توطئه شیاطین برای وارونه کردن ارزش‌ها و مفاهیم جامعه از نظر آیت الله مصباح یزدی /هنوز درعدالت اجتماعی عقب مانده‌ایم!
فهرست این نوشتار:
حضرت آیت الله مصباح یزدی
در قرن اخیر، انقلاب‌های زیادی در دنيا رخ داده است؛ اما آیا انقلاب ایران هم در ردیف انقلاب‌های دیگري است که در مقابل امپریالیسم و با گرایشات مارکسیستی صورت گرفت یا با آنها تفاوت دارد؟ تأمين رفاه بيشتر انگيزه اغلب تحولات تأثيرگذار در عرصه اجتماع بوده است. اغلب انقلاب‌ها به اين دليل رخ داده که اکثریت مردم که در فقر و محروميت زندگی می‌کردند، در پي آن بودند كه با انقلاب، حاکمیت را از دست اقلیت ستمگر گرفته و رفاه بيشتري را براي خود تأمین کنند.
ویژگی انقلاب دینی ایران
اما این مسئله در انقلاب اسلامی ايران متفاوت است؛ چون از همان آغاز نهضت اسلامی توسط امام راحل(ره)، اصل، تکیه گاه و کلیدواژه اين انقلاب «اسلام» بود و بیشترین واژه‌ای که امام(ره) در کلماتش به کار برده، کلمه «اسلام» است. در کجای عالم انقلابی را سراغ دارید که با این هدف صورت گرفته باشد؟ اين چنین نبود که همه مردم، تنها هدفشان اسلام باشد؛ اما حضرت امام(ره) مردم را به خوبي مي‌شناخت و با استفاده درست از فرصت‌ها، ضمن تعلیم صحيح مردم با سخنانش، نیروهای آنها را به کار گرفت و به حركتشان جهت دینی، اخلاقی و معنوی داد، البته مارکسیست‌ها و توده‌ای‌ها هم با رژيم پهلوي مبارزه مي‌كردند، اما کسی که توانست مردم را به صحنه بياورد و به قيامشان جهت بدهد، امام(ره) بود که محور نهضتش را اسلام قرار داده بود. رشد معنوی و روحی، ویژگی انقلاب دینی ما بود. تجلی عدالت اجتماعی در جامعه نیز از ثمرات چنین انقلابی است؛ بر خلاف جوامع ديگر كه نهایت هدف مطلوبشان پیشرفت علم و تکنولوژی، گسترش بهداشت، رفاه عمومی و نظایر آن است. تفاوت اصلي انقلاب اسلامی با سایر انقلاب‌ها این است که هر چند خواهان رفاه مردم و استفاده از همه نعمت‌ها و پیشرفت در علم و تکنولوژی است، اما به این اکتفا نمی‌کند و علاوه‌بر آن، در پي برقراري عدالت اجتماعی، بهره‌مندي يكسان همگان از تمامي امکانات و مبارزه با ویژه خواری است.
عدالت اجتماعی؛ گمشده جامعه
در همه ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و نظایر آن باید عدالت برقرار شود،کسی که استعدادی دارد و به دنبال پیشرفت است، نباید در اين زمينه محروم بماند؛ بلکه باید شرایط برای او فراهم باشد.
