احكام روزه حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی
احکام روزه مطابق نظر آیت الله شبیری زنجانی را می توانید در ادامه بخوانید.
احكام روزه حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی
تعريف روزه
روزه، آن است که انسان برای خداوند متعال از اذان صبح تا مغرب از چيزهايی که روزه را باطل میکند و شرح آنها بعداً گفته میشود خودداری نمايد.
نيّت روزه
لازم نبودن نيّت زبانی يا قلبی
1559
لازم نيست انسان نيّت روزه را به زبان آورد يا از قلب خود بگذراند؛ مثلاً در قلب خود بگويد: فردا را روزه میگيرم قربةً الی اللّه، بلکه همين قدر که با قصد برای خداوند متعال از اذان صبح تا مغرب کاری که روزه را باطل میکند انجام ندهد کافی است
نحوۀ نيّت کردن در ماه رمضان
1560
انسان میتواند در هر شب از ماه رمضان برای روزۀ فردای آن نيّت کند و بهتر آن است که شب اوّل ماه هم نيت روزۀ همۀ ماه را بنمايد.
وقت نيّت روزۀ ماه رمضان
1561
نيّت روزۀ ماه رمضان وقت معيّن ندارد و همين که تا قبل از اذان صبح نيت کرده باشد، کفايت میکند، بنابراين کسی که مثلاً در روز قبل نيت روزه کند و بعد بخوابد و تا اذان صبح هم بيدار نشود، روزهاش صحيح است.
وقت نيّت روزۀ مستحبّی
1562
در روزۀ مستحبّی اگر کسی کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد و پيش از ظهر نيت روزۀ مستحبی کند، روزه او صحيح است و همانند کسی است که از اوّل طلوع فجر نيّت روزه کرده باشد و اگر بعد از ظهر هم نيّت روزه مستحبی کند، روزه او صحيح است ولی از هنگام نيّت کردن روزهدار بشمار میآيد.
ترک نيّت روزه در ماه رمضان
1563
اگر عمداً در ماه رمضان هنگام اذان صبح نيّت روزه- حتى نيّت ارتکازى- نداشته باشد مثلاً عمداً بدون نيّت روزه بخوابد و تا اذان صبح بيدار نشود، روزهاش باطل است ولى بايد در روز از انجام کارهايى که روزه را باطل مىکند خوددارى ورزد و اگر در اثر غفلت بدون نيت روزه تا اذان صبح خواب بماند و قبل از ظهر بيدار شود و تا آن وقت يکى از مبطلات روزه را انجام نداده باشد، باید احتیاط کند و روزه آن روز را بگيرد و قضا نيز بنمايد و چنانچه بعد از ظهر بيدار شود يا يکى از مبطلات روزه را انجام داده باشد، نمىتواند نيت روزه کند ولى بايد در بقيۀ روز از مبطلات روزه اجتناب نمايد و بعداً روزۀ آن روز را قضا کند.
تعيين روزه در غير روزۀ رمضان
1564
اگر بخواهد غير روزۀ ماه رمضان و قضاي آن روزه ديگري بگيرد، بايد آن را معيّن نمايد، مثلاً نيت کند که روزه کفاره يا روزه نذر مي گيرم، همچنين اگر دو نوع روزه بر گردنش باشد، بايد روزه را معيّن کند، مثلاً اگر هم روزه قضا به گردن او باشد و هم روزه نذر، بايد در نيت معيّن کند که روزه قضا يا روزه نذر مي گيرم.
تعيين روزه در ماه رمضان
1565
در ماه رمضان لازم نيست نيت کند که روزۀ ماه رمضان میگيرم؛ و اگر نداند ماه رمضان است يا فراموش کند و روزۀ ديگری را نيت کند، روزۀ ماه رمضان حساب میشود؛ بلکه اگر بداند ماه رمضان است و عمداً نيت روزۀ غير ماه رمضان کند روزه ماه رمضان حساب میشود، هرچند احتياط مستحب آن است که روزه آن روز را قضا نمايد.
و در غير ماه رمضان، چنانچه تنها روزۀ قضا به گردنش باشد، اگر نيت روزه مستحبي هم بکند روزه قضا به حساب مي آيد.
تعيين روزهای ماه رمضان در نیت
1566
لازم نيست در موقع نيّت مشخص کند که روز چندم ماه است، بلکه اگر مثلاً به نيت روز اوّل ماه روزه بگيرد، بعد بفهمد دوم يا سوم بوده، روزۀ او صحيح است.
بی هوش شدن قبل از اذان صبح بعد از نيّت
1567
اگر پيش از اذان صبح نيت روزه کرده باشد و بدون اختيار بي هوش شود و در بين روز به هوش آيد، لازم نيست آن روز را روزه بگيرد و قضا هم ندارد. البته احتیاط مستحب آن است روزه آن روز را تمام کند و قضای آن را هم بجا آورد.
مست شدن بعد از نیت روزه
1568
اگر پيش از اذان صبح نيت کند و مست شود و در بين روز هشيار گردد، باید روزۀ آن روز را تمام کند و قضای آن را هم بجا آورد.
خواب بودن تمام روز پس از نیت روزه
1569
اگر پيش از اذان صبح نيت کند و بخوابد و بعد از مغرب بيدار شود، روزهاش صحيح است.
التفات به ماه رمضان در بين روز
1570
کسی که در ماه رمضان در اثر بیاطلاعی از مسأله یا غفلت یا فراموشی به اینکه ماه رمضان است نیت روزه نکرده اگر پیش از ظهر متوجّه شود، چنانچه کارى که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد، باید احتیاط کند و روزه آن روز را بگیرد و بعداً قضای آن را هم بجا آورد و اگر کارى که روزه را باطل مىکند انجام داده باشد، يا بعد از ظهر متوجه شود، روزۀ او باطل است؛ ولى بايد تا مغرب کارى که روزه را باطل مىکند انجام ندهد و بعد از ماه رمضان هم آن روز را قضا نمايد.
بالغ شدن در ماه رمضان
1571
اگر بچّه پيش از اذان صبح ماه رمضان بالغ شود، و ديگر شرايط وجوب روزه را داشته باشد بايد روزه بگيرد و اگر بعد از اذان بالغ شود، روزۀ آن روز بر او واجب نيست.
روزۀ مستحبّی برای کسی که روزۀ واجب دارد
1572
کسی که برای بجا آوردن روزۀ ميّتی اجير شده، اگر وقت آن وسعت داشته باشد میتواند روزۀ مستحبی بگيرد و در صورتی که وقت، تنگ باشد اگر روزۀ مستحبی بگيرد گناهکار است، ولی روزۀ او صحيح میباشد.
کسى که روزه قضاى ماه رمضان؛ یا بنابر احتیاط مستحب روزه واجب دیگرى- غیر ماه رمضان- دارد، نمیتواند روزه مستحبى بگیرد، و درجایی که نمیتواند روزه مستحبى بگیرد اگر از روی غفلت به حکم یا موضوع روزه مستحبى بگیرد چنانچه در اثنای روز متوجه شود، روزه مستحبى او باطل است و حکم کسى را دارد که هنوز نیت روزه نکرده است و اگر بعد از مغرب متوجه شود روزه مستحبى او معلوم نیست صحیح باشد.
و کسی که روزۀ قضای ماه رمضان دارد میتواند برای بجا آوردن روزۀ ديگری اجير شود.
وقت نيّت روزۀ قضا
1573
کسی که قضای روزۀ ماه رمضان خودش بر عهدهاش میباشد؛ وقت آن وسعت داشته باشد يا تنگ باشد، اگر در اثناء روز حتی بعد از ظهر نيت کند روزهاش صحيح است، هر چند احتياط مستحب آن است که اگر وقت وسعت داشته باشد تا قبل از ظهر نيت کند و اگر وقت تنگ باشد قبل از طلوع فجر نيت کند و در غير اين صورت به آن روزه اکتفا نکند.
وقت نيّت در روزۀ واجب غير از ماه رمضان
1574
کسى که روزۀ واجب ديگرى بر عهدۀ اوست؛ وقت آن وسعت داشته باشد يا تنگ باشد، مانند روزۀ نذرى و روزۀ کفاره و روزۀ بدل قربانى حجّ و همچنین بسیاری از موارد روزه استیجاری، بايد قبل از طلوع فجر نيت کند و اگر در اثر غفلت نيز تا طلوع فجر نيت نکرد، نمىتواند به روزۀ آن روز اکتفا کند؛ هر چند احتياط استحبابى اين است که اگر وقت آن تنگ باشد قبل از ظهر نيت روزه کند و روزۀ آن روز را نيز بگيرد.
روزههای کافر بعد از مسلمان شدن
1575
اگر کافرى مسلمان شود قضاى روزههاى قبلى بر او واجب نيست و چنانچه در اثناء روز ماه رمضان مسلمان شود، روزه آن روز بر وي واجب نيست ولي اگر از اذان صبح تا آن وقت کاري که روزه را باطل مي کند انجام نداده، احتياط مستحب آن است که در بقيه روز، نيت روزه کند و اگر آن روز را روزه نگرفت قضاي آن را بجا آورد.
خوب شدن مريض در بين روز
1576
اگر مريض در اثناء روز ماه رمضان خوب شد، چنانچه اجتناب از مبطلات روزه در طول روز برايش ضرر داشته گرفتن روزه و اجتناب از مبطلات آن در بقيه روز بر او واجب نيست، هر چند احتياط مستحب آن است که در بقيه روز از مبطلات روزه خودداري کند و اگر ضرر نداشته، معلوم مىشود که واقعاً روزۀ آن روز بر او واجب بوده، پس بايد در بقيۀ روز از مبطلات روزه اجتناب کند و بعداً آن روزه را قضا کند.
روزۀ يوم الشّکّ
1577
روزی را که انسان شک دارد آخر شعبان است يا اوّل رمضان، واجب نيست روزه بگيرد و اگر بخواهد روزه بگيرد، بايد به نيت روزۀ قضا يا روزۀ مستحبی و مانند آن روزه بگيرد و نمیتواند نيت روزه ماه رمضان کند بلکه ظاهراً نمیتواند قصد کند آنچه را که فعلاً خداوند متعال از او خواسته است انجام میدهد يا چنين نيت کند که اگر ماه رمضان است روزۀ ماه رمضان و اگر ماه رمضان نيست روزۀ قضا يا روزۀ مستحبی و مانند آن باشد، و در صورتی که به نيّت روزۀ قضا يا روزۀ مستحبی و مانند آن روزه بگيرد، بعد معلوم شود ماه رمضان بوده، از ماه رمضان حساب میشود.
اثبات ماه رمضان در اثنای يوم الشّک
1578
اگر روزی را که شک دارد آخر شعبان است يا اوّل رمضان، به نيت روزۀ قضا يا روزۀ مستحبی و مانند آن روزه بگيرد و در بين روز بفهمد که ماه رمضان است، نبايد در بقيۀ روز نيت غير ماه رمضان را داشته باشد.
ترديد در نيّت و قصد انجام مفطر در روزۀ واجب
1579
اگر در اثناء روزۀ واجب؛ وقت آن وسعت داشته يا وقت آن تنگ باشد، قصد کند که در بقيۀ روز روزه نباشد، يا مردّد باشد که در بقيۀ روز، روزه باشد يا نه، يا با توجّه به مفطر بودن چيزى قصد کند آن را بجا آورد، حکم کسى را دارد که تا آن وقت قصد روزه نکرده است و تفصيل آن در مسائل قبل گذشت، و اگر مردّد شود که با آوردن يکى از مبطلات روزه، روزه را باطل کند يا نه، روزه اش باطل است و حکم کسی را دارد که نیت روزه نکرده است.
قصد مفطر يا ترديد در افطار روزۀ مستحبّی
1580
در روزۀ مستحب، اگر قصد کند کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، يا مردّد شود که بجا آورد يا نه، چنانچه بجا نياورد و پيش از مغرب دوباره نيت روزه کند، روزۀ او صحيح است.
