نقش استغفار در رفع گرفتاری
از آيات قرآن و روايات معصومين- علیهم السلام- استفاده مى شود كه استغفار نسخه اى شفا بخش براى همه انسان ها در هر زمان و هر مكان و هر درجه و رتبه است.
نقش استغفار در رفع گرفتاری
فهرست این نوشتار:
حضرت آقاى بهجت در چند جا كه از ايشان سؤال شده بود كه براى رفع مشكلات و گرفتارى ها چه ذكرى بگوييم فرموده بودند كه ذكر «استغفرالله» را دايما بگوييد. آيا اين ذكر عموميت دارد و همه افراد مى توانند براى دفع مشكلات از اين ذكر استفاده كنند و يا اختصاصى مى باشد؟
از آيات قرآن و روايات معصومين- علیهم السلام- استفاده مى شود كه استغفار نسخه اى شفا بخش براى همه انسان ها در هر زمان و هر مكان و هر درجه و رتبه است.
روشن است كه استغفار داراى درجات مختلفى است و براى همه انسان ها يكسان نمى باشد. استغفار انسان هاى عادى كه درخواست بخشش گناه هان است با استففار اولياى معصومى كه از گناه و حتى انديشه آن مبرا و بر كنار هستند بى شك يكسان نيست.
پس استغفار با حفظ مراتب و درجات آن دستورى عام براى همه است و عموميت دارد و داروى بيمارى روحى همه انسان ها است. براى اطلاع بيشتر از موضوع استغفار و ضرورت آن توجه شما را به مطالب ذيل جلب مى نماييم.
از ديدگاه وحى، بين اعمال انسان و حوادث زندگانى او، ارتباطى تكوينى برقرار است. دستگاه آفرينش بنابر اراده الهى، به تناسبِ هر يك از اعمال انسان، عكس العملى در خور نشان مى دهد و به فراخور آن عمل، آثار و نتايجى را در همين دنيا به صاحب عمل مى رساند. آرى، چه بسيار افعالى كه باعثِ ريزش خيرات، بركاتِ مادّى و معنوى فراوان در زندگى انسان مىشود و چه بسيار افعالى كه باعث محنتها، بلاها، و گرفتارى ها مىشود.
قرآنِ كريم، انسانها را به نگريستن از افقى برتر و توجّه به اين رابطهها فرا مى خواندتا با تمسّك به افعال خير و ترك افعال شرّ، به سعادتِ دنيا و آخرت نايل شوند. در اين سلسله نوشتار، به مددِ نازل كننده قرآن، برآنيم تا عوامل فزونى دهنده روزى و بركت را از منظرِ قرآن به نظاره بنشينيم. عواملى چون استغفار، ايمان، تقوا، دُعا، توكّل، شكر، ازدواج، قرض دهى وأ.
بدان اميد كه اين تلاش، گشايشِ راهى باشد به سوى توسعه همهجانبه و ايجاد قابليتى براى بارشِ خيرات و بركاتِ الهى. انشاءَ اللّه.
استغفار
توبه از گناهان و آمرزش خواهى از خداوند غافر، امرى است كه بسيار مورد تأكيد قرآن و پيشوايان دين قرار گرفته است. در كلام پيشوايان معصوم (ع)، استغفار به عنوانِ بهترين دُعا و عبادت، ارزشمندترين توسّل، موثّرترين سلاح گناهكاران و نجات بخشترين شفيع، به گونه اى كم نظير، مورد تأكيد واقع شده و آثارى براى آن، ذكر شده است.
