رهایی از وابستگی عاطفی به دوست

رهایی از وابستگی عاطفی به دوست
دختری هستم ۱۷ ساله که دو سالی است عشق بی حاصلی عذابم ميدهد. عشقی عظيم به يک دختر! بگذاريد از اول بگویم. سال اول دبيرستان با وی آشنا شدم از همان اول برایم خاص بود. خیلی دوستش داشتم. اما سعی میکردم کتمان کنم. هر روز و شب بفکرش بودم، تمام دنيا من شده بود. حس ميكردم او هم دوستم دارد. باهم صميميتر شديم وقتی کنارم مينشست خيلي ذوق ميكردم و احساس و آرامش خوبی داشتم. اسمش قلبم را ميلرزاند. خدا ميداند به امید دوباره با او بودن تابستان رو چگونه گذراندم.
در دوم دبيرستان کنار من ننشست انگار اصلا مرا نمیبیند. خيلي عذاب ميكشيدم وقتی با يكی ديگر صحبت میکرد. وی با دختری صميمي شد که همان دختر با من هم دوست بود و فقط ازحرفهايی كه عشقم به ایشان ميگفت به من میگفت. جملاتی چون: عاشقت هستم، خيلي دوستت دارم، من خيلي وابسته تو شدم و … . من فقط عذاب ميكشدم از عشقی كه عشقم نسبت به وی داشت. حتی ديگر اجازه نمیداد به وی دست بزنم.
خلاصـه تير ماه پرسيدم چرا اينقدر اذيتم كردید. ميگفت از رو لجبازی بوده من تو را دوست داشتم و تو تنهاترين حسم بودی و من تظاهر ميیكردم كه او را دوست دارم تا به تو حرص دهم، چون دوستت داشتم. نمیدانم چه كنم، سخنانش را باور كنم يا نه. و از طرفی ديگر چون ميدانم اين عشق هيچ عاقبتي ندارد چون هردو دختريم، ميخواهم فراموشش كنم. اما نمیتوانم صبح چشمانم را كه باز ميكنم تا شب موقعی كه چشمانم ميبندم در ذهنم است. از دلتنگیاش روزی دو ساعت گريه ميكنم. هر چه سعی میکنم دیگر فکر نکنم و رابطهام را قطع کنم نمیشود. شما را بخدا كمكم كنيد؟ چگونه بايد از اين عشق بي حاصل راحت شوم.
علاقه و وابستگی به همجنس
حقیقت این است که تا انسان خودش از خطرات یک کار افراطی آگاه نباشد و آن کار را به صلاح خود بداند نمی توان او را از آن کار منصرف نمود. پس ابتدا لازم است شما مطالبی را که ارائه می شود در اختیار فرد مذکور بگذارید تا به یکسری واقعیات پی ببرد و بعد در قدم بعدی خود تصمیم بر ترک اینگونه روابط افراطی بگیرد.
قبل از ارائه راهکارها باید اصل مسأله را ریشه یابی کنیم و علل اینگونه رفتارها را کشف کنیم و سپس حد و حدود آن را با توجه به مسائل شرعی و یافته های روان شناختی مشخص کنیم. بدون تردید انسان دارای یک سلسله نیازهای مادی و غیرمادی است و رشد و کمال او نیز در گرو ارضای صحیح و به موقع این نیازهاست.