چيزهايی که روزه را باطل میکند
مبطلات روزه
1581
هفت چيز روزه را باطل میکند:
اوّل: خوردن و آشاميدن. دوم: جماع. سوم: استمنا؛ چهارم: دروغبستن بر خدا يا پيغمبر صلی الله عليه و آله يا يکی از امامان عليهم السلام. پنجم: باقیماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح. ششم: اماله کردن. هفتم: قی کردن.
بجز اين هفت چيز، بر روزهدار حرام است سر را در آب فرو برد ولی ظاهراً روزه را باطل نمیکند و احتياط مستحب آن است که از رساندن غبار به حلق خودداری کند. احکام اينها در مسائل آينده گفته میشود.
1- خوردن و آشاميدن
تعمد در خوردن يا آشاميدن و مقصود از آن
1582
اگر روزهدار، عمداً چيزی بخورد يا بياشامد، روزۀ او باطل میشود؛ چه خوردن و آشاميدن آن چيز معمول باشد، مثل نان و آب، چه معمول نباشد، مثل خاک و شيرۀ درخت، و چه کم باشد يا زياد، حتی اگر مسواک را از دهان بيرون آورد و دوباره به دهان ببرد و رطوبت آن را فرو ببرد، روزهاش باطل میشود، مگر آن که رطوبت مسواک در دهان بسيار کم باشد. و منظور از کلمۀ «عمداً» در اين مسأله و مسائل بعدی آن است که انسان با توجّه به روزهدار بودن خود، کاری انجام دهد.
التفات به صبح شدن در بين خوردن
1583
اگر موقعی که مشغول غذا خوردن است بفهمد صبح شده، بايد لقمه را از دهان بيرون آورد و چنانچه عمداً فرو برد، روزهاش باطل میشود و به دستوری که در مسأله 1670گفته میشود، کفاره نيز بر او واجب میگردد.
خوردن یا آشامیدن سهوی
1584
اگر روزهدار سهواً چيزی بخورد يا بياشامد، روزهاش باطل نمیشود.
تزریق سرم و آمپول
1585
روزهدار باید از استعمال سرم و آمپولى که به جاى غذا بکار مىرود خوددارى کند، ولى تزريق آمپول دوايى و آمپولى که عضو را بىحس مىکند، اشکال ندارد.
فرو بردن غذای بين دندان
1586
اگر روزهدار چيزى را که لاى دندان مانده عمداً فرو ببرد، روزهاش باطل مىشود مگر آن که به قدري اندک باشد که به فرو بردن آن عرفاً، خوردن گفته نشود.
خلال کردن قبل از اذان صبح
1587
کسی که میخواهد روزه بگيرد لازم نيست پيش از اذان صبح خلال کند، ولی اگر بداند غذايی که لای دندان مانده در روز فرو میرود چنانچه عمداً خوردههای غذا را بيرون نياورد روزهاش باطل میباشد؛ هر چند در روز فرو نرود، امّا چنانچه توجه نداشته باشد که اين کار روزه را باطل میکند با خلال نکردن روزهاش باطل نمیشود مگر در روز خوردههای غذا فرو رود.
فرو بردن آب دهان جمع شده
1588
فرو بردن آب دهان؛ اگر چه به واسطه خيال کردن ترشی و مانند آن در دهان جمع شده باشد، روزه را باطل نمیکند.
فرو بردن اخلاط سر و سينه
1589
فرو بردن اخلاط سر و سينه، تا به فضای دهان نرسيده هيچ اشکالی ندارد، ولی اگر داخل فضای دهان شود، احتياط مستحب آن است که آن را فرو نبرد.
تشنگی زياد در حال روزه
1590
اگر روزهدار اتفاقاً به قدرى تشنه شود که از ادامۀ روزه بر جان خود بترسد يا روزه بر او حرجى يا ضررى باشد، بنابر احوط به مقدار ضرورت، آب بياشامد و اگر روزه واجب باشد در بقيۀ روز از بجا آوردن کارى که روزه را باطل مىکند، خوددارى کند؛ و چنانچه قضاى آن در صورت بطلان لازم است مانند روزه ماه رمضان بنابر احتياط آن را قضا هم بنمايد.
جويدن يا چشيدن غذا در حال روزه
1591
جويدن غذا برای بچّه يا پرنده يا چشيدن غذا و مانند اينها که معمولاً فرو نمیرود، اگر چه اتفاقاً فرو رود روزه را باطل نمیکند، ولی در روزۀ ماه رمضان اگر انسان از اوّل بداند که فرو میرود و روزه باطل میشود، اگر قصد کند که اين کار را انجام دهد، روزهاش باطل است؛ هر چند آن را انجام ندهد و اگر در اثر انجام اين کار غذا فرو رود، کفاره نيز دارد.
ضعف روزه دار
1592
انسان نمیتواند برای ضعف، روزۀ خود را بخورد ولی اگر ضعف او به حدی است که معمولاً نمیشود آن را تحمل کرد، خوردن روزه اشکال ندارد، بلی بعضی از اشخاص مانند پيرمردها و پيرزنان میتوانند به جهت مشقت روزه را بخورند.
2- جماع
جماع
1593
جماع روزه را باطل میکند، اگر چه منی هم بيرون نيايد.
نزدیکی به مقدار کمتر از ختنه گاه
1594
اگر کمتر از مقدار ختنهگاه هم داخل شود و منی هم بيرون نيايد، روزه باطل میشود.
جماع از روی فراموشی يا اجبار و اکراه
1595
اگر فراموش کند که روزه است و جماع نمايد يا او را به جماع مجبور نمايند به طوريکه از اختيار او خارج باشد، روزۀ او باطل نمیشود، و کسی که مکره به جماع شده به طوری که جماع کردن از اختيار او خارج نيست، ولی برای دفع شر ديگری، جماع میکند روزهاش باطل میشود ولی کفاره ندارد.
يادآوری روزه در حال جماع
1596
اگر روزهدار فراموش کند که روزه است و جماع کند و در بين جماع يادش بيايد يا او را به جماع مجبور کنند و در بين جماع اجبار برطرف شود، بايد فوراً از حال جماع خارج شود و اگر فوراً خارج نشود روزه او باطل است.
3- استمناء
تعريف استمناء
1597
اگر روزهدار استمنا کند (يعنى با خود هر چند به وسيله ديگرى – همسر يا غير او- کارى غير از جماع انجام دهد که منى از او بيرون آيد)، روزهاش باطل مىشود.
خروج بی اختيار منی
1598
اگر بیاختيار منی از او خارج شود، روزهاش باطل نيست.
خوابيدن روزه دار با یقین به محتلم شدن
1599
هر گاه روزهدار احتمال دهد يا بداند اگر در روز بخوابد، محتلم میشود؛ يعنی در خواب منی از او بيرون میآيد، جائز است بخوابد؛ هر چند به سبب نخوابيدن به زحمت نيفتد، و اگر محتلم شود روزهاش باطل نمیشود.
خودداری از خروج منی در حال بيدار شدن
1600
اگر روزهدار در حال بيرون آمدن منی از خواب بيدار شود، واجب نيست از بيرون آمدن آن جلوگيری کند.
استبراء از منی در حال روزه
1601
روزهداری که محتلم شده میتواند بول کند و به دستوری که در مسأله 73گفته شد، بعد از بول استبراء نمايد؛ اگر چه بداند به واسطۀ بول يا استبراء کردن باقيماندۀ منی از مجری بيرون میآيد.
احتمال خروج منی در صورت استبراء نکردن از منی
1602
روزهداری که محتلم شده، اگر بداند منی در مجری مانده و در صورتی که پيش از غسل بول نکند بعد از غسل منی از او بيرون میآيد، بنابر احتياط مستحب پيش از غسل بول کند.
قصد خارج کردن منی
1603
در ماه رمضان اگر روزهدار با توجّه به اين که بيرون آوردن منی روزه را باطل میکند، تصميم بگيرد کاری را انجام دهد که موجب بيرون آمدن منی میگردد، روزهاش باطل میشود؛ هر چند از تصميمش برگردد و کاری نکند و اگر بیتوجّه کاری را انجام دهد يا توجّه نداشته باشد که موجب خارج شدن منی میشود، روزهاش صحيح است؛ هر چند منی خارج شود و اگر توجّه نداشته باشد که روزه را باطل میکند و چنين تصميمی بگيرد، پس اگر عمداً منی از خود خارج کند روزهاش باطل میشود والّا روزهاش صحيح است.
جنابت اتّفاقی روزه دار در اثر ملاعبه با همسر
1604
اگر روزهدار بدون قصد بيرون آوردن منی، مثلاً با زن خود بازی و شوخی کند، چنانچه اطمينان دارد که منی از او خارج نمیشود؛ اگر چه اتفاقاً منی از او بيرون آيد، روزه او صحيح است؛ ولی اگر اطمينان ندارد، در صورتی که منی از او بيرون آيد، روزهاش باطل است.
4- دروغبستن به خدا و پيغمبر صلی الله عليه و آله و ائمه معصومين عليهم السلام
نسبت دروغ به معصومين
1605
اگر روزهدار به گفتن يا نوشتن يا به اشاره و مانند اينها به خدا يا پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله يا يکى از امامان معصوم عليهم السلام در امور مربوط به دین (نه مثلا مدت عمر ایشان) عمداً نسبتى را بدهد که دروغ است؛ اگر چه فوراً بگويد: دروغ گفتم يا توبه کند، روزه او باطل است، بلکه اگر به حضرت زهرا عليها السلام و ساير پيامبران و جانشينان ايشان عليهم السلام هم به دروغ نسبتى بدهد بنابر احتياط روزه او باطل مىشود.
نقل خبری که نمی داند راست است يا دروغ
1606
اگر بخواهد خبرى را که نمىداند راست است يا دروغ، نقل کند، نبايد به خداوند يا پيامبر صلى الله عليه و آله يا امام عليه السلام نسبت دهد، بلکه بايد مثلاً چنين بگويد: چنين روايت شده است.
نقل خبر دروغ به اعتقاد راست بودن
1607
اگر چيزی را به اعتقاد اين که راست است از قول خدا يا پيغمبر يا امام نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزهاش باطل نمیشود.
نقل خبر راست به اعتقاد دروغ بودن آن
1608
اگر بداند دروغبستن به خدا و پيغمبر صلى الله عليه و آله و امام عليه السلام روزه را باطل مىکند و در امور مربوط به دین، چيزى را که دروغ مىداند به آنان نسبت دهد روزهاش باطل مىشود، و اگر در ماه رمضان باشد بايد در بقيه روز امساک کند، و اگر بعداً بفهمد که آنچه را گفته راست بوده، همانند کسى است که قصد روزه نکرده باشد که تفصيل آن در مسألههای 1563و 1573و 1574گذشت.
نقل دروغ ديگران
1609
اگر دروغی را که ديگری ساخته عمداً به خدا و پيغمبر و امام نسبت دهد روزهاش باطل میشود؛ ولی اگر از قول کسی که آن دروغ را ساخته نقل کند اشکال ندارد.
نسبت دروغ در جواب پرسش دیگری
1610
اگر از روزهدار بپرسند که آيا پيغمبر يا امام چنين مطلبی فرمودهاند؟ و او جايی که در جواب بايد بگويد: نه، عمداً بگويد: بله؛ يا جايی که بايد بگويد: بلی، عمداً بگويد: نه، روزهاش باطل میشود.
نسبت دروغ با تأييد يا ردّ گفته های قبلی
1611
اگر از قول خدا يا پيغمبر يا امام حرف راستی را بگويد، بعد بگويد: دروغ گفتم، يا در شب دروغی را به آنان نسبت دهد و فردای آن که روزه میباشد بگويد: آنچه ديشب گفتم راست است، روزهاش باطل میشود.
