وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

چگونه بايد خود را آماده كنم تا نمازى با حضور قلب بخوانيم؟

0

چگونه بايد خود را آماده كنم تا نمازى با حضور قلب بخوانيم؟

 

آمادگى براى اقامه نماز به چه معناست؟ و چگونه بايد خود را آماده كنم تا نمازى با حضور قلب بخوانيم؟

مهيا شدن و آمادگى براى نماز در تحصيل حضور قلب و كنترل قوه خيال در نماز، نقش بسزايى دارد. اگر هر عملى و يا گفتارى از انسان بدون مقدمه صادر گردد، ناقص خواهد بود. لذا آدميان براى انجام امورى كه برايشان مهم است، مقدماتى را فراهم مى كنند تا عمل منظور، به بهترين شكل انجام گيرد از باب مثال براى رفتن به ملاقات بزرگى، خود را كاملا مهيا مى كنند و قبل از آن كه به محضر آن بزرگ برسند، ذهن خود را متوجه آن محضر و بزرگ مى نمايند و براى اين كه با بهترين صورت، به ديدار بروند، چگونگى گفتار و اعمال خود را در آن محضر كنترل مى كنند.

يكى از عرفاى بزرگ مى گويد: «بنده اى كه براى خدمت و عبادت در پيشگاه خداى متعال مى ايستد، موظلف است با قلب و تمام جوارح و اعضا اظهار عبوديت و بندگى كند و قيام در هنگام نماز از همين معنا است، و كمال قيام بدن به اين است كه با طمأنينه و آرامش و هيبت و حيا باشد و شخص نمازگزار سر خود را پايين باندازد و به موضع سجده بنگرد و گردن و پشت خود را راست نگه دارد و دست هاى خود را بر روى رانها بگذارد بدون اينكه با دست هايش بازى كند و يا پاهاى خود را حركت دهد، و دقت كند كه سر انگشتان پا به سمت قبله باشد و بين دو قدم از يك انگشت تا يك وجب فاصله باشد و ثابت و استوار بايستد، و كمال قلب در هنگام نماز به اين است كه اين سخن خداى تبارك و تعالى را پيوسته در مرأى و منظر پروردگارت هستى و او تو را مى بيند. سكون و آرامش در هنگام نماز، كنايه از مطيع بودن انسان در مقابل اوامر و نواهى الهى و نشانه حيا و شرمسارى او از قصور و تقصير در بندگى و عبادت حق به قدر امكان است، و اينكه دست ها را بايد روى رانها گذاشت و پاها را مرتب بر زمين نهاد، اشاره به اين است كه او در مقام خدمت است و بر قدم خوف و رجا ايستاده است و سر را كه به پايين گرفت و به محل سجده نگاه كرد، كنايه از دورى جستن از كبر و غرور مى باشد، و مى بايست پيوسته به ياد قيامت و وقوف در پيشگاه حضرت حق باشد و با خود چنين تصور كند كه اگر نزد يكى از سلاطين و ملوك دنيا حاضر شود و خيانت و تقصيرى هم از او نسبت به آن سلطان سر زده باشد، حالش چگونه خواهد بود و چگونه سراسر وجودش ناظر به اين معنا است كه آيا آن سلطان، چه دستورى درباره او صادر مى كند و چه خطابى به او مى نمايد؟

آيا او را مى پذيرد و يا از خود مى راند و چگونه با تمام وجود مرتّب و آرام در برابر او مى ايستد. اگر نفسش كه به لهو و لعب عادت نموده در هنگام حضور در پيشگاه حضرت ذوالجلال. در خشوع و آرامش (لااقل به اندازه حضور در مقابل آن سلطان) با او همراهى ننمود، مى بايست كه نفس خود را مورد عتاب قرار دهد و او را سرزنش كند كه: اى خبيث من شرم درام از اينكه ذات اقدس حق از بنده مملوكى كه مالك نفع و ضرر و مرگ و حيات خويش نيست، در نزد تو پست تر باشد، و مرا به كجا مى برى و به چه ملكه اى مى خواهى مرا بيفكنى مى خواهى مرا نزد سيد و مولايم از همه پست تر گردانى؟ اگر تو از او حيا نمى كنى و از خطا و تقصير خويش منفعل و سرمشار نمى شوى، لااقل از اين مقام خطيرى كه در آن قرار گرفته اى بترس و از اعمال قبيح خود بر حذر باش از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) روايت شده كه فرمود: «آيا كسى كه در هنگام نماز صورتش را اين طرف و آن طرف مى كند، از اين نمى ترسد كه خدا صورتش را به صورت حمارى برگرداند.»

