بدن برزخى
بدن برزخى
بدن برزخى چگونه است؟
بسيارى از حقايق هستى ـ به خصوص حقايقى که در ماوراى جهان طبيعت وجود دارد ـ براى ما پوشيده است. البته اين ندانستن، بيشتر در کمّ و کيف و چگونگى آن حقايق است؛ ولى عقل و وحى اصل آنها را اثبات کرده اند. دانش ما به کنه و ماهيت آن حقايق، بسيار محدود است؛ مگر براى عده کمى که با سلوک عملى در همين دنيا به آن عوالم راه يافته باشند و علم اجمالى آنان، به علم تفصيلى تبديل شده باشد. از اين رو، سنخيت و چگونگى بدن هاى برزخى، براى ما به صورت کامل و دقيق روشن نيست؛ ولى در عين حال از مجموعه آيات و روايات و تحليل هاى عقلى، مى توان دورنمايى از کمّ و کيف بدن برزخى را تصوير کرد.
در اين باره توجّه به سه مطلب ضرورى است:
يکم . در تمام عوالم هستى (عالم مادى، برزخ و قيامت)، انسان داراى بدن است و در هيچ عالمى بى بدن نيست؛ به دليل اينکه روح انسان حقيقتى است که در متن و ذات آن، تعلّق به بدن نهفته است.
دوم . هر يک از عوالم هستى داراى نظام، احکام، آثار و قوانين مخصوص به خود است؛ يعنى، در عالم طبيعت، قوانينى حاکم است که غير از سنن حاکم بر عالم برزخ است. در عالم برزخ نيز نظامى وجود دارد که در عالم قيامت نيست و در عالم قيامت، آثارى هست که در دو عالم برزخ و ماده وجود ندارد. از اين رو، بدنى که در عالم طبيعت است، هم سنخ با قوانين حاکم بر اين دنيا است و اين بدن غير از بدن برزخى است.
بدن برزخى نيز هم سنخ با احکام و آثار عالم برزخ است. و همين طور بدن در قيامت، هم سنخ با سنن ويژه عالم قيامت و آماده پذيرش آن قوانين مخصوص است. براى مثال بدن قيامتى، بدنى است که در عين سوختن مداوم، از بين نمى رود؛ و بدن قيامتى يک فرد بهشتى، به صورتى است که در عين خوردن و آشاميدن، نيازى به تخليه مواد تغذيه شده از بدن ندارد. بنابراين نبايد تصور کرد که بدن هاى مادى، برزخى و قيامتى يکسان هستند.
سوم . عالم قيامت، عالم بالاتر و نزديک تر به مبدأ متعال است و از اين رو موجودات آن از مراتب وجودى بالاتر و کامل ترى برخوردارند. عالم جسم و يا نظام مادى دورترين عالم از مبدأ متعال است. از اين رو، موجودات آن نيز از مراتب ضعيف تر و ناقص ترى برخوردارند. موجودات عالم برزخ از موجودات عالم مادى، کامل تر؛ ولى نسبت به موجودات عالم قيامت و تجرّد، ناقص ترند [129].
با دقّت در مطالب پيشين، مشخص مى شود که:
1. بدن برزخى غير از بدن مادى و غير از بدن قيامتى است.
2. بدن برزخى متناسب با احکام و آثار و قوانين عالم برزخ است.
3. بدن برزخى از بدن مادى کامل تر و بالاتر و از بدن قيامتى ناقص تر و پايين تر است.
بنابراين، بدن برزخى از آنجا که از بدن مادى بالاتر است، از سنخ ماده و جسم طبيعى نيست که احکام ماده بر آن غالب باشد؛ ولى از آنجا که از بدن قيامتى پايين تر است، واجد برخى لوازم ماده ـ چون شکل، اندازه و مقدار ـ است.
روايات نيز به صراحت بيانگر اين حقيقت است که بدن برزخى، شبيه بدن دنيوى است.
امام صادق عليه السلام مى فرمايد: «ارواح مؤمنان (در برزخ)، در بدن هايى شبيه بدن هاى دنيوى شان هستند» [130] و «ارواح انسان ها (در برزخ) به صورت جسدهاى دنيوى اند» [131]. امّا هرچند بدن برزخى بالاتر و کامل تر از بدن مادى است، در عين حال، از بدن قيامتى ناقص تر است.
عبارت «بدن هايى شبيه بدن هاى دنيوى» يا «در صورت جسدهاى دنيوى» بيانگر شباهت است؛ نه يکسان بودن. شبيه آن است چون شکل، مقدار و اندازه دارد، و هر مرده اى، مرده ديگر را در اين قالب مشاهده کرده، او را مى شناسد؛ چنان که در خواب، آدمى صورت خود را به شکل دنيوى با ديگران در سرور يا رنج مى بيند. اما عين بدن دنيوى خود نيست؛ چون مى تواند ـ به طور مثال ـ بدون وسايل و ابزار مادى، مسافت طولانى را سير کند و با اراده اى، خود را در جاى ديگر قرار دهد. به همين جهت، در بسيارى از روايات، خواب را نشانه خوبى براى عالم برزخ و بدن برزخى دانسته اند [132].
[129]. براى اطلاع تفصيلى از سه نکته فوق نگا: محمد شجاعى، معاد يا بازگشت به سوى خدا، ج 1، صص 128 ـ 141 و 212 ـ 226.
[130]. بحارالانوار، ج 6، ص 268، ح 119؛ «لکن فى ابدانٍ کابدانهم».
[131]. همان، ص 269، ح 121؛ «ان الارواح فى صفة الاجساد».
[132]. در اين باب نگا: خواب و نشانه هاى آن، محمد شجاعى، صص 58 ـ 62.
منبع: هدانا برگرفته از پرسمان، فرجام شناسی/ مؤلف محمدرضا كاشفى
ویژه نامه اعتقادات و پاسخ به شبهات
.