رساندن غبار به حلق
رساندن غبار به حلق
1612
بنابر احتياط مستحب، رساندن غبار غليظ يا غيرغليظ به حلق، روزه را باطل میکند؛ چه غبار از چيزی باشد که خوردن آن حلال است، مثل آرد يا غبار چيزی باشد که خوردن آن حرام است، مثل خاک، ولی اگر غبار را فرو برد و به قدری غليظ باشد که به فرو بردن آن عرفاً خوردن گفته میشود، بنابر احتياط روزه باطل میگردد.
فرو رفتن غبار به واسطۀ مواظبت نکردن
1613
اگر به واسطه باد، غباری پيدا شود و انسان با اين که متوجه است مواظبت نکند و به حلق برسد، بنابر احتياط مستحب روزهاش باطل میشود.
سيگار کشيدن در حال روزه
1614
در ماه مبارک رمضان سيگار کشيدن و استعمال ساير دخانيات به صورت آشکار به گونهای که بیاحترامی به روزه به شمار آيد جايز نيست، بلکه بنابر احتياط در غير اين صورت نيز استفاده نشود و چنانچه روزهدار در ماه رمضان از دخانيات استفاده کند، بنابر احتياط در بقيۀ روز از کارهايی که روزه را باطل میکند خودداری نمايد و روزه آن روز را نيز قضا کند.
فرو بردن غبار، بخار يا دود
1615
اگر مواظبت نکند و غبار يا بخار يا دود و مانند اينها داخل حلق شود، چنانچه اطمينان داشته که به حلق نمیرسد روزهاش صحيح است و اگر احتمال عقلايی میداده که به حلق میرسد، بنابر احتياط مستحب آن روزه باطل میباشد و اگر غبار و مانند آن به نحوی باشد که به فرو بردن آن خوردن گفته شود و آن را هم احتمال میداده، چنانچه تمام کردن روزه لازم باشد، بنابر احتياط آن را تمام کند و چنانچه قضای آن در صورت بطلان لازم است بنابر احتياط آن را قضا هم بنمايد.
رسيدن غبار به حلق در صورت فراموشی روزه
1616
اگر فراموش کند که روزه است و عمداً يا در اثر عدم مواظبت يا بیاختيار غبار و مانند آن به حلق او برسد، روزهاش باطل نمیشود.
فرو بردن سر در آب
فرو بردن عمدی تمام سر در آب
1617
بر روزهدار حرام است که عمداً در آب فرو رود به طوري که تمام سر داخل آب قرار گيرد، ولى چنانچه معصيت کرده و اين کار را انجام دهد، ظاهراً روزهاش باطل نمىشود و احتياط مستحب در روزۀ واجب، آن است که دوباره بجا آورد و اگر تمام بدن را آب بگيرد ولى تمام يا مقدارى از سر بيرون باشد، اشکال ندارد.
فرو بردن تمام سر در دو دفعه
1618
اگر نصف سر را يک دفعه و نصف ديگر آن را دفعه ديگر در آب فرو برد، اشکالی ندارد.
شکّ در زير آب رفتن تمام سر با فرو رفتن
1619
اگر شک کند که با فرو رفتن در آب، تمام سر زير آب مىرود يا نه، مىتواند در آب فرو رود.
فرو بردن تمام سر در صورت بیرون ماندن موی سر از آب
1620
جايز نيست روزهدار تمام سر همراه بدن را زير آب ببرد؛ هر چند مقدارى از موها بيرون بماند.
فرو بردن سر در آب مضاف و سایر مایعات
1621
احتياط مستحب آن است که روزهدار سر را در گلاب و آبهای مضاف و مايعات ديگر فرو نبرد.
ارتماس غیر اختیاری یا از روی فراموشی
1622
اگر روزهدار بیاختيار در آب بيفتد و تمام سر او را آب بگيرد، يا فراموش کند که روزه است و سر را در آب فرو برد، اشکال ندارد و روزه او باطل نمیشود.
اطمينان به نرفتن تمام سر زير آب
1623
اگر به خيال اين که آب سر او را نمیگيرد، خود را در آب بيندازد و آب تمام سر او را بگيرد، اشکال ندارد.
التفات به روزه بودن در زیر آب
1624
اگر فراموش کند که روزه است و بدن و تمام سر را در آب فرو برد، يا ديگرى به زور سر او را در آب فرو برد، چنانچه در زير آب يادش بيايد که روزه است يا آن کس دست بردارد، بايد فوراً سر یا بدنش را بيرون آورد و چنانچه بيرون نياورد معصيت کرده است.
غسل ارتماسی از روی عذر در حال روزه
1625
اگر به جهت عذری به نيت غسل سر را در آب فرو برد؛ مثل اينکه فراموش کند که روزه است يا بدون تقصير مسأله را نداند، غسل او صحيح است و معصيتی نکرده است.
غسل ارتماسی عمدی در حال روزه
1626
اگر بداند که روزه است و بدون عذر در روزۀ واجب معيّن براى غسل، بدن و تمام سر را در آب فرو برد، معصيت کرده، و اگر وظیفه اش تیمم بوده غسلش باطل است و گرنه بنابر احتياط غسلش باطل مىشود؛ ولى روزهاش صحيح است.
فرو بردن سر در آب برای نجات دادن غريق
1627
به زير آب بردن بدن همراه سر برای روزهدار هميشه حرام نيست، بلکه ممکن است به جهتی همچون نجاتدادن کسی جايز يا لازم باشد.
5- باقی ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح
بقاء عمدی بر جنابت
1628
اگر جنب عمداً در ماه رمضان تا اذان صبح غسل نکند روزهاش باطل است و جنبی که وظيفهاش تيمّم است اگر عمداً تيمّم ننمايد روزهاش باطل است.
بقاء بر جنابت در روزۀ واجبِ غير ماه رمضان
1629
در غير رمضان اگر در روزۀ واجبی که مثل روزه ماه رمضان وقت آن معيّن است، تا اذان صبح غسل نکند و تيمّم هم ننمايد روزهاش صحيح است؛ خصوصاً اگر عمداً نباشد، مگر در قضای ماه رمضان که حکم آن در مسأله 1643و 1644خواهد آمد.
وظيفۀ جنب در روزۀ ماه رمضان
1630
جنبی که روزۀ ماه رمضان بر او واجب است بايد تا اذان صبح غسل جنابت کند و چنانچه غسل نکند تا وقت تنگ شود بايد تيمّم کند و روزه بگيرد و اگر در تأخير غسل معذور نباشد بنابر احتياط مستحب قضای آن روزه را هم بجا آورد، و اگر تيمّم هم نکند روزهاش باطل است.
فراموش کردن غسل در ماه رمضان
1631
اگر جنب در ماه رمضان غسل را فراموش کند و بعد از گذشتن ماه رمضان يادش بيايد، بايد روزه هر چند روزی را که يقين دارد جنب بوده قضا کند؛ مثلاً اگر نمیداند سه روز جنب بوده يا چهار روز، بايد روزه سه روز را قضا کند و اگر در ماه رمضان يادش بيايد قضا واجب نيست؛ لکن بنابر احتياط مستحب اگر بعد از گذشتن يک هفته يادش بيايد روزه را قضا کند بلکه به احتياط مستحب اگر بعد از گذشتن روز جمعه هم يادش بيايد، روزه را قضا نمايد.
جنابت عمدی در صورت نبود وقت برای غسل يا تيمّم
1632
کسى که در شب ماه رمضان براى هيچ کدام از غسل و تيمّم وقت ندارد نبايد خود را جنب کند ولی اگر خود را جنب کند باید روزۀ آن روز را بگيرد و به احتياط مستحب قضاى آن را نيز بجا آورد و کفاره هم بدهد، و اگر فقط براى تيمّم وقت دارد، نبايد خود را جنب کند، و چنانچه خود را جنب کند، بايد تيمّم کند و روزۀ آن روز را بگيرد و به احتياط مستحب قضاى آن را نيز بجا آورد و کفاره هم بدهد.
جنابت عمدی به گمان وسعت وقت
1633
اگر در ماه رمضان برای آن که بفهمد وقت دارد يا نه، جستجو نمايد و گمان کند که به اندازۀ غسل وقت دارد و خود را جنب کند بعد بفهمد وقت تنگ بوده و تيمّم کند، روزهاش بی اشکال صحيح است؛ بلکه اگر بدون جستجو گمان کند که وقت دارد و خود را جنب کند و بعد بفهمد وقت تنگ بوده و با تيمّم روزه بگيرد، روزهاش صحيح است؛ هر چند احتياط مستحب در قضا و کفاره است.
خوابيدن جنب با علم به بيدار نشدن تا صبح
1634
کسى که در شب ماه رمضان جنب است و مىداند که اگر بخوابد تا صبح بيدار نمىشود، نبايد بخوابد و چنانچه با اختيار بخواند و تا صبح بيدار نشود، روزهاش باطل است و قضا بر او واجب مىشود و کفاره نيز لازم است، مگر آن که خيال مىکرده بقاء بر جنابت حرام نيست يا از اين حکم غفلت داشت که در این صورت کفاره ندارد و در هر حال بايد در روز از مبطلات روزه پرهيز کند.
خوابيدن جنب با ترديد در بيدار شدن تا صبح
1635
هر گاه جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود، چنانچه ترديد داشته باشد که اگر بخوابد بيدار میشود يا نه، احتياط مستحب آن است که پيش از غسل نخوابد.
خوابيدن با عزم بر غسل واحتمال بيدار شدن
1636
کسی که در شب ماه رمضان جنب است و میداند يا احتمال میدهد که اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار میشود، چنانچه تصميم داشته باشد که بعد از بيدار شدن غسل يا تيمّم کند و با اين تصميم بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند، روزهاش بدون اشکال صحيح است.
خوابيدن با غفلت از غسل همراه با احتمال بيدار شدن
1637
کسی که در شب ماه رمضان جنب است و میداند يا احتمال میدهد که اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار میشود، چنانچه غفلت داشته باشد که بعد از بيدار شدن بايد غسل يا تيمّم کند، در صورتی که بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند، بنابر احتياط مستحب روزه آن روز را قضا کند.
خوابيدن جنب با قصد ترک غسل يا ترديد در آن
1638
کسی که در شب ماه رمضان جنب است و میداند يا احتمال میدهد که اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار میشود، چنانچه نخواهد بعد از بيدار شدن غسل يا تيمّم کند، اگر بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند روزهاش باطل و قضا و کفاره لازم است؛ و اگر ترديد داشته باشد که غسل يا تيمّم کند يا نه، بنابر احتياط روزهاش باطل و قضا و کفاره لازم است.
خواب دوّم و سوّم جنب
1639
اگر جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود و بداند يا احتمال دهد که اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح بيدار میشود و تصميم هم داشته باشد که بعد از بيدار شدن غسل يا تيمّم کند، چنانچه دوباره بخوابد و تا اذان بيدار نشود، بايد روزه آن روز را قضا کند؛ همچنين اگر از خواب دوم بيدار شود و برای مرتبه سوم بخوابد و تا اذان صبح بيدار نشود، بايد روزه آن روز را قضا کند و بنابر احتياط مستحبی کفاره نيز بدهد، بلکه بنابر احتياط مستحب در خواب دوم و همچنين در خواب اوّل در صورتی که عادت به بيدار شدن نداشته باشد، کفاره بدهد.
بيدار شدن محتلم و خوابيدن دوباره تا اذان صبح
1640
اگر انسان در خواب محتلم شود و بعد بيدار شود و ببيند جنب شده و دوباره بخوابد و تا اذان صبح بيدار نشود، بايد در آن روز از کارهايی که بر روزهدار حرام است خودداری کند و بعد روزۀ آن روز را قضا کند.
غسل برای احتلام در روز
1641
اگر روزهدار در روز محتلم شود، واجب نيست فوراً غسل کند.