1 در روايت است كه حضرت داوود (عليه السلام) وقتى مى خواست به صحرا براى مناجات برود، از يك هفته قبل مقدمات آن را فراهم مى نمود مثلا يك هفته روزه مى گرفت يعنى چون نظر خدا به دل است، بايد قلب را پاك نمود، بعد رو به سوى او آورد.

2 نقل شده است: هنگامى كه امام حسن مجتبى (عليه السلام) براى نماز بر مى خاست، بهترين لباس هاى خود را مى پوشيد. از آن حضرت پرسيدند: چرا بهترين لباس خود را مى پوشيد؟ امام در پاسخ فرمود: «خداوند، زيباست و زيبايى را دوست دارد به همين جهت من لباس زيبا براى راز و نياز با پروردگار مى پوشم، و هم او فرموده است، كه به هنگام رفتن به مسجد، زينت خود را برگيريد».

3 امام خمينى براى نماز، تميزترين جامه ها را بر تن مى كردند. ايشان، بعد از تطهير و گرفتن وضو، ريش مبارك خود را شانه مى كردند عطر مى زدند و بعد از گذاشتن عمامه بر سرشان به نماز مى ايستادند. حضرت امام، حتى در هنگام بيمارى و در عين خونريزى و با وجود زخم بزرگ شكم، در موقع نماز، تميزترين جامه ها را كه بدون آلودگى بود بر تن مى كردند.

4 محمود بروجردى نقل مى كند: جاب اين بود كه امام خمينى هميشه موقع نماز عطر و بوى خوش مصرف مى كردند و شايد بدون بوى خوش سرنماز نايستاده باشند. حتى در نجف هم كه نماز شب را روى پشت بام مى خواندند، در همان پشت بام نيز يك شيشه عطر داشتند.

5 شهيد مطهرى اهميت فوق العاده اى براى نماز قائل بودند، ايشان هرگز با لباس خانه نماز نمى خواندند به خصوص نماز صبح را. ما كه از رختخواب بيرون مى آييم با همان لباس زير نماز صبح را مى خوانيم اما ايشان به هنگام نماز لباس پوشيده، عمامه بر سر مى گذاشتند و خودشان را براى نماز آراسته مى كردند. شايد اين كار بدين سبب بود كه مى خواستند از همان آغاز كه لباس مى پوشيدند، آمادگى روحى پيدا كنند يعنى، مى خواهم كارى انجام دهم كه سرسرى نيست، اين حالت آمادگى قبل از نماز مسلماً تأثير روحى بسزايى دارد.»

6 آداب و مقدّمات ورود به نماز

در اين راستا شارع مقدس، احكام و وظايفى را از باب مقدمه ورود به نماز، مقرر كرده تا با آمادگى كامل در محضر او قرار بگيريم، از جمله آن احكام عبارت است از: «وضو با حضور قلب و خواندن نماز رو به قبله و رعايت آداب ديگر مثل: موقر و سنگين بودن لباس نمازگزار استعمال بوى خوش در حين نماز، نخواندن نماز در حمام، مقابل انسان، مقابل درى كه باز است، در جاده و خيابان، مقابل آتش و چراغ، رو به روى عكس و در قبرستان، گفتن اذان و اقامه با حضور قلب، رعايت نظافت و ازاله موهاى زايد و چيدن ناخن ها وأ.»

اگر انسان تمام اين مقدمات را با توجّه و دقت انجام دهد، با آمادگى كامل وارد نماز مى شود چرا كه با رعايت اين امور، اهميت نماز به قلب تلقين مى شود. نمازگزار همين كه براى نماز آماده مى شود، با شوق و شعف از جا بر مى خيزد تا خود را از آلودگى ها و پستى ها و ضعف ها خالى كند، پس با انجام هر يك از اين مقدمات، قلب را آرام آرام آرامش و پاكى فرا مى گيرد. به طور كلّى ايجاد آمادگى قبلى و قلبى براى ورود به نماز داراى ابعاد و آدابى است كه به بعضى از آنها اشاره مى شود.

1 زمينه سازى براى حضور قلب

الف. اقبال قلب:

گاهى قلب انسان به انجام يك امر معنوى و عبادى خاصى رغبت و اقبال دارد مثلاً دلش مى خواهد نماز بخواند، قرآن بخواند، يا دلش مى خواهد الان دعا و فلان مناجات را بخواند يا حتى دلش مى خواهد الان غزل عرفانى و شعر معنادار را بخواند بهتر است هر كارى كه قلب تمايل و كشش نسبت به آن اقبال و نشاط داشت، به همان كار پرداخته شود. امام على (عليه السلام) مى فرمايد: «اَنّ لِلْقُلُوبِ شَهْوهً و اِقبالاً و اِدباراً فَأتُوها مِنْ قُبِلَ شَهوتِ ها وَ اِقْبالَ ها فَاِن الْقَلْبَ اِذا اَكرَه عَمى» براى دل ها خواهش و رو كردن و پشت كردنى است، پس شما از ناحيه همان خواهش و رو كردن دل ها به آنها بها بدهيد زيرا هرگاه قلب با ناخوشايندى بر كارى وا داشته شود، كور مى گردد.»

