آن نمانده و چه بسا خسارتى جبران ناپذير دامن گير آدمى شده است. مسائلى چون ويژگى هاى سراى جاودان، جزئيات مربوط به سعادت و شقاوت آدميان، نقش هر يك از كنش هاى اين جهانى انسان در تعيين سرنوشت ابدى او، امورى هستند كه تنها پس از خروج از نشئه دنيا به تجربه مى آيند و آن گاه ديگر فرصتى براى انسان نمانده تا سرنوشتى نيكو براى خود رقم زند و خود را از خسارت ابدى برهاند. تنها دين حق الهى است كه همه اين حقايق را به رايگان و به موقع – يعنى تا زمانى كه در اين جهان فرصت باقى است – در اختيار بشر مى گذارد و راه سعادت جاودان را به او مى نماياند.

 

3. آسان ياب سازى حقايق دشوار؛

پاره اى از حقايق موثر در سعادت و بهروزى آدميان اگر چه با كاوش هاى عقلانى يافتنى هستند؛ اما شناخت و درك آنها جز با كاوش هاى ژرف و دشوار، آن هم براى تنى چند از نخبگان، با طى مقدمات عديده و در گذر طولانى زمان ممكن نيست، و ديگران از دريافت آنها و درك سعادت مبتنى بر آنها محروم خواهند ماند.

يكى از فوايد مهم و انحصارى دين اين است كه اين گونه حقايق را سهل و آسان در اختيار همگان قرار مى دهد.

 

«اتين ژيلسون»[34] در تبيين فلسفه «توماس آكويناس» مى نويسد:

«آيا خدا روا مى بيند كه حقايق فلسفى قابل قبول عقل را از طريق وحى به مردم افاضه كند؟ جواب اين است كه هرگاه اين حقايق در زمره امورى باشد كه علم بدان ها براى نجات بشر ضرورت دارد، چنين افاضه اى حاصل مى شود. اگر جز اين مى بود، اين حقايق و نجاتى كه مشروط بدان هاست منحصر به تعداد محدودى از مردم مى شد و ديگران خواه به سبب حرمان از نور فطرى عقل، خواه به دليل فقدان فراغ و فرصت براى بحث و فحص، خواه به جهت عدم جرأت به مطالعه و تحقيق از اين موهبت محروم مى ماندند. علاوه بر اين، كسانى هم كه قادر به تحصيل اين حقايق بودند رنج فراوان در اين راه مى بردند و مدت مديدى از عمر آنان در تفكر مى گذشت، و اكثر ايام حيات شان در جهلى كه مى توانست منشأ خطر باشد سپرى مى شد»[35].

 

4. پرورش عقل و خرد؛

از جمله كاركردهاى دين شكوفاسازى خرد و رهاسازى آن از گرفتار آمدن در دام عوامل لغزنده، انحراف انگيز و مزاحمت آفرين است.

استاد مطهرى در اين باره مى نويسد: «ذهن و فكر انسان در بسيارى موارد دچار اشتباه مى شود. اين موضوع نزد همه ما شايع و رايج است. البته منحصر به عقل نيست بلكه حواس و احساسات نيز مرتكب خطا مى شوند؛ مثلاً براى قوه باصره، ده ها نوع خطا ذكر كرده اند. در مورد عقل بسيار اتفاق مى افتد كه انسان استدلالى ترتيب مى دهد و براساس آن نتيجه گيرى مى كند. اما بعد احيانا درمى يابد كه استدلال از پايه نادرست بوده است»[36].

 

ايشان سپس به تبيين لغزشگاه هاى انديشه پرداخته و موارد زير را به عنوان علل رخداد خطا در فكر و انديشه بشر از ديدگاه قرآن يادآور مى شود:

1. تكيه بر ظن و گمان به جاى علم و يقين.

2. ميل ها و هواهاى نفسانى.

3. شتابزدگى.

4. سنت گرايى و گذشته نگرى.

5. شخصيت گرايى.[37]

 

افزون بر نشان دادن لغزشگاه هاى انديشه و راه چاره آن، دين حق از راه هاى ديگرى به رشد و شكوفايى خرد آدميان مدد مى رساند از جمله:

1. انگيزش و دعوت به سوى تفكر، انديشه و خردورزى.

2. تأييد و تقويت آموزه هاى عقلى از طريق نقل.

3. سمت و سو دهى به عقل و خرد و فعال ساختن آن در جهت صحيح و مفيد به حال بشريت.[38]

4. پشتيبانى احكام عقلى توسط دين بدين معنا كه وقتى عقل عملى ما، فضايل اخلاقى را به عنوان وظايف انسانى از ما درخواست مى كند، چه ضمانت اجرايى براى انجام چنين دستوراتى وجود دارد؟ در شرايط عادى اگر چه وجدان اخلاقى مؤثر است؛ ولى در نهايت – به ويژه در شرايط خاص – اين ديانت و اوامر و نواهى الهى است كه ما را وادار به انجام وظايف خود خواهد ساخت.[39]

 

رابطه عقل و دين :

از آنچه گذشت روشن مى شود كه چرا با وجود عقل، انسان به دين نيازمند است. حقيقت آن است كه دين مكمل عقل و خرد بشرى است و كار بشر با عقل تنها، به سامان نمى رسد. از طرف ديگر دين مؤيد عقل، پرورش دهنده و رهاننده آن از اسارت و برطرف كننده موانع شكوفائى آن و جهت دهنده به كاوش هاى عقلانى نيز است. بنابراين كاركرد دين درباب عقل عبارت است از:

1. تكميل عقل؛

2. تأييد عقل و پشتيبانى از احكام آن؛

3. بيدارگرى، آزادسازى انديشه و رشد و شكوفاسازى خرد؛

4. جهت بخشى و سمت و سودهى به عقل؛

5. آسان ياب سازى دستاوردهاى ديرياب خرد.

[33]. ابى جعفر محمدبن يعقوب كلينى، اصول كافى، ج 1، ص 16.
[34]1. Gilson Etienne Henri.
[35]. اتين ژيلسون، روح فلسفه قرون وسطى، ترجمه ع. داودى، ص 53، تهران: شركت انتشارات علمى و فرهنگى، چاپ دوم، 1370.
[36]. شهيد مطهرى، آشنايى با قرآن، ج 3، ص 53، صدرا، چاپ هشتم، 1374.
[37]. جهت آگاهى بيشتر بنگريد: همو، انسان و ايمان جهان بينى توحيدى، ج 1، صص 66 – 71، صدرا، چاپ يازدهم، 1374.
[38]. جهت آگاهى بيشتر بنگريد: همان، صص 72 – 74.
[39]. ر. ك: مظفر، اصول الفقه، ج 2، ص 109 ؛ شهيد صدر، دروس فى علم الاصول ص 289 ؛ دفتر همكارى حوزه و دانشگاه، درآمدى بر حقوق اسلامى، ص 327.

 

منبع: هدانا برگرفته از پرسمان، پرسش ها و پاسخ ها«دین شناسی»

حتما بخوانيد

ویژه نامه اعتقادات و پاسخ به شبهات

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.