خلقت انسان در قران و نظریه داروین
خلقت انسان در قران و نظریه داروین
آيا داروينيسم (تكامل تدريجى) با متن مقدس قرآن در تعارض است؟ اگر اين گونه است اين تعارض چگونه رفع مى شود
نظريه تكامل) Evolution ( رويكردهاى گوناگونى را در ميان زيست شناسان) Biologists ( ، فيلسوفان علم) Philosophers of Scicnce ( و عالمان دينى) Religious sclolars ( برانگيخته است. اين نظريه از بدو پيدايش تاكنون مراحل متعددى را پشت سر گذاشته و همواره مورد نقد و اصلاحاتى واقع شده كه اهم آنها عبارتند از:
(1) لاماركيسم، (2) نيولاماركيسم، (3) داروينيسم، (4) نيوداروينيسم، (5) موتاسيونيسم.
الف) از منظر زيست شناختى) Biologic ( : اشكالات متعددى بر نظريه تكامل وارد ساخته اند، از جمله آنكه با تمام تلاش هايى كه داروين در جمع آورى شواهد بر نظريه خويش به عمل آورده، از تفاوت هاى عمده و اساسى بين انسان و اجداد حيوانى مورد ادعاى وى (ميمون) غافل بوده است. و برخى از اين تفاوت ها كه «والاس») Wallace ( به آنها اشاره كرده عبارتند از:
(1) فاصله عميق ميان مغز و قواى دماغى انسان وميمون.
(2) تمايز زبانى آشكار بين انسان و ميمون.
(3) استعداد وتوانايى آفرينش هنرى در انسان.
(4) عدم تفاوت مغزى بين انسان متمدن كنونى و قبايل بدوى كه داروين آنها را حلقه فاصل بين انسان متمدن وميمون خوانده است.(1).
همچنين «فيزيكو») Phisico ( طبيعى دان آلمانى و متخصص در تاريخ طبيعى انسان) Antropologist ( مى گويد: «پيشرفت هاى محسوسى كه علم تاريخ طبيعى انسان نموده، روز به روز خويشاوندى انسان و ميمون را دورترمى سازد.»(2).
ب) ازمنظر فلسفه علم نيز كه معرفتى درجه دوم است، و رهبردهاى علمى، متدهاى برگزيده توسط دانشمندان، حاصل كار آنها و عوامل دخيل در نظر پردازى هاى علمى را مورد سنجش و داورى قرار مى دهد، ديدگاه هاى گوناگونى عرضه شده كه عبارتند از: (1) پوزيتويسم منطقى) Logical Positirism ( ( 2 ) مينوگروى) Idealism ( ( 3 ) واقع گروى خامNaive ) Realism ( ( 4 ) واقع گروى نقدى) Critical Realism ( چهارمين نگرش كه جديدترين آنها به شمار مى آيد، بر آن است كه اساسا تئورى هاى علمى برآيند مشاهدات صرف و تحويل پذير به داده هاى حسى نيست، بلكه تئورى ها برآيند همكنشى داده هاى حسى و بر ساخته هاى ذهنى دانشمند است. بنابراين نظريات علمى، اكتشافات محض نيستند وجنبه اختراعى نيز دارند. از اين رو نمى توان اين گونه نظريات را نسخه طابق النعل بالنعل واقعيت و عينيت خارجى دانست،(3).
ج) از منظر دينى: در ميان عالمان دينى و ديگر دانشمندانى كه در پى تبيين ديدگاه اسلام پيرامون نظريه تكامل بر آمده اند، رويكردهاى گوناگونى يافت مى شود كه به اختصار عبارتند از:
1- ادعاى اينكه قرآن به صراحت از تكامل تدريجى و تحول انواع و پيوستگى نسلى دم زده است(4)
2- رد تئورى تحولى خلقت(5).
3- توجيه پذيرى نظريه تكامل از طريق آيات قرآن درصورت اثبات آن در علم.(6).
4- در صورت اثبات نظريه تكامل در موردديگر جانداران، انسان حساب جداگانه و مستقلى دارد و پيوستگى نسلى با ديگر حيوانات ندارد.(7).
5- تفكيك وحى از مفسران آن(8).
6- تفكيك زبانى علم و دين(9)
براى توضيح بيشتر علاوه بر متون ذكر شده ر. ك: 1- موضع علم و دين در خلقت انسان احد فرامرز قراملكى نشرآرايه 2- مجله «كلام اسلامى»، شماره 15 18 3- تورات، انجيل، قرآن و علم موريس بوكاى ترجمه: مهندس ذبيح الله دبير.
در اين جا با مختصر توضيحاتى به ذكرديدگاه علامه طباطبايى مى پردازيم: 1- اساسا تئورى تكامل از نظر تجربى ثابت نگرديده است، و وفاق و اجماعى) Conseuse ( بر آن نيست.
2- آيات قرآن با صراحت و نص قطعى از هيچ يك از دو نظريه ثبات انواع) Fixism ( و تحول انواع) Transformism ( دم نزده است. ليكن ظاهر آيات مربوط به خلقت انسان با ديدگاه اول انطباق دارد.
3- ظواهر كتاب و سنت تا زمانى كه با حجت ديگرى در تعارض نيفتد به حجيت خودباقى هستند. 4- با توجه به مقدمات فوق نمى توان از مدلول ظاهرى آيات قرآن در اين باره دست كشيد.(10)
(1) (علم و دين، ايان باربور (( ruobraB naI ترجمه بهاالدين خرمشاهى، ص 99- 141)
000 (2) (على اطلال المذهب المادى، فريد وجدى 103- 108)
000 (3) (علم و دين، ايان باربور، مترجم بهاالدين خرمشاهى، ص 169- 244)
000 (4) (خلقت انسان، دكتر سحابى)
000 (5) (تفسير الميزان، ج 4، ص 153- ج 9، ص 8- ج 16، ص 269)
000 (6) (داروينيسم يا تكامل انواع، جعفر سبحانى. نيز: فيلسوف نماها، مكارم شيرازى)
000 (7) (خلقت انسان از نظر قرآن، معارف قرآن، خداشناسى، انسان شناسى، كيهان شناسى، محمدتقى مصباح يزدى)
000 (8) (تكامل از نظر قرآن، على مشكينى اردبيلى)
000 (9) (مقالات فلسفى، علل گرايش به ماديگرى، مرتضى مطهرى)
000 (10) (تفسيرالميزان مراجع ياد شده)
پرسمان.