روزه «قلب، فکر و خیال» برتر از روزه شکم است
روزه «قلب، فکر و خیال» برتر از روزه شکم است
ماه رمضان در واقع ماه روزه ی قلب و فکر و روح انسان از خیالات ممنوع و وهمیات است. زیرا بیشترین گناه ها از همین جا نشات می گیرد.
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام):«صِیامُ القَلبِ عَنِ الفِکرِ فِی الآثامِ اَفضَلُ مِن صِیامِ البَطنِ عَنِ الطَّعام= روزه دل از اندیشیدن در گناهان، برتر از روزه شکم از غذاست».
«قوه خیال» قوهای است که تصویر اموری را که صورت مشخصی در خارج دارند، در خود نگه میدارد . بنابراین، گاهی انسان به خاطر تصویرهایی که در قلب و روح او میآید، به گناه کشیده میشود. مثلاً تصویری از یک نامحرم، خوردنی حرام یا یک صحنه ای که نزد خدا زشت است. این صحنه ها که به خیال انسان راه پیدا کرده است، او را به حرام دعوت می کنند. زیرا تصاویر لذت آورند و انسان چیزی را که در خیالش تصور کند، لذت میبرد. برای همین است که گفته اند: «وصف العیش، نصف العیش= وصف کردن عیش و شادی ها، نیمی از آن است».
«قوة وهم» قوهای است که اولاً امور جزئیِ که صورت کلی ندارند و ثانیاً ماده ای ندارند را ادراک می کند. یعنی برخلاف خیال که صورت مشخص خارجی دارد، وهمیات صورت خارجی ندارند. مثلاً شما به خاطر رفتارهای خاص کسی در مورد او دچار سوءظن می شوید. یا اموری مثل ریاست، نفرت، محبت و…را تصور می کنید. همه ی این تصورها را با قوه واهمه درک می کنید.
بنابراین، انسان باید بتواند قوای خیال و وهم خویش را کنترل کند و به دنبال «صورتهای حرام» نرود. «موهومات حرام» مثل تکبر، ریاست طلبی، برتریجویی، حس غلبه بر دیگران و تخیلات حرام؛ مثل صحنهها و تصاویر مفسده انگیز هستند، زیرا این امور منشأ اراده میشوند و انسان را وادار به انجام گناه میکنند. به همین دلیل کسی نمی تواند بگوید این کاری که کردم دست خودم نبود. نه، انسان بر اساس شاکله ای که از کاری در درون خود ساخته است، عمل می کند.از این رو قرآن فرمود: «و کل یعمل علی شاکلته= هر کس براساس شاکله ای که در وجودش ساخته است عمل می کند».
بهشت و جهنم فکر و عمل جداست
بهشت و جهنمی که برای اعمال انسان وجود دارد، برای فکر نیز هست.
«قوه فکر» انسان را خیلی تهدید میکند. ممکن است شخصی گناه نکند، اما فکر گناه در سرش باشد. شیفته ی حرام، صور نامقدس، یا شیفته ی چیزهایی که خدا دوست ندارد، باشد. اما مرتکب گناه عملی هم نشود. این همان حدیث معصوم (علیه السلام) است که فرمودند: فکر گناه هم گناه است. شاید کسی برای ترس از جهنم گناه نکند. درست است که او گناهی انجام نداده، گناهی هم برایش نوشته نمی شود. اما از این جهت که شیفته ی امور حرام و مفسده انگیز است و در دلش خیلی آنها را دوست دارد، آن مورد گناه جزء شخصیت او می شود. این ها نشانه آن است که روحش متوجه رب العالمین نشده و تمنای انسانیت نمی کند. در روح او شهوت، غضب و امور پلید وجود دارد. ممکن است اینها را بروز ندهد و گناه خارجی نکند، اما در قلبش به این گناهان مشغول است. برای همین فرمودند که گناه قلبی بدتر از گناه عملی است.
حضرت امام (سلام الله علیه) می فرماید: دو نوع جهنم هست، یکی جهنم اعمال و دیگری جهنم اخلاق. بعضی ها با عمل جهنم می روند و بعضی ها با روح شان به جهنم می روند. یعنی روح آنها پلید است و گرایش به فساد و بطلان دارد. مهم این است که فکر گناه هم نباید در سر ما باشد. ارزش انسان مساوی است با چیزی که انسان در فکر خود، تمنای آن را می کند. محبوب انسان در عمل ظهور پیدا نمی کند، بلکه در قلب و فکر انسان است، خدا هم به قلب نگاه می کند.
تأثیر «فکر و روح» در انسان به قدری است که اگر یک نفر آدم خوبی است؛ بخاطر این است که روحش تغذیه ی خوبی داشته و گرنه بدن هیچ کاره است و فقط اسبابی است که اسیر روح انسان است. به هر میزان که روح و فکر پاک و سالم باشد، به همان میزان شخص را وادار می کند که به سمت پاکی و سلامتی و به سمت خدا برود.
برای پاک و سالم شدن قلب و فکر، باید به دعوتهای الهی و پاک مثل روزه، به موقع پاسخ بدهیم. وقتی معشوق و معبود ما در دلمان تحریک ایجاد کرد و ما را به سمت خود دعوت کرد، باید به آن جواب مثبت بدهیم، نه این که با جواب منفی خفه اش کنیم یا با اموری دیگر، موقتاً سرگرمش کنیم تا از خواسته اش باز بماند. این همه پوچ گرایی، بی هدفی، بی برنامه گی، بی حوصله گی، افسردگی های مختلفی که سراغ جوان ها می آید، حاصل این است که روح ما تغذیه ی خودش را می خواهد، ولی به او نمی دهیم. مثل این که به فردی تشنه به جای آب، نان بدهیم که تأثیری در رفع تشنگی او ندارد.
منتظران منجی