وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

اقرار به گناه در اسلام

0

اقرار به گناه در اسلام

اقرار به گناه

پرسش 12 . اقرار به گناه در حضور ديگران چه حكمى دارد؟

 

اقرار به گناه در حضور ديگران جايز نيست؛ بلكه اگر اشاعه گناه باشد، حرام است. اعتراف به گناه تنها در پيشگاه خداوند بايد صورت گيرد.
از سرمايه هاى بزرگ آدمى در زندگى آبرو و شخصيت اوست، و هر چيزى كه آن را تهديد كند، گويا جانش را به خطر انداخته است. هر انسانى در زندگى چهار سرمايه دارد كه تمامى آن بايد حفظ شود؛ جان، مال، ناموس و آبرو.
قرآن كريم مى فرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ الظَّنِّ…»118؛ «اى اهل ايمان! از بسيارى از گمان ها خوددارى كنيد كه بعضى از آنها پندارهايى غلط و گناه است و درباره يكديگر تجسّس و پرس و جو نكنيد و…».
در اين آيه با ترتيب جالبى از سه كار زشت نهى شده:

در مرحله نخست، مسلمانان را از بدگمانى نسبت به مؤمنانى كه تشكيل دهنده اعضاى اصلى جامعه اسلامى هستند، نهى مى كند؛ زيرا اين بدبينى به افراد، منشأ تجاوز به شخصيت ايشان مى شود.

 

در مرحله دوم، از تحقيق درباره گناهان و لغزش هاى ديگران نيز برحذر مى دارد.
مرحله سوم، غيبت است كه اگر از عيب كسى آگاه شديم، آن را براى ديگران بازگو نكنيم تا آنها به او بدگمان شده و سبب آبروريزى شود.

حكمت كلّى اين سفارش ها در اين است كه هر اندازه روابط اجتماعى اعضاى جامعه با هم دوستانه تر و صميمى تر باشد، اهداف زندگى شان بهتر تحقّق مى يابد. پس بايد از آنچه كه سبب بدگمانى و بدبينى يكديگر مى شود و دوستى و صميميت و انس و اُلفت آنان را تهديد و تضعيف مى كند، جلوگيرى كرد.
از آن جا كه اعضاى جامعه اسلامى به طور طبيعى داراى خطاها و لغزش هايى هستند، در اين صورت اگر بنا باشد هر كسى خودسرانه خطاهاى ديگران را پى گيرى و كشف كرده و به رُخش بكشد، يا به ديگران بگويد، هيچ اعتمادى بين افراد جامعه باقى نمى ماند.

هم چنين اگر قرار باشد هر شخص گناهكار لغزش هاى خويش را به ديگران اعلام كند، در حقيقت هم آبروى خود را ريخته و هم دوستى ها و صميميت ها و علاقه هاى بين خود و ديگران را از بين مى برد! خداى متعال راضى نيست تا به آبروى مؤمنان خدشه اى وارد شود و ستّاريت او اقتضا مى كند كه خطاها و كمبودهاى افراد از نظر ديگران پوشيده بماند.

فخر است براى من فقير تو شدن
از خويش گسستن و اسير تو شدن
طوفان زده بلاى قهرت بودن
يكتا هدف كمان و تير تو شدن

نيز مصلحت هاى جامعه اسلامى اقتضا مى كند كه اين لغزش ها و كمبودها و مسايل مربوط به زندگى شخصى افراد براى ديگران آشكار نشود. افزون بر اين تجربه هم به ما آموخته، تا هنگامى كه به كسى خوش بين هستيم، گرايش قلبى ما – كه يك گرايش برخاسته از رابطه هاى ايمانى الهى و در طريق كمال انسانى است – به سوى او بيشتر خواهد بود، و برعكس، هرگاه از لغزش هاى وى آگاه شويم، طبعا علاقه ى ما به او كاسته مى شود؛ ايشان نيز متقابلاً درباره ما همين حالت را پيدا مى كند. اگر اين وضع در جامعه شيوع پيدا كند، ديگر افراد به هم محبتى نخواهند داشت كم كم اين بى محبتى و كم لطفى عمومى، سبب از هم گسيختگى جامعه اسلامى مى شود.

 

در اين راستا از روايت زيباى كلام امام على عليه السلام كه تأييدى بر پاسخ ماست، بهره مى بريم كه فرمود: «لوتكاشفتم ما تدافنتم»119؛ «اگر از اسرار هم آگاه مى شديد، جنازه يكديگر را دفن نمى كرديد».

 

كوتاه سخن، اين كه خداوند نخواسته كه مردم به هم بدبين و متنفر باشند و بغض و كينه يكديگر را در دل داشته باشند. براى دستيابى به چنين ديدگاهى بايد سعى كرد تا اسرار مردم پوشيده بماند و كسى در پى آگاهى از آنها نباشد و اگر هم اتفاقا كسانى مطلع شدند براى ديگران بازگو نكنند تا چه رسد اين كه انسان بخواهد با زبان خويش گناهان و لغزش هاى پنهانى اش را به ديگران اعلان كند!

118. حجرات 49، آيه 12.

119. مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، ج 77، ص 385، ح 10.

  •  منبع: هدانا برگرفته از پرسمان، گناه و توبه.

حتما بخوانيد

ویژه نامه آداب و اعمال اسلامی

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.