با رعايت اين دستور قلب با زمزمه هاى معنوى، پرورش مى يابد و به آنها انس مى گيرد. در سايه اين انس گرفتن، قطعاً به مرور زمان نمازها هم با حال حضور بيشترى برگزار مى شود. پس اگر كارى كنيم كه خداوند را واقعاً دوست داشته باشيم، دل همان جا مى رود كه به آن علاقه دارد. با زور و نذر و تنبيه خود حضور قلب حاصل نمى شود. بايد ريشه اصلى حل شود، اگر انسان به خداوند علاقه داشت حتى در غير نماز هم دهنش متوجه به او است، حتى اگر در محيطى شلوغ و پر سر و صدا باشد.

ب. فراغ بال قبل از نماز:

قبل از هر نماز، بايد از هر كارى دست كشيد و به مدت تقريباً يك ربع تا نيم ساعت مشغول كارى شد كه افكار و خيالات روزمره صحفه دل را خلوت كند. بهترين كار همانى است كه در مورد قبلى توضيح داده شد به قلبش بنگرد كه به چيزى اقبال دارد به همان كار بپردازد. اگر قلب به هيچ كارى از امور معنوى رغبت نداشته، داراى عللى است كه دو علت آن در دو مورد بعدى روشن مى شود.

ج. نشاط داشتن:

منظور از نشاط اين نيست كه انسان خوشحال و خندان باشد بلكه يعنى كسالت و بى حالى را از خود دور سازد. گاهى در اثر اشتغال روزمره خستگى و كسالت نسان را مى گيرد اين كسل بودن و نشاط نداشتن هم براى خوب عمل كردن مورد قبلى مضر است و قلب كمتر رغبت و اقبال به امور معنوى پيدا مى كند و هم براى خود نماز خواندن با حضور قلب مضر است مام محمد باقر (عليه السلام) در قسمتى از روايتى مى فرمايند: «وَ لا تَقُم اِلَى الصّلاهِ مُتكاسِلاً وَ لا مُتَناعِسَاًأ» 7 «در حال كسل بودن و سستى، نزديك به خواب (و خميازه كشان) به نماز مشغول نشويد».

پس اين نشاط هم بايد در آن چند دقيقه فراغت بال قبل از نماز حفظ شود تا قلب به امور معنوى و حال آور اقبال و توجّه كند و هم بايد هنگام خواندن خود نماز، حفظ شود.

د. فراغت فكر از شكم:

نه انسان بايد در چند دقيقه فراغت بال و نه در حال نماز آنقدر گرسنه باشد كه گرسنگى و سوزش شكم فكر را مشغول سازد و حواس را پرت كند و نه بايد آن قدر سير باشد كه پر كردن شكم و سنگينى آن فكر را مشغول سازد. هر دوى اينها هم براى مورد «ب» يعنى فراغت بال قبل از نماز مضر مى باشد و نمى توان از آن چند دقيقه قبل از نماز، خوب استفاده كرد (و اين همان علت دومى است كه با اين حال شايد قلب به هيچ امرى معنوى اقبال و رغبت پيدا نكند) و هم براى مورد «ج» يعنى نشاط داشتن مضر است. در واقع اين فراغت فكر از شكم، يكى از اسباب ايجاد كننده آن نشاط داشتن مورد قلبى است ولى به دليل مهم بودن آن مستقلاً ذكر شد. در همان ادامه روايت قبلى مى فرمايد: «و لا مُتثاقِلاً فَانّ ها مِن خَلال النّفاق‏أ» «و نيز با سنگينى و پرى شكم به نماز نايست زيرا از شكاف نفاق بر مى خيزد» يعنى، نماز خواندن با اين حالات ناشى از نفاق است زيرا ظاهرش حكايت از اين مى كند كه توجّه به خدا دارد چون به نماز ايستاده ولى باطنش، هيچ اقبال و توجهى به خدا ندارد و اين دو گانگى ظاهر و باطن انسان نفاق است. براى حفظ نشاط، بايد اسبابى را قبل از وقت فراغت بال فراهم كرد از جمله اينكه اگر نيازى به خوابيدن است، مقدارى استراحت شود و اگر با خوردن مختصر چيزى مثل چند دانه خرما يا ميوه اى يا آب ميوه وأ نشاط حاصل مى شود، حتما بايد چنين كرد.

