چرایی نامگذاری دهه فجر
لذا ناميدن اين ده روز به دهه فجر تنها استفاده از عناوين مقدس براى نشان دادن ماهيت دينى انقلاب اسلامى بود به ويژه كه در قرآن كريم به شبهاى دهگانه قسم ياد مى كند ولى ما از ده روز فجر به عنوان روزهاى مهم و سرنوشت ساز و فجر آفرين ياد مى كنيم.
چرایی نامگذاری دهه فجر
1 از 12 تا 22 بهمن چه اتفاقاتى افتاده است كه اين ده روز را اوج انقلاب ايران ناميده اند؟2 ما بعد از 22بهمن هم اغتشاشاتى را در كشور ديده ايم كه در كشاكش انقلاب رخ داده پس چرا بيست و دوم را روز پيروزى نام نهاده ناد؟3 آيا نامگذارى دهه فجر به اين نام و انتخاب ده روز به عنوان دهه اتفاقى بوده يا خودمان براى اينكه انقلابمان را به آيات سوره ى فجر مرتبط كنيم اين ده روز را برگزيده ايم؟
دوست عزيز ضمن تشكر از تماس مجدد شما با اين مركز در پاسخ به سوال شما به اطلاع مى رساند كه به نظر مى رسد سوال شما در واقع دو سوال باشد كه به صورت مجزا پاسخ داده مى شود.
ابتدا در باره سوال اول شما كه در مورد علت ناميدن 12 تا 22 بهمن به عنوان اوج انقلاب اسلامى با وجود اينكه در روزهاى بعد نيز شاهد اغتشاشاتى در نقاط مختلف كشور بوديم بايد بگوييم كه همانگونه كه مى دانيد انقلاب اسلامى ايران داراى مراحل مختلفى بود كه آغاز آن مربوط به حوادث سالهاى 41 تا زمان تبعيد امام خمينى ره به تركيه بود كه با اين تبعيد به ظاهر حركتهاى انقلابى مردمى خاموش گشت هر چند كه در اين زمان نيز اقدامات انقلابى توسط نيروهاى انقلاب در حال انجام بود و به همين دليل دهها مبارز انقلابى در طول اين سالها در كشور دستگير، محاكمه و مجازات شدند و بسيارى از آنها در كنار زندانهاى طويل المدت به تبعيد افتادند و برخى ديگر نيز در راه انقلاب اسلامى به شهادت رسيدند. لذا در طول سالهاى بعد از تبعيد امام خمينى (ره) به تركيه تا سال 1356 حركت انقلابى عمدتا در سطح انقلابيون و به اصطلاح نخبگان جامعه محدود شده بود اما در سال 1356 و به دنبال برخى تحولات از جمله شهادت حاج آقا مصطفى خمينى و مجالس ختمى كه براى وى برگزار شد و باعث افتادن دوباره نام امام خمينى بر سر زبانها شد و به ويژه پس از درج اعلاميه توهين آميز روزنامه اطلاعات نسبت به امام خمينى با نام مستعار رشيدى مطلق ناگهان آتش زير خاكستر انقلاب اسلامى مردم ايران شعله ور شد و دوره جديدى از انقلاب اسلامى آغاز كه در نهايت به پيروزى انقلاب اسلامى منجر گرديد. بى ترديد دراين دوره، مهمترين تحولى كه در روند انقلاب اسلامى ايران رخ داد تصميم امام خمينى براى ورود به ايران بود. آن هم در زمانى كه در اثر بالا گرفتن انقلاب شاه مجبور به فرار از كشور شده بود. لذا ورود امام خمينى به ايران و قرار گرفتن وى در كنار مردم و هدايت انقلاب از درون كشور آخرين ضربه ها را به نظام شاهنشاهى وارد مى كرد.
اين بود كه بختيار مذبوحانه تلاش مى كرد تا با ممانعت از ورود امام خمينى به خاك ايران مانع از تحقق سرنگونى نظام شاهنشاهى گردد و در اين راستا تا چندين روز به بستن فرودگاهها اقدام نمود كه سرانجام در اثر فشار مردم و تحصن علما و روحانيت در دانشگاه تهران و… مجبور به بازگشايى فرودگاهها شد. لذا 12 بهمن به عنوان اولين روز ورود تاريخى امام خمينى به ميهن آغازى بر پايان نظام 2500 ساله شاهنشاهى به شمار مى آمد. به ويژه كه امام خمينى در بهشت زهرا رسما ضمن غير مشروع و غير قانونى دانستن نظام شاهنشاهى اعلام نمود كه به زودى دولت تعيين خواهد نمود. انتخاب دولت موقت نيز باعث سريع شدن روند سقوط رژيم شده و پس از تحولات فراوانى كه در كتب تاريخى ذكر شده است و مقاومت خونينى كه رژيم در برابر انقلابيون از خود به نمايش گذاشت و باعث شهادت دهها تن از انقلابيون شد در روز 22 بهمن مجبور به عقب نشينى شده و رسما سقوط نظام شاهنشاهى در اين روز اعلام شد. مهمترين اقداماتى كه در اين روز نشانه پايان نظام شاهنشاهى بود عبارت بودند از:
* اعلام بى طرفى ارتش كه تاساعاتى قبل با آخرين تجهيزات در برابر مردم ايستاده بود و مهمترين عامل بقاى رژيم شاهنشاهى به شمار مى رفت و سقوط كليه پادگان هايى كه همچنان مقاومت مى كردند و فرار فرماندهان آنها
* افتادن اسلحه به دست مردم در پى سقوط پادگانها و شكسته شدن درب اسلحه خانه ها
* تسخير راديو وتلويزيون ملى توسط انقلابيون و پخش اعلاميه سقوط نظام شاهنشاهى از راديو و تلويزيون ملى با صداى شهيد محلاتى با عنوان صداى انقلاب مردم ايران
* دستگيرى سران ارتش ونيروهاى وابسته به رژيم شاهنشاهى توسط مردم
* فرار بختيار به عنوان آخرين مهره رژيم سلطنتى كه قرار بود ناجى تاج و تخت سلطنت در غياب محمد رضا پهلوى باشد.
