چرا وصیت پیامبر نوشته نشد

چرا وصیت پیامبر نوشته نشد
پیامبر(ص) در روزهاي پایانی عمر مبارك خود فرمود:
إیتونی بدواهٍ و کِتفٍ لاُکتب لکُم کتاباً لا تضلّوا بعدهُ أبداً.(1)
((برایم دوات و کاغذي بیاورید تا براي شما چیزي بنویسم که بعد از آن، هرگز گم راه نشوید.))
زمانی که حضرت، این جمله را فرمود، عدّه اي برخاستند تا دوات و کاغذ بیاورند؛ امّا عُمر گفت:
درد بر پیامبر(ص) غلبه کرده و هذیان می گوید! کتاب خدا، براي ما کافی است.(2)
برخی از زنان پیامبر(ص) با شنیدن این سخن، زبان به اعتراض گشودند. جماعت حاضر در خانه پیامبر(ص)، شروع به داد و فریاد کردند و باهم به نزاع پرداختند.
پیامبر خدا فرمود:« برخیزید! در حضور پیامبر، نزاع و جدال، شایسته نیست »
تأمّلی در سخن عمر
هنگامی که ابو بکر در بیماري وفات بود، عثمان را خواست و به او گفت: بنویس:
((این وصیتی است که ابوبکر بن ابی قحافه به مسلمانان می کند)) بعد از گفتن این جمله ابوبکر بیهوش شد.
در بین بیهوشی ابوبکر. عثمان در ادامه کلام ابوبکر نوشت:
((همانا من عمر بن خطاب را جانشین و خلیفه خود بر شما قرار دادم)) هنگامیکه ابوبکر به هوش آمد گفت:آنچه را که نوشتی بر من بخوان. عثمان هم جملاتی را که نوشته بود را خواند. ابوبکر گفت: الله اکبر ترسیدی که اگر من در این بیهوشی از دنیا برم میان مردم اختلاف بیفتد؟
عثمان گفت: آری(3)
حال، سؤال این است که:
چرا عُمر، نوشته و سخن پیامبر خدا(ص) را در آن هنگام، قبول نداشت؛ امّا سخنان ابو بکر را در آن حالت که بیهوش شده بود و بخشی از آن را نوشته بود، پذیرفت و بعد از او بر مسند خلافت، تکیه زد؟!
1)همان، ص 61 ؛ الإرشاد، ص 87 ؛ البدء و التاریخ، ج 5، ص 59
2) الطبقات الکبري، ج 2، ص 242 ؛ تاریخ الطبري، ج 3، ص 61 ؛ الإرشاد، ص 87 ؛ البدء و التاریخ، ج 5، ص 59 ؛ کحل البصر،ص 128
3) تاریخ الطبري، ج 3، ص 253 ؛ القرآن الکریم و روایات المدرستین، ج 2، ص 376
منبع: سایت هدانا. برگرفته از کتاب آخرین نماز پیامبر(ص).علامه عسکری(ره)