4 زينت و آرايش در هنگام نماز

در اسلام استفاده كردن از زيبايى هاى طبيعت، لباس هاى زيبا و متناسب و به كار بردن عطريان و امثال آن (در حد اعتدال و مجاز)، نه تنها جايز شمرده شده بلكه در بعضى از موارد (از جمله هنگام نماز، عبادت و رفتن به مسجد) سفارش نيز شده است. خداوند در قران و پيشوايان مذهبى در روايات بسيار، در اين زمينه توصيه هايى نموده اند كه به برخى از آنها اشاره مى كنيم:

خداوند مى فرمايد: «يَا بَنِى آدَمَ خُذُواْ زِينَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ» 8 «اى فرزندان آدم زينت خود را به هنگام رفتن به مسجد با خود برداريد.»

اين جمله هم مى تواند اشاره به زينت هاى جسمانى باشد مثل پوشيدن لباس هاى مرتب و تميز، شانه زدن موها، به كار بردن عطر و مانند آن، و هم شامل زينت هاى معنوى يعنى، صفات انسانى، ملاكات اخلاقى، پاكى نيت، اخلاص و مانند آن.

در هر حال، اين آيه، نصيحتى است به آنان كه به هنگام نماز و يا رفتن به مساجد، لباس هاى كثيف و مندرس و يا لباس هاى مخصوص منزل را مى پوشند و در مراسم عبادت خداوند به همان هئيت، شركت مى نمايند. در حالى كه طبق آيه فوق و رواياتى كه در اين زمينه، وارد شده است، دستور داريم بهترين لباس هاى خود را به هنگام حضور در مساجد و هنگام نماز و عبادت بپوشيم.

ائمه اطهار (عليهم السلام) به اين امر، توجّه خاص داشته و هنگام نماز، عبادت و رفتن به مسجد، خودشان را معطر و مرتب نموده و بهترين لباس خود را مى پوشيدند.

5 اختصاص دادن وقت مناسب براى نماز

از عوامل حضور قلب، فراغت وقت و اهميت دادن به اول وقت و محافظت بر آن مى باشد. «فراغت آن است كه انسان در شبانه روز براى عبادت خود، وقتى را معين كند تا در آن زمان، اشتغال ديگرى به غير از عبادت نداشته باشد.» 9 و لازمه اين امر، تنظيم وقت براى عبادت و محافظت بر آن است البته محافظت بر وقت، بايد طورى باشد كه نماز در وقت فضيلت خوانده شود.

انسان همان طور كه براى امور دنيوى خود و كسب علم، دانش، ملاقات با ديگران و امور ديگر، وقت تنظيم مى نمايد، بايد براى عبادت هم وقت تعيين كند تا وقت نماز، انتخابى باشد نه اكراهى و اضطرارى. نمازى كه در وقت كار ديگر، خوانده شود، موجب اكراه در قلب مى شود و در حقيقت با زبان بى زبانى به نماز مى گويد: كار دارم و تو مزاحم شدى لذا خيلى سريع و با عجله و بى حضور قلب، آن را به جا مى آورد ولى اگر نماز در وقت خودش و بهترين وقتش خوانده، دليلى براى فرار از آن نمى بيند چرا كه وقت نماز است نه كار و اشتغال ديگر.

6 تعيين مكان مخصوص

يكى ازعوامل حضور قلب، انتخاب مكانى مخصوص براى عبادت است. تأثير انتخاب مكان مخصوص براى نماز، از جهت تداعى معانى است چرا كه هر مكان و هر زمان مخصوص، معانيى را كه با آن زمان و مكان انس گرفته، در ذهن انسان حاضر مى كنند مثلاً وقتى به مسجد مى رويم، عبادت و مناجات كردن به ذهن مى آيد، لذا انتخاب مكان نماز و مناجات در منزل موجب اين مى شود كه وقتى در آن مكان مى ايستيم، احساس قرب و نزديكى به خداوند مى كنيم (مانند كسى كه وارد منزل محبوب باشد) و نورانيت و روحانيت خاصى در خود مى يابيم كه همه اينها، موجب تحصيل حضور قلب مى شود.

