قیام امام زمان(عج)، براساس عقل و علم؛ گفتاری از آیت الله جوادی آملی
قیام امام زمان(عج)، براساس عقل و علم؛ گفتاری از آیت الله جوادی آملی
فهرست این نوشتار:
موضوع سخن، موعودِ مُنتَظَر نجاتبخش جهان بشريت است؛ بشر اوّلاً بايد زنده باشد، ثانياً از جهل علمي بِرَهد عالِم بشود، ثالثاً از جهالت عملي نجات پيدا کند عاقل بشود، رابعاً و خامساً و درجات بعدي از ستم بِرَهَد عادل بشود و از بردگي خود و ديگران نجات پيدا کند آزاد بشود و از وابستگي به اين و آن نجات پيدا کند مستقل بشود و از گزند استثمار و استعمار و استحمار و استعباد و مانند آن نجات پيدا کند، نه کسي را به بردگي بکشد و نه برده کسي بشود و دهها فضايل ديگر که اينها عامل نجات بشريت است؛ همه اين علل و عوامل را ذات اقدس اله به وسيله قرآن و عترتِ اهل بيت(عليهم السلام) مشخص کرده و انبيا را هم براي همين منظور فرستاده است که جامعه بشري را زنده کنند.
مرگ جاهلی، نتیجه عدم شناخت امام زمانه
گاهي در يک جمله هدف والاي دين را بازگو ميکند که وجود مبارک وليّ عصر (ارواحنا فداه) با ظهور خود آن هدف را عملي خواهد کرد؛ آن جمله به صورت متن است که گاهي به صورت شرح و تفصيل آن متن را گسترش ميدهد. آن جملهاي که به صورت متن است در سوره مبارکه «انفال» آمده که فرمود: (اسْتَجِيبُوا لِلهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ)[1] و آنچه به صورت شرح آمده، در ساير سُوَر و آيات مسئله علم را، عقل را، عدل را، آزادي را، رهايي از وابستگي به غير خدا را، موحّد ناب بودن را، صيانت از شِرک و مانند آن را ذکر کرده است و اينکه در لسان ائمه(عليهم السلام) آمده است: «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّهًْ»،[2] يک پيام جهاني دارد؛ فرمود اگر کسي امام زمان خود را نشناسد مُرده است، يک؛ مرگش هم مرگ جاهلي است، دو؛ هم «کان» تامّه را از دست داد و هم «کان» ناقصه را؛ هم گرفتار سلب تامّ است و هم مبتلا به سلب ناقص؛ هم مرده است و هم مرگ او مرگ جاهلي است. براي اينکه زنده بشود اوّلاً و حيات او حيات معقول و طيّب و طاهر بشود ثانياً، بايد امام زمان خود را بشناسد.
منظور از شناسايي تنها شناسايي شناسنامهاي و تاريخي و سند و نسب و نسبت و سبب نيست، اينها لازم است ولي کافي نيست! عمده شناخت معناي امامت، معناي عصمت، معناي ولايت، معناي حجّيت، معناي وحييابي و الهامپذيري، معناي همتايي با قرآن کريم و مانند آن است که اگر کسي امام و امامت را با اين اصول و فروع ياد شده نشناسد مرده است.
