آداب قرائت قرآن؛ خواندن با صوت زیبا و استعاذه
آداب قرائت قرآن؛ خواندن با صوت زیبا و استعاذه
از آداب قرائت قرآن، حُسن صوت و استعاذه است
يكى از آداب قرائت قرآن، خواندن آنست با صوت حَسَن، خواه در نماز باشد و خواه در غير نماز. سزاوار است هر وقت انسان قرآن را تلاوت مي كند، تكيه به صوت باشد يعنى با آواز نيكو، نه بطور ساده؛ خواه با حال حزن و اندوه قرائت نمايد و خواه با حالِ شادى و مسرّت؛ در هر دو حال صداى خوب و صوت حسن مطلوب است. [گرچه قرائت قرآن با حالت حزن ممدوح است، ولى همان حزن نيز بهتر است با صداى خوب همراه باشد. در كتاب «المحجّة البيضآء» علّامه محدّث كاشانى، ج 2، ص 226، از طريق عامّه از كتاب «إحيآء العلوم» روايت كرده است كه: قالَ رَسولُ اللَهِ صَلَّى اللَهُ عَلَيْهِ وَ ءَالِهِ وَ سَلَّمَ: إنَّ الْقُرْءَانَ نَزَلَ بِحُزْنٍ، فَإذا قَرَأْتُموهُ فَتَحازَنوا.
و از طريق خاصّه از كتاب «كافى» از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده است كه فرمود: إنَّ الْقُرْءَانَ نَزَلَ بِالْحُزْنِ، فَاقْرَءُوهُ بِالْحُزْنِ. و نيز از «كافى» از حضرت صادق عليه السّلام روايت است: إنَّ اللَهَ أوْحَى إلَى موسَى بْنِ عِمْرانَ: إذا وَقَفْتَ بَيْنَ يَدَىَّ فَقِفْ مَوْقِفَ الذَّليلِ الْفَقيرِ، وَ إذا قَرَأْتَ التَّوْراةَ فَأَسْمِعْنيها بِصَوْتٍ حَزينٍ]
در «كافى» از عبد الله بن سنان روايت ميكند از حضرت صادق عليه السّلام كه رسول اكرم صلّى الله عليه و آله فرمودند:
لِكُلِّ شَىْءٍ حِلْيَةٌ؛ وَ حِلْيَةُ الْقُرْءَانِ الصَّوْتُ الْحَسَنُ. [اصول کافی]
«هر چيزى يك جمال و زيبائى و زيورى دارد؛ و جمال و زيور قرآن صداى نيكوست.»
و ايضاً در «كافى» از علىّ بن إسمعيل مَيْثَمى از مردى روايت كرده است كه حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام گفتند: مَا بَعَثَ اللَهُ عَزَّ وَ جَلَّ نَبِيًّا إلَّا حَسَنَ الصَّوْتِ. [اصول کافی]
«خداوند عزّ و جلّ هيچ پيامبرى را مبعوث ننمود مگر آنكه صدايش نيكو بود.»
و از جمله آداب قرائت قرآن استعاذه به خداوند است: يعنى پناه بردن به او از شرّ شيطان رجيم. فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْءَانَ فَاسْتَعِذْ بِاللَهِ مِنَ الشَّيْطَنِ الرَّجِيمِ. [ آيه 98، از سوره 16: النّحل]
«و چون اراده كنى قرآن بخوانى، از شرّ شيطان رانده شده، به خدا پناه ببر و در تحت امان و پناه او درآى.»
معلوم است كه: معانى قرآن با آن عظمت اگر بر نفس امّاره شيطانى وارد شود، در صورت پليدى آن، صفاى خود را از دست ميدهد و معناى نازل و كوتاهى مىگيرد. و اين بواسطه تصرّف شيطان از راه نفس امّاره است، و راه علاجش آنستكه انسان در مصونيّت و عصمت خداوند درآيد تا از دستبرد او خلاص شود.
استعاذه به خدا تنها به أعوذُ بِاللَه گفتن نيست، بلكه دل به خدا دادن و در وقت قرائت، غير او را فراموش كردن و ذهن را صافى و از غير وى پاك نمودن است. و يكى از طرق تصفيه نفس، نفى خاطرات است كه در اثر تفكّر و تأمّل در قرآن با مجاهده پيدا مىشود حسن بن علىّ بن شُعْبة حَرّانىّ در «تحف العقول» حديث دارد از حضرت أمير المؤمنين عليه السّلام كه فرمود: لَا خَيْرَ فِى عِبَادَةٍ لَيْسَ فِيهَا تَفَقُّهٌ؛ وَ لَا فِى قِرَآءَةٍ لَيْسَ فِيهَا تَدَبُّرٌ. [1]
«أبداً خيرى در عبادت نيست در صورتيكه از روى فهم و درايت نباشد؛ و خيرى در قرائت نيست در صورتيكه در آن تأمّل و تفكّر و تدبّر نباشد».
نور ملكوت قرآن، ج3، ص: 308