یکی از مهمترین نیازهای انسان، نیازهای عاطفی است. انسان از بدو تولد تا پایان عمر باید عواطفش ارضا شود و الا دچار مشکل می شود. نیاز به محبت ورزیدن به دیگران و مورد محبت دیگران واقع شدن دقیقا یک نیاز عاطفی است. این نیاز در طی مراحل مختلف رشد و در مراحل گوناگون زندگی شکل های مختلفی پیدا می کند و در هر دوره ای به گونه ای متناسب با آن زمان باید ارضا شود. در دوره نوزادی از طریق والدین به خصوص مادر با بوسیدن نوزاد، در آغوش گرفتن او و نگاه های محبت آمیز مادر به او و با چسباندن او به خود نیاز کودک ارضا می شود. در این دوره تأمین نیازهای عاطفی کودک به اندازه نیازهای فیزیولوژیکی مانند آب و غذا و پوشاک برای رشد نوزاد ضرورت دارد. در دوره کودکی تأمین این نیاز توسط اعضای خانواده و همه کسانی که به نحوی با کودک ارتباط دارند تأمین می شود. در دوره نوجوانی از طریق دوستان و گروه همسالان و در دوره جوانی از طریق دوستان، خویشاوندان و همسر به این نیاز پاسخ داده می شود. روان شناسان علت وابستگی انسانها را به یکدیگر همین نیازهای عاطفی می دانند. اگر این نیازها از همان اول به طور صحیح و به موقع تأمین شود نوزاد، کودک و نوجوان وابستگی ایمن پیدا می کند و الا وابستگی ناایمن و مرضی در او شکل می گیرد یعنی در عین حال که به دیگران وابسته است ولی احساس امنیت کافی نیز نمی کند و مستعد انواع اختلالات روانی مانند بیماری های اضطرابی، افسردگی و… می شود و دیر یا زود به دامن یکی از این بیماری های روانی فرو می غلتند.
گفتنی است اساس و پایه دوستی ها در سن نوجوانی و جوانی که با جذبه و شور زیادی همراه است، غالبا بر مبنای عواطف و احساسات شکل می گیرد و نه بر اساس منطق و عقل. مقدمه این دوستی ممکن است جاذبیت یک فرد از نظر ظاهری یا شخصیتی یا پاره ای از صفات اخلاقی باشد که او را برای فرد دیگر دوستداشتنی می سازد که توانسته در روح و روان او تأثیر عمیقی بگذارد و خلأ عاطفی اش را به وسیله آن پر کند. ماهیت این دوستی گرچه در ابتدا دوستانه، پاک و بی شائبه است، ولی امکان آلوده شدن آن به مسایل دیگر وجود دارد. زمانی که این علاقه به اوج خود می رسد، آنها را دچار سرگردانی می کند که اکنون چه باید بکنند. این سرگردانی ممکن است با بعضی آثار مخرب دیگری همراه شود.
روانشناسان معتقدند احساس تعلق و وابستگی به دیگران از اساسی ترین نیازهای فردی است و بر رشد روانی جسمی و اجتماعی فرد تأثیر می گذارد. در واقع دوستان برای فرد تكیه گاهی هستند كه به او احساس امنیت می دهند. همسالان حكم درمانگران قابل اعتماد و سرمشقهای رفتاری را برای یكدیگر دارند. این كنشهای متقابل با دوستان باعث می شود كه آنها احساسات و عقاید یكدیگر را هر چه بیشتر درك كنند و در برابر آن حساس باشند.[۱]
مرحله اجرائی، مرحله ای است كه جوان می خواهد بهترین و ارزشمند ترین چیزی كه دارد به دوست صمیمی خود هدیه كند و این یكی از ویژگی های مهم این مرحله است كه اریكسون یكی از روانشناسان غرب، آن را مرحله صمیمت نام گذاری كرده است. جوان تمام هم و غم اش و فكر و اندیشه اش ، دوستی است كه برای او ارزش و اهمیت قائل است به همین جهت است كه روابط دوستانه اش بسیار زیاد است. بنابراین چنین حالتی در این دوران چندان غیرطبیعی نیست.
لازم به ذکر است جوانانی که از روحیه عاطفی بیشتری برخوردارند و اجتماعی تر و خونگرم هستند تحت تأثیر احساسات و عواطف دیگران بیشتر واقع می شوند.