در اينجا، استغفار و توبه را به عنوان عامل ريزش روزى و بركت در گستره قرآن و روايات مورد توجّه و تحقيق قرار مىدهيم. در قرآن كريم، سه آيه بسيار عجيب وجود دارد كه به روشنى اثر استغفار را در فزونى روزى بيانگر است: دو آيه اول از زبان حضرت هود (ع) خطاب به قومِ بى ايمان و گناهكار عاد وارد شده است:
«وَأنِ استغفِرُوا رَبَّكُم ثُمَ تُوبوا إِلَيهِ يمَتِّعكُم مَتاعاً حَسَناً إلى أجَلٍ مُسَمّى ويؤتِ كُلَ ذِى فَضلٍ فَضلَهُأ »
و اينكه از پروردگار خود آمرزش بطلبيدسپس [با ايمان ناب و عمل صالح] به سوىاو بازگرديد تا شما را تا مدّت معينى [از مواهبِ زندگى اين جهان] به خوبى بهرهمند سازد و به هر صاحب فضيلتى، به مقدارِفضيلتش ببخشدأ». (سوره هود، آيه 3)
قوم عاد، مردمى بلند قامت، درشت هيكل و سخت نيرومند بودند. اين قوم، تمدنى بسيار پيشرفته و عظيمى داشتند كه به فرموده قرآن: «لَم يخلق مِثلُها فى البلاد» در هيچ عصرى مثلِ آنان آفريده نشده است». (سوره فجر، آيه 8)
اين مردمان هميشه، غرقِ در نعمتخدا و آبادانى و فزونى بركات الهى بودند تا اين كه به تدريج وضع خود را تغيير دادند و به بُت پرستى و عصيان روى آوردند. خداى تعالى به خاطر انحرافشان از راه حقّ، برادرشان هود (ع) را مبعوث كرد تا به سوى حقّ، دعوت و ارشادشان كند. با اين كه هود (ع) در هدايت آنان نهايت استعداد و سعى خود را به كار گرفت، امّا جز عدّه اندكى به او ايمان نياوردند و بيشتر مردمان بر دشمنى و لجبازى هاى خود اصرار ورزيدند و نسبت سفاهت و ديوانگى به آن حضرت دادند. در نتيجه خداوند هم «سنّتِ تغيير» را بر آنان جارى فرمود، چرا كه: «اِنَّ اللّه لايغيرُما بقومٍ حتّى يغيروا ما بانفُسِهِم» خداوند، احوال و سرنوشتِ هيچ قومى را تغيير نمىدهد مگر آن كه خودشان، تغيير كنند. (سوره رعد، آيه 11) به خواستِ الهى، آسمان تا هفت سالِ تمام از باريدن، دريغ كرد تا آن كه قوم عاد دچار، قحطى، گرانى، خشكسالى و ضعف و ناتوانى شدند. در اين احوال هم، هود (ع) مثل هميشه از درِخيرخواهى و مهربانى به سوى ايشان روى آورد و راهِ چاره را «طلبِ مغفرت از پروردگار»، «توبه از شرك و بتپرستى» و «ايمان به خداوند و عمل صالح» دانست.
طبق آنچه در تفسير گران سنگِ الميزان در ذيل دو آيه فوق آمده است: منظور از «توبه» كه بعد از «استغفار» با جمله «ثمَ توبوا اليه» بدان تأكيد شده است، «بازگشتِ حقيقى به سوى خدا با ايمان و عمل صالح» مىباشد. 1
آيه سوم از زبان حضرت نوح (ع) خطاب به مردمِ مجرم و گناه كار زمانهاش وارد شده است:
«اِستَغفروا ربَّكم اِنَّه كانَغَفّاراً يرسِلِ السَّماءَ عليكُم مِدراراًويمدِدكُم بِاَموال وبنين وَيجعَل لَكُم جَنّاتٍ ويجعَل لكم اَنهاراً » از پروردگار خود آمرزش بخواهيد كه او بسيار آمرزنده است تا باران هاى مفيد و پربركت را از آسمان بر شما پيوسته دارد و شما را با مال بسيار و فرزندان متعدّد يارى رساند و باغهاى خرّم و نهرهاى جارى به شما عطا فرمايد». (سوره نوح، آيه 10- 12)
امام صادق (ع) با استناد به آيه فوق مى فرمايند: «هنگامى كه رسيدنِ روزىات را همراهِ سختى و كندى ديدى، زياد استغفار كن، چرا كه خداوند عزّوجلّ در كتابش مىفرمايد: از پروردگارتان، طلبِ مغفرت نماييد كه او بسيار آمرزنده است تا از آسمان پيوسته بر شما بباراند و با اموال و فرزندان فراوان يارىتان رساند (يعنى در دنيا) و باغهاى خرّم و نهرهاى جارى عطايتان فرمايد (يعنى در آخرت)». 2
در آيه فوق براى اثر استغفار سه بهره ارزشمند در دنيا معرفى شده است: «بارشِ پيوسته بارانهاى مفيد»، «وسعت و مال فراوان» و «نعمتِبرخوردارى از فرزندان».