نباید سرمایه‌های ملي کشور فقط در اختیار گروه، جناح و طبقه خاصی قرار بگیرد، تا اين افراد سودهای سرشاری به جیب بزنند و مردم دیگر كه از آن سرمايه‌ها بي‌بهره‌اند، روز به روز فقيرتر شوند. امروز ما علیرغم همه پیشرفت‌های علمی، سیاسی و اجتماعی، همچنان در زمینه عدالت اجتماعي عقب هستیم؛ چون اغلب افراد فقط به فکر منافع خودشان هستند و اگر سخنی هم در اين زمينه گفته می‌شود، فقط برای دلخوش کردن و فريب دیگران است. انسان‌ها عادتاً به فکر تأمين نيازهاي خودشان هستند،همه ما باید بكوشيم با رشد اخلاقی، روحيه ایثار و فداكاري را در خود ايجاد كنيم؛ اما متأسفانه تاكنون چنین رشدی را در جامعه به وجود نیاورده‌ایم؛ نه ابزار چنين كاري را در اختیار داشتیم و نه دغدغه‌اش را داشتیم؛ لذا از عدالت اجتماعی محروم مانده‌ایم و هنوز این تفکر که هر کسی بايد به فکر خودش باشد، حاكم است؛ بلکه با روي كار آمدن برخي افراد که بهره چنداني از تربیت دینی ندارند و فداکاری‌هاي رزمندگان را ندیده‌اند، شرايط ،سخت‌تر هم شده است و این خود مانع بزرگي برای تحقق عدالت اجتماعی است.
رهبر معظم انقلاب با سخنانشان درخصوص عقب‌ماندگی در زمینه عدالت اجتماعی به ما فهماندند که هر چند انقلاب ما اسلامی بود، اما كساني در حد انقلاب‌های مادی دنیا كه فقط به دنبال رشد علمی، صنعتی و سیاسی بوده‌اند، با آن رفتار كرده‌اند و هدف اصلي آنکه جنبه معنوی داشت و در زندگی اجتماعی در قالب عدالت بروز مي‌كند، هنوز محقق نشده است. باید علت اين عقب‌ماندگي را یافت و راه جبران خطاهای گذشته را پیدا کرد.
شاید این مطالب را هم بپسندید:
ایشان با لحني مؤدبانه‌اشاره فرمودند که برای اهداف اصلي انقلاب کاری انجام نگرفته است و ما در اين زمينه عقب مانده‌ايم. مفهوم عقب‌ماندگي ما در زمينه عدالت اجتماعی اين است كه برخی از كساني كه در مصادر امور هستند، غير عادل و رانت‌خوارند و فقط به فکر حزب و جناح خود هستند.
عدالت اجتماعی، صرفاً با برنامه‌های اقتصادی تحقق پیدا نمی‌کند،انقلاب اسلامي ايران به دنبال این بود که پیشرفت‌های علمی و مادی با عدالت اجتماعی همراه باشد و عدالت اجتماعی زمانی برقرار می‌شود که روح معنویت بر انسان حاکم شود و در افقي فراتر از سطح حيوانيت، انسانیت را پیش روی خود ببیند و ارزش‌هایی والاتر از شکم و دامن برای خود قائل شود. البته پیشرفت‌هایی در زمینه مادی حاصل شده است و برخي دولت‌های اسبق چنان بر واژه «پیشرفت» تأکید داشتند که گويا تنها آرمان و خواسته انقلاب پیشرفت بوده است! اما در كنار آن، چه برنامه‌ای برای انسانیت انسان در نظر گرفته شده است؟ در حالی که همین امر، وجه تمايز انقلاب اسلامی با سایر انقلاب‌ها بود. پیشرفت حقیقی، پیشرفت در انسانیت است که نمود آن در زندگی اجتماعی، تحقق عدالت در جامعه است.
توطئه شیاطین برای وارونه کردن ارزش‌ها و مفاهیم
در زمان ستمشاهی، مردم شأنی برای خود در اداره جامعه قائل نبودند،نه فقط در رژیم ستمشاهی پهلوی، بلکه در طول تاریخ کشور ما، همواره امور به دست سلطان و درباريان بوده و اصلاً امیدي به روي كار آمدن حکومتی که مردم در آن نقش داشته باشند، به ذهن کسی خطور نمی‌کرد. تحولی که امام راحل(ره) در اين زمينه ایجاد کرد، شايسته نامی جز معجزه نبود؛ ايشان یک امر ناشدنی را در کوتاهترین مدت با کمترین هزینه، شدنی کرد. شیاطین در این سال‌ها همواره علیه انقلاب و نظام اسلامی توطئه کردند. به عنوان نمونه، آزادی که یکی از شعارهای اساسی انقلاب بود، توسط عده‌ای به اين معنا تفسير شد که هر کس، هرکاری خواست انجام دهد و کسی حق ندارد مانع آنها شود؛ آيا لازمه اين تفسير چيزي جز سوق دادن انسان به سوي حیوانیت است؟!
