احکام حواله
احکام حواله
فهرست این نوشتار:
حضرت آیت الله مکارم شیرازی
تعریف حواله [احکام حواله]
پرسش :در معاملات عنوان هست با نام حواله، لطفا بفرمایید چه نوع معامله ای است؟
پاسخ :ارجاع طلبکار به شخص ثالث براى دریافت طلبش را حواله می گویند. و به عبارتی حواله عقد یا قرار دادی است که به موجب آن، دین از ذمه مدیون به ذمه شخص ثالث انتقالمی یابد.
چگونگی اجرای حواله [احکام حواله]
پرسش :قرار داد حواله به چه صورت انجام می گردد؟
پاسخ :هرگاه بدهکار، طلبکار خود را حواله بدهد که طلبش را از شخص دیگرى بگیرد و طلبکار قبول کند، بدهى بر ذمّه آن شخص مىشود و بدهکار از بدهى خلاص مىشود.
شرایط حواله دهنده و طلبکار [احکام حواله]
پرسش :آیا برای حواله دادن در بدهی باید طرفین خصوصیات خاصی را داشته باشند؟
پاسخ :حواله دهنده و طلبکار و کسى که سر او حواله داده شده هر سه باید بالغو عاقل باشند و کسى آنها را مجبور نکرده باشد، و سفیه و ممنوع از تصرّف در اموالشان نباشند.
مورد جواز حواله دادن ممنوع التصرف [احکام حواله]
پرسش :آیا فردی که ممنوع التصرف است می تواند طلبکار خود را به فردی حواله دهد که بخودش بدهکاری ندارد؟
پاسخ :حواله دادن شخص ممنوعالتّصرّف سر کسى که به او بدهکار نیست اشکال ندارد.
رضايت کسي که به او حواله شده [احکام حواله]
پرسش :آیا در حواله دادن و صحت آن، رضايت کسي که به او حواله شده لازم است؟
پاسخ :هرگاه سر کسى حواله بدهند که بدهکار است لازم است قبول کند، ولى اگر سر کسى حواله دهند که بدهکار نمىباشد لازم نیست قبول کند و در صورتى حواله صحیح است که او قبول کند، همچنین اگر انسان بخواهد به کسى که طلبکار است جنس دیگرى را حواله دهد مثلًا یکصد کیلوگندم طلبکار است به او حواله دهد یکصد کیلو جو در عوض آن بگیرد، در صورتى صحیح است که طلبکار این حواله را قبول کند.
بدهکار بودن شرط صحت حواله [احکام حواله]
پرسش :آیا برای صحیح بودن حواله حتما باید فرد، بدهکار باشد؟
پاسخ :حواله در صورتى صحیح است که انسان بدهکار باشد، پس اگر به کسى بگوید قرض هایى را که از تو بعداً مى گیرم از همین حالا حواله مى کنم صحیح نیست.
لزوم معيّن بودن مقدار حواله و جنس آن [احکام حواله]
پرسش :آیا اگر فردی به دیگری مثلا دو بدهی داشته باشد و به طلبکار بگويد يكى از دو طلبى كه دارى از فلان كس بگير، درست است؟
پاسخ :حواله دهنده و طلبکار باید مقدار حواله و جنس آن را بدانند و اگر ندانند حواله باطل است.
عدم علم به مقدار حواله در صورتي که بدهي در واقع معلوم باشد [احکام حواله]
پرسش :اگر بدهى واقعا معيّن باشد، ولى طلبكار و بدهكار در موقع حواله دادن مقدار يا جنس آن را نداند، آیا حواله صحیح است؟
پاسخ :حواله صحیح است، مثلًا اگر طلب کسى را در دفتر نوشته باشد و پیش از دیدن دفتر حواله بدهد بعد دفتر را ببیند و به طلبکار مقدار طلبش را بگوید حواله صحیح است، به شرط این که حدود بدهى معلوم باشد.
عدم وجود الزام در پذیرش حواله از سوی طلبکار [احکام حواله]
پرسش :آیا طلبکار می تواند حواله را قبول نکند؟
پاسخ :طلبکار مى تواند حواله را قبول نکند خواه کسى که حواله سر او داده شده غنى باشد یا فقیر، خوش حساب باشد یا بد حساب.
حواله دادن به کسى که بدهکار نيست [احکام حواله]
پرسش :اگر سر كسى حواله دهند كه بدهكار نيست، این فرد در چه صورتی می تواند مقدار آن حواله را از حواله دهنده بگیرد؟
پاسخ :هرگاه سر کسى حواله دهند که بدهکار نیست او پیش از پرداختن حواله نمىتواند مقدار آن را از حواله دهنده بگیرد و اگر طلبکار به کمتر از آن مقدار راضى شود فقط همان مقدار را مىتواند از حواله دهنده بگیرد.
