خرافات تورات و انجیل
مسیحیان در بارۀ چهار انجیل معتقدند که حواریون و حواریونِ حواریون، آنها را سالها پس از حضرت عیسی«ع» نگاشتهاند. در آغاز مسیحیت، تنها کتابهای عهد عتیق الهی بودند، ولی کتب عهد جدید اندک اندک به مجامع مسیحی راه یافتند.» در متن چهار انجیل یک سطر عبارت منسوب به وحی وجود ندارد. برهمین اساس چطور می توان آن را دین الهی دانست!
خرافات تورات و انجیل
به نظر محققین اسلامی و بعضی از محققین غیر اسلامی، الهی بودن تورات و انجیل موجود غیر قابل قبول است. اهل کتاب براساس یک جزم عقیدتی، تورات را تألیف حضرت موسی«ع» میدانند و مسیحیان معتقدند که حضرت عیسی«ع» اصولاً کتابی نداشته و اناجیل، زندگینامه و احادیث وی است.
یکی از قدیمیترین و معروفترین نقدهای تورات و سایر رسالههای کتاب مقدس از سوی فیلسوف هلندی «اسپینوزا» در کتابی به نام «رسالهای در الهیات و سیاست» انجام گرفته است. او در کتاب خود چنین مینگارد: «تقریباً همۀ اهل کتاب معتقدند که موسی «ع» تورات را تألیف کرده است، به گونهای که فرقۀ فریسیان از یهود در تأکید بر این عقیده، مخالف آن را مرتد دانستهاند. به همین دلیل «ابن عزرا» که دانشمندی نسبتاً آزاداندیش بود جرئت نکرد نظر خویش در این باب را اظهار کند و تنها با اشاراتی مبهم، اشتباه بودن این اعتقاد عمومی را متذکر شد، اما من بدون ترس و واهمه پردۀ ابهام از روی سخنان ابن عزرا بر میدارم و حقیقت را برای همه آفتابی میکنم». سپس اسپینوزا به بررسی علمی اسفار پنجگانۀ تورات میپردازد و اثبات میکند که نویسندۀ آنها نمیتواند حضرت موسی«ع» باشد، بلکه نویسندۀ آنها سالها پس از وی میزیسته است(۸)
مسیحیان هم در بارۀ چهار انجیل معتقدند که حواریون و حواریونِ حواریون، آنها را سالها پس از حضرت عیسی«ع» نگاشتهاند. در آغاز مسیحیت، تنها کتابهای عهد عتیق الهی بودند، ولی کتب عهد جدید اندک اندک به مجامع مسیحی راه یافتند.»(۹) در متن چهار انجیل یک سطر عبارت منسوب به وحی وجود ندارد.(۱۰)
قرآن کریم در موارد مختلف بیان میکند که کتب آسمانی تحریف شدهاند و کسی جز علمای آنها، عامل تحریف آنها نبودهاند. به عنوان نمونه در آیهای میفرماید:
«پس واى بر آنها که نوشتهاى را با دست خود مىنویسند، سپس مىگویند این از طرف خداست تا آن را به بهاى اندکى بفروشند. پس واى بر آنها از آنچه که با دست خود نوشتند و واى بر آنان از آنچه (از این راه) به دست مىآورند!»(۱۱)
در آیۀ دیگری میفرماید:
«ولى به خاطر پیمانشکنى آنها، از رحمت خویش دورشان ساختیم و دلهاى آنان را سخت و پر قساوت نمودیم. آنها کلمات الهى را تحریف و بخشى از آنچه را به آنها گوشزد شده بود، فراموش کردند…».(۱۲)
مسلمانان از دیرباز معتقد بودند تورات و انجیلی که خداوند متعال نازل کرده است، دستخوش تحریف و مسائلی مانند بشارت به ظهور حضرت ختمی مرتبت«ص» از آنها حذف و خرافاتی چون جسمانیت خدای متعال به آن افزوده شده است. به چند نمونه اشاره میشود:
۱ـ خداوند بر کرسی مینشیند و لباسی زیبا و مویی پشمین دارد:
«و نظر میکردم تا کرسیها برقرار شد و قدیمالایام ـ موجود ازلی ـ جلوس فرمود و لباس او مثل برف سفید و موی سرش مثل پشم پاک و عرش او شعلههای آتش و چرخهای آن آتش ملتهب بود».(۱۳)
2ـ بعضی خداوند را دیدند، در حالی که زیر پاهایش به زینت آراسته بود:
«و موسی با هارون و ناداب و ابیهو و هفتاد نفر از مشایخ اسرائیل بالا رفت و خدای اسرائیل را دیدند و زیر پاهایش مثل صنعتی از یاقوت کبود شفاف و مانند ذات آسمان در صفا».(۱۴)
اگر تورات فعلى را بررسى قرار کنیم مىبینیم در چندین مورد، اباطیل و خرافاتی در بارۀ پیامبران معصوم و اولوالعزم«ع» نیز وارد شده است. اگر هیچ دلیل قاطعى براى تحریف و تغییر تورات و راهیابی خرافات به آن وجود نداشت، همین یک دلیل کافى بود.
