ارزش و فضيلت تجارت و کسب و کار حلال در روایات

ارزش و فضيلت تجارت و کسب و کار حلال در روایات
فهرست این نوشتار:
تجارت وكار وتلاش كردن
ارزش وفضيلت تجارت
1. در چندين روايت مىخوانيم كه امام صادق عليه السلام فرمود: «تجارت كردن بر عقل (وتدبير) مىافزايد وترك كردن تجارت از عقل (وتدبير) مىكاهد».[1]
2. در روايتى معتبر مىخوانيم كه امام باقر عليه السلام فرمود: «هر كه دنيا را طلب (وتحصيل مال) كند تا دستش را پيش مردم دراز نكند وروزى عيالات خود را وسعت دهد وبه همسايگانش احسان كند، صورت او در روز قيامت همچون ماه شب چهاردهم مىدرخشد».[2]
3. در حديث است كه امام صادق عليه السلام از حال عمر بن مسلم پرسيد، گفتند : تجارت را ترك كرده است. حضرت سه مرتبه فرمود: «عمل شيطان است! مگر نمىداند كه رسول خدا صلى الله عليه و آله تجارت مىكرد؟ وخداوند متعال فرمايد: (رِجَالٌلاَّ تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلاَ بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللهِ وَإِقَامِ الصَّلَوةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَوةِ)[3] آنان جماعتى بودند كه تجارت مىكردند وبه وقتش مشغول نماز مىشدند. واين بهتر است از كسى كه تجارت نكند وبه وقتش نماز بخواند».[4]
4. در حديث است كه كسى به امام صادق عليه السلام عرض كرد: دعا كنيد خداوند به راحتى به من روزى دهد. حضرت فرمود: «من براى تو دعا نمىكنم، بلكه چنانكه خداوند به تو دستور داده است براى به دست آوردن روزى تلاش كن».[5]
تجارت كردن يا عبادت كردن
1. در حديث است كه به امام صادق عليه السلام عرض كردند شخصى مىگويد: در خانه مىنشينم ونماز مىخوانم وروزه مىگيرم و پروردگار خود را عبادت مىكنم خداوند روزىام را مىرساند. امام فرمود: «اين شخص يكى از سه كسانى است كه دعايشان مستجاب نيست».[6]
2. در روايتى ديگر مىخوانيم كه امام صادق عليه السلام از احوال شخصى پرسيد، گفتند: نيازمند شده است. حضرت پرسيد: «به چه كارى مشغول است؟» گفتند : در خانه نشسته وعبادت مىكند. حضرت پرسيد: «زندگىاش چگونه تأمين مىشود؟ گفتند: برخى برادران مؤمن هزينه او وخانوادهاش را تأمين مىكنند. حضرت فرمود: «كار كسى كه روزى او را تأمين مىكند از عبادت او ارزشمندتر است».[7]
سربار مردم نشويد
1. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «از دنيا براى آخرت كمك بگيريد وسربار مردم نشويد».[8]
2. از حضرت رسول صلى الله عليه و آله روايت شده است كه فرمود: «هر كه هزينه خانواده خود را بر دوش ديگران بيندازد ملعون است».[9]
3. در حديث است كه يكى از علماى اهلسنّت در روز بسيار گرمى خدمت امام باقر عليه السلام رسيد، ديد آن حضرت با تكيه بر دو تن از خادمانش راه مىرود. بهحضرت گفت: شما پيرمردى از بزرگان قريش هستيد، مناسب نيست در اين شدّت گرما براى طلب دنيا از خانه بيرون رويد. اگر در اين وقت بميريد چه خواهيد كرد؟ حضرت فرمود: «اگر در اين حال بميرم در حال عبادت واطاعت پروردگار خواهم بود، زيرا كارى مىكنم تا خود وخانوادهام را از تو وديگران بىنياز كنم. من از آن مىترسم كه مرگم فرا رسد وبر معصيت خدا باشم». آن مرد گفت: راست گفتى، مىخواستم تو را پند دهم، تو به من پند دادى.[10]
طلب كردن دنيا يا آخرت
در حديث است كه شخصى از امام صادق عليه السلام پرسيد: ما طالب دنيا هستيم ودوست داريم مال دنيا به ما رو كند. حضرت فرمود: «مال دنيا را براى چه مىخواهى؟» عرض كرد: براى هزينه خود وخانواده وصله رحم وكمك كردن به نيازمندان وتأمين هزينه حج وعمره ومانند آن. حضرت فرمود: «كسب مال براى اين امور، طلب كردن دنيا نيست بلكه طلب آخرت است».[11]
استفاده نكردن از بيتالمال
در روايتى معتبر آمده است كه حضرت على عليه السلام فرمود: «خداوند متعال به حضرت داوود عليه السلام فرمود: اگر از بيتالمال استفاده نمىكردى وبه دست خود كسب روزى مىكردى، بنده نيكوترى بودى. حضرت داوود عليه السلام چهل روز گريست، سپس خداوند به آهن وحى كرد كه براى بندهام داوود نرم شو! آهن در دست داوود نرم شد وآن حضرت روزى يك زره با دستان خود مىساخت وبه هزار درهم مىفروخت، تا آنكه سيصد وشصت زره ساخت واز بيتالمال بىنياز شد».[12]
توانگرى
1. در چندين حديث معتبر مىخوانيم كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «توانگرى يار وياور خوبى براى پرهيز از گناه ومعصيت است».[13]
2. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «ثروتى كه تو را از ظلم حفظ كند، بهتر از فقرى است كه تو را وادار بر گناه كند».[14]
وقت تجارت
1. در حديث است كه امام کاظم عليه السلام به تاجرى فرمود: «بامداد به سمت چيزى كه موجب عزّت تو است (بازار) حركت كن».[15]
2. نيز در احاديث آمده است كه: «بامدادان براى طلب روزى برويد».[16]
شرح بيشتر را در كتاب عين الحياة[17] مطالعه فرماييد.
