فرق انسان كامل با معصوم چيست
فرق انسان كامل با معصوم چيست
با تحليل «انسان كامل» و بررسى ابعاد گوناگون آن، درمى يابيم كه معصومان، به صورت عام و رسول اكرم صلى الله عليه و آله، صديقه طاهره عليهاالسلام و دوازده امام عليهم السلام به صورت خاص، تنها مصاديق حقيقى «انسان كامل»اند.
يك. مفهوم كمال
واژه «كمال» در جايى به كار مى رود كه يك چيز، پس از آنكه «تمام» هست (يعنى همه آنچه كه براى اصل وجود آن لازم است، به وجود آمد)، باز درجه بالاترى و از آن درجه بالاتر، درجه بالاتر ديگرى هم مى تواند داشته باشد.
در واقع «كمال» بيانگر جهت «عمودى» يك چيز است و «تمام» حكايت گر جهت «افقى»؛ يعنى، وقتى شيئى در جهت افقى به نهايت برسد، مى گويند: تمام شد و اگر در جهت عمودى حركت كند، مى گويند: به مدارج كمال بار يافت.108
بنابراين «انسان كامل»؛ يعنى، انسانى كه داراى مرتبه خاص وجودى است كه مرتبه اى اعلا بوده و بالاتر از آن، در عالم امكان وجود ندارد.
دو. «مَثَل اعلا» براى «مبدأ اعلا»
موجودى كه به طور مستقيم، از جمال بى نهايت و از مبدأ متعال سرچشمه مى گيرد ـ و اثرى كه اين مبدأ اعلا به آن مى بخشد و عطايى كه از او است ـ موجود جامع، كامل، احسن و اكمل خواهد بود؛ زيرا در جاى خود ثابت شده كه «مخلوق و معلول»، از نظر كمالات وجودى، صورت نازله «خالق و علت» خود است.
هر مخلوقى ـ در حدى كه امكان دارد ـ جلوه خالق خود و علّت وجودى خود است. مخلوق مستقيم و بدون واسطه حضرت حق، جلوه اى از همه كمالات بى نهايت او و صورت نازله اى از او است. طبعا هر كمالى را كه «مبدأ متعال» ـ به صورت بى نهايت و بى حد دارد ـ اين مخلوق بى واسطه در حد امكان خواهد داشت. در اين صورت، كمالات اين مخلوق وسيع بوده؛ ولى بى نهايت نخواهد بود. بر اين اساس خداوند متعال در قرآن، براى خود «مثل اعلا» خلق كرده است.109
«مثل اعلا»؛ يعنى، مخلوق و موجودى كه به بهترين صورت و كامل ترين وجه، حكايت از حق و كمالات او دارد؛ مخلوقى كه در مخلوق بودن، حق مطلب را به خوبى ادا نموده و اسماى حسناى الهى، در وجود او به خوبى تجلى كرده است. اين تجلّى چنان است كه شهود آن، شهود حق است؛ جمال و جلال مطلق را نشان مى دهد و جلوه تام حضرت حق است.110
سه. «روح» مَثَل اعلا يا اولين مخلوق
صورت اصلى «مثل اعلا» ـ صورتى كه مجرد از حدود و رنگ ها و عارى از اطوار و برتر از صورت هاى نازله آن است ـ همان «روح» و «خلق اعظم» منسوب به خداى متعال است. اين روح، به مضمون برخى از روايات و اشارات قرآنى، نزديك ترين مخلوق به حضرت حق و اولين مخلوق و كامل ترين آنها است.