بيدار شدن محتلم بعد از اذان صبح
1642
هر گاه در ماه رمضان بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده، اگر چه بداند پيش از اذان محتلم شده، روزهاش صحيح است.
بقاء بر جنابت در روزۀ قضا
1643
کسی که در وسعت وقت میخواهد قضای روزه ماه رمضان را بگيرد هر گاه جنب باشد- به جهت احتلام يا به سبب ديگر- و تا اذان صبح جنب بماند، اگر چه از روی عمد نباشد، نمیتواند آن روز را روزه بگيرد و بايد در روز ديگری بجا آورد.
بقاء بر جنابت در روزۀ قضا با تنگی وقت
1644
اگر وقت قضای روزه ماه رمضان تنگ شده و تا اذان صبح جنب بماند،- اگر چه از روی عمد نباشد- باید روزه آن روز را بگيرد و عوض آن را هم بجا آورد.
بقاء بر جنابت در غير روزۀ ماه رمضان
1645
اگر در غير روزه ماه رمضان در روزه واجب ديگری؛ مثل روزه کفاره و نذر غير معيّن، که وقت آن وسعت دارد، عمداً تا اذان صبح جنب بماند، اظهر اين است که روزهاش صحيح است ولی احتياط مستحب آن است که غير از آن روز، روز ديگری را روزه بگيرد.
پاک شدن از حيض يا نفاس قبل از اذان صبح
1646
اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاک شود بايد پيش از اذان برای روزۀ آن روز غسل کند و چنانچه غسل نکند تا وقت تنگ شود يا به جهت ديگری از انجام غسل معذور باشد، بايد تيمّم نمايد و اگر بدون عذر تيمّم هم نکند در روزه ماه رمضان، روزهاش باطل است و در غير آن باطل نيست.
اجتناب از مبطلات وضو برای جنب يا حائضی که با تيمّم وارد صبح شده
1647
اگر زن پيش از اذان صبح در ماه رمضان از حيض يا نفاس پاک شود و از غسل معذور باشد بايد تيمّم نمايد و بنابر احتياط مستحب تا اذان صبح از مبطلات وضو اجتناب نمايد، و همچنين است حکم جنب در صورتی که وظيفهاش تيمّم باشد.
نبود وقت کافی برای غسل حيض و تيمّم
1648
اگر زن نزديک اذان صبح از حيض يا نفاس پاک شود و برای هيچ کدام از غسل يا تيمّم وقت نداشته باشد، روزهاش صحيح است؛ خواه در روزه ماه مبارک رمضان باشد يا روزه واجب ديگری- وقت آن وسعت داشته باشد يا تنگ باشد- يا روزه مستحبی باشد؛ ولی احتياط مستحب آن است که در روزه واجب که وقت آن وسعت دارد، به آن اکتفا نکند، مخصوصاً در روزۀ قضای ماه رمضان.
ديدن خون حيض در حال روزه
1649
اگر زن بعد از اذان صبح از خون حيض يا نفاس پاک شود، يا در بين روز خون حيض يا نفاس ببيند؛ اگر چه نزديک مغرب باشد، روزه او باطل است.
فراموش کردن غسل حيض
1650
اگر زن غسل حيض را فراموش کند و روزه بگيرد، روزه او صحيح است.
ترک غسل برای زنی که از حيض و نفاس پاک شده
1651
اگر زن در ماه رمضان پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاک شود و در غسل کردن و تيمّم کوتاهی کند و آن دو را تا اذان صبح انجام ندهد روزهاش باطل است ولی چنانچه کوتاهی نکند، مثلاً منتظر باشد که حمام، زنانه شود؛ اگر چه سه مرتبه بخوابد و تا اذان صبح غسل يا تيمّم نکند، روزه او صحيح است.
روزۀ زن مستحاضه
1652
زنی که در حال استحاضه است اگر غسلهای خود را به تفصيلی که در احکام استحاضه گذشت بجا آورد، بیاشکال روزه او صحيح است؛ بلکه اگر غسلهای خود را انجام ندهد، ظاهراً روزهاش صحيح است، ولی احتياط مستحب آن است که روزه را قضا نيز بنمايد.
مسّ ميّت و روزه
1653
کسی که مسّ ميّت کرده؛ يعنی جايی از بدن خود را به بدن ميّت رسانده، میتواند بدون غسل مسّ ميّت روزه بگيرد و اگر در حال روزه هم ميّت را مس نمايد، روزه او باطل نمیشود.
6-اماله کردن
اماله کردن به چيز روان
1654
اماله کردن با چيز روان؛ اگر چه از روی ناچاری و برای معالجه باشد، روزه را باطل میکند.
7- قی کردن
قی کردن سهوی يا عمدی به خاطر مريضی
1655
هر گاه روزهدار عمداً قی کند؛ اگر چه به واسطه مرض و مانند آن ناچار باشد، روزهاش باطل میشود؛ ولی اگر سهواً يا بیاختيار قی کند، اشکال ندارد.
خوردن چيزی با علم به اينکه باعث قی در روز می شود
1656
اگر در شب چيزی بخورد که میداند به واسطۀ خوردن آن در روز بیاختيار قی میکند، روزهاش صحيح است؛ ولی احتياط مستحب آن است که روزه آن روز را قضا نمايد.
خودداری از قی کردن
1657
اگر مقدّمات قی کردن برای روزهدار، بیاختيار حاصل شود لازم نيست از قی کردن خودداری کند ولی چنانچه برای او ضرر يا مشقّت شديد نداشته باشد، بنابر احتياط مستحب از آن خودداری کند.
رفتن مگس در گلوی روزه دار
1658
اگر مگس در گلوی روزهدار برود، چنانچه ممکن باشد، بايد آن را بيرون آورد و روزۀ او صحيح است؛ ولی اگر مجبور باشد که يا آن را ببلعد يا با قی کردن آن را بيرون آورد، واجب است آن را بيرون آورد و در هر دو صورت: بلعيدن و قی کردن، روزه او باطل میشود.
بيرون آوردن چيزی که سهواً خورده
1659
اگر سهواً چيزی را فرو ببرد، اگر به قدری فرو رفته باشد که به آن خوردن بگويند، بيرون آوردن آن لازم نيست؛ ولی اگر به قدری فرو رفته است که به آن خوردن نمیگويند پس اگر میتواند، نبايد آن را بخورد؛ بلی چنانچه بيرون آوردن آن قی کردن به حساب میآيد يا با قی کردن همراه میشود اگر آن را بيرون آورد، روزهاش باطل میشود، همچنانکه خوردن آن نيز روزه را باطل میکند.
آروغ زدن در حال روزه
1660
اگر يقين داشته باشد که به واسطه آروغ زدن، چيزی از گلو بيرون میآيد به گونهای که به آن قی کردن میگويند، نبايد عمداً آروغ بزند و اگر احتمال آن را بدهد آروغ زدن، خلاف احتياط استحبابی است و اگر اين احتمال را هم ندهد آروغ زدن هيچ اشکالی ندارد؛ هر چند آروغ زدن باعث قی گردد.
بازگشت غذا به دهان به واسطۀ آروغ
1661
اگر آروغ بزند و چيزی در گلو يا دهانش بيايد، بايد آن را بيرون بريزد و اگر بیاختيار فرو رود، روزهاش صحيح است.
احکام چيزهايی که روزه را باطل میکند
انجام عمدی يا سهوی مبطلات روزه
1662
اگر انسان عمداً و از روی اختيار کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، روزه او باطل میشود؛ و چنانچه از روی عمد نباشد يا متوجه نباشد که روزه است، روزهاش باطل نمیشود.
ولی بقاء بر جنابت در سه مورد باعث بطلان روزه میگردد؛ هر چند عمدی نباشد:
1- بقاء بر جنابت در خواب دوم به بعد (با توضيحی که در مسأله 1639و 1640گذشت). 2- قضای ماه رمضان.3- اگر غسل جنابت را فراموش کند و پس از گذشتن ماه رمضان متوجه شود.
و همچنين است اگر براى خنک شدن يا بىجهت آب در دهان بگرداند یا آب در بینی کند و بىاختيار فرو رود به تفصيلى که در مسأله 1697مىآيد.
ترک نيّت در بخشی از روز به خيال بطلان روزه
1663
اگر روزهدار سهواً يکی از کارهايی که روزه را باطل میکند انجام دهد و به خيال اين که روزهاش باطل شده، در ادامۀ روز نيّت روزه نکند روزهاش باطل است، هرچند کاری که روزه را باطل میکند انجام ندهد.
انجام مبطلات از روی اجبار يا اکراه
1664
اگر چيزى را به زور در گلوى روزهدار بريزند، روزه او باطل نمىشود؛ همچنين است در ساير مبطلات؛ مگر عمداً خود را در چنين شرايطى قرار داده باشد، ولى اگر مجبورش کنند که کارهايى را که روزه را باطل مىکند انجام دهد، مثلاً به او بگويند: اگر غذا نخورى، ضرر جانى به تو مىزنيم و خودش براى جلوگيرى از ضرر چيزى بخورد، روزه او باطل مىشود.
اجبار و اکراه با مقدّمات اختیاری
1665
روزهدار در روزههای واجب که وقت آن تنگ است، مانند روزه ماه رمضان و روزه قضای ماه رمضان که وقتش تنگ شده، نبايد جايی برود که میداند چيزی در گلويش میريزند، يا مجبورش میکنند که خودش روزه خود را باطل کند، و اگر با توجه به اين امر به چنين جايی برود و چيزی در گلويش بريزند، يا از روی ناچاری کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، روزه او باطل میشود، بلکه اگر با توجّه به مسأله، تصميم به رفتن داشته باشد، روزهاش باطل میشود، اگر چه از تصميمش منصرف شده و به آنجا نرود و در اين صورت همانند کسی است که قصد روزه نکرده باشد که تفصيل آن در مسألههای 1563و 1573و 1574گذشت.
آنچه برای روزهدار مکروه است
مکروهات روزهداری
1666
چند چيز برای روزهدار مکروه است و از آن جمله است:
1- دوا ريختن به چشم و سرمه کشيدن، در صورتی که مزه يا بوی آن به حلق برسد.
2- انجام دادن هر کاری که مانند خون گرفتن و حمام رفتن، باعث ضعف میشود.
3- انفيه کشيدن، اگر نداند که بلعيده میشود و اگر بداند بلعيده میشود، جايز نيست.
4- بو کردن گياهان معطر.
5- نشستن زن در آب.
6- استعمال شياف.
7- تر کردن لباسی که در بدن است.
8- کشيدن دندان و هر کاری که به واسطه آن از دهان، خون بيايد.
9- مسواک کردن با چوب تر.
10- بیجهت آب يا چيز روانی در دهان کردن.
11- بدون قصد بيرون آمدن منی زن خود را ببوسد، يا کاری کند که شهوت خود را به حرکت آورد، و اگر با توجّه به مسأله و به قصد بيرون آمدن منی باشد، روزۀ او باطل میشود. همچنين اگر به قصد بيرون آمدن منی نباشد ولی اطمينان داشته باشد که با اين کار منی بيرون میآيد و در اين دو صورت اگر منی بيرون نيايد همانند کسی است که قصد روزه نکرده است.
جاهايی که قضا و کفّاره واجب است
ملاک واجب شدن کفّاره
1667
اگر روزهدار در روزۀ ماه رمضان عمداً و بدون حرج یا اضطرار و اکراه يا رعايت واجب مهمتر يا مساوى مرتکب خوردن یا آشامیدن یا جماع یا استمناء یا بقاء بر جنابت شود – و بنابر احتیاط مستحب اگر هر کار دیگری که روزه را باطل می کند انجام دهد- در صورتى که مىدانسته که آن کار حرام است يا در حرام بودن يا حلال بودن آن ترديد داشته، قضا و کفاره بر او واجب مىشود، ولى در پارهاى موارد که در مسأله 1697گفته خواهد شد تنها قضا واجب میباشد.