اکنون چند نمونه را بیان میکنیم:
الف) نسبت دادن شرابخواری به حضرت نوح(۱۵)
ب) توهین به اسماعیل«ع».(۱۶)
ج) توهین به لوط«ع».(۱۷)
د) نسبت پسر دادن به عیسی«ع».(۱۸)
هـ). توطئه یعقوب«ع» علیه برادرش و غصب نبوت.(۱۹)
و) نسبت زنا به حضرت داود«ع».(۲۰)
ز) کشتی گرفتن حضرت یعقوب«ع» و خداوند متعال:
«خداوند تا صبحدم با یعقوب کشتی میگیرد و برای رهایی از دست یعقوب به او پاداشی میدهد: (و یعقوب تنها ماند و مردی با وی تا طلوع فجر کشتی میگرفت. و چون او دید که بر وی غلبه نمییابد، کف ران یعقوب را لمس کرد و کف ران یعقوب در کشتی گرفتن با او فشرده شد. پس گفت: مرا رها کن زیرا که فجر میشکافد. گفت: تا مرا برکت ندهی، تو را رها نکنم. به وی گفت: نام تو چیست؟ گفت: یعقوب. گفت: از این پس نام تو یعقوب خوانده نشود بلکه اسرائیل، زیرا که با خدا و با انسان مجاهده کردی و نصرت یافتی. و یعقوب از او سئوال کرد: مرا از نام خود آگاه ساز. گفت: چرا اسم مرا میپرسی؟ و او را در آن جا برکت داد. و یعقوب آن مکان را «فِنیئیل» نامیده، گفت: زیرا خدا را رو به رو دیدم و جانم رستگار شد».(۲۱)
در کتاب مقدس گاهی اوقات پیامبران الهی مأمور به اوامر نامعقولی میشوند:
«تو (حزقیال) باید با مدفوع خشک انسان آتش بیفروزی و نان خود را بر روی آن بپزی و آن را در جایی بخور که همه ببینند. خداوند فرمود: بدین سان قوم اسرائیل در میان اقوامی که پراکندهاش کردهام، نان ناپاک خواهد خورد، امّا من گفتم: ای خداوند متعال، من هرگز خود را آلوده نکردهام. از کودکی تا کنون من گوشت حیوانی را که مرده باشد یا به وسیله حیوانات وحشی کشته شده باشد، نخوردهام. من هرگز غذایی را که ناپاک شمرده میشد، نخوردهام. آنگاه خداوند به من فرمود: پس من اجازه میدهم که برای پختن نان، به جای مدفوع انسان از سرگین گاو استفاده کنی».(۲۲)
به راستى یهودیان و مسیحیان که به تورات کنونى معتقدند چه جوابى براى این خرافات دارند و این رسواییها را چگونه مىپذیرند؟ تنها لازم است انسان لحظاتی را به فکر فرو رود. به راستی اگر پیامبران الهی از دید کتاب مقدس این گونهاند، مردمان عادی و پیروانشان چگونه خواهند بود؟! این در حالی است که قرآن کریم، پیامبران الهی را بهترین و پاکترین انسانها معرفی میکند. کافی است کمی با قرآن مأنوس باشیم تا تفاوت را احساس کنیم.
با توجه به آنچه گذشت، شکّی نیست که آیین یهود و مسیحیت دچار تحریف و آلوده به خرافات شده است، چون کتاب مقدّس که سند مکتوب هر آیین است، مورد دستبرد قرار گرفته و اعتبار آن مخدوش است. آیینی که اعتبار آن مخدوش شد مسلماً نمیتواند راه سعادت و تکامل را به بشر معرفی کند و این مکتب نمیتواند برترین آیین باشد.
۶ـ مطهری، سیره، 1368، صص80-81، به نقل از محمدحسین، 1385.
۸ـ توفیقی، 1385؛ ص 103.
۹ـ همان، ص ۱۶۴.
۱۰ـ همان، ص231.
۱۱ـ بقره، آیه 79.
۱۲ـ مائده، آیه 13.
۱۳ـ دانیال، فصل ۷، آیه ۹.
۱۴ـ سفر خروج، فصل ۲۴، آیه ۹ و ۱۰.
۱۵ـ کتاب مقدس، سفر پیدایش، ۹، ۲۱.
۱۶ـ همان، ۱۶، ۱ – ۱۶.
۱۷ـ همان، ۱۹، ۳۰ – ۳۸.
۱۸ـ همان، انجیل لوقا، ۱، ۲۶ – ۳۳.
۱۹ـ همان، سفر پیدایش، ۲۷، ۱- ۴۰.
۲۰ـ همان، سموئیل دوّم، فصل ۱۱، ۱- ۲۷.
۲۱ـ همان، سفر پیدایش، فصل ۳۲، ۲۴- ۳۱، به نقل از سایت www.islampedia.ir.
۲۲ـ همان، حزقیال، فصل ۴، آیات ۱۲- ۱۵، به نقل از سایت www.islampedia.ir.
پاسدار اسلام