روايت شده كه شخصى خدمتِ امام رضا (ع) آمد و از «خشكسالى» شكايت كرد. حضرت در بيان راهِ چاره فرمودند: «استغفار كن». شخص ديگرى به پيشگاه حضرت آمد و از «فقر و نادارى» شكايت كرد. حضرتش فرمودند: «استغفار كن» فرد سومى به محضرش شرفياب شد و از حضرت خواست تا دعايى فرمايد كه خداوند پسرى به او عطا فرمايد. حضرت، به او فرمودند: «استغفار كن». حاضران باتعجّب پرسيدند: سه نفر با سه خواسته متفاوت، خدمتِ شما آمدند و شما همه را به «استغفار» توصيه فرموديد؟ فرمود: من اين توصيه را از خود نگفتم. همانا در اين توصيه از كلامِ خداوند الهام گرفتم و آن گاه آيه فوق را تلاوت فرمودند.
3 حضرت هود به قوم خود مىفرمود: «يا قَوم اسْتَغفِروا رَبَّكم ثُم تُوبُوا اِلَيه يُرسِل السَماء عَليكم مِدراراً و يَزِدْكم قَوه الى قُوَتِكم ولا تَتَولَّوا مُجرِمين (هود/ 52) اى قوم من استغفار كنيد و از خدا طلب بخشش كنيد و به سوى او توبه كنيد تا باران مداوم و سودمند براى شما بفرستد و توانى بر توان شما بيفزايد و ازخدا تبهكارانه رو برنگردانيد».
پيامبران گاه مردم را با تهديد و گاه با تحبيب، به عبادت و توحيد حق فرا مى خواندند، چون اكثر مردم يا بر اثر ترس از دوزخ عبادت مىكنند يا از سر شوق به بهشت. تنها انسان هاى كاملند كه از قيد جذب و دفع دنيا و آخرت رهايى يافته، مىگويند: «وَجَدتُك اَهْلا لِلعِباده يا وَلكِنّى اَعْبُده حَبّاً له» (بحار 186/ 67).
هود (ع) مىفرمايد: اگر خدا را عبادت كنيد، او نيازهاى دنيايى شمارا برآورده مىكند و استغفار نيز سبب نزول بسيارى از بركات است، همان گونه كه بركات معنوى به وسيله توبه و استغفار حاصل مىگردد.
اين موضوع در سخنان انبياى ديگر نيز آمده است، زيرا بين اعمال و عبادات مردم و حوادث جهان رابطهاى مستقيم است و اعمال صالح و عبادات آنان در ريزش بركات سهمى بسزا دارد. چنانكه حضرت نوح (ع) به مردم فرمود: استغفار كنيد تا ربّ غفّار شما بركات مادّى را نصبيتان كند: «فَقُلت اسْتَغفِروا رَبَّكم اِنَّه كانَ غَفارا يُرسِل السَماء عَليكم مِدارار ويُمدِدكم بِاَموال وَبَنين وَ يَجعل لَكُم جَنات وَ يَجعل لَكم اَنهارا» (نوح/ 10- 12). انسان موجودى گسيخته از جهان نيست و افكار، اخلاق و اعمالش منقطع از عالم نيست. حكيم ابو على سينا در اين زمينه مىگويد: كسانى كه مىگويند بين انسان و جهان رابطه نيست و اعمال، عبادات، كارخير، استغفار و نيايش انسان در جهان اثر نمىگذارد، «متفلسف» و شبه فيلسوفند، نه فيلسوف: «دع هؤلاء المتشبّهه بالفلاسفه». و من رسالهاى در زمينه رابطه بين اعمال انسانها و حوادث جهان نوشتم و در آن نشان دادم كه نماز استسقاء، دعا و نيايش، استغفار و توبه در نزول بركات الهى مؤثر است.