انجام مبطلات روزه از روی غفلت يا ندانستن
1668
اگر کاری را که روزه را باطل میکند انجام دهد ولی به جهت غفلت يا به واسطه ندانستن مسأله خيال میکرده که اين کار حلال است، فقط قضا بر او واجب است، هر چند میتوانسته مسأله را ياد بگيرد و در ياد گرفتن آن کوتاهی کرده که در اين صورت؛ اگر چه گناهکار است، ولی کفاره لازم نيست.
کفّاره روزه
کفّارۀ روزۀ ماه رمضان
1669
کسى که کفاره روزه ماه رمضان بر او واجب است، بايد يک بنده آزاد کند، يا به دستورى که در مسائل بعد گفته مىشود دو ماه روزه بگيرد، يا به شصت مسکين (يعني فقيري که بيش از معمول فقرا در مضيقه و فشار معيشتي به سر مي برد) هر کدام يک مدّ طعام بدهد. و احتياط مستحب در اينست که دو مدّ بدهد و ظاهرا نمي تواند به سير کردن مسکين بدون تمليک کردن مدّ طعام به وي اکتفا کند.
و اگر مقدار شصت مدّ برايش ممکن نباشد و از قدرت يافتن بر آن نااميد باشد، هر چند مدّ که مي تواند، به مساکين طعام بدهد و احتياط مستحب آن است که هر مقدار که مي تواند به مسکين طعام دهد، ولي اگر اتفاقا بعداً توانايي يافت بايد کفاره را به طور کامل بپردازد و اگر مقداري داده، آن را تکميل کند و به هر حال در تمام موارد کفاره، انسان بايد حالت استغفار و پشيماني داشته باشد.
مقدار مُدّ
1670
مدّ بنابر مشهور کمى بيش از نه سير و نيم است ولى ظاهراً بيش از اين مقدار است و بنابر نظر برخى از محققان تقریباً 900 گرم است، و باید احتیاط کند و مطابق این قول عمل کند. توضيح بيشتر دربارۀ مدّ (که معادل 14 صاع است) در مسأله 1872و 1999خواهد آمد. و در طعام نيز احتياط مستحب آن است که تنها گندم يا آرد گندم يا نان گندم داده شود، هر چند ظاهراً هر طعامی که بدهد، کافی است.
نحوۀ اَدای دو ماه روزۀ کفّاره
1671
کسی که میخواهد به جهت کفارۀ روزۀ ماه رمضان، دو ماه روزه بگيرد، بايد يک ماه تمام و يک روز از ماه بعد از آن را پیدرپی بگيرد و نبايد موقعی شروع کند که در بين يک ماه و يک روز، روزی مانند عيد قربان باشد که روزه آن حرام است يا روزی باشد که روزه آن به جهت ديگری واجب است و با روزۀ کفاره قابل تداخل نيست؛ و اگر بقيه آن پیدرپی نباشد اشکال ندارد.
فاصلۀ بدون عذر بين روزۀ کفّاره
1672
کسی که بايد پیدرپی روزه بگيرد، اگر در بين آن بدون عذر يک روز روزه نگيرد، بايد روزهها را از سر بگيرد.
فاصلۀ با عذر بين روزۀ کفّاره
1673
اگر در بين روزهايى که بايد پىدرپى روزه بگيرد عذرى؛ مثل حيض، يا نفاس، پيش آيد، بعد از برطرف شدن عذر، واجب نيست روزهها را از سر بگيرد، بلکه بقيه را بعد از برطرف شدن عذر، بجا مىآورد و همچنين است اگر در اين فاصله مريض شود ولي مستحب است که بعد از بهبودي روزه ها را از سر بگيرد اما اگر در اين فاصله پيش آيد، بايد روزه ها را از سر بگيرد.
باطل کردن روزه با حرام
1674
اگر به چيز حرامى روزۀ خود را باطل کند، چنانچه آن مفطر، جماع حرام يا خوردن و آشاميدن حرام باشد- چه آن چيز اصلاً حرام باشد مثل شراب و زنا، و يا به جهتى حرام شده باشد، مثل خوردن غذاى حلالى که براى انسان ضررى دارد که موجب فساد بدن مىشود، و نزديکى کردن با زن خود در حال حيض- کفاره جمع بر او واجب مىشود؛ يعنى بايد يک بنده آزاد کند و دو ماه روزه بگيرد و به شصت مسکین هر کدام يک مد طعام بدهد، و چنانچه هر سه برايش ممکن نباشد، هر کدام آنها را که ممکن است بايد انجام دهد و اگر آن چيز حرام غير از جماع و خوردن و آشاميدن باشد کفارۀ تخييرى به تفصيلى که در مسأله 1670گذشت واجب میشود و احتياط مستحب آن است که کفارۀ جمع بدهد.
کفّارۀ دروغ عمدی بر خدا و پيامبر«ص»
1675
اگر روزهدار عمداً دروغى را به خدا يا پيغمبر صلى الله عليه و آله يا امام عليهم السلام نسبت دهد بنابر احتياط مستحب، کفارۀ تخييرى بر او واجب مىشود.
کفّاره در فرض تکرار جماع يا استمناء در يک روز
1676
اگر روزهدار در يک روز ماه رمضان چند مرتبه جماع کند، برای هر دفعه يک کفاره بر او واجب است، و اگر جماع او حرام باشد برای هر دفعه يک کفارۀ جمع واجب میشود و ظاهر اين است که استمنا نيز در تکرر کفاره حکم جماع را دارد.
کفّاره در فرض تکرار غير از جماع و استمناء
1677
اگر روزهدار در يک روز ماه رمضان چند مرتبه غير جماع و استمنا، کار ديگرى که روزه را باطل مىکند و کفاره دارد انجام دهد، براى همه آنها يک کفاره کافى است.
جماع يا استمناء بعد از انجام مبطلات ديگر
1678
اگر روزهدار غير از جماع و استمنا، کار ديگرى که روزه را باطل مىکند و کفاره دارد انجام دهد، و بعد جماع يا استمنا نمايد، براى هر کدام کفاره واجب مىشود.
انجام مُبطل حرام به غير از جماع و استمناء بعد از مُبطل حرام
1679
اگر روزهدار غير از جماع و استمناء کار ديگرى که حلال است و روزه را باطل مىکند، و کفاره دارد انجام دهد؛ مثلاً آب بياشامد، و بعد کار ديگرى که حرام است و روزه را باطل مىکند- غير از جماع و استمنا- انجام دهد؛ مثلاً غذاى حرامى بخورد، کفاره افطار به حلال کافى است.
فرو بردن چيزی که به واسطه آروغ بيرون آمده
1680
اگر روزهدار آروغ بزند و چيزی در دهانش بيايد چنانچه عمداً آن را فرو ببرد، روزهاش باطل است، و بايد قضای آن را بگيرد و کفاره هم بر او واجب میشود و اگر خوردن آن چيز حرام باشد، مثلاً موقع آروغ زدن، خون به دهان او بيايد و عمداً آن را فرو برد، بايد قضای آن روزه را بگيرد و کفاره جمع هم بر او واجب میشود.
کفّارۀ باطل کردن روزۀ نذری معیّن
1681
اگر نذر کند که روز معيّنى را روزه بگيرد، چنانچه در آن روز عمداً روزه خود را باطل کند، باید به گونهای که درمسأله 2663گفته میشود، کفاره بدهد.
افطار به خاطر قول شخص غیر مورد اعتماد
1682
کسی که میتواند وقت را تشخيص دهد اگر به گفته کسی که میگويد مغرب شده و او گفته او را مورد اعتماد نمیداند، افطار کند و بعد بفهمد مغرب نبوده است يا شک کند که مغرب بوده است يا نه، قضا و کفاره بر او واجب میشود.
رفتن به مسافرت برای فرار از کفّاره
1683
کسی که عمداً و بدون عذر روزۀ خود را باطل کرده، اگر بعد از ظهر مسافرت کند کفاره از او ساقط نمیشود؛ همچنين است اگر پيش از ظهر مسافرت کند و از شب در فکر سفر- حتی به نحو ترديد- نباشد، ولی اگر از شب در فکر سفر باشد و پيش از ظهر مسافرت کند کفاره بر او واجب نيست؛ هر چند به جهت فرار از کفاره سفر نمايد و احتياط مستحب اين است که در مسافرت پيش از ظهر هم کفاره بدهد.
پيشامد عذر پس از افطار عمدی
1684
اگر عمداً روزه خود را باطل کند، و بعد عذری مانند حيض يا نفاس يا مرض برای او پيدا شود، کفاره بر او واجب نيست.
افطار عمدی در روزی که يقين داشته اوّل ماه رمضان است و کشف خلاف
1685
اگر يقين کند که روز اوّل ماه رمضان است و عمداً روزه خود را باطل کند، بعد معلوم شود که آخر شعبان بوده، کفاره بر او واجب نيست.
افطار عمدی در روزی که شکّ يا يقين داشته آخر ماه رمضان است و کشف خلاف
1686
اگر انسان شک کند که آخر ماه رمضان است يا اوّل شوال، يا يقين کند که آخر ماه رمضان است، و عمداً روزه خود را باطل کند بعد معلوم شود اوّل شوال بوده، کفاره بر او واجب نيست.
اجبار بر جماع با زن در حال روزه
1687
اگر روزهدار در ماه رمضان با زن خود که روزهدار است جماع کند، چنانچه زن را مجبور کرده باشد، بايد علاوه بر کفاره روزه خودش، کفاره روزه زن را نيز بدهد، و اگر زن به جماع راضی بوده، بر هر کدام يک کفاره، واجب میشود.
اجبار مرد بر جماع توسّط زن خود
1688
اگر زنی شوهر روزهدار خود را مجبور کند که با او جماع کند، واجب نيست به خاطر باطل کردن روزۀ شوهر کفاره بدهد و بر شوهر او نيز کفاره، واجب نيست.
رضايت زن در بين جماع
1689
اگر روزهدار در ماه رمضان، زن خود را مجبور به جماع کند و در بين جماع زن راضی شود بنابر احتياط، مرد دو کفاره و زن يک کفاره بدهد.
جماع با زن روزه دار در حال خواب
1690
اگر روزهدار در ماه رمضان با زن روزهدار خود که خواب است جماع نمايد، يک کفاره بر او واجب میشود و روزه زن صحيح است و کفاره هم بر او واجب نيست.
اجبار بر افطار به غير جماع توسّط زن يا شوهر
1691
اگر مرد زن خود را يا زن شوهر خود را مجبور کند که غير از جماع، کاری ديگر که روزه را باطل میکند بجا آورد، بر هيچ يک از آنها واجب نيست کفارۀ ديگری را بپردازد.
اجبار زن بر جماع توسّط شوهر معذور از روزه
1692
کسی که به واسطه مسافرت يا مرض روزه نمیگيرد، نمیتواند زن روزهدار خود را مجبور به جماع نمايد، ولی اگر او را مجبور نمايد بر مرد هيچ گونه کفارهای- نه برای خود نه از جانب زن- واجب نيست.
تأخير در پرداخت کفّارۀ روزه
1693
انسان لازم نيست کفاره را فوراً ادا کند، ولی نبايد آن را به قدری به تأخير بيندازد که بگويند در انجام دستور الهی، کوتاهی و مسامحه کرده است.
اضافه نشدن کفّاره بر اثر تأخير در پرداخت
1694
اگر کفاره بر انسان واجب شود و چند سال آن را بجا نياورد، چيزی بر آن اضافه نمیشود.
تقسيم کفّارۀ روزه به کمتر از 60 مسکین
1695
کسى که براى کفاره يک روز، شصت مسکين را طعام مىدهد، نمىتواند همان مقدار را بين کمتر از شصت نفر تقسيم کند؛ ولى مىتواند براى هر يک از عيالات مسکين، اگر چه صغير باشند، يک مد ديگر به آن مسکين بدهد. و مسکین به وکالت از عائله يا ولايت بر آنها اگر صغير باشند قبول نمايد.