علاقه و وابستگى به دوستان تا وقتى كه موجب اخلال در برنامه زندگى و كارى انسان، مزاحمت با حقوق والدین، مشغولیت ذهن و ضعف اراده و عدم اعتماد به نفس و ضعف ایمان نگردد اشكالى ندارد، بلكه اگر در راستاى اصلاح و قوّت بخشیدن به این امور باشد بسیار خوب و مفید خواهد بود، البته بهترین سیاست در این مسائل، میانهروى است و زیادهروى و افراط در آن موجب به وجود آمدن مشكلات ذكر شده خواهد گشت، در نتیجه اگر بخواهید در این مسأله در حد اعتدال رفتار نمایید درباره مشكلات آن فكر كنید و سعى كنید خود را قانع كنید كه افراط در این زمینه به ضرر روح و سلامت روان شما است. علاوه بر این كه افراط در این گونه دوستىها گاهى اثر عكس مىگذارد و روابط دوست با انسان به جاى گرمى به سردى مىگراید. زیرا افراط شما موجب به وجود آمدن توقع زیادتان مىگردد و ممكن است او نتواند در حدّ توقّعتان شما را راضى نماید.
علت دیگر دوستی های افراطی نیاز جنسی است که هم پایه های زیستی دارد و هم جنبه روانی، لذا میل به جنس مخالف شدت پیدا می کند و گاهی اوقات نیز به دلایل گوناگونی ممکن است در قالب همجنس خواهی ظاهر شود. بنابراین علت این وابستگی ها در واقع نیازهایی است که انسان دارد اما سؤال اینجاست که اگر علت آنها نیازهای واقعی زیستی و روان شناختی است چرا تبدیل به اختلال رفتاری و انحراف می شود؟ علل این انحرافات رفتاری بسیار زیاد است و هر فردی ممکن است به دلایل خاصی دچار این انحرافات شود.
گاهی خانواده ها وظیفه خود را به دلیل عدم آگاهی یا اهمال کاری درست انجام نداده اند، گاهی اوقات دوستان ناباب، گاهی رسانه های جمعی و تبلیغات فرهنگی و الگوسازی های غلط، تقلیدهای کورکورانه، بالا رفتن سن ازدواج، اختلاط دختر و پسر در دانشگاه ها، نداشتن الگوهای مطلوب، جهل و ناآگاهی از پیامد انحرافات رفتاری، افراط و تفریط ها، ضعف ایمان و بی توجهی به آموزه های دینی، کم رنگ شدن ارزش های اخلاقی و معنوی و ده ها عامل دیگر می توان برشمرد که می توانند علل این مشکلات رفتاری بین نوجوانان و جوانان باشند. اما از نظر شرعی حکم این وابستگی ها چیست و حد و حدود آن چه مقدار است؟
از نظر شرعی دوستی با جنس موافق و محبت ورزیدن به یکدیگر اشکالی ندارد اما اگر تبدیل به لذات شهوی و جنسی شود در هر مرتبه ای که باشد اعم از نگاه کردن، بوسیدن و تماس بدنی، همه حرام است و باید به جوانان تذکر داده شود تا حدود شرعی را در اینگونه ارتباطات دوستانه مراعات کنند و برای پیشگیری باید قبل از این که اینگونه وابستگی ها به انحراف جنسی و رفتاری تبدیل شود از شدت گرفتن آن جلوگیری کرد.
همچنین تذکر این نکته ضروری است که افراط در اینگونه وابستگی ها به زندگی آینده آنها به صورت جدی آسیب می رساند زیرا با هزینه کردن عواطف بیش از حد معمول با دوستان، باعث می شود در آینده نتوانند روابط عاطفی وجنسی مطلوبی با همسر خود داشته باشند زیرا هر انسانی دارای یک منبع محدودی از انرژی روانی است و همین طور که توانایی جسمانی او محدود است انرژی های روانی او نیز محدود است بنابراین باید این انرژی ها را به موقع، به تدریج و با احتیاط هزینه کرد.
یکی دیگر از آسیب های خطرناک وابستگی های افراطی، ضعیف شدن اراده و محدود شدن قدرت انتخاب است زیرا افراد وابسته در تصمیم گیری های خود نیز به دیگران وابسته می شوند و نمی توانند به موقع و به نحو صحیح تصمیم بگیرند.همیشه موفق باشید!
۱. ر.ك ماسن و دیگران، رشد و شخصیت كودك، ص ۵۰۶.