*…
بنابر اين باتوجه به تحولات ذكر شده در بالا عملا نظام شاهنشاهى سقوط كرده و قدرت رسما به دست نيروهاى انقلاب افتاد به گونه اى كه همان زمان علاوه بر راديو و تلويزيون روزنامه ها رسما سقوط نظام شاهنشاهى را اعلام نمودند به عنوان مثال تيتر يك روزنامه كيهان در 23 بهمن 1357 چنين بود: «سقوط نظام 2500 ساله استبداد، ارتش انقلاب شهرها را آزاد كرد.» (سالنامه روزنامه كيهان دوره دوم جلد اول، 23 بهمن 1357)
البته همانگونه كه در سوال نيز اشاره شده است درگيرى ها در 22 بهمن پايان نيافت بلكه در روزهاى بعد نيز شاهد درگيرى ها بوديم و حتى درگيرى هاى جديدى آغاز شد اما واقعيت اين است كه ماهيت اين درگيرى ها با درگيرى هاى قبلى تفاوت داشت چرا كه درگيرى هاى قبل از 22 بهمن در مبارزه انقلابيون با رژيم سلطنتى بود اما پس از اين روز درگيرى انقلاب اسلامى تازه به پيروزى رسيده با كسانى بود كه از شرايط نابسامان پيش آمده در صدد سوء استفاده بودند از جمله تجزيه طلبان كه خواستار جدايى بخشهايى از خاك كشورمان بودند و يا منافقينى كه به دنبال آشوب و بلوا و فتنه انگيزى بودند و يا سلطنت طلبانى كه قصد اجراى كودتا داشتند كه البته همه اين توطئه ها با عنايات الهى، درايت بى نظير رهبرى انقلاب و حضور مردم در صحنه، نا كام ماند ولى آنچه مهم است اين است كه پس از روز 22 بهمن ديگر نظام شاهنشاهى وجود نداشت و انقلاب اسلامى ايران عملا به پيروزى رسيده بود و فقط درگيرى هايى در دوره تثبيت نظام داشت كه آن هم نه با نظام طاغوت بلكه با فرصت طلبان بود كه اين قبيل مسائل و مشكلات همواره وجود داشته است. لذا مى توانيم اين ده روز را دوره اوج انقلاب اسلامى ايران بناميم و روز 22 بهمن را روز پيروزى انقلاب اسلامى ايران.
در مورد سوال دوم شما كه در باره علت نامگذارى اين ده روز به دهه فجر مى باشد بايد بگوييم كه انقلاب اسلامى ايران به دليل ماهيت اسلامى كه داشت از همان ابتدا تلاش نمود تا تحولات خود را با آموزه هاى قرآنى هماهنگ كند و در اين راستا يكى از مهمترين راهكارها استفاده از فرهنگ لغات دينى مى باشد. به عنوان مثال درانقلاب اسلامى واژگانى همچون جهاد، مستضعف، مستكبر، مجاهد، يوم الله، طاغوت، حكم، حاكم، ولى و… كه همگى از فرهنگ دينى اخذ شده است مورد استفاده قرار گرفت كه علاوه بر اينكه هر كدام بار معنايى خاصى داشته و كاربرد هاى اعتقادى خود را داشت عاملى مهم در معرفى ماهيت انقلاب اسلامى و نيز به صحنه كشاندن مردم بود. لذا يكى از اين واژگان نيز كه در اين فرايند مورد استفاده قرار گرفت عنوان دهه فجر بود. به لحاظ لغوى فجر به معنى صبح و سپيده دمان مى باشد كه در قرآن كريم در سوره فجر بدان قسم خورده شده است و در ادامه به شبهاى دهگانه قسم خورده شده است. البته در مورد تفسير شبهاى دهگانه نظرات مختلفى از سوى مفسرين ارائه شده است كه در كتب تفسير از جمله تفسير الميزان وجود دارد (رك: سيد محمد حسين طباطبايى، تفسير الميزان، ج 20، ص 467) اما آنچه مسلم است اين است كه هيچ كس اين شب ها را به معناى ده شب پيروزى انقلاب اسلامى ندانسته است تا چنين سوالى پيش آيد بلكه تلاش شده است تا از عنوان مقدسى همچون فجر و شب هاى دهگانه كه در قرآن به آنها قسم خورده شده است براى اشاره به اين ايام استفاده شود بدون اينكه منظور اين باشد كه شب هاى ذكر شده در قرآن همان شب هاى دهه فجر مورد نظر ما باشد تا بدينوسيله اهميت و عظمت اين ده روز كه طليعه اى بر پيروزى مستضعفان بر مستكبرين و حاكميت الهى بود بيش از پيش به جهانيان اعلام گردد.
لذا ناميدن اين ده روز به دهه فجر تنها استفاده از عناوين مقدس براى نشان دادن ماهيت دينى انقلاب اسلامى بود به ويژه كه در قرآن كريم به شبهاى دهگانه قسم ياد مى كند ولى ما از ده روز فجر به عنوان روزهاى مهم و سرنوشت ساز و فجر آفرين ياد مى كنيم.
دوست عزيز اميدواريم كه اين پاسخ ذهن جستجوگر شما را قانع نموده باشد. در هر صورت باز هم منتظر تماسهاى بعدى شما با اين مركز هستيم.
پرسمان