چگونگى فسخ حواله [احکام حواله]
پرسش :چگونه می توان قرارداد حواله را فسخ کرد؟
پاسخ :هیچ یک از حواله دهنده و حواله گیرنده نمىتوانند قرارداد حواله را به هم بزنند، مگراینکه هر دو راضى باشند، ولى اگر کسى که سر او حواله دادهاند در همان وقت حواله دادن فقیر باشد و طلبکار نداند مىتواند حواله را به هم بزند، امّا اگر بعداً فقیر شده یا اینکه از اوّل فقیر بوده و طلبکار مىدانسته است حقّ فسخ ندارد.
به هم زدن حواله در صورت وجود حق فسخ [احکام حواله]
پرسش :در چه صورت می توان به صورت یکطرف قرار داد حواله را فسخ کرد؟
پاسخ :اگر بدهکار و طلبکار و کسى که به او حواله داده شده یا یکى از آنان براى خود حقّ فسخ قرار دهد مطابق آن مى تواند حواله را به هم بزند.
حکم حواله هاى بانكى يا تجارى [احکام حواله]
پرسش :لطفا بفرمایید که حواله هاى بانكى يا تجارى كه به آنها «صرف برات» گفته مى شود صحیح است؟
پاسخ :مانعى ندارد، یعنى بانک یا تاجر پولى را از کسى در محلّى مىگیرد و حواله مىدهد که از بانک یا طرفش در محلّ دیگر به آن شخص بپردازند و در مقابل این حواله از صاحب پول چیزى مىگیرد، این معامله حلال است خواه حقّ حواله را از خود آن پول کم کند، یا جداگانه بگیرد، همچنین اگر بانک یا موسّسه دیگر، پولى را به شخص دهد وحواله کند که این شخص پول را در محلّ دیگر به شعبه بانک یا شخص معیّنى بپردازد و اگر مقدارى به عنوان حقّالزحمه در این حواله بگیرد نیز، اشکال ندارد.
حواله دادن طلبکار به سمت فرد دیگر [احکام حواله]
پرسش :من یک بازاری هستم و بابت خرید اجناس مورد نیازم بدهکاری هایی دارم و در مقابل از افراد به همان نسبت طلبکار هستم، آیا می توانم برای تسویه بدهی و وصول طلبم، به طلبکارم بگویم طلبت را از فلانی بگیر؟
پاسخ :اگر طلبکار قبول کند، بدهی بر ذمّه آن شخص می شود و بدهکار از بدهی خلاص می گردد و به این کار حواله دادن می گویند، بشرط اینکه حواله دهنده و طلبکار باید مقدار حواله و جنس آن را بدانند و اگر ندانند حواله باطل است، پس اگر بگوید یکى از دو طلبى که دارى از فلان کس بگیر، درست نیست.
خرید کالا با چک شخص دیگر [احکام حواله]
پرسش :مشترى چک هایى را به بایع مى پردازد، که صادر کننده آن شخص ثالثى است. در صورت عدم تبدیل چک ها به وجه نقد (به لحاظ عدم موجودى) آیا بایع حقّ رجوع به مشترى را دارد، یا این که با قبول چک شخص ثالث، ذمّه مشترى برىء و ضمان به ذمّه صاحب چک (شخص ثالث) منتقل مى شود؟ آیا بین موردى که شخص ثالث چک مذکور را بابت بدهى خود به مشترى داده، و جایى که صرفاً به عنوان امانت، یا تضمین، تحویل او داده تفاوتى وجود دارد؟
پاسخ :چک حواله اى بیش نیست، و ذمّه خریدار تا چک وصول نشود، مدیون فروشنده است مگر این که فروشنده در حین معامله بپذیرد که ذمّه ثالث را به جاى ذمّه خریدار قبول کند.
صدق حواله بر چک [احکام حواله]
پرسش :آيا اصولًا چك بدون تاريخ در معاملات شرعاً ثمن محسوب مىشود؟
پاسخ :چک در هر حال حواله است و معامله در صورتى صحیح است که یا بطور نقد باشد و یا نسیه با تعیین زمان، و چک تا تاریخ آن معیّن نباشد براى معامله کفایت نمى کند.
حواله بودن ماهیّت پول کاغذی در آغاز پیدایش آن [احکام حواله]
پرسش :به نظر حضرتعالى ماهيّت پول چيست؟
پاسخ :پول کاغذى (النّقود الورقیّه) در آغاز شکل حواله داشته است و پشتوانه، ملک یا وثیقهگیرندگان حواله بوده، ولى بعداً که از شکل روز اوّل فاصله گرفت و حتّى پشتوانه نیز به فراموشى سپرده شد و جنبه مال اعتبارى پیدا کرد و پشتوانه آن در حال حاضر در واقع اعتبار و قدرت حکومتهاست و بقیّه تشریفات است و با توجّه به اعتبارى بودن مالیّت، مشکلى در مالیّت پول کاغذى نیست.
منبع: سایت هدانا برگرفته از استفتائات آیت الله العظمی مکارم شیرازی .