سوال سیتی
سلام، وقتتون بخیر. ببخشید من سوالاتی در خصوص روابط دوستانه داشتم. آیا ما مجاز هستیم هر زمانی که احساس کردیم ادامه یک رابطه دوستانه به صلاحمون نیست و فایده ای نداره، به ما احساسات منفی میده اون رو قطع کنیم؟ هر چند طرف مقابل بسیار ناراحت بشه و آسیب های روحی ببینه. ما تا چه اندازه درباره احساسات دیگران مسئول هستیم؟؟ از جنبه دینی و اخلاقی دنبال پاسخ سوالاتم هستم. خیلی متشکرم.
سلام علیکم
سوال شما جهات مختلفی دارد. اما در ارتباط با نامحرم، واجب است که قطع کنید، حتی اگر او ناراحت شود.
وفقکم الله لکل الخیر
سلام وقت بخیر ممنونم از مطلب مفیدتون. سوالی داشتم، اگه کسی دچار چنین رابطه ای باشه و حالا پشیمونه و میخواد از این رابطه خارج بشه، اما نگرانه که مبادا به طرف مقابل آسیب برسه، ( چون طرف مقابل به او وابسته شده، و اگه او این رابطه را به هم بزنه ممکنه به لحاظ روانی فرد مقابل آسیب ببینه). در این صورت تکلیف این شخص چیه؟
ممنونم
سلام علیکم
تکلیف این فرد توبه است و قطع ارتباط هست. قرار نیست که با گناه و آلودگی آن روح کسی را به لجن بکشیم و ادامه بدهیم تا با این ادامه دار شدن مثلا به سلامت روح برسد!
گناه عین آسیب است هیچ کسی از گناه به سلامت نرسیده است.
شما قط کنید خداوند خودش اگر لایق باشد نگه می دارد، شما به وظیفه خودتان عمل کنید خدا بلد است به وظیفه خودش عمل کند. شیطان شما را با این بهانه های بدتر از گناه فریب ندهد.
اعاذنا الله من شرور انفسنا
من هم تو این شرایط دشوار بودم وخیلی عذاب کشیدم .اما الان خیلی بهتر شدم و این حال خوبم رو مدیون خدام هستم …
اول اینکه این روابط تو دوره نوجوانی خیلی پیش میاد و با دور شدن از فرد و گذشت زمان عادی تر میشه اما اگه بخوای از ریشه حلش کنی باید خلا عاطفی خودتو با یه جایگزین خوب و نامحدود مثل خدا و اهل بیت پر کنی تا تو دوران ازدواج هم دچار مشکل نشی چون وابستگی زیاد حتی به همسرتم تو رو نابود میکنه…باید یاد بگیری که دیگران رو دوست داشته باشی اما وابسته نشی و بدونی که اینکار یجور شرک بخدا محسوب میشه.
خیلی از وابستگی ها بخاطر این هست که خودت رو قبول نداری و از وجود خودت لذت نمیبری.عشق و وابستگی بخدا باعث میشه خودتم دوست داشته باشی و عزت نفس پیدا کنی .
خود خدا گفته اگه میدوستین چقدر برای برگشتنتون به سمت خودم اشتیاق دارم از ذوق زیادی قلبتون ایست میکرد..!! خدا خیییلی دوستت داره خیییلی♡بخاطر همینم هست که بفکر تغییر کردن هستی .خسته شدی و میخوای این عشق و وابستگی های دنیوی و زود گذر رو کنار بزاری… اینجور روابط هیچ ثمره ای جز عذاب کشیدن نداره چون هیچوقت ارضا نمیشی فقط عشق بی نهایت میتونه راضیت کنه …پس عشقشو فراموش نکن و فقط بخودش توکل کن♡♡ برات دعا میکنم..🌹
راهکار برای کسی ک تا حد زیاد درگیر این موضوع شده چیه؟؟
سلام علیکم
اگر درگیری هیجانی بالا هست حتما توصیه می کنیم وقت مشاوره بگیرید تا ریشه یابی و حل گردد.
وفقکم الله لکل الخیر