همه اين ذوات قدسی ـ اهل بيت(ع) ـ فرمودند قرآن و عترت همتاي هم هستند؛ فضيلتي که براي قرآن است، براي عترت(ع) هم هست؛ منقبتي که براي عترت(ع) است، براي قرآن هم هست. اگر کسي امام خود را نشناسد مرده است اوّلاً، مرگ او هم مرگ جاهلي است ثانياً. چون قرآن و عترت همتاي هم میباشند، اگر کسي قرآن را نشناسد مرده است اوّلاً، مرگ او هم مرگ جاهلي است ثانياً و همانطوري که مقصود از معرفت امام شناخت شناسنامهاي نبود، بلکه شناخت عقلي و کلامي بود، مقصود از معرفت قرآن هم معرفت شناسنامهاي نيست که قرآن کتاب آسماني است، از طرف خدا نازل شده، در ليله قدر نازل شده، 114 سوره دارد، چند هزار آيه دارد، بخشهايي از قرآن را کسي از حفظ کند و از بَر کند اينها قرآنشناسي نيست؛ تا وحي را نشناسد، رسالت را نشناسد، نبوّت را نشناسد، تکلّم الهي را نشناسد، رهاورد قرآن را نشناسد و محور اصلي قرآن را نداند او قرآن را نشناخته است و «مَاتَ مِيتَهًْ جَاهِلِيَّهًْ».
بنابراين وجود مبارک وليّ عصر که همتاي قرآن است و قرآن کريم که همتاي انسان کامل است، اينها ميتوانند جامعه بشري را نجات بدهند؛ اگر در سوره «صف» فرمود: (هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَي تِجَارَهًْ تُنجِيكُم)[3] ناظر به همين بخشهاي جهاد اصغر و اوسط و اکبر و مانند آن است.
قیام حضرت حجت(عج)، براساس عقل و علم
مطلب بعدي آن است که منتظران راستين که نجات مييابند و ديگران را نجات ميدهند چه گروهي هستند؟ منتظران راستين، بخشهاي وسيعي از اوصاف اينها به صورت شرح و تفصيل و بخشهايي از عصاره فضيلت اينها هم به صورت اجمال و متن در قرآن کريم آمده است؛ قرآن کريم از اينها به عنوان مجاهد، مهاجر، مؤمن، اهل نماز، اهل روزه، اهل حج، اهل خمس، اهل زکات و مانند اين ياد کرد که اينها تفصيل آن مُجمل و شرح آن متن است.
اما خود متن؛ فرمود کساني به مقصد ميرسند و مقصود را در مقصد مشاهده ميکنند که فرمود: (لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ)،[4] (لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ)؛[5] فرمود عالِم به مقصد برسد دشوار است، عاقل به مقصد برسد دشوار است، هر عالِمي به مقصد نميرسد و هر عاقلي به مقصد نميرسد؛ نفرمود علما به مقصد ميرسند، نفرمود عقلا به مقصد ميرسند؛ فرمود: (لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ)! (لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ)! ما نژاد و قومي در شرق و غرب عالَم به نام قوم عالِم و قوم عاقل نداريم! اين تازي و فارسي نيست که نژاد باشد و قوم داشته باشد! اين لُر، ترک، بلوچ و مانند آن نيست که جزء اقوام باشد، مثلاً اقوام آريايي باشد يا اقوام کذا و کذا باشد!
ما در تمام کره زمين قوم عاقل و قوم عالِم نداريم، اين قوم به معناي نژاد و شناسنامه و مانند آن نيست. اين (لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ)، اين (ِلقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ)،[6] اين (لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ)[7] و اين (لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ) که در قرآن آمده است، يعني مردان و زنان زنده که قائم به عقل باشند، نه عاقل! قائم به علم باشند، نه عالِم! وجود مبارک حضرت که جهان را اصلاح ميکند، چون قائم «بالعقل و العدل» است! پس صِرف عالِم بودن کافي نيست! صِرف عاقل بودن کافي نيست! تا قيام نکند به علم و قيام نکند به عقل، نه مشکل خود را حلّ ميکند و نه «غُل جامعه»[8] را از گردن ديگران بر ميدارد. اگر رسول گرامي(ص) (يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الأغْلاَلَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ)[9] بود، چون قوم عاقل بود؛ يعني قائم «بالعقل» و «بالعلم» بود! وجود مبارک حضرت حجّت(ع) چون به عقل قيام ميکند، به علم قيام ميکند، به عدل و قسط قيام ميکند، به توحيد و وحي و نبوّت قيام ميکند، جامعه را از خواب بودن بيدار ميکند، از مُستَلقي[10] بودن مينشاند، از نشسته به نيمخيز درميآورد، از نيمخيز اينها را ايستا و قائم ميکند که (لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ)[11] ميشوند، جامعه ايستاده و مقاوم جامعه نجاتيافته است. او چون قائم به عقل است، نه زير بار کسي ميرود و نه کسي را به زير بار ميآورد، نه بيهوده سخن ميگويد و نه بيهوده را ميشنود! (لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ)، گاهي کار به قدري مهم است که عادل بودن هم کافي نيست، قائم به قِسط بودن هم کافي نيست، فرمود: قوّام به قسط باشيد.[12] آنها که مثل امام راحل(رض) جزء ياران حضرت هستند، او قائم به قسط است، يک؛ در مواقع خطر قوّام به قسط است، دو؛ سيصد و اندي اصحاب مانند امام خميني دارد، اگر يک وليّاي در جهان ظهور کرد و بيش از سيصد يار مثل امام راحل داشت و جامعه بشري را به عقل و علم قائم کرد، اين جامعه نجات پيدا ميکند.