كسب روزى حلال
1. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «خيرى نيست در كسى كه نخواهد مالى از حلال جمع وبا آن مال آبروى خود را حفظ وقرض خود را ادا وبه خويشان خود احسان كند».[18]
2. از پيامبر صلى الله عليه و آله روايت شده است كه فرمود: «عبادت هفتاد جزء دارد وبهترين آن طلب حلال است».[19]
3. در حديثى ديگر فرمود: «كسى كه بر اثر تلاش براى طلب حلال خسته سر بر بالين بگذارد، چون صبح شود آمرزيده است».[20]
4. در رواياتى معتبر مىخوانيم كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله در حجّةالوداع به نقل از جبرئيل عليه السلام فرمود: «هيچ جاندارى نمىميرد مگر آنكه رزق وروزى معيّن شده خود را بهطور كامل خورده باشد؛ بنابراين، تقواى الهى پيشه كنيد ودر طلب روزى زيادهروى نكنيد واگر روزى شما دير رسيد با معصيت خدا آن را طلب نكنيد، زيرا خداوند متعال روزى خود را در ميان خلق خود به گونه حلال قسمت كرده وروزى حرام به كسى نداده است. پس كسى كه از معصيت خدا بپرهيزد وصبر را پيشه خود سازد، روزى او از حلال مىرسد. وهر كس پردهدرى وعجله كند واز حرام روزى بخورد از روزى حلالش به همان مقدار كم مىشود ودر روز قيامت به خاطر استفاده كردن از روزى حرام از او حساب مىكشند».[21]
روزىرسان خداست
1. در چندين حديث معتبر مىخوانيم كه امام صادق عليه السلام فرمود: «خداوند روزى مؤمنان را (گاه) از جايى كه گمان نمىبرند مىرساند واين بدان است كه هرگاه انسان راه روزى را پيدا نكند بسيار دعا مىكند».[22]
2. در روايتى ديگر فرمود: «اگر بنده خدا (حتّى) در سوراخى باشد، خداوند روزى او را مىرساند، پس در طلب روزى زيادهروى نكنيد».[23]
3. در احاديث معتبر آمده است: «هنگامى كه درِ مغازه را گشودى وكالاىخود را براى فروش عرضه كردى، وظيفه خود را انجام دادهاى وبقيّه را بهخدا بسپار».[24]
[1] . كافى، ج 5، ص 81، ح 4 وص 148، ح 1 و2؛ كتاب من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص 119، ح 505 و506.
[2] . كافى، ج 5، ص 78، ح 5؛ تهذيب، ج 6، ص 371، ح 11.
[3] . ترجمه: «مردانى كه هيچ تجارت وداد وستدى آنان را از ياد خدا وبر پا داشتن نماز واداى زكات غافلنمىكند». سوره نور، آيه 37.
[4] . كافى، ج 5، ص 75، ح 8.
[5] . همان، ص 78، ح 3.
[6] . كافى، ج 5، ص 77، ح 1؛ تهذيب، ج 6، ص 371، ح 8.
[7] . كافى، ج 5، ص 78، ح 4.
[8] . كافى، ج 5، ص 72، ح 6؛ تهذيب، ج 6، ص 375، ح 23.
[9] . كافى، ج 4، ص 12، ح 9، وج 5، ص 72، ح 7.
[10] . كافى، ج 5، ص 73، ح 1؛ تهذيب، ج 6، ص 373، ح 15.
[11] . كافى، ج 5، ص 72، ح 10؛ تهذيب، ج 6، ص 376، ح 24.
[12] . كافى، ج 5، ص 74، ح 5؛ كتاب من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص 98، ح 381.
[13] . كافى، ج 5، ص 71، ح 1.
[14] . همان، ص 72، ح 11.
[15] . همان، ص 149، ح 7.
[16] . خصال، ج 2، ص 154، ح 53؛ بحارالأنوار، ج 76، ص 49، ح 3.
[17] . عين الحياة، ص 278، لمعه پنجم.
[18] . كافى، ج 5، ص 72، ح 5.
[19] . كافى، ج 5، ص 78، ح 6؛ تهذيب، ج 6، ص 372، ح 12.
[20] . امالى صدوق، ص 289، ح 9.
[21] . كافى، ج 5، ص 80، ح 1؛ تهذيب، ج 6، ص 368، ح 1.
[22] . كافى، ج 5، ص 84، ح 4؛ كتاب من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص 101، ح 395.
[23] . كافى، ج 5، ص 81، ح 4.
[24] . كافى، ج 5، ص 79، ح 1؛ كتاب من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص 100، ح 394.