امام صادق عليه السلامدر روايتى مى فرمايد: «انّ الله عزوجل خلق روح القدس فلم يخلق خلقا اقرب الى الله منها»؛ «براستى خداوند عزّوجل، روح القدس را خلق كرد؛ پس خلق نكرد مخلوقى را نزديك تر به مبدأ متعال از اين مخلوق».111
روح چونِ من امر ربّى مختفى است
هر مثالى كه بگويم منتفى است112
چهار. انسان، جلوه جامع روح خدا
آفريدگار هستى در خصوص «انسان»، تعبير ويژه اى دارد و در آن، هيچ موجود ديگرى را با آدمى، شريك نمى سازد. بر اساس اين تعبير، حقيقت انسان، از روحى خدايى بود. در واقع خداوند از اين روح، در انسان دميد و روح مجرد انسان را به گونه اى ويژه و خاص تنزل بخشيد و به پيكر آدم متعلق نمود. بدين سان او را شايسته سجده فرشتگان كرد و همين تعلق روح الهى به پيكر لايق آدمى، سبب شد كه از اين موجود تركيب يافته از طبيعت و فرا طبيعت، به عنوان زيباترين شكل ممكن ياد شود.113
بنابراين روح انسان، جلوه جامع روح خدا و مثل اعلا است؛ ولى در حد كاملاً پايين تر، ضعيف تر و ناقص تر؛ يعنى، روح خدا ـ با همه اسما و صفاتش ـ كاملاً تنزل يافته، در تركيب بدنى تجلى مى كند. مقصود از جامع بودن اين جلوه از يك سو، و ناقص، ضعيف و نازل بودن آن از سوى ديگر، اين است كه «روح خدا»، در حدّ بسيار ضعيف تر و در بسيارى از جهات در حد استعداد و قوه ـ كه مرتبه ضعيف تر وجود است ـ در تركيب بدنى جلوه مى كند.
دقّت و تأمل در اينكه روح انسان، جلوه جامع و در عين حال نازل روح خدا است، ما را به اين حقيقت رهنمون مى شود كه روح انسان، ظهور و تجلى روح خدا از پشت حجاب ها است. نه عين آن است و نه غير آن؛ بلكه تابشى است از آن پشت حجاب ها و باحجاب ها.
پنج. عصمت و كمال انسان
آن گاه كه دانستيم انسان ظهور و تجلى خدا از وراى حجاب هاست خواهيم فهميد كه پس از كنار زدن حجاب ها، ظهور انسان كامل، همان «مثل اعلا» خواهد بود.114
از همين رو مى گويند: كمال انسان، در اين است كه خود را به «اصل» برساند و رسيدن انسان به اصل خود با هرگونه كژى و ناراستى كه هر يك حجابى ستبر است و از آن جمله «خودبينى» ـ كه از برترين حجاب ها است ـ جمع نمى شود. بدين جهت، كمال نهايى انسانى مساوى با عصمت و مقام «فناى مطلق» است.115
رقص آنجا كن كه خود را بشكنى
پنبه را از ريش شهوت بر كنى
رقص و جولان بر سر ميدان كنند
رقص اندر خون خود مردان كنند
چون رهند از دست خود دستى زنند
چون جهند از نقص خود رقصى كنند
مطربانشان از درون دف مى زنند
بحرها در شورشان كف مى زنند116
شش. يگانه بودن انسان كامل
يكى از ويژگى هاى انسان كامل، يگانه بودن او در هر عصرى است؛ زيرا او خليفه خدا است و چون خداوند واحد است، خليفه كامل نيز در هر عصر، يگانه خواهد بود و اگر انسان هاى كامل ديگرى معاصر او باشند، حتما تحت ولايت او قرار دارند؛ وگرنه همه آنان خليفه ناقص بوده و كامل نيستند117.
پس به هر دورى وليّى قائم است
تا قيامت آزمايش دائم است118
براساس آيات و روايات انسان كامل با ويژگى هاى شمرده شده براى آن، منحصر در معصومان است.119 پس اكنون خاتم ولايت و انسان كامل مهدى موعود(عج) است.
مهدى موعود در آخر الزمان، بدون واسطه خليفه حق تعالى است و انسان كامل منحصر به فرد پس از امام يازدهم، حضرت حجت(عج) مى باشد.
منبع: هدانا برگرفته از پرسمان، امـام شناسى.