کفّارۀ باطل کردن روزۀ قضا
1696
کسي که قضاي روزه ماه رمضان را گرفته، اگر بعد از عصر عمدا کاري که روزه را باطل مي کند انجام دهد، بايد به ده مسکين هر کدام يک مد طعام بدهد و اگر نمي تواند سه روز روزه بگيرد و بنا بر احتياط همين حکم را دارد اگر بعد از ظهر و قبل از عصر افطار کند ولی باطل کردن روزه پيش از ظهر اشکال ندارد، هر چند در این حال اگر از شب نيت روزه داشته، مکروه است روزه خود را باطل کند.
جاهايی که فقط قضای روزه واجب است
موارد واجب شدن قضا بدون کفّاره
1697
در چند صورت فقط قضای روزه واجب است و کفاره واجب نيست:
اوّل: آن که در شب ماه رمضان جنب باشد و به تفصيلی که در مسأله 1639گفته شد تا اذان صبح از خواب دوم يا بيشتر بيدار نشود و کسی که در خواب محتلم شود و بعد بيدار شود و ببيند جنب شده و دوباره بخوابد و تا اذان صبح بيدار نشود بايد روزه آن روز را قضا کند همانطور که در مسأله 1640گفته شد.
دوم: عملى که روزه را باطل مىکند بجا نياورد ولى نيت روزه نکند، يا ريا کند، يا قصد کند که روزه نباشد، يا قصد کارى کند که متوجّه است روزه را باطل مىکند انجام دهد. ولي اگر کسي از روي جهل، قصد انجام دادن يکي از مبطلات روزه را بکند تا مادامي که آن را انجام نداده است، روزه اش باطل نمي شود.
سوم: آن که در ماه رمضان، غسل جنابت را فراموش کند و بعد از گذشتن ماه رمضان متوجه شود، و اگر در ماه رمضان بعد از گذشتن يک هفته متوجّه شود به احتياط مستحب روزه را قضا نمايد.
چهارم: آن که کسی بگويد صبح نشده و انسان به گفته او کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
پنجم: آن که کسی بگويد صبح شده و انسان به گفته او اطمينان نکند، يا خيال کند که شوخی میکند و کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
ششم: آن که براى خنک شدن يا بىجهت استنشاق یا مضمضه کند (یعنی آب در بینی کند یا آب در دهان بگرداند) و بىاختيار فرو رود و همچنین اگر مضمضه یا استنشاق براى وضوى غير نماز واجب باشد، باید روزه را قضا کند، ولى اگر فراموش کند که روزه است و آب را فرو دهد، يا براى وضوى نماز واجب مضمضه یا استنشاق کند و بىاختيار فرو رود، قضا بر او واجب نيست.
هفتم: آن که افطار کردن به جهتى؛ چون اکراه يا حرج یا اضطرار يا تقيه يا رعايت واجب مهمتر يا مساوى، جايز يا واجب باشد.
هشتم: اگر در سحر ماه رمضان افق ابرى باشد و کاری که مبطل روزه است را انجام دهد، بعد معلوم شود که در روز، افطار کرده است، در اين صورت بايد روزه آن روز را قضا نمايد؛ هر چند يقين داشته که صبح نشده است.
نهم: آن که در سحر ماه رمضان افق صاف باشد و بدون نگاه کردن به افق، کاری را که روزه را باطل میکند انجام دهد مثلاً غذا بخورد، همچنين اگر نگاه کرده و در حالی که ترديد داشته که صبح شده يا نه، کاری را انجام دهد که روزه را باطل میکند، و در هر دو صورت؛ بعد معلوم شود صبح بوده است.
دهم: اگر در ماه رمضان گمان کند که مغرب شده، و به خيال اين که میتواند به گمان خود اعتماد کند، يکی از کارهايی که روزه را باطل میکند بجا آورد، که در اين صورت بايد روزه خود را قضا کند. مگر بعداً معلوم شود که مغرب بوده است. و در اين مسأله فرقی نيست که هوا صاف باشد يا ابری، مکلّف بينا باشد يا کور. و روزۀ نذر معيّن در سه مورد اخير حکم روزۀ ماه رمضان را دارد.
یازدهم: اگر کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد ولی به جهت غفلت یا به واسطه ندانستن مسأله خبال می کرده که این کار حلال است، فقط قضا بر او واجب است هر چند می توانسته مسأله را یاد بگیرد و در یاد گرفتن آن کوتاهی کرده که در این صورت اگر چه گناهکار است ولی کفاره لازم نیست.
فرو رفتن بی اختیاری چیزی غیر از آب
1698
اگر غير از آب چيز ديگرى را در دهان یا بینی ببرد و بىاختيار فرو رود، قضا بر او واجب نيست.
مضمضمه کردن
1699
مضمضه زياد، برای روزهدار مکروه است و اگر بعد از مضمضه بخواهد آب دهان را فرو برد، بهتر است سه مرتبه آب دهان را بيرون بريزد.
مضمضه کردن با آگاهی از فرو رفتن آب
1700
اگر انسان بداند که به واسطه استنشاق یا مضمضه، بىاختيار يا از روى فراموشى، آب وارد گلويش مىشود نبايد این کار را انجام دهد.
کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، بعد معلوم شود که صبح شده بوده، قضاى روزه واجب است ولى کفاره واجب نيست.
احکام روزۀ قضا
وظیفه مجنون پس از عاقل شدن
1703
اگر ديوانه عاقل شود، واجب نيست روزههاى وقتى را که ديوانه بوده قضا نمايد. ولي اگر ديوانگي اختياري باشد مثلاً دارويي خورده يا عملي انجام داده است که عقلش زايل شود، باید بعد از اينکه عاقل شد، روزه هايي را که انجام نداده قضا کند.
روزه های فوت شده در حال کفر و ارتداد
1704
اگر کافر مسلمان شود، واجب نيست روزههای وقتی را که کافر بوده قضا نمايد؛ ولی اگر مسلمانی کافر شود و دوباره مسلمان گردد، روزههای وقتی را که کافر بوده بايد قضا نمايد.
روزههای فوت شده در اثر مستی
705
روزهای را که از انسان به واسطه مستی فوت شده، بايد قضا نمايد، اگر چه چيزی را که به واسطۀ آن مست شده، برای معالجه خورده باشد.
ندانستن تعداد روزههای قضا شده
1706
اگر براى عذرى چند روز روزه نگيرد، بعد شک کند که چه وقت عذر او برطرف شده، بنابر احتیاط بايد مقدار بيشترى را که احتمال مىدهد روزه نگرفته قضا نمايد؛ مثلاً کسى که پيش از ماه رمضان مسافرت کرده و نمىداند عصر پنجم ماه رمضان از سفر برگشته يا عصر ششم، بنابر احتیاط بايد شش روز روزه بگيرد، همچنین است کسى که نمىداند چه وقت عذر برايش پيدا شده، که بنابر احتیاط باید مقدار بیشتر را قضا نمايد؛ مثلاً اگر در آخرهاى ماه رمضان مسافرت کند و بعد از ماه رمضان برگردد و نداند که شب بيست و پنجم ماه رمضان مسافرت کرده، يا شب بيست و ششم، بنابر احتیاط مقدار بیشتر- يعنى شش روز (با فرض کامل بودن ماه)- را قضا کند، البته اگر بداند بین روز برایش عذری پیش آمده و تا قبل از آن روزه بوده، می تواند مقدار کمتر را قضا نماید اگر چه احتياط مستحب آن است مقدار بیشتر را قضا نمايد.
ترتيب قضا کردن روزههای چند سال
1707
اگر از چند ماه رمضان، روزه قضا داشته باشد، قضای هر کدام را که اوّل بگيرد مانعی ندارد، ولی اگر وقت قضای ماه رمضان آخر تنگ باشد؛ مثلاً پنج روز از ماه رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم به ماه رمضان مانده باشد، بايد اوّل قضای ماه رمضان آخر را بگيرد؛ ولی اگر قضای ماه رمضانهای قبل را بگيرد معصيت کرده ولی روزهاش صحيح است.
گرفتن روزه قضا بدون تعيين سال آن
1708
اگر قضاى روزۀ ماه رمضان گذشته و سال جاري بر او واجب باشد و در نيت معيّن نکند، روزهاى را که مىگيرد قضاى کدام ماه رمضان است، ولی تصمیم داشته قبل از رسیدن ماه رمضان آینده، تمام روزه ها را قضا کند ابتدا از روزه سال گذشته اش حساب میشود ولی اگر تصمیم نداشته همه را قضا کند یا مردد بوده، یا اینکه توانایی قضا کردن همه روزه ها را دارد یا خیر تردید داشته، ابتدا از قضاى سال آخر حساب مىشود.
افطار عمدی روزۀ قضا
1709
در قضاى روزه ماه رمضان، اگر وقت قضا تنگ باشد جايز نيست روزۀ خود را باطل کند؛ خواه پيش از ظهر باشد خواه بعد از ظهر، و اگر وقت داشته باشد مىتواند پيش از ظهر روزۀ خود را باطل نمايد ولى بعد از عصر نمىتواند و بنابر احتياط در بعد از ظهر و قبل از عصر همين حکم را دارد و اگر از شب نيت روزه را داشته باشد افطار قبل از ظهر کراهت دارد.
افطار روزۀ قضای ميّت
1710
اگر قضای روزۀ ميّتی را گرفته باشد، احتياط مستحب آن است که بعد از ظهر روزه را باطل نکند.
وفات فرد معذور پیش از قدرت بر قضای روزه
1711
اگر به واسطه مرض يا حيض يا نفاس و مانند آن از اموری که معمولا از طرف خداست و انسان در تحقق آن نقشی ندارد روزه ماه رمضان را نگيرد و پيش از تمام شدن ماه رمضان يا بعد از ماه رمضان و پيش از تمکن از روزه گرفتن، بميرد، لازم نيست روزههايى را که نگرفته براى او قضا کنند ولی روزه هایی که به جهت مسافرت – و بنابر احتیاط مانند آن از اموری که به گونه ای مستند به شخص است مثل بی هوشی اختیاری- فوت شده را باید از جانب او بجا آورند.
استمرار عذر تا سال بعد
1712
اگر به واسطه مرضى روزۀ ماه رمضان را نگيرد و مرض او تا ماه رمضان سال بعد طول بکشد، قضاى روزههايى را که نگرفته بر او واجب نيست و بايد براى هر روز يک مد- که در گندم حدود 900 گرم است- طعام به مسکين بدهد؛ همچنین است اگر به واسطه عذر ديگری روزه نگرفته باشد و عذر او تا ماه رمضان بعد باقى بماند هر چند احتیاط مستحب است روزههايى را که نگرفته قضا کند ولی در هر صورت باید برای هر روز یک مد طعام به مسکین بدهد.
برطرف شدن بیماری و پيدایش عذر ديگر
1713
اگر به واسطه مرضى روزۀ ماه رمضان را نگيرد و بعد از ماه رمضان مرض او برطرف شود ولى عذر ديگرى پيدا کند که نتواند تا ماه رمضان بعد قضاى روزه را بگيرد، احتیاط مستحب است روزههايى را که نگرفته قضا نمايد و نيز اگر در ماه رمضان، غير مرض عذر ديگرى داشته باشد و بعد از ماه رمضان آن عذر برطرف شود و تا ماه رمضان سال بعد به واسطه مرض نتواند روزه بگيرد، بنابر احتیاط مستحب روزههايى را که نگرفته قضا کند ولي در هر دو صورت بايد براي هر روز يک مد طعام به مسکين بدهد.
