وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

هدف من از زندگی چیست

هدف آن است كه به آن مي رسي تا با تو بماند. چيزي كه با تو نماند، لايق هدف شدن هم نيست. پس مراقب باش كه سراب را با آب اشتباه نگيري. دنيا فقط و فقط دار امتحان است. در اين دنيا، هدفي وجود ندارد؛ هر چه هست، فقط و فقط سوال امتحاني است.

0

هدف من از زندگی چیست ؟

فهرست این نوشتار:

پرسش:

من هدفم رو گم كردم احساس ميكنم سرگردونم

دلم ميخواد كمكم كنيد تا راه زندگيم رو پيدا كنم و مسير زندگي رو هرچه بهتر در اختيارم بذاريد

خواهش ميكنم راهكاري بديد حتي اگه مرحله به مرحله باشه عمل ميكنم فقط بگيد چيكار كنم؟

 

 

پاسخ حجت الاسلام ایمانی:

مقدمه:

هدفتان را گم نكرده ايد، بلكه خودتان را گم كرده ايد. مَثل شما مَثل آن كودكي است كه خودش گم شده بود و مي گفت: مادرم گم شده است.

پس ابتدا قبول كنيد كه خودتان را گم كرده ايد، آنگاه برويد دنبال پيدا كردن خودتان. « من عرف نفسه فقد عرف ربّه ــ هر كس خود را شناخت، يقيناً پروردگار خود را هم شناخت.»

تو كيستي؟

موجودي كه بناست تا ابد در دنيا بماند يا بناست چند صباحي در دنيا امتحان بدهد و به برزخ و آخرت منتقل شود؟

اگر بناست خود تو در دنيا نماني، هدف تو چگونه مي تواند در اين دنيا باشد؟ هدف آن است كه به آن مي رسي تا با تو بماند. چيزي كه با تو نماند، لايق هدف شدن هم نيست. پس مراقب باش كه سراب را با آب اشتباه نگيري. دنيا فقط و فقط دار امتحان است. در اين دنيا، هدفي وجود ندارد؛ هر چه هست، فقط و فقط سوال امتحاني است.

اگر خود را يافتي و دانستي كه در اين دنيا ماندني نيستي، آنگاه مي فهمي كه هدف تو بايد در آن سوي مرگ باشد نه در اين سوي مرگ. اينجا جلسه ي امتحان است، و هدف، آن سوي امتحان است. نه اين سوي امتحان هدفي هست نه خود امتحان هدف است.

حال كه دانستي هدف در آن سوي مرگ است، مراقب باش كه ديگر فراموشش نكني؛ چون اگر فراموشش كني، چنان خود را گم مي كني كه ديگر به اين راحتي ها پيدا نمي شوي. « وَ لا تَكُونُوا كَالَّذينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ ـــــ و همچون كسانى نباشيد كه خدا را فراموش كردند و خدا نيز آنها را به «خود فراموشى» گرفتار كرد، آنها همان فاسقانند.» (الحشر:19)

با اين مقدّمه ببينيم در آن سوي مرگ، بايد چه چيزي را هدف قرار دهيم.

 

هدف ابتدایی:

 

خلاص شدن از جهنّم. خلاص شدن از حيوانيّت و شيطنت.

 

ـ راه رسيدن به اين هدف:

اجتناب از محارم و عمل به واجبات و توبه ي كامل كردن از حقّ الله و حقّ الناس است.

.روش توبه:

از كودكي ـ از زماني اوّلين خاطره را به ياد داريد ـ تمام حقّ الناس را ـ از ريز و درشت ـ روي كاغذي ثبت مي كنيد. و حقّ الله را از زمان بلوغ به بعد. آنگاه براي هر موردي كه استغفار نياز دارد، استغفار مي كنيد. براي هر موردي كه قضا يا كفّاره دارد قصد مي كنيد كه آن را انجام خواهيد داد. و براي حقّ الناس قصد مي كنيد كه كسب حلاليّت خواهيد نمود. (روش هر كدام را هم مراجع فرموده اند). بعد از اين توبه ي ابتدايي، غسل توبه نموده و چهار ركعت نماز توبه به جا مي آوريد، ترجيحاً با حالت تضرّع و انابه. روش اين نماز در مفاتيح الجنان، اعمال ذي القعده آمده است؛ البته آنجا يك شرط زماني هم گذاشته كه لازم نيست مراعات شود.

