انواع تفسیر قرآن
انواع تفسیر قرآن
پرسش : انواع مختلف تفسیرقرآن کدام اند؟
پاسخ اجمالی: پنج گونه تفسير براى قرآن تصوّر مى شود: 1- تفسير مفردات قرآن؛ يعنى واژه هاى قرآنى را جداگانه مورد بحث قرار مى دهد. 2- تفسير ترتيبى؛ كه آيات قرآن را به ترتيب مورد بررسى قرار مى دهد. 3- تفسير موضوعى؛ كه آيات قرآن براساس موضوعات مختلف مورد مطالعه قرار مى گیرد. 4- تفسير ارتباطى؛ كه موضوعات مختلف قرآن را در ارتباط با يكديگر ببينيم. 5- تفسير كلّى يا جهان بينى قرآن؛ که مفسّر تمام محتواى قرآن را در رابطه با عالم هستى در نظر گرفته و تفسير مى كند.
پاسخ تفصیلی: هنگامى که سخن از تفسیرقرآن به میان مى آید، فوراً نظرها به همان تفسیرمعمولى (تفسیر ترتیبى) جلب مى شود که آیات قرآنرا به ترتیب مورد بحث و بررسى قرار مى دهد و محتوا و حقیقت آنها را روشن مى سازد؛ همان کارى که از صدر اسلامتا کنون در تفسیرقرآن معمول بوده است و دانشمندان و علماى بزرگ اسلامصدها یا هزاران کتاب به نام تفسیرقرآن مجید در زمینه آن تالیف کرده اند.
البتّه نوع دیگرى از تفسیرنیز کم و بیش رایج بوده که ناظر به تفسیرمفردات قرآناست؛ یعنى واژه هاى قرآنى را جداگانه، به صورت معجم و به ترتیب الفبا مورد بحث قرار مى دهد که نمونه روشن آن کتاب مفردات راغب و کتاب «وجوه القرآن» و «تفسیر غریب القرآن طریحى» و در این اواخر نیز کتاب «التحقیق فى کلمات القرآن الکریم» و «نثر طوبى» یا «دائره المعارف قرآن» مجید است.
در حالى که براى قرآنانواع دیگرى از تفسیرنیز وجود دارد که از جمله تفسیر«موضوعى» است که آیات قرآنرا براساس موضوعات مختلف مربوط به اصول و فروع اسلامو مسائل اجتماعى، اقتصادى، سیاسى و اخلاقى مورد مطالعه و بررسى قرار مى دهد.
نوعى دیگر از تفسیرکه ما نامش را تفسیر«ارتباطى یا زنجیره اى» نهاده ایم، آن است که موضوعات مختلف قرآنرا در ارتباط با یکدیگر ببینیم.
مثلا بعد از آن که موضوع ایمانو موضوع تقواو موضوع عمل صالح را به طور جداگانه در تفسیرموضوعى مورد بررسى قرار گرفت; این سه مطلب را در ارتباط با یکدیگر با توجّه به آیات قرآنو اشاراتى که در آن است تفسیرمى کند و ارتباط این سه را با یکدیگر روشن مى سازد و مسلّماً در این صورت حقایق تازه اى از چگونگى رابطه این موضوعات با یکدیگر براى ما کشف مى شود که بسیار ارزنده و راهگشا است.
مى دانیم طرز صحیح مطالعه عالم آفرینش و موجودات عالم هستى آن است که آنها را در رابطه با یکدیگر ببینیم؛ خورشید و ماه و زمین و انسان و جوامع انسانى در حقیقت موضوعاتى جدا از هم نیستند؛ و در مجموع یک واحد به هم پیوسته را تشکیل مى دهند و طرز مطالعه صحیح آنها این است که همه را در ارتباط با هم مورد بررسى قرار دهیم.
در کتاب تدوین یعنى قرآنمجید نیز مطلب همین گونه است؛ و رابطه دقیق و ظریفى در میان تمام موضوعات قرآنى وجود دارد؛ و باید آنها را در ارتباط با یکدیگر مورد تفسیرقرار داد.
نوع دیگرى از تفسیر، تفسیر«کلّى یا جهان بینى» قرآناست. در اینجا مفسّر تمام محتواى قرآنرا در رابطه با عالم هستى در نظر مى گیرد؛ و به تعبیر زنده تر کتاب تکوین و تدوین را به یکدیگر پیوند مى دهد؛ و هر دو را در کنار هم مى بیند و هر دو را در ارتباط با هم تفسیرمى کند.
طبق این حساب در مجموع پنج گونه تفسیربراى قرآنتصوّر مى شود.
1. تفسیرمفردات قرآن
2. تفسیرترتیبى
3. تفسیرموضوعى
4. تفسیرارتباطى
5. تفسیرکلّى، یا جهان بینى قرآن(1)
پی نوشت: (1). گرد آوری از کتاب: پیام قرآن، ناصر، مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1386 شمسی، چاپ: نهم، ج 1، ص 18.