بر اساس این تعریف از آزادی، زندگی ارزشمند انسانی و تعیین ضوابطی برای رسیدن به انسانیت، بی‌معناست. اخیراً هم برخی گفتند هر استادی بايد آزاد باشد كه سر کلاس، هر چه خواست بگوید! تنها قیدی که از سوي آزادي‌پرستان برای آزادی ذکر شده، عدم مزاحمت با آزادی دیگران است، این، همان برداشت از آزادی است که در کشورهای باصطلاح پیشرفته وجود دارد و مسئولان این کشورها افتخار می‌کنند که زمینه‌ای را فراهم کرده‌اند که هر کسی، هر کاری خواست انجام دهد!
بنا به گفته يكي از مهاجرين دانشمند، زمانی در کانادا، نپوشيدن کت توسط مردان، خلاف عفت عمومی تلقی می‌شد؛ اما امروز زنان در همان كشور با کمترین پوشش در مجامع عمومی حاضر می‌شوند و اين امر هیچ منافاتی با عفت عمومی ندارد! مسئولان اين کشورها به این مسئله افتخار می‌کنند و همین آزادی را برای ما هم تجویز می‌کنند؛ اين امر تدريجاً از عقب رفتن روسری‌ها شروع شده و به رفتن خانم‌ها به ورزشگاه‌ها رسيده و به مرور ادامه خواهد يافت تا آزادی غربي به صورت کامل در جامعه ما تحقق پیدا کند!
طبیعتاً در فضائی که آزادی با چنین معنایی بالاترین ارزش‌ها تلقی شود، جایی برای احکام اسلام، باقی نمی‌ماند. روح این سخن ابتدا از سوي منافقین مطرح شد که گفتند اسلام تاریخ‌مند است و احکام آن، اختصاص به زمان خاصی داشته است! امروز اگر از ربا انتقاد کنید، با تمسخر به شما مي‌گويند مگر فعاليت اقتصادي بدون نظام ربوی ممکن است؟ رباخواري در گذشته اعلان جنگ با خدا بوده، امروز اين كار عین جهاد فی سبیل‌الله است! از سوي اين افراد اصل رباخواري پذيرفته شده، فقط بحث بر سر این است که سود، 30 درصد باشد یا 28 درصد!
این امر نشانه آن است که ما در زمينه فرهنگ کوتاهی کرده‌ایم و نتوانستیم از فرصت انقلاب به خوبي استفاده کرده و پایه‌های اعتقادی مردم را مستحکم کنیم. اینکه کسانی بتوانند به این راحتی مغالطه کنند و قانون جنگل را به جاي معناي واقعي آزادي به مردم قالب كنند، نشان می‌دهد در زمینه مسائل فرهنگی کار جدي نشده است. در حالی كه كساني كه براي اهداف انقلاب جانفشاني كردند اصلاً چنین معنایی از آزادی به ذهنشان نمی‌رسید. با اين مغالطات و سوءاستفاده از چنين مفاهيمي در آينده بايد فاتحه اسلام را خواند.
اگر اسلام و احکام اسلامی را باور داریم، بايد ابتدا خودمان اسلام را درست بشناسیم و پس از آن سعی کنیم فکر صحیحی که به آن یقین داریم را به دیگران هم بياموزيم و در راه پياده شدن آن با تمام توان بكوشيم.
بیانات آيت‌الله مصباح يزدي (دام ظله) در دیدار با جمعی از اعضای بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع)؛ قم؛10/12/96، کیهان.
