وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

رابطه نوع لباس و شخصیت در اسلام

لباس دست كم پاسخ‏گوى سه نياز آدمى است يكى اين كه او را از سرما و گرما حفظ مى‏كند، ديگر اين كه در جهت حفظ عفت و شرم، به او كمك مى‏كند و سوم اين كه به او آراستگى و وقار مى‏بخشد/ در هر جامعه‏ اى نوع و كيفيت لباس زنان و مردان، علاه بر آن كه تابع شرايط اقتصادى و اجتماعى و اقليمى آن جامعه است، تابع جهان بينى و ارزش‏هاى حاكم بر فرهنگ آن جامعه نيز مى‏باشد.

0

رابطه نوع لباس و شخصیت در اسلام

 

آيا بين كيفيت لباس پوشيدن و نوع شخصيت افراد رابطه‏اى وجود دارد؟

لباس دست كم پاسخ‏گوى سه نياز آدمى است يكى اين كه او را از سرما و گرما حفظ مى‏كند، ديگر اين كه در جهت حفظ عفت و شرم، به او كمك مى‏كند و سوم اين كه به او آراستگى و وقار مى‏بخشد. در هر جامعه‏اى نوع و كيفيت لباس زنان و مردان، علاه بر آن كه تابع شرايط اقتصادى و اجتماعى و اقليمى آن جامعه است، تابع جهان بينى و ارزش‏هاى حاكم بر فرهنگ آن جامعه نيز مى‏باشد. انسان بسته به اين كه براى جهان، چه معنايى قائل باشد، خود را چگونه موجودى بداند، چه سرنوشتى براى خود تصور كند و سعادت خود را در چه بداند، لباس پوشيدنش تفاوت مى‏كند.

همان طور كه گفتيم انسان به وسيله لباس به خود آراستگى و زيبايى مى‏بخشد. خود آرايى و زينت كردن، نه تنها آثار مثبت روحى و روانى در ديگران داشته و موجب آرامش روحى مى‏شود، بلكه اثرات روانى مثبتى نيز در خود فرد دارد. بنابراين، نه تنها كيفيت لباس پوشيدن حاكى از شخصيت انسان است، بلكه در شكل‏ گيرى و تحول شخصيت او نقش دارد. اينك بعضى از موارد ارتباط نوع پوشش و شخصيت آدمى را بر مى‏شماريم:

1 پوشيدن لباس آراسته و پرهيز از هر نوع آشفتگى و پريشانى، نشانه‏اى از وجود نظام فكرى و ذوق سليم در انسان است. بنابراين مى‏توان گفت كه آشفتگى برونى، حكايت از آشفتگى درونى مى‏كند زيرا انسان اگر داراى شخصيت طبيعى و سالم باشد، از آشفتگى و بهم ريختگى گريزان است و نظم و ترتيب و تميزى را بر ژوليدگى و پريشانى ترجيح مى‏دهد.

2 پرهيز از خودآرايى و پذيرفتن آشفتگى و ژوليدگى در لباس، به جهت تعارضى كه با خواسته‏هاى فطرى انسان دارد، اثرات بدى در زمينه روانى بر انسان مى‏گذارد بطورى كه به تدريج سبب بروز افسردگى روحى و انهدام ذوق سليم در انسان شده، منجر به بى‏اعتدالى روانى مى‏شود تا آن جا كه علائق انسان را به زندگى و مواهب موجود در آن، از حد اعتدال كاهش مى‏دهد و او را به شخصى منزوى و گوشه‏گير تبديل مى‏كند.

3 آراستگى ظاهرى اگر با خود آرايى درونى همراه شود، تنها رمز موفقيت انسان در جلب محبت و راه يافتن در دل‏هاست به طورى كه بدون برخوردارى از چنان شرايط ظاهرى و باطنى، انتظار محبوبيت پيدا كردن، انتظارى بى‏جا خواهد بود.

در اين جا بعضى از ويژگى‏هاى لباس را كه با شخصيت انسان مرتبط است، از زبان روايات اسلامى يادآور مى‏شويم:

1 لباس زيبا، باعث تقرب به خداست. امام صادق (ع) مى‏فرمايد: خود را به وسيله لباس زيبا كنيد زيرا خدا زيباست و زيبايى را دوست دارد.(1) بنابراين وقتى انسان احساس كند خدا او را دوست دارد، تأثير مثبتى برشخصيت او مى‏گذارد.

2 امام على (ع) مى‏فرمايد: لباس تميز، غم و ناراحتى را برطرف مى‏كند و براى نماز، يك نوع پاكيزگى است.(2)

بنابراين يكى از عوامل نشاط و شادابى روانى، پوشيدن لباس تميز است.

