مکاشفه و عُجب شاگرد؟!/ داستانی از ملا حسین قلی همدانی

مکاشفه و عُجب شاگرد؟!/ داستانی از ملا حسین قلی همدانی
عارف کامل ملأ حسین قلی همدانی (رضوانالله تعالی علیه) را تلمیذی بود به نام محمد سعید حبّوبی که استاد به او فرموده بود: اگر خواب و کشف صادقانهای پیش آمد برایم بازگو کن، مبادا عُجب تو را بگیرد تا از مرتبه خویش ساقط گردی و مزرعهٔ نیت و اعمالت بسوزد. مرحوم حبّوبی در نماز عشاء، شهودی به او دست میدهد و در آن، احوال روز قیامت را مشاهده مینماید. پس با تکبیرات آخر نماز، نماز را به پایان میرساند و این واقعه را برای استاد بازگو نمیکند. فردا صبح که میخواهد خدمت استاد برسد به ذهنش خطور میکند که شاید این قضیه برای استادم رخ نداده باشد و به این درجه نرسیده باشد! چون درب خانه استاد را میزند، استاد بلافاصله درب را گشوده و با تندی میفرماید: آری، استادت نیز به این درجه نرسیده است! مگر به شما تذکر نداده بودم که اتفاقات را برایم بازگو کنید؟ این خطور ذهنی و شیطانی که از عُجب نشئت گرفته بود، سبب شد که اوراد و اذکار شما بسوزد و نابود شود، در نتیجه باید دستور خود را از سر بگیرید.
تحفه دانشجو