10 خود به خود با وارد شدن در مكان مخصوص، اغيار از دل خارج شده، با خدا بودن و در محضر او بودن به خاطر مى آيد و به همين جهت است كه در روايات متعددى آمده كه مستحب است انسان در خانه اش، اتاقى مخصوص براى عبادت و نماز داشه باشد كه از جمله آن روايات، دستور امام صادق (عليه السلام) به حزير است كه فرمود: «اتخذ مسجداً فى بيتك» 11 «در خانه ات مسجدى و مكانى براى نماز بساز». و در روايت ديگر از امام صادق (عليه السلام) آمده است: «قال على (عليه السلام) قد اتّخذّ مسجداً فى داره، ليس بالكبير و لا بالصغير» 12 «على (عليه السلام) در منزلش مكانى را براى عبادت انتخاب كرده بود كه نه بزرگ بود و نه كوچك».

از آثار انتخاب مكان مخصوص، تلقين و تفيهم اهميت نماز به قلب است چرا كه با انتخاب چنين مكانى، قلب اهميت نماز را باور مى كند و همين القاى اهميت نماز، موجب تحصيل حضور قلب مى شود.

در پايان توصيه عرفانى يكى از اولياى خدا را در اين باره تقديم مى كنيم: «در مرحله اول مدتى قبل از شروع نماز، حداقل 15 دقيقه به حسابرسى و تخليه درون بپردازيد و به صورت ارادى عوامل پريشانى خاطر را تعديل بخشيد. مثلاً اگر كار ناشايستى انجام داده ايد (مثل فرياد زدن بيهوده)، از كرده خود اظهار ندامت كنيد منظور اين است آن چه در باطن شما رسوب كرده و با نماز برانگيخته مى شود، با اختيار خود شما مورد ارزشيابى و حسابرسى قرار گيرد و براى موارد مشابه تصميم معقول بگيريد كه رفتار خود را كنترل كنيد. پس منظور از اين مرحله اين است كه خود را براى نماز مهيا سازيد.

مرحله دوم همان طور كه در ابتداى سخن، ذكر شد شرايط را فراهم كنيد. در طول مدت نماز، ابتدا همان اذكار و اوراد نماز را در درون حاضر كنيد و سپس الفاظ را ادا نمائيد. امام خمينى اين عمل را اين گونه تشبيه مى نمايند كه نمازگزار اذكار نماز را به درون خود تلقين كند مثل اينكه طفلى در درون او هست و يك يك اذكار را به او عرضه مى كند.

البته حضور قلب در حال نماز و دعا و مناجات با قاضى الحاجات، يك باره و به طور ناگهانى حاصل نمى گردد بلكه نيازمند صبر و حوصله و تأنى است و بايد با نفس مانند كودكى نوآموز مدارا كرد و به تدريج و با آهستگى آن را مهار و رام نمود و آن را متوجه نمود. بنابراين بايد از مقدار بسيار كم شروع كرد و به تدريج بر ميزان تمركز و توجّه و حضور قلب افزود. مثلاً بايد تمركز را از 5 دقيقه شروع كنيد و قبل از نماز و دعا تصميم جدى بگيريد، در اين 5 دقيقه حتماً حواستان جمع باشد و به اطراف توجهى نكند. پس از موفقيت در پنج دقيقه، بايد حدود يك ماه بر روى آن كار كنيد و هنگامى كه متوجه شديد بر اين مقدار توجّه و حضور تسلط يافته ايد، آن را به ده دقيقه افزايش دهيد و همين طور كم كم بر وسعت آن بيفزاييد تا ان شاءالله در تمام اوقات نماز و دعايتان حضور قلب و تمركز را داشته باشيد.

اليته اين راهكار براى ابتداى راه، در حضور قلب مؤثر است. براى مراحل بعد توصيه هاى ديگرى لازم است كه ان شاءالله در فرصت هاى بعد به سمع و نظر شما خواهد رسيد.

مطالعه پيرامون كيفيت نمازهاى اهل بيت (عليهم السلام) و همچنين مطالعه كتاب هايى همچون «آداب الصلوه» يا «پرواز در ملكوت» امام خمينى و «اسرار الصلاه» مرحوم ميرزا جواد آقا ملكى بسيار نافع است.

پى نوشت ها:

1 اسرار الصلاه (ملكى تبريزى)، ص. 2

263 قيامت و قرآن، ص. 3

70 داستان دوستان، ج 1، ص. 4

44 امام در سنگر نماز، ص. 37

5 همان، ص. 6

39 نماز فرزانگان، ص. 7

98 وسائل الشيعه، ج 4، ص. 8

677 اعراف، آيه. 9

31 اربعين امام خمينى، ص. 10

476 عوامل حواس پرتى و درمان آنها، ص. 11

132 وسائل الشيعه، ج 3، ص. 12

555 همان. پرسمان.

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.