(1) در سخن نوح (ع) آمده است كه به سبب استغفار و توبه شما باران به موقع نازل مىشود و سخنان هود (ع) نيز اين وعده را به همراه دارد و اين سخن وحى است كه بين اعمال خير انسان و جهان تكوين، رابطه است و اين اصل كلى را قرآن كريم تصديق مىكند: «وَلَو اَنَّ اَهلَ القُرى امَنوا واتَقوا لِفَتحِنا عَليهم بَركات(2) اگر مردم منطقهها و قريهها اهل تقوا وايمان باشند، درهاى بركات الهى به روى آنان گشوده خواهد شد»، چنانكه درباره اهل كتاب آمده است: «وَلَو أَنَّهم أَقاموا التَوريه وَالاِنجيل وَما اَنزل اِلَيهم مِن رَبِّهم لَأَكلوا مِن فوقَهم ومِن تَحتِ اَرْجُلِهم»(3) آيه الله جوادى آملى، تفسير موضوعى قرآن ج 6 (سيره پيامبران (ع) در قرآن)
بهترين وقت استغفار
بهترين وقت استغفار، سحرگاهان بهويژه سحرِ شب جمعه مىباشد تا جايى كه استغفار كنندگان در سحرگاهان مورد مدح خداوند عالميان قرار مىگيرند:
«أ المستغفرينَ بِالأَسحارِ». (سوره آل عمران، آيه 17)
«وبالأَسحارِهُم يستَغفِرونَ». (سوره ذاريات، آيه 18)
امام صادق (ع) در تفسير آيه فوق مىفرمايند: «هر كس در وقت سحر، هفتاد مرتبه استغفار كند از اهلِ اين آيه خواهد بود». 4
چگونگى استغفار
امام صادق (ع) مىفرمايد: «هر كه در نماز وتر و در حالى كه به قيام ايستاده است، هفتاد مرتبه بگويد: اَستَغفِرُ اللّهَ واَتُوبُ إلَيه و تا يكسال تمام بر آن مواظبت كند (و در صورت عدم موفقيت به نماز شب، قضاى آن را به جا آورد) خداوند او را در زمره «استغفار كنندگان در سحرگاه» مىنويسد و آمرزش و مغفرت خويش را بر او واجب مىگرداند».
5 و آن حضرت در روايت ديگرى مىفرمايند:
«هر كه دو ماه پياپى هر روز چهارصد مرتبه اين ذكر استغفار را بخواند، خداوند او را گنجى از دانش يا مالِ فراوان كرامت فرمايد: «اَستَغفرُ اللّه الّذى لاإله الاّهُوَ الحَى القَيومُ الرَّحمنُالرَّحيمُ بَديعُالسّمواتِ والأَرضِ مِن جميعِ ظُلمى وجرمى واِسرافى عَلى نفسى واَتوبُ إِليهِ».
6
1 تفسير الميزان، ترجمه موسوى همدانى، ج 10، ص 209 و. 210
2 بحار الانوار، ج 78، ص 201، روايت. 29
3 مجمع البيان، ذيل تفسير آيه 12- 10 سوره نوح.
4 نورالثقلين، ج 5، ص 123، روايت. 5
15 خصال، ص 581، روايت. 6
3 وسايل الشيعه، ج 7، باب. 48
(1) (الهيات شفاء، مقادله دهم، فصل يكم، ص 439)
000 (2) اعراف/ 96
000 (3) مائده/. 66
پرسمان