تأخير روزۀ قضا تا ماه رمضان بعد
1714
اگر در ماه رمضان به واسطه عذری روزه نگيرد و بعد از ماه رمضان عذر او برطرف شود و تا ماه رمضان آينده بدون عذر قضای روزه را نگيرد، بايد روزه را قضا کند و برای هر روز يک مد طعام هم به مسکين بدهد.
تأخير روزۀ قضا و به وجود آمدن عذر در تنگی وقت
1715
اگر در قضاى روزه سستى و مسامحه کند تا وقت تنگ شود و در تنگى وقت عذرى پيدا کند که موجب ترک روزه شود، بايد براى هر روز يک مد طعام به مسکين بدهد و بعد از برطرف شدن عذر، قضا را بگيرد همچنین است اگر مسامحه نکند و تصميم داشته باشد که روزههاى خود را قضا کند، ولى پيش از آن که قضا نمايد، در تنگى وقت عذر پيدا کند.
بهبودی بیمار پس از چند سال بیماری
1716
اگر عذر انسان چند سال طول بکشد، بعد از آن که عذرش برطرف شد هر مقدارى که تا ماه رمضان بعد براى گرفتن روزۀ قضاى ماه رمضان آخر، زمان داشته باشد، بايد روزه بگيرد و اگر نگرفت در سالهاى بعد بگيرد و قضاى روزۀ سالهاى قبل و بقيۀ روزهاى سال آخر – که پس از بهبودی فرصت قضا کردن آن را نداشته است- لازم نيست، بلکه براى هر روز از آن، يک مد طعام به مسکين بدهد.
پرداخت کفّارۀ چند روز به يک مسکین
1717
کسى که بايد براى هر روز يک مد طعام به مسکين بدهد، مىتواند کفاره چند روز را به يک مسکين بدهد.
تأخير قضای روزۀ ماه رمضان تا چند سال
1718
اگر قضای روزه ماه رمضان را چند سال به تأخير بيندازد، بايد قضا را بگيرد و از جهت تأخير سالهای بعد چيزی بر او واجب نيست.
ترک عمدی روزه
1719
اگر روزۀ ماه رمضان را بدون عذر نگيرد، بايد قضای آن را بجا آورد و برای هر روز دو ماه روزه بگيرد يا به شصتمسکين طعام بدهد يا يک بنده آزاد کند (به تفصيلی که در مسأله 1670گذشت)، و چنانچه تا ماه رمضان آينده قضای آن روزه را بجا نياورد، بنابر احتياط، (علاوه بر کفارۀ پيشين) برای هر روز يک مد طعام به مسکين بدهد.
روزه نگرفتن و تکرار مفطرات در ماه رمضان
1720
اگر روزۀ ماه رمضان را عمداً نگيرد و در روز مکررّ جماع يا استمنا کند، کفاره هم مکرر مىشود؛ ولى اگر چند مرتبه غذا بخورد، يک کفاره کافى است.
وجوب قضای روزه والدین بر پسر بزرگتر
1721
بعد از مرگ پدر یا مادر، پسر بزرگتر بايد قضای روزه او را؛ به تفصيلی که در بخش احکام نماز در مسائل 1399به بعد گفته شد، بجا آورد.
قضاي روزه غير رمضان والدین
1722
اگر پدر و مادر غير از روزۀ رمضان، روزۀ واجب ديگری را مانند روزۀ نذر نگرفته باشد، احتياط واجب آن است که پسر بزرگتر قضا نمايد، ولی اگر برای روزهای اجير شده و نگرفته باشد، قضای آن بر پسر بزرگتر لازم نيست.
احکام روزۀ مسافر
رابطه نماز و روزهي مسافر
1723
مسافری که بايد نمازهای چهار رکعتی را در سفر دو رکعت بخواند، نبايد روزه بگيرد، و مسافری که نمازش را تمام میخواند؛ مثل کسی که زياد مسافرت میکند يا سفر او سفر معصيت است، اگر ماه رمضان سفر کند بايد در سفر روزه بگيرد.
مسافرت در ماه رمضان
1724
کسی که باید در ماه رمضان روزه بگیرد اگر از شب قبل -هرچند با حالت تردید- تصمیم داشته پیش از ظهر مسافرت کند و هنگام طلوع فجر در وطن یا جایی باشد که روزه صحیح است، مسافرت قبل از ظهر جایز نیست مگر اینکه سفر لازم باشد -مانند سفر از بيم تلف مال و يا تلف جان برادر مؤمن- یا برای امور مهم شرعی سفر کند مثل زیارت اهل بیت(علیهم السلام) یا عمره یا استقبال برادر مؤمن. در این مسأله فرقی نیست سفر قبل از شب بیست و سوم ماه رمضان باشد یا بعد از آن.
در هر صورت اگر از شب در فکر سفر باشد با مسافرت قبل از ظهر روزهاش باطل میشود.
مسافرت در روزهي معيّن غير ماه رمضان
1725
اگر غير روزۀ رمضان، روزۀ معيّن ديگری بر انسان واجب باشد؛ مثلاً نذر کرده باشد روز معيّنی را روزه بگيرد، تا ناچار نشود، نمیتواند در آن روز مسافرت کند، و اگر در سفر باشد، چنانچه ممکن است بايد به وطن برگردد يا قصد کند که ده روز در جايی بماند و آن روز را روزه بگيرد.
روزهي مستحبي و نذر آن در سفر
1726
مسافر نمىتواند روزه مستحبى بگيرد، و اگر نذر کند روزه مستحبى بگيرد، نمىتواند آن را در سفر بجا آورد، مگر نيّتش هنگام نذر این بوده است که در هر حال – چه مسافر باشد يا نباشد – روزه بگيرد و لازم نيست قبل از رفتن به مسافرت نذر کند بلکه مىتواند بعد از سفر همین گونه نذر کند و در همان سفر روزه بگيرد.
روزهي مستحبي در مدينه منوره
1727
مشهور بین علماء این است که مسافر میتواند برای خواستن حاجت سه روز در مدینه طیبه روزه مستحبی بگیرد و احوط آن است که آن سه روز، روزهاى چهار شنبه و پنجشنبه و جمعه باشد.ولی استحباب سه روز روزه برای خواستن حاجت در مدینه منوره به طور کلی ثابت نیست بلکه برای این امر آداب خاصی در روایات ذکر شده که در حال حاضر انجام آن مقدور نیست لذا سه روز روزه را به رجاء ثواب بجا آورند.
روزه مسافر با جهل به مساله
1728
کسی که اصلاً نمیداند که مسافر نمیتواند روزه بگيرد، اگر در سفر روزه بگيرد و در بين روز مسأله را بفهمد روزهاش باطل است، و اگر تا مغرب نفهمد، روزهاش صحيح است.
روزه مسافر در صورت فراموشي يا ندانستن جزئيات مسأله روزه در سفر
1729
کسى که برخى از جزئيات مسائل روزه مسافر را نمىداند و در سفر روزه بگیرد و پس از پایان روز متوجه شود روزه او صحیح است ولی اگر فراموش کند که مسافر است يا فراموش کند که روزه مسافر صحيح نيست و در سفر روزه بگيرد، روزه او باطل است.
سفر روزه دار
1730
در ماه رمضان اگر روزهدار از شب در فکر سفر نباشد- حتى به نحو ترديد- و در روز مسافرت کند بايد روزه را تمام کند، چه پيش از ظهر سفر کند، چه بعد از ظهر، و چنانچه از شب در فکر سفر باشد اگر بعد از ظهر مسافرت کند بايد روزه را بگيرد، ولی اگر پيش از ظهر مسافرت کند، با خروج از وطن، روزه اش باطل می شود و باید آن را قضا کند و پیش از خروج از وطن جایز نیست روزه را بخورد و اگر روزه را بخورد بنا بر احتیاط مستحب باید کفاره بدهد.
رسيدن به وطن پيش از ظهر
1731
در ماه رمضان اگر مسافر پيش از ظهر به وطنش برسد، چنانچه کارى که روزه را باطل مىکند، انجام نداده، بايد آن روز را روزه بگيرد و اگر انجام داده روزه آن روز بر او واجب نيست، و در اين مسأله فرقى نيست که قبل از فجر در سفر بوده و يا آن که ابتدا روزه گرفته و سپس با مسافرت، روزه را باطل کرده و بعد به وطن رسيده است. ولی اگر مسافر پیش از ظهر به جایی برسد که می خواهد ده روز در آنجا بماند چنانچه کاری که روزه را باطل می کند انجام نداده، به قصد عمل به وظیفه روزۀ آن روز را بگيرد ولی در هر صورت باید در بقیه روز از مبطلات روزه امساک کند و قضای روزه را هم بجا آورد.
رسيدن به وطن بعد از ظهر
1732
اگر مسافر بعد از ظهر به وطنش برسد، يا به جايی برسد که میخواهد ده روز در آنجا بماند، نمیتواند آن روز را روزه بگيرد.
آداب ماه رمضان براي فرد معذور از روزه داری
1733
مسافر و کسی که از روزهگرفتن عذر دارد، مکروه است در روز ماه رمضان جماع نمايد و در خوردن و آشاميدن کاملاً خود را سير کند.
کسانی که روزه بر آنها واجب نيست
روزه کهنسالان و فدیه آن
1734
پيرمرد يا پيرزنى که نمىتواند روزه بگيرد، يا براى او مشقّت دارد- اگر چه به حدّ حرج نرسد- روزۀ ماه رمضان بر او واجب نيست، ولى در صورت دوم بايد براى هر روز يک مدّ (که در گندم حدود 900 گرم است) طعام به مسکین بدهد. و در صورت اول نیز احتیاط مستحب موکد آن است برای هر روز یک مد طعام به مسکین بدهد.
قضاي روزه هاي فوت شده به واسطه پيري
1735
کسى که به واسطه پيرى روزه نگرفته، اگر تا ماه رمضان بعد بتواند بدون مشقّت روزه بگيرد، بايد قضاى روزههاي این ماه رمضان را بجا آورد.
روزه ي فرد مبتلا به بیماری تشنگی
1736
اگر انسان مرضى دارد که زياد تشنه مىشود و نمىتواند تشنگى را تحمّل کند، يا براى او مشقت غیرقابلتحمل دارد، روزه بر او واجب نيست، ولى در صورت دوم باید براى هرروز یک مدّ طعام به مسکین بدهد و احتیاط مستحب آن است که در طول روز بیشتر از مقدارى که ناچار است آب نیاشامد و چنانچه تا ماه رمضان بعد عذرش برطرف شود، باید روزههایى را که نگرفته قضا نماید.
روزهي زن باردار
1737
بر زن باردارى که روزه براى خود او یا برای حملش ضرر دارد، روزه واجب نيست و بايد براى هر روز يک مد طعام به مسکین بدهد و اگر تا ماه رمضان بعد بتواند بدون ضرر روزه بگيرد بايد روزههايى را که نگرفته قضا کند، و الا قضای روزه ها لازم نیست ولی باید برای هر روز یک مد طعام به مسکین بدهد.
روزه ي زن در دوران شيردهی
1738
زنى که بچه شير مىدهد؛ اگر روزه براى بچهاى که شير مىدهد ضرر دارد، روزه بر او واجب نيست، و بايد براى هر روز يک مد طعام به مسکین بدهد و نيز اگر براى خودش ضرر دارد روزه بر او واجب نيست و بنابر احتياط مستحب براى هر روز يک مد طعام به مسکین بدهد و در هر دو صورت، اگر تا ماه رمضان بعد عذرش برطرف شود و بتواند قضا کند بايد روزههايى را که نگرفته قضا کند، ولی اگر تا ماه رمضان بعد عذرش ادامه داشت باید برای هر روز یک مد طعام دیگر به مسکین بدهد و در صورتی که شير دادن بچه منحصر به همين راه نبوده، و راه دیگری براى شير دادن بچه وجود داشته – مثل اینکه زنی دیگر او را شیر دهد يا در شير دادن از شیشه شیر و مانند آن کمک بگيرد- بنابر احتیاط باید روزه ها را قضا کند ولی اگر در ماه رمضان و بعد از آن، راه، منحصر به شیر دادن خودش بوده، لازم نیست روزه ها را قضا کند هر چند احتیاط مستحب است قضا کند.