بعد از اين مرحله، با يك زمان بندي مناسب، مي رويد دنبال عملي نمودن آنچه قصد نموده ايد.

 

هدف مياني:

بهشتي شدن. فرشته صفت شدن.

.راه رسيدن به اين هدف:

عمل به واجبات، ترك محرّمات، و در حدّ توان عمل به مستحبّات و ترك مكروهات.

مستحبّات بسيار بسيار مهمّ: نماز اوّل وقت، دائم الوضو بودن، نماز شب، روزانه مقداري قرآن خواندن (حدّ اقلّ ده آيه و بهتر است پنجاه آيه خوانده شود. و البته هر چه بيشتر بهتر.)

توجّه: شخص در طول روز بايد جوري زندگي كند كه با اين اعمال سازگار باشد؛ مثلاً اگر در نماز مي گويي: اهدنا الصراط المستقيم، ديگر معني ندارد كه در زندگي روزمره كجروي كني؛ مثلاً اگر رانندگي مي كني، نبايد از چراغ قرمز عبور كني! چون از مصاديق كجروي است. نبايد بي خودي بوق بزني، نبايد چشمت كج بين باشد و … .

 

 هدف نهايي:

خليفة الله شدن؛ يعني مظهر اسماء الله شدن.

.راه رسيدن به اين هدف:

افزون بر دو مرحله ي قبلي، بايد به امور زير هم اهتمام داشت.

ـ نماز شب همراه با تضرّع

ـ تفكّر روزانه در مورد مرگ و برزخ و احوال قيامت.

ـ رفتن به قبرستان، حدّ اقلّ هفته اي يكبار و تفكّر در قبرستان در مورد زودگذر بودن و فاني بودن و بي ارزش بودن دنيا و احوال و اهوال بعد از مرگ. بار نخست كه مي رويد مقداري از راه را پياده برويد و در خيالتان خود را تشيع جنازه كنيد و در قبرستان دفن كنيد؛ بعد از آن هر بار مي رويد تصوّر كنيد كه سر قبر خودتان رفته ايد.

ـ ذكر مدام؛ يعني دائماً به ياد خدا بودن و از او غفلت نداشتن. بهتر است زبان نيز تا مي تواند ذكر بگويد و با قلب همراهي كند.

ـ خواندن كتاب لقاء الله، تأليف ميرزا جواد ملكي تيريزي؛ و خواندن كتاب شرح چهل حديث امام خميني(ره). و مداومت بر مطالعه ي نهج البلاغه؛ ترجمه ي دشتي مناسب است.

ـ هميشه به ياد اهل بيت(ع) بودن و توسّل شبانه روزي داشتن؛ بخصوص به ياد امام زمان(عج) و حضرت زهرا(س) باشيد.

ـ مصائب اهل بيت(ع) را فراوان ياد كنيد و محزون شويد؛ بخصوص مصائب امام حسين(ع) و حضرت زهرا(س).

ـ در هر كاري فقط رضاي خدا را مدّ نظر قرار دهيد! لذا اگر كاري براي خدا نيست، آن را خدايي كنيد و اگر قابل خدايي شدن نيست، انجام ندهيد.

ـ خود بيني را كنار بگذاريد. جز خدا را كاره اي ندانيد؛ حتّي به استعدادها و توانايي هاي خودتان هم تكيه نكنيد. اعتماد به نفس، در اين وادي، شرك است؛ فقط اعتماد به خدا و اولياي الهي داشته باشيد.

ـ در نماز، هر گاه حواسّتان پرت شد، به محض متوجّه شدن، به نماز برگرديد. ادامه دادن اختياري خيالات در حال نماز، قساوت قلب مي آورد.

ـ خود را برتر از كسي ندانيد. چه بسا فردا او حرّ بن يزيد رياحي از آب در آيد و من و شما بلعم باعور از آب در آييم.

ـ در پي يافتن استاد اخلاقي راه رفته و به مقصد رسيده باشيد. مي ارزد كه انسان، نصف عمرش را در راه يافتن استاد راه بلد صرف كند.

توفيق خداوندي يارتان باد!

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.