دعا برای رفع سر درد

دعا برای رفع سر درد
فهرست این نوشتار:
درمان سردرد
1. از امام هادى عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «براى درمان سردرد، اين آيه را بر ظرفى از آب بخواند وبخورد: (أَوَ لَمْ يَرَى الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَـوَاتِ وَالاَْرْضَكَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَىْءٍ حَىٍّ أَفَلاَ يُؤْمِنُونَ)».[1]
2. از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «براى درمان سردرد، دست را بر سر بمالد وهفت مرتبه بگويد : اَعُوذُ بِاللهِ الَّذي سَكَنَ لَهُ ما فِىالْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَما فِىالسَّماواتِ وَالاَْرْضِ وَهُوَ السَّميعُ الْعَلِيمُ».[2]
3. در حديثى ديگر فرمود: «براى برطرف شدن سردرد، دست را بالاى سر بگذارد وبگويد : (لَوْ كَانَ مَعَهُ ءَالِهَةٌ كَمَا يَقُولُونَ إِذًا لاَبْتَغَوا إِلَى ذِى الْعَرْشِ سَبِيلاً[3] ، وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللهُ وَإِلَىالرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنَافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنْکَ صُدُودًا)».[4]
4. در حديث است كه كسى از سردرد به امام صادق عليه السلام شكايت كرد. حضرت فرمود: «به حمّام برو وپيش از آنكه وارد آب شوى، هفت ظرف آب گرم بر سر بريز ودر هر مرتبه بسم الله بگو».[5]
5. از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «براى برطرف شدن درد تمام سر ونصف آن، اين دعا را بنويسد وبر قسمتى كه درد مىكند بياويزد: اَللّهُمَّ اَنْتَ لَسْتَ بِإلـهٍ اِسْتَحْدَثْناهُ وَلا بِرَبٍّ يَبيدُ ذِكْرُهُ وَلا مَعَکَ شُرَكاءٌ يَقْضُونَ مَعَکَ وَما كانَ قَبْلَکَ اِلـهٌ نَدْعُوهُ وَنَتَعَوَّذُ بِهِ وَنَتَضَرَّعُ اِلَيْهِ وَنَدَعُکَ وَلا اَعانَکَ عَلى خَلْقِنا مِنْ اَحَدٍ فَنَشُکَّ فيکَ، لا اِلـهَ اِلاَّ اَنْتَ وَحْدَکَ لا شَريکَ لَکَ، عافِ فُلانَ بْنَ فُلانَةِ وَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَيْتِهِ».[6]
6. در روايتى معتبر مىخوانيم كه امام صادق عليه السلام فرمود: «هر كس سردرد داشته، يا بيمارى حبسالبول (پروستات) داشته باشد، دست خود را بر جاىدرد بگذارد وبگويد: اُسْكُنْ، سَكَّنْتُکَ بِالَّذي سَكَنَ لَهُ ما فِى الْلَيْلِ وَالنَّهارَ وَهُوَ السَّميعُ الْعَليمُ».[7]
7. در روايتى ديگر فرمود: «هرگاه بر پيامبر صلى الله عليه و آله سردرد يا غير آن عارض مىشد، دستها را بلند مىكرد (همانند حالت قنوت) وسوره حمد و(قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقْ) و(قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاس) مىخواند، سپس دستها را به صورت مىكشيد».[8]
درمان درد شقيقه وگوش
1. در روايتى معتبر مىخوانيم كه حبيب سيستانى از درد شقيقه به امام باقر عليه السلام شكايت كرد. حضرت فرمود: «دست خود را بر موضع درد بگذار وسه مرتبه چنين دعا كن، إن شاء الله برطرف مىشود: يا ظاهِرآ مَوْجُودآ وَيا باطِنآ غَيْرَ مَفْقُودٍ، اُرْدُدْ عَلى عَبْدِکَ الضَّعيفِ اَيادِيَکَ الْجَميلَةَ عِنْدَهُ وَاَذْهِبْ عَنْهُ ما بِهِ مِنْ اَذىً، اِنَّکَ رَحيمٌ وَدُودٌ».[9]
