ثواب اطعام مومنین

ثواب اطعام مومنین
فهرست این نوشتار:
اهمّيّت اطعام كردن
1. از حضرت رسول صلى الله عليه و آله روايت شده است كه فرمود: «كسى كه سير بخوابد در حالى كه برادر مسلمانش گرسنه است، به من ايمان نياورده است».[1]
2. در حديثى ديگر فرمود: «بهترين اعمال نزد خداوند متعال سه چيز است : سير كردن شكم مسلمان گرسنه، پرداخت بدهى مسلمان، برداشتن غمى ازدل او».[2]
3. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «هيچيك از مخلوقات پروردگار ثواب سير كردن شكم مؤمن را نمىداند، نه ملك مقرّب ونه پيامبر مرسل، بلكه فقط پروردگار جهانيان ثواب آن را مىداند».[3]
پاداشهاى دنيوى اطعام كردن
1. از حضرت رسول صلى الله عليه و آله روايت شده است كه فرمود: «خير وبركت در خانهاى كه در آن اطعام مىشود از فرو رفتن كارد به كوهان شتر، سريعتروارد مىشود».[4]
2. در روايتى آمده است: هر كس برادر مؤمن خود را براى رضاى خدا اطعام كند، گويا صد هزار تن از ديگر انسانها را غذا داده است.[5]
3. در حديثى مىخوانيم كه امام صادق عليه السلام خطاب به سدير صرّاف فرمود : «چرا هر روز يك برده آزاد نمىكنى؟» عرض كرد: توانايى مالى ندارم. حضرت فرمود: «براى تحصيل اين ثواب كافى است روزى يك مسلمان را سير كنى». عرض كرد: مسلمان فقير يا مالدار؟ فرمود: (تفاوتى نمىكند) «مالدار هم گاه نيازمند غذاست».[6]
4. در حديثى ديگر فرمود: «غذايى كه برادر مسلمان نزد من بخورد، از آزاد كردن يك بنده براى من بهتر است».[7]
5. در روايتى ديگر فرمود: «هر كس مؤمن ثروتمندى را غذا دهد، گويى يك برده از فرزندان حضرت اسماعيل را از مرگ نجات داده است. وهر كس مؤمن نيازمندى را طعام دهد، گويى صد برده از فرزندان حضرت اسماعيل را از مرگ نجات داده است».[8]
پاداشهاى اُخروى اطعام كردن
1. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «هر كس مؤمنى را سير كند، بهشت بر او واجب مىشود وهر كس كافر(ى را كه با مسلمانان دشمنى دارد) سير كند، بر خداوند لازم است شكم او را از زقّوم جهنّم پر كند».[9]
2. در حديثى ديگر فرمود: «هر كس سه تن مسلمان را سير كند، خداوند متعال به او از سه قسمت بهشت غذا مىدهد: جنّة الفردوس، جنّة العدن، وجنّة طوبى».[10]
3. نيز در روايتى فرمود: «از جمله چيزهايى كه آمرزش الهى را واجب مىگرداند، غذا دادن به مسلمان گرسنه است».[11]
مجازات ترك اطعام كردن
از زين العابدين امام سجّاد عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «هر كس سير بخوابد ومؤمن گرسنهاى نزديك او باشد، خداوند متعال به فرشتگان گويد: شما رابراين بنده گواه مىگيرم كه من به او امرى كردم ونافرمانى كرد واطاعت ديگران نمود. بدانيد كه او را به سبب عمل خودش رها كردم وهرگز او را نمىبخشم».[12]
سيراب كردن
1. از حضرت رسول صلى الله عليه و آله روايت شده است كه فرمود: «هر كس مسلمان تشنهاى را در جايى كه آب باشد سيراب كند، خداوند متعال در مقابل هر جرعهاى هفتاد هزار حسنه به وى خواهد داد. واگر در جايى كه آب كمياب باشد سيرابش كند، گويى ده برده از فرزندان اسماعيل را آزاد كرده است».[13]
2. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «چهار عمل است كه هر كس يكى از آنها را به جا آورَد وارد بهشت مىشود: سيراب كردن تشنه، سير كردن شكم گرسنه، پوشانيدن بدن عريان، آزاد كردن بردهاى كه در سختى ومشقّت است».[14]
پوشانيدن برهنه وسكنى دادن بىخانمانها
1. از زينالعابدين امام سجّاد عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «هر كس لباس اضافهاى داشته باشد وبداند كه برادر مؤمنش به آن نياز دارد وبه وى ندهد، خداوند متعال او را در آتش جهنّم سرنگون خواهد كرد».[15]
2. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «هر كس خانهاى داشته باشد ومؤمنى به آن نياز داشته باشد وصاحب خانه راضى نشود كه از خانهاش استفاده كند، خداوند متعال فرمايد: بنده من به سكونت بنده ديگر من در خانهاش بخل ورزيد. به عزّتم سوگند كه هرگز او را در بهشت سكونت نخواهم داد».[16]
برطرف كردن مانع سر راه مردم
1. از حضرت رسول صلى الله عليه و آله روايت شده است كه فرمود: «هر كس از سر راه مسلمانان چيزى كه مزاحم عبور ومرور آنهاست بردارد، خداوند متعال ثواب خواندن چهارصد آيه قرآن براى او بنويسد».[17]
2. در حديثى ديگر فرمود: «(گاه) بندهاى از بندگان خدا با برداشتن يك خار از سر راه مسلمانان به بهشت مىرود».[18]
هديه دادن
1. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «هديه فرستادن قبل از آنكه نيازمند حاجت خود را بگويد، كار بسيار خوب ونيكويى است».[19]
2. در حديثى ديگر فرمود: «براى يكديگر هديه بفرستيد كه كينهها را از سينهها زايل مىكند».[20]
3. در روايتى ديگر فرمود: «ظرفهاى هديه را بازگردانيد تا هديه دادن ادامه داشته باشد».[21]
4. نيز در حديثى فرمود: «هديه بر سه قسم است: هديهاى كه در برابرش توقّع داشته باشى وهديهاى كه به عنوان رشوه بدهى وهديهاى كه براى رضاى خدا وبدون چشمداشت بدهى».[22]
[1] . محاسن، ص 98، ذيل حديث 62.
[2] . همان، ص 294، ح 457.
[3] . كافى، ج 2، ص 201، ح 6.
[4] . محاسن، ص 390، ح 25.
[5] . كافى، ج 2، ص 202، ح 11.
[6] . همان، ح 12.
[7] . كافى، ج 2، ص 203، ح 13.
[8] . همان، ح 19.
[9] . همان، ص 200، ح 1.
[10] . همان، ح 3.
[11] . همان، ص 201، ح 6.
[12] . محاسن، ص 97، ح 62.
[13] . كافى، ج 2، ص 201، ح 7.
[14] . محاسن، ص 294، ح 456.
[15] . همان، ص 98، ح 63.
[16] . محاسن، ص 101، ح 75؛ كافى، ج 2، ص 367، ح 3.
[17] . مستدرك الوسائل، ج 12، ص 384، باب 19، ح 2.
[18] . امالى طوسى، ج 1، ص 186.
[19] . خصال، ج 1، ص 77، ح 92؛ بحارالأنوار، ج 75، ص 44.
[20] . خصال، ج 1، ص 77، ذيل حديث 92؛ بحارالأنوار، ج 75، ص 44.
[21] . امالى طوسى، ج 1، ص 310.
[22] . خصال، ج 1، ص 114، ح 22؛ بحارالأنوار، ج 75، ص 45، ح 2.