وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

گناه چيست و فرق گناه دینی با گناه بی قانونی

0

گناه چيست و فرق گناه دینی با گناه بی قانونی

گناه شرعى و قانونى

پرسش 7 . گناه چيست؟ آيا ميان گناهان اخلاقى و دينى و گناهان اجتماعى و قانونى تفاوتى هست؟
گناه در لغت فارسى در معانى بزه، جرم، خطا، نافرمانى و مانند آن به كار مى رود. و در لغت عربى از آن به «ذنب» و «معصيت» تعبير شده است. معنايى كه در برگيرنده تمام معنى ها باشد، همان نافرمانى و انجام عملى برخلاف قانون است (چه قانون طبيعى و اجتماعى باشد و چه قانون الهى و دينى) و تخلّف از آن سبب عقوبت و كيفر در اين دنيا و نيز در آخرت است.
گناه تخلّف از قانون هاى طبيعى و اجتماعى با گناه و تخلّف از قانون هاى مذهبى از جهاتى با هم تفاوت دارند.

 

ما به صورت گذرا چند فرق را بيان مى كنيم:
1. گناه در مورد قانون هاى طبيعى و اجتماعى به همان تخلّف هايى گفته مى شود كه در حدود قواعد و موازين طبيعت و در مرز امنيت و اجتماع صورت مى گيرد.
مثال اول: نوشيدن مشروب هاى الكلى يا پرت شدن از بالاى بام با قواعد طبيعت مخالف است. مورد اول با موازين بهداشتى و سلامت بدن و دومى با قانون جاذبه زمين، همخوانى ندارد. تخلّف كننده نيز به كيفر سرپيچى از قوانين طبيعت، سلامتى و عمر خود را به مخاطره افكنده است.
مثال دوم: دزدى و امورى كه به امنيت عمومى لطمه مى زند از نظر قانون گناه محسوب مى شود و متخلّف به كيفر مخالفت با آن، جريمه و كيفر مى شود.

 

از نظر مذهب و دين، تمام آنچه مخالف با قانون هاى طبيعى و اجتماعى باشد و يا با فضايل اخلاقى و شرف انسانى و يا با عفت و سعادت اجتماعى منافات داشته باشد، گناه به شمار مى رود. بنابراين متخلّف به كيفر خود مى رسد.
در واقع دين مقدس اسلام با بينش وسيع ترى به وضع بشر مى نگرد و همان گونه كه به سلامت جسم و آسايش جامعه توجه دارد، به سلامت روح و آرامش فكر و جان انسان ها نيز اهميت مى دهد.
در قوانين امروزه حتى در كشورهاى پيشرفته براى خودكشى و بى عفّتى جرم يا گناهى قايل نيستند؛ چون از نظر آنان اين گونه كارها به امنيت اجتماعى لطمه اى نمى زند. ولى در بينش دينى، تمام اين ها گناه به حساب مى آيد، زيرا شرف انسانى و فضيلت اخلاق افراد را لكه دار مى كند. علاوه بر اين به صورت غيرمستقيم پايه هاى امنيت اجتماعى و عمومى را نيز متزلزل مى سازد.
2. كيفر مخالفت با قانون هاى طبيعى و اجتماعى محدود به همين دنياست، در صورتى كه مخالفت با قانون هاى الهى، هم در دنيا و هم در آخرت كيفر دارد.
مثال: شخص دزد ممكن است با چند ماه زندانى شدن، به كيفر خود برسد اما تخلّف از قانون هاى الهى، هم سبب بدبختى و سيه روزى در اين دنياست و هم عذابى اخروى در پى دارد.
قرآن كريم درباره مفسّران و ستيزه گران با خداوند مى فرمايد: «لَهُمْ خِزْيٌ فِى الدُّنْيا وَ لَهُمْ فِى الاْخِرَةِ عَذابٌ عَظِيمٌ»99؛ «آنان در دنيا خوارى و سرافكندگى و در آخرت، مجازات بزرگى در پيش دارند».

 
3. فرق اساسى گناه در قوانين اجتماعى و مذهبى اين است كه در اجتماع، كيفر براساس عمل در نظر گرفته مى شود. يعنى كسى كه برخلاف قوانين اجتماعى كارى كرد، به مجازات مى رسد اما در احكام و قوانين دينى، نيّت و انديشه نيز در قلمرو گناه وارد مى شود. تا جايى كه انگيزه عمل از خود عمل مهم تر قلمداد گرديده است. در حقيقت انديشه پيرامون گناه، خود بزرگ ترين وسيله توليد گناه است «ز خير، خير تراوش نمايد، از شر، شر».
يكى از مسائل مهم در زمينه گناه شناسى، شناخت مرزهاى گناه است. از آن جا كه شناخت حد و مرز بين پاره اى صفات نيك با صفات زشت، بسيار دقيق است؛ عده اى بر اثر نشناختن اين حدود ناخودآگاه گناهى را به عنوان كار شايسته انجام مى دهند و يا به عكس، كار خوبى را به اين خيال كه زشت است، ترك مى گويند.
براى نمونه مرز عنوان هاى زير را بنگريد:
ذلّت و تواضع، تكبّر و عزّت نفس و وقار، بخل و قناعت، سكوت و كنترل زبان، اسراف و سخاوت، رشوه و هديه، سركوبى غريزه ها و عفّت نفس و… .
بسيار اتفاق مى افتد عدّه اى به علت عدم شناخت صحيح گرفتار درهم آميختگى اين مفاهيم گردند. مثلاً به عنوان قناعت، بخل ورزند، يا به عنوان سخاوت، دچار اسراف شوند.
محمدبن منكدر مى گويد: «در يكى از روزهاى گرم تابستان در بيرون از مدينه امام باقر عليه السلام را ديدم كه با تلاشى خستگى ناپذير كشاورزى مى كرد. با خود گفتم: «سبحان اللّه» يكى از بزرگان قريش در اين ساعت گرم به دنياطلبى مشغول است، بايد بروم و او را نصحيت كنم. نزدش رفتم و پس از سلام گفتم: خداوند وضعت را سامان دهد. آيا درست است كه يكى از بزرگان قريش با اين حال، در چنين ساعت گرمى به طلب دنيا مشغول باشد؟ اگر در همين حال مرگت فرا رسد، براى خداوند چه پاسخى دارى؟
فرمود: اگر در اين حال مرگم فرا رسد، در حالى كه به سراغم آمده كه به اطاعت خداوند مشغولم و به وسيله آن خود و خانواده ام را از نياز به تو و ديگران حفظ كرده ام (زهى سعادت!) ولى مى ترسم مبادا در حالى كه به نافرمانى و گناه پروردگار مشغول باشم، مرگم فرا رسد».100
بنابراين زهد، با دنيادارى صحيح هيچ گونه تضادى ندارد، بلكه براى ايجاد يك زندگى سالم در دنيا و آخرت، هم تلاش لازم است و هم زهد.101

99. مائده 5، آيه 33.

100. كلينى، فروع كافى، ج 5، ص 73.

101. مطالعه كنيد:
1. گناه شناسى، محسن قرائتى، مركز فرهنگى درس هايى از قرآن.
2. كيفر گناه، 1 و 2، سيد هاشم رسولى محلاتى.

  •  منبع: هدانا برگرفته از پرسمان، گناه و توبه.

حتما بخوانيد

ویژه نامه آداب و اعمال اسلامی

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.