2. نيز در روايتى فرمود: «براى درمان درد گوش، دست را بر گوش بمالد وهفت مرتبه بگويد: اَعُوذُ بِاللهِ الَّذي سَكَنَ لَهُ ما فِىالبَرِّ وَالْبَحْرِ وَما فِىالسَّماواتِ وَالاَْرْضِ وَهُوَ السَّميعُ الْعَليمُ».[10]
درمان اختلالات مغزى وبيمارى صرع
1. در روايتى مىخوانيم امام صادق عليه السلام به كسى كه دچار اختلال مغزى شده بود سفارش كرد كه هر شب اين دعا را بخواند: «بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ، آمَنْتُ بِاللهِ وَكَفَرْتُ بِالطّاغُوتِ، اَللّهُمَّ احْفَظْني في مَنامي وَفي يَقْظَتي، اَعُوذُ بِعِزَّةِ اللهِ وَجَلالِهِ، مِمّا اَجِدُ وَاَحْذَرُ».[11]
2. روايت شده است امام رضا عليه السلام شخصى را ديد كه مبتلا به صرع بود. ظرفى آب طلبيد وسوره حمد وناس وفلق را بر آن خواند وبر سر وروى او پاشيد، آن شخص به هوش آمد.[12]
[1] . ترجمه: «آيا كافران نديدند كه آسمانها وزمين به هم پيوسته بودند وما آنها را از يكديگر باز كرديم ؛ وهرچيز زندهاى را از آب قرار داديم؟ آيا ايمان نمىآورند؟!» (سوره انبياء، آيه 30) طبّ الأئمّه، ص 19.
[2] . ترجمه: «پناه مىبرم به خداوندى كه آنچه در خشكى ودرياست وآنچه در آسمانها وزمين است براى اوآرام مىگيرد واو شنوا وداناست». طبّ الأئمّه، ص 18.
[3] . ترجمه: «اگر آنچنان كه آنها مىگويند با او خدايانى بود، در اين صورت (خدايان) سعى مىكردند راهى بهسوى (خداوندِ) صاحب عرش پيدا كنند». سوره اسراء، آيه 42.
[4] . ترجمه: «وهنگامى كه به آنها گفته شود: به سوى آنچه خداوند نازل كرده وبه سوى پيامبر بياييد! منافقانرا مىبينى كه از (قبول دعوت) تو، اعراض مىكنند». سوره نساء، آيه 61.
[5] . طبّ الأئمّه، ص 71.
[6] . ترجمه: «بار خدايا، تو خدايى نيستى كه تازه او را پيدا كرده باشيم وپروردگارى نيستى كه يادش كهنه شدهباشد وبا تو همتايانى نيستند كه همراه تو حكم كنند وپيش از تو خدايى نبوده كه او را بخوانيم وبه او پناهببريم وبه سويش زارى كنيم وتو را واگذاريم وبر خلقت ما كسى تو را كمك نكرده تا درباره تو به ترديد افتيم.معبودى جز تو نيست. تو يكتايى وهمتايى براى تو نيست. فلانى فرزند فلانى را عافيت بخش وبر محمّدوخاندانش درود فرست». مكارم الأخلاق، ص 404.
[7] . ترجمه: «آرام گير، آرام ساختم تو را به يارى آن كه آنچه در شب وروز است براى او آرام گيرد واو شنواوداناست». مكارم الأخلاق، ص 373.
[8] . بحارالأنوار، ج 10، ص 368، ح 9 به نقل از امام رضا 7.
[9] . ترجمه: «اى پديدارِ موجود واى پنهان غير مفقود، نعمتهاى نيك كه در نزد تو است را به اين بنده ناتوانخود كه آن نعمتها را داشت برگردان وآنچه از ناراحتىهايى را كه دامنگير او شده از او ببر، زيرا تو بسيارمهربانى». طبّ الأئمّه، ص 20؛ بحارالأنوار، ج 95، ص 52، ح 9.
[10] . ترجمه: «پناه مىبرم به خداوندى كه آنچه در خشكى ودرياست وآنچه در آسمانها وزمين است براى اوآرام گيرد واو شنوا وداناست». طبّ الأئمّه، ص 18.
[11] . ترجمه: «به نام خدا وبه ذات (پاك) او (شروع مىكنم.) ايمان به خدا آوردم وبه طاغوت كافر شدم. خدايا، درخواب وبيداريم مرا حفظ فرما. پناه مىبرم به عزّت وجلال خداوند از آنچه مىيابم واز آن در هراسم».طبّ الأئمّه، ص 107.
[12] . طبّ الأئمّه، ص 111؛ بحارالأنوار، ج 95، ص 149.