3 لباس تميز، باعث ذلت و خوارى دشمنان مى‏شود و انسان را در مقابل آنان سربلند مى‏كند. امام صادق (ع) مى‏فرمايد: لباس پاكيزه، دشمن را ذليل مى‏نمايد.(3)

4 لباس مناسب، انسان را در ميان مردم عزيز مى‏كند. امام على (ع) مى‏فرمايد: براستى نيكوترين لباس، آن لباسى است كه تو را با مردم همسان سازد و موجب آرايش تو در ميان آنان شود و زبان‏هاى آنان را از بدگويى تو باز دارد.(4)

5 لباس انسان، بايد معرف جنس او نيز باشد بنابراين لباس مردان بايد با لباس زنان تفاوت داشته باشد و هر كدام لباس مخصوص خود را بپوشند. پيامبر خدا (ص) مردانى را كه لباس زنان و زنانى را كه لباس مردان مى‏پوشند، از رحمت خدا دور دانست.(5)

6 لباس نبايد غير متعارف و به اصطلاح لباس شهرت باشد. گاهى انسان بر اساس خود خواهى و تكبر، لباسى را انتخاب مى‏كند كه نظيرش در هيچ كس نبوده باشد. امام صادق (ع) مى‏فرمايد: براى انسان از نشانه‏هاى خفت و خوارى همين بس كه لباسى بپوشد كه به آن مشهور شود.(6)

بنابراين لباس شهرت، نشانه شخصيت خود خواه و متكبر است. از سيره و زندگى پيامبر اكرم (ص) و ساير پيشوايان دينى استفاده مى‏شود كه آنها با مسئله تجمل پرستى در لباس سخت مخالف بودند و از آن چه نشانه خودخواهى و تكبر داشت، برحذر مى‏داشتند. درباره هيئت نمايندگى نجران، چنين آمده است: در پاسخ به دعوت پيامبر اكرم (ص) در سال دهم هجرى، هيئتى از مسيحيان نجران وارد مدينه شدند تا با پيامبر مذاكره كنند. اين هيئت در حالى كه لباس‏هاى تجملى ابريشمى بر تن و انگشترهاى طلا بر دست و صليب‏ها بر گردن داشتند، وارد مسجد شدند ولى وضع زننده و نامناسب و حاكى از تكبر و خودخواهى آنان، پيامبر (ص) را ناراحت نمود و در نتيجه آنان را به حضور نپذيرفت اما علت ناراحتى پيامبر (ص) را ندانستند. از على (ع) در اين‏باره چاره خواستند و علت به حضور نپذيرفتن هيئت توسط پيامبر اكرم (ص) و ناراحتى آن بزرگوار را جويا شدند. على (ع) فرمود: من چنين فكر مى‏كنم كه آنها بايد اين لباس‏هاى تجملاتى و انگشترهاى گران قيمت را از تن بيرون كنند و بعد خدمت پيامبر (ص) برسند. آنها چنين كردند و پيامبر اكرم (ص)، آنها را به حضور پذيرفت و مورد احترام و تكريم قرار داد.

7 پرهيز از لباس فرهنگ‏هاى بيگانه كسى كه فرهنگ اسلامى و ملى خود را رها كند و به رنگ و لباس بيگانگان (كه مظهر آن دنياى غرب است) در آيد، نشانه نداشتن استقلال و نشانه وابستگى به آنان است. چنين فردى، دچار احساس خود كم‏بينى شده است و شخصيتى ذليل دارد. امام على (ع) مى‏فرمايد: همواره حال اين امت نيكو خواهد بود تا زمانى كه لباس بيگانگان را نپوشند و غذاهاى آنان را نخورند و آن زمان كه چنين كنند، خداوند آنها را ذليل خواهد كرد.(7)

8 استفاده از رنگهاى شاد در لباس، اثرات غير مستقيمى در افزايش حركت و فعاليت و پيشرفت كار افراد دارد و در سلامت روانى و شخصيتى افراد مؤثر خواهد بود. پيامبر خدا (ص) مى‏فرمايد: لباس سفيد رنگ بپوشيد كه سبب آرامش و پاكيزگى شماست.(8) بنابراين انسانى كه از رنگ‏هاى روشن و شاد در لباس استفاده مى‏كند، از آرامش روانى بيشترى برخوردار است. امام زين‏العابدين (ع) مى‏فرمايد: زمانى كه امام حسن (ع) متولد شدند، او را در جامه زردى پيچيدند و به خدمت رسول اكرم (ص) آوردند تا نامى را براى وى انتخاب كند. آن حضرت فرمود: مگر من شما را نهى نكردم كه نوزاد را در جامه زرد نپيچيد بعد آنان جامه زرد نوزاد را بيرون آوردند و او را در جامه سفيدى پيچيدند و به حضور پيامبر اكرم (ص) آوردند تا مراسم نام‏گذارى صورت گيرد.(9)

از آن چه گذشت، معلوم مى‏شود كه كيفيت و چگونگى لباس هم از نظر رنگ و هم از نظر مدل و هم از نظر آراستگى و تميزى، نشانه نوع شخصيت انسان است و چه بسا افرادى كه با پوشيدن نوع خاصى از لباس‏ها، دچار مسخ شخصيتى مى‏شوند و به كلى رفتار و اعمالشان تغيير پيدا مى‏كند.

(1) وسائل، ج 3، ص. 340
000 (2) وسائل، ج 3، ص. 346
000 (3) همان، ص. 346
000 (4) غررالحكم، ص. 152
000 (5) سنن ابى داود، ج 4، ص. 60
000 (6) بحار، ج 78، ص. 252
000 (7) وسائل، ج 3، ص. 356
000 (8) همان، ص. 355
000 (9) منتهى الامال، ج 1، ص. 411 .پرسمان.

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.