در اين مسأله فرقى نيست که زنی که بچه را شیر می دهد مادر بچه يا دايه او باشد، با اجرت بچه را شير مىدهد يا بدون اجرت.
راه هاي ثابت شدن اوّل ماه
راههای ثابت شدن اوّل ماه
1739
اوّل ماه به پنج چيز ثابت میشود:
اوّل: آن که خود انسان ماه را ببيند يا از جهتی برای انسان يقين حاصل شود.
دوم: آن که از جهتی برای انسان يا نوع مردم اطمينان حاصل شود؛ مثلاً عدّهای بگويند ماه را ديدهايم، ولی اگر برای شخص انسان برخلاف متعارف اطمينان حاصل شود، به گونهای که برای نوع مردم در آن شرايط، اطمينان حاصل نمیشود، نمیتواند به اطمينان خود اعتماد کند.
سوم: دو مرد عادل بگويند که در شب، ماه را ديدهايم؛
ثابت شدن اول ماه با گفته دو مرد عادل دو شرط دارد:
شرط اول: اطمینان نوعی به اشتباه آنها نباشد، بنا بر این اگر هوا صاف باشد و جماعت زیادی در جستجوی هلال بر آمده اند ولی تنها دو نفر گواهی به رؤیت هلال داده اند، شهادت آنها اعتبار ندارد.
شرط دوم: حصول یقین یا اطمینان ممکن نباشد، بنابر این در جایی که میتوان اطمینان یا یقین به دیده شدن یا دیده نشدن ماه حاصل کرد، گفته دو مرد عادل کفایت نمیکند.
البته شرط اخیر تنها در مورد ثبوت اول ماه رمضان معتبر است و در ثبوت ماه های دیگر مثل ماه شوال اعتبار ندارد.
چهارم: پنجاه نفر – عادل باشند یا نباشند- بگویند ماه را دیدهایم به شرطی که اطمینان به اشتباه آنها نباشد.
پنجم: سى روز از اوّل ماه شعبان بگذرد که به واسطه آن، اوّل ماه رمضان ثابت مىشود، و سى روز از اوّل ماه رمضان بگذرد که به واسطه آن اوّل ماه شوال ثابت مىشود.
ثبوت ماه با حکم حاکم
1740
اول ماه با حکم حاکم ثابت نمیشود، مگر موجب اطمینان شود به گونه ای که در مسأله قبل گذشت.
البته در حج میتوان بر طبق نظر عامه درباره اول ماه، اعمال حج را بجا آورد، هر چند یقین یا اطمینان باشد که نظر آنها صحیح نیست.
پيشگويي منجمين
اوّل ماه با پيشگويی منجّمين ثابت نمیشود ولی اگر از گفته آنان يقين يا اطمينان برای خود انسان يا نوع مردم حاصل شود بايد به آن عمل نمايد، البته اگر اطمينان شخصی بر خلاف اطمينان متعارف مردم باشد معتبر نيست.
عدم اعتبار برخی ویژگی های ماه برای اثبات اول ماه
1742
بلند بودن ماه يا دير غروب کردن یا طوق داشتن آن دليل نمىشود که شب پيش، اول ماه بوده است؛ بلى اگر ماه پيش از ظهر ديده شود آن روز، اول ماه محسوب مىشود.
اثبات اوّل ماه رمضان پس از ترک روزه
1743
اگر اوّل ماه رمضان برای کسی ثابت نشود و روزه نگيرد، چنانچه بعد ثابت شود که شب پيش، اوّل ماه بود، بايد روزه آن روز را قضا نمايد.
تفاوت شهرها در ثبوت اول ماه
1744
اگر در شهرى اوّل ماه ثابت شود، براى مردم شهر ديگر فايده ندارد، مگر بداند که اگر در شهر اوّل ماه ديده شود، در شهر دوم هم ماه ديده مىشود.
ثبوت ماه با وسايل ارتباطي
1745
اوّل ماه با خبر رسانه های جمعی و وسایل ارتباطی ثابت نمىشود، مگر انسان بداند از روى شهادت دو مرد عادل يا از راه ديگرى بوده که شرعاً معتبر است.
یوم الشک آخر ماه رمضان
1746
روزی را که انسان نمیداند آخر ماه رمضان است يا اوّل شوال بايد روزه بگيرد، ولی اگر در اثناء روز بفهمد که اوّل شوال است بايد افطار کند.
ثبوت ماه براي زنداني
1747
اگر زندانى نتواند به ماه رمضان يقين کند، بايد هر ماهی را که احتمال بیشتر مىدهد ماه رمضان است (هر چند گمان نداشته باشد) روزه بگيرد، و اگر احتمال رمضان بودن همه ماهها مثل یکدیگر باشد یک ماه را انتخاب کرده آن را روزه بگیرد و اگر میداند تا سال بعد در زندان میماند بعد از گذشتن یازده ماه از ماهى که روزه گرفته دوباره يک ماه روزه بگيرد. و اگر از ابتدا علم ندارد که تا سال بعد نیز در زندان میماند و احتمال رمضان بودن تمام ماهها مثل یکدیگر باشد، در سال بعد هم یک ماه را انتخاب کرده و روزه میگیرد و لازم نیست مطابق ماهی باشد که در سال قبل انتخاب کرده است.
روزههای حرام و مکروه
روزه هاي حرام
1748
روزه عيد فطر و قربان حرام است، و روزی را که انسان نمیداند آخر شعبان است يا اوّل رمضان اگر بخواهد روزه بگيرد بايد به نيّت ماه شعبان روزه بگيرد و اگر به نيت اوّل ماه رمضان روزه بگيرد، حرام میباشد، همچنين اگر نيّت کند که اگر ماه شعبان باشد روزه مستحبی و اگر ماه رمضان باشد روزه واجب میگيرم، همانطور کهدر مسأله 1577گذشت.
روزه مستحبي بدون اذن شوهر
1749
اگر زن به واسطه گرفتن روزه مستحبى، حق شوهرش از بين برود، روزۀ او حرام است و بنا بر احتیاط زن بدون اجازه شوهرش روزه مستحبى بلکه روزه قضایی که وقتش وسعت دارد نگيرد.
روزه مستحبي با نهي پدر يا مادر
1750
روزۀ مستحبى اولاد اگر سبب اذيت پدر یا مادر شود جايز نيست.
نهي پدر يا مادر از ادامه روزه مستحبي
1751
اگر فرزند بدون اجازۀ پدر و مادر روزۀ مستحبى بگيرد و در بين روز پدر يا مادر او را از ادامۀ روزه نهى کند چنانچه ادامۀ روزه سبب اذيت يکى از آنها شود بايد فرزند روزۀ خود را افطار کند.
ترس از مضر بودن روزه
1752
کسی که میترسد روزه برايش ضرر داشته باشد، اگر چه دکتر بگويد ضرر ندارد نبايد روزه بگيرد، و کسی که نمیترسد بايد روزه بگيرد، اگر چه دکتر بگويد ضرر دارد.
حکم روزه با ترس از ضرر
1753
کسی که میترسد روزه برايش ضرر داشته باشد چنانچه روزه بگيرد، روزهاش صحيح نيست، مگر به جهتی- مثلاً ندانستن مسأله- با قصد قربت روزه بگيرد، و بعد بفهمد که ضرر نداشته است.
روزه گرفتن در صورت ندانستن ضرر
1754
کسی که نمیترسد روزه برايش ضرر داشته باشد، اگر روزه بگيرد و بعد معلوم شود که روزه برای او ضرر داشته، روزهاش باطل است.
روزۀ روز عاشورا / روزۀ مهمان
1755
روزۀ روز عاشورا باطل است و مناسب است انسان بدون نیت روزه در این روز به جهت شبیه شدن به حضرت سید الشهدا علیه السلام تا عصر از خوردن و آشامیدن پرهیز کند و در عصر به چیزی افطار کند.
روزه مستحبی مهمان، همچنین روزه واجب وی که وقتش وسعت دارد بدون احراز رضایت میزبان باطل است.
غير از روزههايى که گفته شد، روزههاى حرام ديگرى هم هست که در کتابهاى مفصّل گفته شده است.
روزه هاي مکروه
1756
روزى که انسان شک دارد روز عرفه است يا عيد قربان، بهتر است روزه نگیرد.
روزههای مستحب
روزههای مستحب
1757
روزۀ تمام روزهای سال، غير از روزهای حرام و مکروه که گفته شد، مستحب است و گرفتن روزه در بعضی از روزها بيشتر سفارش شده است که از آن جمله است:
1- پنجشنبه اوّل و پنجشنبه آخر هر ماه و چهار شنبه اولی که بعد از روز دهم ماه است، و اگر کسی آنها را بجا نياورد مستحب است قضا نمايد و چنانچه اصلاً نتواند روزه بگيرد، مستحب است برای هر روز يک مدّ طعام يا يک درهم به فقير بدهد.
2- سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماه.
3- تمام ماه رجب و شعبان و بعضی از اين دو ماه اگر چه يک روز باشد.
4- روز چهارم تا نهم شوال.
5- روز بيست و پنجم و بيست و نهم ذی قعده.
6- روز اوّل تا روز نهم ذی حجه (روز عرفه)؛ ولی اگر به واسطه ضعف روزه نتواند دعاهای روز عرفه را بخواند روزه آن روز مکروه است.
7- روز عيد سعيد غدير (18 ذی حجه).
8- روز مباهله (24 ذی حجه).
9- روز اوّل و سوم و هفتم محرم.
10- روز ميلاد مسعود پيغمبر اکرم صلی الله عليه و آله (17 ربيع الاول).
11- روز پانزدهم جمادی الاولی.
12- روز مبعث حضرت رسول اکرم صلی الله عليه و آله (27 رجب).
و اگر کسی روزه مستحبی بگيرد واجب نيست آن را به آخر برساند بلکه اگر برادر مؤمنش او را به غذا دعوت کند، اگر قبل از ظهر باشد، مستحب است دعوت او را قبول کند و در بين روز افطار نمايد.
استحباب اجتناب از مبطلات روزه در برخی موارد
مواردى که مستحب است انسان از مبطلات روزه خوددارى نمايد
1758
برای هشت نفر، مستحب است در ماه رمضان- اگر چه روزه نيستند- از کاری که روزه را باطل میکند، خودداری نمايند:
اوّل: مسافری که در سفر کاری که روزه را باطل میکند انجام داده باشد و پيش از ظهر به وطنش يا به جايی که میخواهد ده روز بماند برسد.
دوم: مسافری که بعد از ظهر به وطنش يا به جايی که میخواهد ده روز در آنجا بماند برسد (با توجّه به مسأله 1730).
سوم: مريضی که در اثناء روز خوب شود (با تفصيلی که در مسأله 1576گذشت).
چهارم: زنی که در بين روز از خون حيض و نفاس پاک شود.
پنجم: زنی که بعد از ظهر حائض شود.
ششم: کافری که در بين روز مسلمان شود (با تفصيلی که در مسأله 1575گذشت).
هفتم: کودکی که در بين روز بالغ شود (با تفصيل مورد پيشين).
هشتم: ديوانهای که در بين روز عاقل شود (با تفصيل مورد پيشين).
خواندن نماز مغرب پیش از افطار
1759
مستحب است روزهدار، نماز مغرب را پيش از افطار کردن بخواند، ولی اگر کسی منتظر او است يا ميل زيادی به غذا دارد که نمیتواند با حضور قلب نماز بخواند بهتر است اوّل افطار کند ولی تا ممکن است نماز را در وقت فضيلت آن بجا آورد.
منبع: سایت هدانا برگرفته از استفتائات آیت الله العظمی شبیری زنجانی.