ویژگی جامعه منتظر
مستحضريد که در زمان حضور و ظهور آن وليّ مطلق الهي، عقل مردم بالا ميآيد، اصلاح جامعه عاقل دشوار نيست! ذات اقدس اله دست عنايت را روي رئوس مردم ميکشد که به برکت ظهور وليّ عصر(ارواحنا فداه) عقل مردم بالا ميآيد، اداره جامعه عاقل سخت نيست! آنگاه به حکم نبوي عمل ميکند که «إِنَّمَا أَقْضِي بَيْنَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ وَ الْأَيْمَانِ»؛ ای مردم! من در میان شما تنها براساس گواهی گواهان و سوگندها دادرسى میکنم،[13] از اينجا معناي انتظار منطبع ميشود؛ آن کس که عالِم است زمينه انتظار را دارد، ولی آن کس که قائم «بالعلم» است مُنتظِر است؛ آن کسی که عاقل است زمينه انتظار را دارد، ولي آن کسی که قائم «بالعقل» است مُنتظِر است. البته ادعيه، اذکار و اوراد، همه اينها زمينه است، وسيله است و عبادت است و لازم، اما قيام به عقل، قيام به عدل، قيام به علم، قيام به قسط، قيام به فکر و قيام به ايمان نشانه منتظران است.
وجود مبارک حضرت که ظهور کرد جامعه قائم «بالعقل و العدل» ميشود، قائم «بالتوحيد» ميشود، همه اين قيامها سايه قيام آن کسي است که قيام کرده به همين نام! وجود مبارک وليّ عصر ظهور ميکند و جامعه بشري را از هر آسيب و گزندي نجات ميدهد.
پیام تصویری حضرت آیتالله جوادی آملی(دامت برکاته)
به دوازدهمین کنفرانس کنگره مسلمانان آمریکا با عنوان «امام مهدی منجی بشریت» در ایالت میشیگان آمریکا، مردادماه 95
پایگاه اطلاعرسانی اسراء،/ کیهان.
___________________________
1. انفال، 24. 2. إعلام الوري بأعلام الهدي(ط ـ القديمهًْ)، ص442.
3. صف،10. 4. بقره، 164 و آیات بسیار دیگر. 5. بقره، 230 و آیات بسیار دیگر.
6. يونس، 24 و آیات بسیار دیگر. 7. انعام، 99 و آیات بسیار دیگر. 8. لغتنامه دهخدا، غل که گردن و دست و پاي را ببندند. 9. اعراف، 157. 10. لغتنامه دهخدا، مستلقي: [م ُ ت َ] نعت فاعلي از استلقاء، خفته بر قفا. 11. حديد، 25. 12. نساء، 135.
13. الكافي (ط ـ الإسلاميهًْ)، ج7، ص414.